تاریخ انتشار:
آیا باید به آمار بانک مرکزی اعتماد کرد؟
نگاهی متفاوت به رشد اقتصادی بهار
نکته مهمی که مورد غفلت قرار گرفته آن است که این رشد، در فصلی روی داده که مقیاس پایه در حداقل و کمترین مقدار خود بوده است.
اعلام رقم رشد 6/4درصدی توسط بانک مرکزی به عنوان برآورد اولیه و مقدماتی از نرخ رشد اقتصادی فصل نخست سال 1393، طیفی از واکنشها و انتقادات را به دنبال داشت. برخی از افراد این نرخ را بیشبرآورد و غلطانداز میدانند، برخی چنین نرخ رشدی را محسوس نمیدانند و برخی دیگر از صاحبنظران با مرور تحولات صورتگرفته و مشکلات بنیانی تولید، نسبت به این عملکرد ابراز تردید میکنند. لذا این سوال در ذهن مردم و کارشناسان وجود دارد که این آمار به چه میزان صحیح و قرین به واقع است. برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته مهم توجه کرد. نکاتی که ظاهراً مورد غفلت منتقدان قرار گرفته است و توجه به آنها میتواند از ابهامات موجود بکاهد. در ادامه به اجمال به بیان این نکات میپردازیم.
نکته اول که باید توجه شود این است که اقتصاد ایران در سالهای اخیر همواره خارج از ظرفیتهای اسمی و بالقوه خود عمل کرده است. مشکلات فضای کسب و کار، بیثباتیهای اقتصادی، نارساییهای قوانین و مقررات، سیاستهای نادرست، بیانضباطیهای پولی و مالی، تحریمهای خارجی و عدم دسترسی مطلوب به بازارهای جهانی در عدم استفاده از ظرفیتهای بالقوه دخیل بودهاند. این عوامل سبب خروج بخش قابل توجهی از منابع از تولید و جذب آنها به فعالیتهای سوداگرانه شد. با آغاز به کار دولت یازدهم بخشی از این موانع برطرف شد و از جذابیتهای سفتهبازی کاسته شده است. لذا بخشی از منابع به سوی فعالیتهای مولد بازگشته است. لذا این رشد اقتصادی به معنای افزایش ظرفیتهای تولیدی در کشور نیست. بنابراین این استدلال که چون اشتغال در کشور افزایش نیافته پس رشد اعلامشده نادرست است قابل قبول نیست. با توجه به ظرفیتهای فراوان بیکار، اقتصاد ایران تنها با استفاده از این ظرفیتها و بدون افزایش اشتغال نیروی کار میتواند رشد اقتصادی بالایی را در کوتاهمدت تجربه کند.
نکته مهمی که مورد غفلت قرار گرفته آن است که این رشد، در فصلی روی داده که مقیاس پایه در حداقل و کمترین مقدار خود بوده است. با نگاهی به آمارهای ارائه شده از سوی بانک مرکزی مشخص میشود که وضعیت اقتصاد در بهار سال گذشته به دلیل شرایط خاص آن مانند برگزاری انتخابات، بسیار نامناسب بوده است. به گواه نرخهای رشد اعلامشده برای فصول سال 1392، بدترین وضعیت مربوط به فصل نخست آن بوده است به طوری که رشد اقتصادی در فصل اول سال 1392 معادل منفی 4/1 درصد بوده و کمترین نرخ رشد را نسبت به سایر فصول سال دارا بوده است. لذا یکی از دلایل رشد 6/4درصدی اقتصاد در فصل نخست سال جاری، نازل بودن سطح تولید در بهار سال گذشته است. به عبارت سادهتر دلیل اصلی این رشد بالا، عملکرد موفق اقتصاد در بهار امسال نبوده بلکه به دلیل عملکرد نامناسب اقتصاد در بهار سال گذشته بوده است. بنابراین اگر اقتصاد با شرایط فعلی، سال 1393 را به پایان برساند قطعاً رشد اقتصادی سال 1393 و رشد سه فصل دیگر سال، کمتر از رشد بهار خواهد بود. زیرا وضعیت اقتصاد در سه فصول تابستان، پاییز و زمستان سال 1392 بهتر از بهار آن بود و مقایسه میزان فعلی تولید ملی با مقادیر سال
گذشته رشد کمتری را نشان خواهد داد.
نکته بعدی این است که این رشد نسبت به فصل اول سال گذشته رخ داده است و نه نسبت به آغاز رکود. برخی استدلال میکنند که چون شرایط اقتصاد کشور به صورت محسوسی بهبود نیافته است پس این رشد نادرست است. باید توجه کرد که ما همچنان با وضعیت قبل از رکود فاصله چشمگیری داریم و تنها نسبت به سال گذشته کمی وضعیت اقتصاد بهبود یافته است. برای روشن شدن بحث به مثال معروف علم اقتصاد مراجعه میکنیم. اگر میزان تولید ناخالص داخلی سالانه کشور را یک کیک فرض کنیم، از ابعاد این کیک به دلیل نرخهای رشد متوالی منفی در دو سال گذشته مداوماً کاسته شده است. بنابراین رشد مثبت اقتصادی فصل نخست سال جاری به مفهوم آن است که کیک تولیدشده در این فصل، از کیک تولیدشده در فصل مشابه سال قبل 6/4 درصد بزرگتر است؛ اما از کیک تولیدشده در فصل نخست سال 1390، همچنان بسیار کوچکتر است. بنابراین مثبت شدن نرخ رشد تنها به مفهوم آن است که روند کاهشی میزان تولید ناخالص داخلی متوقف و معکوس شده است؛ لیکن تا رسیدن این متغیر به میزان تولید بالقوه راه طولانی در پیش است. بنابراین با رشد چهاردرصدی در یک فصل نباید انتظار بهبود چشمگیر وضعیت اقتصاد را داشت.
برای اینکه مشخص شود این رشد چگونه حاصل شده است باید به جدول تفصیلی تولید ملی منتشر شده توسط بانک مرکزی مراجعه کنیم. با نگاهی به این جدول مشخص میشود که نیمی از این رشد توسط دو بخش صنعت (5/1 درصد) و هتلداری و رستوران (یک درصد) به دست آمده است. بنابراین اگر رشد این دو بخش قابل قبول و تایید باشد تقریباً کل رشد بهار نیز قابل تایید خواهد بود. بخش صنعت در سال 1392 دارای رشد منفی 6/0 درصد بوده است. بنابراین در سال گذشته صنعت نسبت به دیگر بخشهای اقتصادی وضعیت بهتری داشته است و رشد منفی کمتری را تجربه کرده است. لذا تجربه رشد بیشتر نسبت به بخشهای دیگر اقتصاد در سال 1393، چندان عجیب و غیرمنتظره نیست. از سوی دیگر رشد صنعت در بهار، تابستان، پاییز و زمستان سال 1392 به ترتیب 3/1-، 8/0-، 3/0- و 1/0- بوده است. همانطور که مشاهده میشود بهبود وضعیت صنعت از ابتدای سال گذشته آغاز شده است و هر چه جلوتر آمده است عملکرد بهتری را از خود نشان داده است به طوری که رشد 3/1- در فصل اول سال به رشد 1/0- در فصل زمستان تبدیل شده است. بنابراین تجربه رشد مثبت در فصل اول 93 چندان دور از انتظار نیست. این نکات در مورد بخش هتلداری و رستوران
نیز صادق است. از آنچه گفته شد مشخص میشود که رشدهای اعلامشده برای این دو بخش که نیمی از رشد بهار را تشکیل میدهند چندان غیر قابل قبول و دور از انتظار نیست.
نکته پایانی که ذکر آن ضروری است بررسی وضعیت مصرف است. برای مشخص شدن صحت ارقام تولید در بهار و نیز پاسخ به این سوال که چرا افزایش تولید در زندگی مردم مشهود نیست باید به بررسی ارقام مصرف در بهار 93 بپردازیم. طبق آمار اعلامشده تنها نیمی از مصرف صورتگرفته در بهار توسط بخش خصوصی بوده است و نیمی دیگر از مصرف دولتی و سرمایهگذاری ثابت و... بوده است. لذا نباید انتظار داشت که به همان اندازه که تولید ملی رشد یافته است مصرف بخش خصوصی نیز رشد یابد. لذا بررسی میزان مصرف و تغییر در معیشت مردم برای پی بردن به صحت رشد صورتگرفته چندان درست نیست. از سوی دیگر رشد مصرف بخش خصوصی در بهار امسال 1/6 درصد، رشد مصرف دولتی 3/8 درصد و رشد سرمایهگذاری 7/5 درصد بوده است. یعنی بیشترین رشد در مصرف دولتی رخ داده است نه بخش خصوصی. دولت به شکلهای مختلفی مصرف خود را افزایش داده است و بیشترین افزایش مصرف را در بین بخشهای مختلف تجربه کرده است. این نکته میتواند دلیلی بر محسوس نبودن رشد صورتگرفته و عدم افزایش اشتغال باشد. نکته دیگر در جدول مصارف، رشد منفی 1/1درصدی بخش ساختمان است. بخشی که کاملاً در منظر عموم قرار دارد و برای همگان
محسوس است و حتی برخی وضعیت نامناسب آن را دلیل غلط بودن رشد اعلامشده توسط بانک مرکزی میدانند. قابل توجه است که در ارقام بانک مرکزی نیز همانند نظر مردم و کارشناسان، این بخش دارای رشد منفی بوده است و با لحاظ رشد منفی بخش ساختمان، رشد مثبت در کل اقتصاد رخ داده است.
در پایان قضاوت پیرامون صحت یا عدم صحت نرخ رشد اعلامشده را به مردم و کارشناسان محترم اقتصادی میسپاریم و تنها به این نکته بسنده میکنیم که جای مباحث علمی و کارشناسانه در کشور ما بسیار خالی است. نقدهای غیرمنصفانه و غیرعلمی چه در دولت گذشته و چه در دولت اخیر جای نقدهای علمی و کارشناسی را گرفتهاند. امید است کارشناسان و اقتصاددانان عزیز با درک اهمیت این موضوع، رسالت علمی خود را فراموش نکنند و با بیان نظرات علی و کارشناسانه به بررسی مسائل روز اقتصادی بپردازند.
دیدگاه تان را بنویسید