رشد همهجانبه
مسیر برزیل
۲۵ سال دموکراسی و ثبات سیاسی در برزیل به این کشور اجازه داده است تا گامهای بلندی از قبیل کاهش ۵۰درصدی نرخ رسمی فقر را در عرصه توسعه اقتصادی بردارد.
25 سال دموکراسی و ثبات سیاسی در برزیل به این کشور اجازه داده است تا گامهای بلندی از قبیل کاهش 50درصدی نرخ رسمی فقر را در عرصه توسعه اقتصادی بردارد. با وجود این هنوز نیروهایی که بیشترین شتاب اقتصادی را در طول دهه گذشته ایجاد کرده بودند -یعنی نیروی کار در حال گسترش، مصرف بیرویه ناشی از فراوانی اعتبارات و قیمتهای بالای کالاهای تجاری- در حال افول هستند. این رکود اخیر موضوع اساسیتر ضعف بلندمدت کشور در رشدِ درآمد را آشکار میسازد. اگرچه برزیل هفتمین اقتصاد بزرگ جهان است، اما در رتبه 95ام جهان به لحاظ تولید ناخالص داخلی سرانه قرار دارد. بیشتر خانوادهها تنها شاهد رشد اندک درآمد خود بودهاند، در حالی که ناکارآمدیها و لایههای بیشتر مالیات و تعرفه، قیمت بسیاری از کالاهای مصرفی را تا میزانی فراتر از توان مصرفکنندگان بالا برده است. برزیل که با موفقیت میلیونها نفر را از فقر مطلق بیرون کشیده است هماکنون باید وعده خود را برای ارائه زندگی در سطح طبقه متوسط تحقق بخشد.
کشوری با ارتباطات جهانی
تا دو دهه آینده برزیل به طور میانگین سالانه به 2/4 درصد رشد تولید ناخالص داخلی نیاز خواهد داشت تا نیمی از جمعیت همچنان آسیبپذیر را تا طبقه متوسط ارتقا دهد. با استفاده از یک ارزیابی درباره نحوه تاثیر شبکههای جهانی بر رشد اقتصادی برآورد میکنیم که برزیل این فرصت را دارد تا در سالهای پیشرو با عمیقتر کردن روابط خود با دیگر کشورهای جهان 25/1 درصد به متوسط سالانه تولید ناخالص داخلی خود بیفزاید. به عبارت دیگر، ارتباط جهانی میتواند این کشور را تا حدود یکسوم در مسیر پیشرو به سمت هدفش برای ارتقای استانداردهای زندگی پیش ببرد. برزیل هماکنون تنها در رتبه 43امِ شاخص ارتباط MGI قرار دارد، و این نشاندهنده فضای زیاد برای مشارکت بیشتر در تمام انواع تبادلات فرامرزی است. اگرچه صادرات کشور از آغاز این قرن رشد داشته است، اما آنها بیشتر روی منابع تمرکز کردهاند. از سال 2005 تا 2012 صادرات کالا از 11 تا 64 میلیارد دلار افزایش یافته است -اما در همین دوره، مازاد تجارت 20 میلیارددلاری در کالاهای تولیدی از بین رفت و به کسری تجاری 45 میلیارددلاری تبدیل شد. به دلیل
تاثیر رونق کالاهای تجاری بر افزایش شدید ارزش رئال، واحد پول برزیل، مزیت رقابتی بودن کالاهای این کشور به لحاظ قیمت در بازارهای جهانی حتی کمتر شد. صادرات برزیل 13 درصد تولید ناخالص داخلی آن است که بسیار کمتر از هند (24 درصد) یا مکزیک (33 درصد) است. برزیل برای تنوع بخشیدن به صادرات باید با توسعه مهارتها و قابلیتهای متمایز، به خصوص در صنایع مجاور کالاهای تجاری، این نقطهضعف هزینهای را جبران کند. برزیل این فرصت را نیز دارد تا با صادرات محصولات تهیهشده از طریق تولید پیچیدهتر و مهارتیتر زنجیره ارزش را بالا ببرد، اما این نیازمند بازنگری رویکرد سنتیاش در حمایت از صنایع داخلی است. مثلاً در صنعتِ به شدت محافظتشده خودرو، تعرفههای بالا خودروسازان خارجی را بر آن داشته است تا با تثبیت تولید درون برزیل مشاغل محلی ایجاد کنند، اما این امر به وارد شدن برزیل به زنجیرههای ارزشی جهانیِ ارزش کمکی نکرده است. هماکنون کارخانههای خودروسازی مکزیک به ازای هر کارگر دو برابر کارخانههای خودروسازی برزیل خودرو تولید میکنند، حتی کارخانههای مکزیک سهم بسیار بیشتری از خودروهای متوسط و بزرگ را تولید میکنند. این تجربه در تضاد
شدید با موفقیت برزیل در بخشهای هوا- فضا و کشاورزی است، که از هنگام رفع محدودیتهای تجاری شکوفا شدهاند. یک اختلاف مهم در این نتایج تاکید دولت - قبل از آنکه نقش دولت کاهش یابد- بر ایجاد توان تحقیق و توسعه در این دو بخش بود. این کار به بهرهوری بالاتر و صادرات بیشتر انجامید.
احتمالاً مهمترین فرصت برای بهبود توان رقابتی جهانی و افزایش تجارت برزیل در شبکههای حمل و نقل و ارتباطات آن قرار دارد. هماکنون مجموع یارانههای تمام صنایع تقریباً شش درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد، اما سرمایهگذاری برزیل بین سالهای 2000 و 2011 در زیرساختها و تاسیسات زیربنایی به طور متوسط تنها 2/2 درصد بود، که بسیار پایینتر از متوسط جهانی است. شبکه ریلی این کشور محدود است و تنها 14 درصد جادههای آن آسفالت هستند. صفوف کامیونهای در حال انتظار برای بارگیری یا تخلیه بار در بندرهای برزیل گاهی تا مایلها امتداد دارد. پوشش مخارج هنگفت کشور موضوعی چالشبرانگیز است، اما این کشور میتواند ثروت منابع طبیعی خود را برای سرمایهگذاری در زیرساختها و تاسیسات زیربنایی، مهارتهای نیروی کار، و دیگر بنیانهای رشد در آینده اختصاص دهد.
با باز شدن بازارهای جدید برزیل فرصتی حیاتی دارد تا وضعیت ارتباطات خود را با اقتصاد جهانی ارزیابی کند. این کشور به طور سنتی بر کاهش دادن ریسکهای ناشی از باز بودن تمرکز دارد، اما احتمالاً سیاستهای گذشته متمرکز بر آن در دستیابی به اهداف مربوط به رشد فراگیر و استانداردهای بالاتر زندگی کافی نخواهند بود. دولت و رهبران کسبوکار میتوانند تنها با کنترل قابلیت ارتباطات جهانی برای افزایش توان تولید؛ با بهرهبرداری بیشتر از ایدههای موجود در جهان، و با افزایش جریان کارگران ماهر و دانشجویان بینالمللی پویایی برزیل را افزایش دهند. کشور به کاتالیزوری جدید برای رشد نیاز دارد که بتواند رفاه گسترده را برای بیشتر شهروندان خود فراهم کند -و این کاتالیزور را میتواند در مرزهای خود بیابد.
دیدگاه تان را بنویسید