تاریخ انتشار:
راه رقابتپذیر کردن صنایع ایران چیست؟
راهبرد خروج از رکود و توسعه تجارت
شناخت فضای نوین اقتصاد جهانی بهمنظور به دست آوردن موقعیت مناسب در نظام جدید تولید بینالمللی از اهمیت ویژهای برخوردار است. امروزه با گسترش بازارها و اهمیت یافتن رقابتپذیری در تجارت بینالمللی، کشورهای جهان نیازمند درک صحیح از جایگاه نسبی خود در مقایسه با سایر کشورها هستند تا از طریق آن بتوانند سیاستهای اقتصادی و بهویژه صنعتی خود را منطبق با موقعیت نسبی خود و بر اساس رویکردهای نوین اقتصاد جهانی اتخاذ کنند.
شناخت فضای نوین اقتصاد جهانی بهمنظور به دست آوردن موقعیت مناسب در نظام جدید تولید بینالمللی از اهمیت ویژهای برخوردار است. امروزه با گسترش بازارها و اهمیت یافتن رقابتپذیری در تجارت بینالمللی، کشورهای جهان نیازمند درک صحیح از جایگاه نسبی خود در مقایسه با سایر کشورها هستند تا از طریق آن بتوانند سیاستهای اقتصادی و بهویژه صنعتی خود را منطبق با موقعیت نسبی خود و بر اساس رویکردهای نوین اقتصاد جهانی اتخاذ کنند. شناخت این مساله به آنها کمک خواهد کرد تا توانمندیهای خود را در جهت بهبود عملکردشان ارتقا بخشند. تحولات سریع اقتصاد جهانی و بخش صنعت کشورها بر لزوم شناسایی جایگیریهای نوین کشورها در رقابتپذیری بینالمللی میافزاید. از اینرو با گسترش تجارت جهانی، تغییرات سریع در الگوهای مصرف و تقاضا، انقلاب در فناوری اطلاعات و همچنین افزایش در تعداد و کیفیت رقبای داخلی و بینالمللی در دو دهه اخیر، مفهوم رقابتپذیری از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. بررسی متون مرتبط با بحث رقابتپذیری نشان میدهد رقابتپذیری تعریف واحدی ندارد، اما در تمامی تعریفهای ارائهشده این وجوه مشترک دیده میشود که رقابتپذیری قابلیتها و
توانمندیهایی است که یک بنگاه، صنعت، منطقه و کشور از آنها برخوردارند و میتوانند آنها را حفظ کنند تا در صحنه بینالمللی توانایی افزایش سهم بازار و سوددهی بالا، برای یک دوره طولانی را داشته باشند. برای تعریف دیگری از رقابتپذیری میتوان از دیدگاه منابع ایجاد رقابتپذیری به آن نظر کرد. بر اساس این دیدگاه سهطبقه بهعنوان منابع ایجادکننده رقابتپذیری مطرح هستند که این سه منبع شامل فناوری، بنگاه و نیروی انسانی است. رقابتپذیری با منشأ نیروی انسانی بسیار پایدارتر از سایر منابع ایجادکننده رقابتپذیری است و کمتر از سوی رقبا میتواند مورد تقلید قرار گیرد. کوهمن، رقابتپذیری را توانایی اقتصاد یک کشور برای ثابت نگهداشتن سهم خود در بازارهای بینالمللی یا افزایش سهم خود در بازار هر فعالیتی که انجام میدهد تعریف میکند به شرطی که استاندارد زندگی را برای آنها در فرآیند رقابتپذیری بهبود بخشد یا دستکم مانع افت این استانداردها شود. موسسه توسعه مدیریت نیز رقابتپذیری را به مفهوم توانایی کشور در ایجاد ارزش افزوده و افزایش ثروت جامعه به وسیله مدیریت داراییها و ایجاد جذابیتها و... تعریف میکند.
مقایسه عملکرد رقابتپذیری صنعتی ایران با سایر کشورها
سازمان توسعه صنعتی (یونیدو) در گزارشی 133 کشور جهان را بر اساس شاخص عملکرد رقابتپذیری صنعتی ردهبندی کرده است. در گزارش این نهاد بینالمللی، ایران در جایگاه 55 در میان سایر کشورهای جهان قرار گرفته است. کشور ژاپن رتبه نخست جهان را از نظر شاخص رقابتپذیری صنعتی به خود اختصاص داده است. کشورهای آلمان و آمریکا به ترتیب در رتبههای دوم و سوم قرار گرفتهاند. بر اساس بررسیهای انجامشده معمولاً بالاترین رتبه متعلق به کشورهای صنعتی با درآمد بالاست. جایگاه اول تا سوم از سال 1990 تاکنون متعلق به کشورهای ژاپن، آلمان و آمریکا بوده است. شاخص رقابتپذیری صنعتی را میتوان بر پایه شش عامل بنا کرد. این عوامل عبارتند از: سرانه ارزش افزوده صنعت، سرانه صادرات صنعتی، تراکم صنعتی شدن، کیفیت صادرات، نقش هر کشور در سرانه ارزش افزوده صنعت جهان و نقش هر کشور در تجارت صنعتی جهان. از اینرو میتوان گفت وضعیت این شاخص در کشورهای مختلف منوط به وضعیت تولید و صادرات محصولات است. از منظر تولید محصولات، سرانه ارزش افزوده صنعت در هر کشور محاسبه و با ارزش افزوده صنعتی جهان و کل تولید یک کشور مقایسه میشود. از نظر صادرات محصولات نیز
کیفیت صادرات به لحاظ صنعتی بودن و استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته سنجیده میشود و سرانه صادرات صنعتی آن با سایر کشورها مقایسه میشود.
توصیههایی جهت رقابتپذیر کردن صنایع کشور
1- ظرفیت صادرات صنایع ایران میتواند از طریق تجارت مناسب و ارتباطات سرمایهگذاری در بالا و پایین تولید و فعالیتهای تولیدی و خدماتی دیگر بنگاههای بزرگ افزایش یابد. چنین ارتباطات تجاریای نقش مهمی را در بخشهای مختلف صنایع ایران بازی میکنند که میتواند سبب ارتقای مدیریت و تکنولوژی شود. بنابراین توصیه میشود در فرآیند تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در هر صنعتی به این نکته مهم نیز توجه شود.
2- شرایط رقابتپذیر کردن صنایع ایران دارای ارکان مهم در سطح اقتصاد کلان و در سطح خرد (بنگاه) است که برای افزایش قدرت رقابتپذیری و رقابتپذیر کردن این بنگاهها موارد ثبات اقتصادی و فضای مناسب رقابتپذیری، وجود شرایط و محیط متناسب حقوقی و مقرراتی، وجود نهادهای اجتماعی لازم، ثبات سیاستهای اقتصادی، وجود زیرساخت فیزیکی لازم، محدود کردن نقش دولت، باز بودن اقتصاد و ورود به بازارهای بینالمللی و فراهم کردن شرایط و فضای مشارکت بیشتر بخش خصوصی توصیه میشود.
3- با بهرهگیری از تجارب و راهبردهای کشورهای دیگر و همچنین شرایط کنونی صنایع کوچک و متوسط ایران توزیع شاخصهای مورد بررسی نامناسب بوده و صنایع کوچک و متوسط نمیتوانند به این صورت ارتقا یابند و رشد کنند یا به صنایع بزرگ تبدیل شوند. از اینرو توصیه میشود یکی از هدفهای عمده استراتژی توسعه صنعتی بر رفع موانع موجود در راه رشد بنگاههای کوچک و متوسط و تسهیل فرآیند رشد آنها متمرکز باشد.
4- بررسی شاخصهای مربوط به صنایع کوچک و متوسط در ایران، گویای آن است که وضعیت مطلوبی ندارند و این در حالی است که شاخصهای مورد بررسی در صنایع بزرگ رو به رشد بوده است. از اینرو توصیه میشود برای رشد این شاخصها در صنایع کوچک و متوسط و کمک به بهبود شاخصهای مورد بررسی صنایع کوچک و متوسط ارتباط صنایع کوچک و متوسط با صنایع بزرگ بهصورت جدیتر دنبال شود.
5- یکی دیگر از هدفهایی که بهعنوان چشمانداز صنایع ایران در نظر گرفته شده است، افزایش صادرات این صنایع به بازارهای جهانی است. پیدایش بازارهای منطقهای میتواند با اتکا بر ویژگیهای خاص جغرافیایی و با استفاده از ظرفیتهای منحصربهفرد اقلیمی، زمینه را برای عرضه کالاهای ناشناخته یا کمتر شناختهشده و همچنین محصولات بومی فراهم کند که نتیجه چنین فعالیتهایی این است که قابلیتهای صنایع ایران در عرصه تجارت جهانی به چالش کشیده شود و توانمندیهای آنها تقویت شود.
6- تشویق صنایع کوچک و متوسط به همکاری مشترک با یکدیگر و صنایع بزرگ، عامل اساسی در پوشاندن نقاط ضعف این صنایع است. کشورهایی که تجربه خوبی در گسترش واحدهای صنایع کوچک و متوسط داشتهاند، برنامهریزیهای منسجمی را در به هم پیوستن این واحدها و ایجاد شبکههای داخلی و خارجی انجام دادهاند. بر این اساس، ایجاد شرایطی برای ارتباط صنایع کوچک و متوسط به صنایع بزرگتر داخلی و خارجی میتواند موثر باشد.
7- فعالیت بنگاهها بهصورت خوشهای، صورت دیگری از ارتباط صنایع با یکدیگر است. بنابراین حمایتهای انجامشده از صنایع باید به گونهای باشد که بنگاههایی که در یک رشته فعالیت میکنند، با یکدیگر ارتباط بیشتر و هدایتشدهتری داشته باشند.
8- با توجه به هدفهایی که برای صنایع ایران ترسیم شد و همچنین نقاط قوت و ضعف صنایع و برای دستیابی به رقابتپذیر بودن صنایع ایران، پیشنهاد میشود دولت در زمینههای زیر موثرتر عمل کند:
الف- کمک به ایجاد سازمانهای غیردولتی پشتیبان صنایع
ب- ارائه مشوقهای مالیاتی در زمینههای پیشنهادی به صنایع
ج- تنظیم قوانین جدیدی که برای فعالیت صنایع ضروری است.
جمعبندی
حرکت در جهت اولویت دادن به فعالیتهای صنعتی کشور را میتوان در برنامهریزیهای توسعه سالهای اخیر به شکلهای گوناگون مشاهده کرد. از اواخر سالهای دهه ۱۳۵۰، عملکرد صنعت دستخوش دگرگونیهای متعدد شد که از عوامل برونی و درونی گوناگون منشأ میگرفت. شوکهای اقتصادی، فرار سرمایه، مهاجرت متخصصان، افزایش عمومی و همهجانبه کنترل دولت بر فعالیتهای اقتصادی، وضع مقررات و محدودیتهای گوناگون و تغییر بنیادی در اولویت اختصاصیافته به صنعت، دست به دست یکدیگر داد و موقعیت فعالیتهای صنعتی را در اقتصاد کشور به طور مشهودی تغییر داد. در وضعیت وجود مجموعهای از مقررات محدودکننده، گسترش جنبههای مختلف فعالیتهای زیرزمینی در اقتصاد، نامناسب بودن امکانات ارزی با نیازهای ساخت اقتصاد موجود و نارساییهای ساختاری و بازاری، عملکرد بخش صنعت به شدت آسیب دید.
بهطور خلاصه میتوان گفت برای رقابتپذیر کردن صنایع ایران روش موثرتر و دارای اطمینان بیشتر از جهت حصول نتیجه این است که از طریق اصلاح مدیریت، اصلاح و بهینه شدن روشهای تولید برای افزایش بهرهوری تاکید شود. اگرچه کنترل هزینههای تولید اعم از هزینههای مربوط به سرمایه، هزینه نیروی کار، هزینه مواد اولیه و سایر هزینهها لازم است اما برای اینکه قیمتهای تمامشده و صادراتی در شرایط نرخ ارز ثابت بیش از قیمت رقبا نشود چارهای جز افزایش بهرهوری تولید نیست، زیرا در شرایط تورمی امکان دست یافتن به هدف رقابتپذیر کردن صنایع ایران با روش کنترل هزینهها کمتر است.
Email: ab.salmanpour@ut.ac.ir
دیدگاه تان را بنویسید