شناسه خبر : 14260 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

وقتی پای کیفیت در میان است

برای رسیدن به جایگاه مطلوب، «سرانه نرخ زادوولد» باید حدود ۱/۲ در کشورهای ثروتمند و بالاتر از این عدد در کشورهای فقیرترباشد، زیرا برخی کودکان به خصوص در کشورهای در حال توسعه پیش از رسیدن به سن بلوغ جان خود را از دست می‌دهند.

ترجمه: جواد طهماسبی/اکونومیست

برای رسیدن به جایگاه مطلوب، «سرانه نرخ زادوولد» باید حدود 1/2 در کشورهای ثروتمند و بالاتر از این عدد در کشورهای فقیرترباشد، زیرا برخی کودکان به خصوص در کشورهای در حال توسعه پیش از رسیدن به سن بلوغ جان خود را از دست می‌دهند. سال‌های سال پیش‌بینی‌های بخش جمعیت‌شناسی سازمان ملل نشان می‌داد میزان بارداری که سطح جایگزینی جمعیت جهان وابسته به آن است، در بلندمدت پایدار خواهد ماند. اما حالا چند دهه است که نرخ باروری در همه جای دنیا در حال کاهش است؛ حتی در آفریقا که هنوز داشتن خانواده پرجمعیت یک عرف است، پیش‌بینی‌شده شمار فرزندان هر زن در فاصله سال‌های 2010 تا 2015 به 7/4 کاهش یابد. این عدد در سال‌های 1990 تا 1995 در آفریقا 7/5 فرزند برای هر زن بود. این در حالی است که متوسط میزان باروری در جهان به حدود 5/2 فرزند در هر خانواده کاهش یافته است. در برخی از کشورها که شمارشان در حال افزایش است، نرخ باروری جمعیت به پایین‌تر از سطح جایگزینی رسیده است. در چین این میزان به حدود 5/1 رسیده (گرچه مقامات رسمی آن را اندکی بالاتر اعلام می‌کنند) که نتیجه اجرای سیاست تک‌فرزندی اجباری از سال 1970 است که تعادل بین شمار دختران و پسران را نیز بر هم زد. شمار داشتن فرزند به ازای هر زن در کل اروپا 6/1 است که این عدد در بسیاری از کشورهای جنوبی و شرقی پایین‌تر نیز هست. در ژاپن، چند دهه است که نرخ باروری در حال کاهش است و حالا به 4/1 فرزند برای هر زن رسیده که این روند باعث کاهش جمعیت می‌شود. در این میان کره جنوبی با عدد 3/1 پایین‌ترین نرخ باروری را در بین کشورهای بزرگ دارد. در کشورهای جنوب شرق آسیا که ثروت کمتری دارند نیز این عددها در حال کاهش است. به زودی نیمی از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی خواهند کرد که جمعیت‌شان دیگر تولید نسل نمی‌کند. این مساله دولت‌ها را نگران می‌کند زیرا نوزاد کمتر به معنای نیروی کار کمتر در آینده است و هر چقدر طول عمر مردم یک کشور در چنین شرایطی بیشتر شود شمار مستمری‌بگیران نیز بالاتر می‌رود. طبق برداشت سازمان ملل، سال گذشته دوسوم کشورها در مناطق بیشتر توسعه‌یافته سیاست‌های افزایش باروری را به کار بسته‌اند. در سال 1996 این سیاست‌ها در یک‌سوم کشورهای مورد اشاره اجرا شد. این سیاست‌ها بیشتر از همه در اروپا موردتوجه قرار گرفته ولی در آسیا نیز در حال افزایش است. دولت‌ها از مشوق‌های تشویقی و تعیین مزایا برای کودکان گرفته تا نظارت بهتر برای مراقبت‌های ویژه کودکان و نیز فراهم کردن شرایط ادامه کار برای مادرانی که مایل به فرزندآوری بیشتر هستند در تلاش‌اند تا نرخ افزایش جمعیت را بالا ببرند. به نظر می‌رسد در برخی کشورها چنین سیاست‌هایی اثرگذار بوده‌اند. برای نمونه در فرانسه و کشورهای شمال اروپا که مدت زیادی است سیاست افزایش جمعیت را در پیش گرفته‌اند نرخ باروری به نرخ جایگزینی جمعیت نزدیک شده و حتی مرخصی زایمان مادران افزایش پیدا کرده است. در میان کشورهای اروپایی آلمان پایین‌ترین نرخ باروری (4/1) را دارد و جمعیت آن در حال کاهش است. برعکس آلمان، در آمریکا نرخ باروری به سمت نرخ جایگزینی در حال پیشروی است و این در حالی است که سیاست‌های دولت در این کشور چندان ترغیب‌کننده افزایش جمعیت نیست. حتی مرخصی زایمان در آمریکا کمتر از حد استاندارد در کشورهای ثروتمند است. اما آیا برابری نرخ باروری با نرخ جایگزینی جمعیت هدف مناسبی است؟ به‌تازگی در یک بررسی تحقیقی مشخص شد در پیش‌بینی نسبت‌های وابستگی (مقایسه شمار فرزندان و مستمری‌بگیران با کسانی که در سنین کار هستند) تحصیلات نیز باید به حساب بیاید و این کار نرخ بهینه را از آنچه تصور می‌رود بسیار پایین‌تر می‌آورد. باید در نظر داشت همه جمعیتی که در سن کار کردن هستند سهم یکسانی در حمایت از نرخ جمعیت ندارند. مردمی که تحصیلات بالاتری دارند بهره‌وری بیشتری دارند، سالم‌تر هستند، دیرتر بازنشسته می‌شوند و بیشتر عمر می‌کنند. سطح آموزش در بیشتر جاهای دنیا بالا رفته است و احتمال ادامه این روند هم وجود دارد. جمعیت‌شناسان با اجرای پروژه‌هایی در 195 کشور و در نظر گرفتن سن، جنسیت و سطح آموزش نتیجه گرفته‌اند که سطح بالای رفاه اجتماعی در دوره‌ای ایجاد شده که نرخ باروری به مدت طولانی بین 5/1 تا 8/1 بوده است. این نرخ تاثیرات مهاجرت بر افزایش جمعیت را شامل نمی‌شود. در برخی کشورها با آمار مهاجرپذیری بالا این عدد پایین‌تر است. بالا بردن سطح تحصیلات مردم هزینه‌بر است، زیرا هم هزینه‌های مستقیم دارد و هم اینکه اشخاص با تحصیلات بالاتر دیرتر به سر کار می‌روند. اما این اشخاص در دوران حیات کاری خود بیشتر به اقتصاد کمک می‌کنند و دیرتر بازنشسته می‌شوند، بنابراین هزینه‌های سرمایه‌گذاری در آموزش عالی برمی‌گردد. علاوه بر این، از جمعیت کسانی که قرار است به کاهش تغییرات آب و هوایی کمک کنند کاسته می‌شود. همه این مسائل نشان می‌دهد نگرانی‌ها درباره کاهش جمعیت، بیشتر تحت تاثیر آموزش قرار دارد تا مشوق‌هایی مانند دادن امکانات به کودکان یا معافیت‌های مالیاتی. اما همه سیاست‌های جمعیتی به اقتصاد عقلایی مربوط نمی‌شوند. جهانیان به کشورهای پرجمعیت با ارتش قوی بیشتر از کشورهای کوچک و بدون ارتش توجه می‌کنند. کشورهایی که احساس می‌کنند در خطر هستند به دنبال افزایش جمعیت می‌روند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها