شناسه خبر : 10602 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا نظارت بر کار پلیس کار سختی است؟

ترس از پلیس

کارشناسان می‌گویند باید به پلیس به چشم فرآیندی نگاه کرد که در بستر اجتماعی بهره‌مند از فرهنگ دموکراسی تکوین پیدا می‌کند و صرفاً یک محصول و پدیده خارجی نیست. در یک جامعه دموکراتیک که برای حیثیت افراد حرمت قائل است و برای حل‌و‌فصل بدون خشونت و داوطلبانه اختلافات ارزش می‌گذارد؛ پلیس حتی وقتی که کارش را به خوبی ‌انجام می‌دهد یک پدیده غیر‌عادی و نابجا تلقی می‌شود.

تمایل به قربانی کردن درجه‌ای از نظم به خاطر افزایش آزادی در بطن همه جوامع دموکراتیک وجود داشته است به همین ترتیب شهروندان هم باید به‌طور جدی از خود این سوال را مطرح کنند که «من حاضرم در ازای مورد حمایت قرار گرفتن چه بهایی را بپردازم؟»
کارشناسان می‌گویند باید به پلیس به چشم فرآیندی نگاه کرد که در بستر اجتماعی بهره‌مند از فرهنگ دموکراسی تکوین پیدا می‌کند و صرفاً یک محصول و پدیده خارجی نیست. در یک جامعه دموکراتیک که برای حیثیت افراد حرمت قائل است و برای حل‌و‌فصل بدون خشونت و داوطلبانه اختلافات ارزش می‌گذارد؛ پلیس حتی وقتی که کارش را به خوبی ‌انجام می‌دهد یک پدیده غیر‌عادی و نابجا تلقی می‌شود. پلیس همواره به این متهم است که با توسل به زور درصدد تامین امنیت است و از این‌رو پلیس دارای «کارویژه‌های متناقض» است که همواره شهروندان جوامع را آزار می‌دهد.
در نظریه‌های اجتماعی، گفته می‌شود تحمیل محدودیت زیاد بر پلیس، چاره‌کار و ضامن آزادی نیست. چرا که اگر از قلمرو منافع خصوصی نظارت برداشته شود یا اینکه خود شهروندان اعمال قانون را به دست بگیرند کار به بی‌سامانی و هرج‌و‌مرج خواهد انجامید. به هر شکل باید از سویی پلیس از جامعه محافظت کند و از سوی دیگر از جامعه در برابر پلیس محافظت شود. همان گونه که ماکس وبر اشاره کرده است؛ میان بسیاری از ارزش‌های حیات بشری مثل تامین آزادی و برقراری نظم تعارض ذاتی وجود دارد. در جوامع دموکراتیک که خواستار قربانی شدن نظم به بهای برقراری یا تحکیم آزادی بوده‌اند؛ کشمکش همیشگی میان میل به تامین نظم و آزادی وجود داشته است. اما وظیفه پلیس این است که از نابسامانی افسارگسیخته و سرکوب بی‌امان، به‌طور توامان جلوگیری کند. اما در سطح وسیع‌تر، این تناقض یکی از چالش‌های اصلی حاکمیت است. در این خصوص جیمز مدیسون سیاستمدار آمریکایی و چهارمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، استدلال می‌کند که «شما اول باید حاکمیت را قادر به کنترل حکومت‌شوندگان بسازید و در مرحله بعد، آن را ملزم به کنترل خودش کنید».
این یک واقعیت است که پلیس (در کنار ارتش) به نسبت دیگر موسسات حکومتی مثل موسسات رفاهی یا آموزشی، تهدید بالقوه بزرگ‌تر برای رژیم‌های دموکراتیک است. حق بازداشت، توقیف، بازجویی، تجسس و اعمال زور از سوی پلیس باید با هوشیاری دائمی ناظران بیرونی بخش اجرایی حکومت، دادگاه‌ها، مردم، سازمان‌های پلیس و البته خود پلیس‌ها، در رابطه با رفتار خودشان و نیز رفتار همکاران‌شان و مدارس و برنامه‌های اجباری برای آموزش پلیس تازه‌وارد و نیز کهنه‌کار همراه شود. قابلیت سوءاستفاده همواره وجود دارد. از این رو، پلیس را باید به‌مثابه یک «فرآیند» دید نه یک «پیامد». در این میان یک وظیفه مهم وجود دارد و آن، مقابله با اعمال نادرست زور فیزیکی، روانی و اخلاقی پلیس و نیز احیای حقوق و شأن انسانی مدنی و اجتماعی به شیوه‌های منصفانه است. وظیفه دیگر، مقابله با اشکال ملایم‌تر نظارت مخفی غیر‌موجه و عوام‌فریبانه‌ای است که به‌واسطه تکنولوژی‌های جدید امکان‌پذیر شده است و از آنجا که در بیشتر موارد ظریف، غیر‌مستقیم و نامشهود است، انجام این وظیفه به وضوح دشوارتر می‌نماید. فناوری‌های جدید نسبت به کارویژه‌های پلیس پاسخگو خصلت دوگانه دارد. از آنجا که این فناوری‌ها بی‌سروصدا و دور از دیدگان همه مرزهای مکانی و زمانی را درمی‌نوردد محذورات اقتصادی و مادی را برنمی‌تابد و پلیس را بیشتر اغوا می‌کند که دست به اعمال غیر‌قانونی بزند. فناوری‌های جدیدی که برای کسب اطلاعات به کار می‌رود به راحتی می‌تواند وارد حریم خصوصی افراد شود و احیاناً آزادی و اختیار آنها را سلب کند و به‌طور خزنده و به دور از خشونت به درون نهادهای سیاسی رخنه کند. اما از جانب دیگر نباید از مزایای آن نیز غافل بود. دوربین‌های مخفی ویدئویی، فهرست‌های کامپیوتری و انواع مختلف دستگاه‌های مراقبت مداربسته، حتی آزمایش‌های زیست‌شناختی و پایگاه‌های اطلاعاتی عظیم رایانه‌ای که جرائم را تشخیص، شناسایی و دسته‌بندی می‌کند در خدمت پلیس برای کشف جرم و کمک به شناسایی مجرمان قرار گرفته است. پیشرفت‌های تازه‌ای نیز در تشخیص هویت با استفاده از دی‌ان‌ای و اثر انگشت رایانه‌ای شده و به شناسایی مجرمان واقعی و تبرئه بی‌گناهان کمک زیادی خواهد کرد. با این همه برخی معتقدند تضمینی وجود ندارد که این امکانات برای بهتر شدن شرایط اعمال عملیات پلیس به کار رود نه بر ضد آن.
این را هم باید اضافه کرد که پلیس در کشورهای توسعه‌یافته، تحت نظارت و مراقبت سیاستمداران منتخب، دادگاه‌های مدنی، اجرایی و اداری، رسانه‌ها و به‌طور روزافزونی ماموران مستقل رسیدگی به شکایات و هیات‌های مدنی نظارت بر شکایات قرار دارد. همه اینها به وسیله پاسخگویی به قانون مکتوب وضع‌شده حمایت می‌شوند. در واقع، در این فرآیند افسران پلیس در‌می‌یابند که کارآمدی آنها در تامین امنیت به پذیرش قلبی نظارت بیرونی و درونی بستگی دارد. بنابراین برقراری نظارت دموکراتیک، کنترل مدنی و پاسخگویی پلیس، تلاشی سخت و متشکل از مجموعه مکانیسم‌ها، ساختارها، نگرش‌ها و فرآیندهای رسمی و غیررسمی به‌هم‌پیوسته است که باید به آسیب‌پذیری و شکنندگی آن در مردم‌سالاری‌های بلوغ‌یافته و نوظهور توجهی جدی کرد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها