صنعت هواپیمایی به اقتصاد هوانوردی توجه ندارد
نوسازی یا گسترش ناوگان
این روزها اعلام ورود چندین فروند هواپیمای تازهوارد به ناوگان هواپیمایی کشور به عنوان خبری خوشحالکننده صنعت هوانوردی کشور را تحت تاثیر قرار داده است.
این روزها اعلام ورود چندین فروند هواپیمای تازهوارد به ناوگان هواپیمایی کشور به عنوان خبری خوشحالکننده صنعت هوانوردی کشور را تحت تاثیر قرار داده است. فارغ از تعداد این پرندههای تازهوارد باید به دستاندرکاران این جهاد خداقوت گفت و از ایشان قدردانی کرد. ورود هواپیما در این روزها به سادگی انجام نمیگیرد و انرژی بسیاری میطلبد. اما به تازگی شاهدیم وزیر راه و شهرسازی در اواخر آذرماه از ورود 12 فروند هواپیما به ناوگان حمل و نقل هوایی کشور خبر داده است؛ موضوعی که با وجود تحریمها کار بزرگی محسوب میشود. در این راستا به نظر میرسد زمینههای خوبی در صنعت هوایی کشور در حال شکلگیری است. از سوی دیگر سرپا نگهداشتن صنعت حمل و نقل هوایی کشور کار بسیار دشواری است که فعالان این بخش در طی سالیان گذشته موفق شدهاند به شکلی نگذارند این صنعت از بین برود. در همین راستا من نیز با گفته وزیر راه و شهرسازی کاملاً موافق هستم که با ورود این هواپیماهای جدید عنوان کرده است در شرایط کنونی کارکنان صنعت هوانوردی با چنگ و دندان این صنعت را سرپا نگه داشتهاند و تلاش ایشان قابل قدردانی است. مردمی که مکرراً با تاخیر و تباهی (کنسلی)
پروازها مواجه میشوند این تلاش را لمس نمیکنند اما واقعیت تلاش دستاندرکاران صنعت هوانوردی برای نگهداشت این صنعت در وضعیت عملیاتی است.
نقش هواپیماهای جدید در توسعه ناوگان
ورود هواپیماهای تازهوارد در راستای نگهداشت وضعیت فعلی است. از واژه هواپیمای تازهوارد استفاده میکنم چرا که نمیتوانیم از این پرندهها با واژه هواپیمای جدید استقبال کنیم. این هواپیماها بر اساس قوانین غیرانسانی تحریم صنعت هوانوردی ایران نمیتوانند جدید باشند ولی برای ما تازهاند. با این حال رئیس سازمان هواپیمایی کشوری با اعلام ورود هواپیمایهای جدید در روز پایانی آذر به بخش دیگری از حقیقت اشاره کردهاند که نگهداشت، وضعیت فعلی را با ورود هواپیماهای تازهوارد مرتبط میسازد. چراکه با ورود این هواپیماهای تازه به گفته جهانگیریان 10 فروند هواپیما زمینگیر شدهاند.
نوسازی یا گسترش ناوگان
با توجه به افزایش تعداد پرندهها گاه شنیده میشود که افزایش ناوگان یا توسعه ناوگان را با نوسازی آن اشتباه میگیریم. نوسازی تعریفی دارد که الزاماً همراستا با توسعه نیست. برای نمونه هواپیمایی لوفتهانزا در راستای نوسازی ناوگان خود تمامی ایرباسهای 300 و 600-300 را بازنشسته کرده و به کشور دیگری فروخت و هواپیماهای جدید را جایگزین کرد. اما در راستای توسعه ناوگان شرکت هواپیمایی امارات اقدام به خرید تعداد بیشتری ایرباس 380 و بوئینگ 787 و 777 کرده است. حال ما در کدام دستهبندی قرار میگیریم.
انتظار برای کاهش عمر ناوگان
به دلیل وضع تحریمهای غیرعادلانه و غیرانسانی و فراتر از آن تحریمهای نانوشته غرب نه میتوانیم در زمینه نوسازی ناوگان قدم برداریم و نه قادر به توسعه هستیم. همواره شرایط و امکان خارج کردن هواپیماها از ناوگان پس از مدت زمانی مشخص در راستای نوسازی در زمان خرید توسط تیم بازرگانی مورد بررسی قرار میگیرد که ما از این مزیت بیبهره هستیم و منابع ما یکطرفه و بیبازگشت سرمایهگذاری میشوند به عنوان نمونه آیا منابعی که صرف تجهیز ناوگان هواپیمایی ما به هواپیمای TU-154 شد قابل بازیافت است؟ پاسخ خیلی روشن است. این پرندهها هماینک در فرودگاههای مختلف کشور زمینگیر هستند و قابل بازیابی هم نیستند؛ آیندهای که برای پرندههای MD سری 80 نیز قابل تصور است. در بهترین شرایط سن ناوگان ما به زیر 20 سال کاهش نخواهد یافت.
همواره سایه جبر بازار و تلاش دلالان روی صنعت هوانوردی ما و بخش صنعت هواپیمایی آن احساس میشده است. در حال حاضر صنعت هواپیمایی ما به اقتصاد هوانوردی توجه چندانی ندارد و فقط در مسیر بقا گام برمیدارد. این به این معنی است که بقا بر اقتصاد هوانوردی ارجحیت دارد.
چالشهای صنعت هوانوردی
توسعه ناوگان تنها مشکل صنعت هوانوردی ما نیست. بررسی فروش بلیتها نشان میدهد در بسیاری از موارد ظرفیت فعلی هم تکمیل نشده و پروازها با ظرفیت کامل انجام نمیشود در حالی که دنیا روی یک ردیف صندلی هم برنامهریزی دارد و عواید حاصل از همین یک ردیف صندلی هم غیرقابل تصور است. نبود ناوگان بهروز و پیشرفته فقط بخشی از مشکلات صنعت هوانوردی ماست که با ورود هواپیماهای تازهوارد حل نخواهد شد. فرض کنید همین امروز تحریمهای ناعادلانه و غیرانسانی برداشته شود و امکان ورود هواپیماهای روز دنیا مهیا شود. آیا مشکل صنعت هوانوردی ما حل خواهد شد؟ چنین تصوری فاصله زیادی با واقعیت دارد. فرودگاههایی که سیستمهای کمک ناوبری آنها هماینک به دلیل نبود هواپیمای وارسیکننده (Flight Check) کالیبره نیستند، نبود سیستم منسجم در مدیریت هوانوردی، نبود سیستمهای روز نگهداری و تعمیرات با ورود هواپیماهای جدید رفع نمیشوند، بلکه مشکل حادتر هم خواهد شد. سیستم بررسی حوادث هوانوردی ما هنوز الگوی مشخصی ندارد در حالی که سازمانهایی مانند NTSB سالهاست که نمونه موفق این الگو را ارائه دادهاند. یا
استقرار سیستم مدیریت ایمنی SMS (Safety Management System) با اینکه سالهاست به آن اشاره میکنیم هنوز در کشور نمونه موفقی ندارد و از اهمیت لازم برخوردار نیست.
سیستم مدیریتی قوی در توسعه ناوگان
ورود هواپیماهایی که زیرساخت تعمیر و نگهداری آن را از پیش مهیا نکرده یا همزمان با ورود پرنده آن را بنا نکنیم و واگذاری تعمیر و نگهداشت هواپیماها به شرکت اجارهدهنده بدون ایجاد و استقرار سیستم مدیریتی قوی، کارا و موثر به این معنی است که مدیریت ریسکهای مربوطه را به اجارهدهنده واگذاریم و این ابتدای یک زنجیره معیوب است. زنجیرهای که منجر به حادثه میشود. به خاطر داشته باشیم که حادثه را میتوانیم برای دیگران پست کنیم. شاید بپرسید چگونه؟ با مثالی این موضوع را برایتان تشریح میکنم. فرض کنید برای تعویض روغن ترمز خودرو خود به تعمیرگاهی مراجعه میکنید. تعمیرکار روغن ترمز را عوض میکند ولی به دلیل بیدقتی پیچ مربوطه را محکم نمیکند. شما خودرو خود را تحویل میگیرید و طی طریق میکنید همزمان از پیچی که محکم بسته نشده است روغن شروع به نشتی میکند و روغن ترمز پس از مدتی تمام میشود. شما ترمز میکنید اما ترمزی وجود ندارد. حادثه از کجا آغاز شده است؟ از مغازهای که روغن ترمز را تعویض کردهاید. توسط چه کسی آغاز شده است؟ توسط تعمیرکار. شما در این میان دچار
حادثه میشوید در حالی که هیچ دخالتی در این حادثه نداشتهاید جز عدم مدیریت صحیح روی انتخاب تعمیرکار مناسب و صاحب صلاحیت. در انتخاب هواپیما و در حالی که تعمیر و نگهداری آن را نیز برونسپاری میکنیم همین عدم مدیریت میتواند سبب ایجاد حادثهای شود که ما در آن بیگناه هستیم و تنها گناه ما عدم مدیریت صحیح روی انتخاب و نظارت موثر و کاراست.
استقرار سیستم مدیریت ایمنی SMS در صنعت هوانوردی با توجه به الزام Annex 19 امروز دیگر یک انتخاب نیست بلکه یک باید است. نباید به دلیل نداشتن هواپیمای نو سیستمهای مدیریتی را نیز به فراموشی بسپاریم.
دیدگاه تان را بنویسید