تاریخ انتشار:
آسیبشناسی طرحی که هیچ کمک بلندمدتی به اقتصاد نشر نمیکند
یک نه بزرگ به نمایشگاههای استانی کتاب
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سالیانی است که دست به برپایی نمایشگاههای استانی کتاب زده است.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سالیانی است که دست به برپایی نمایشگاههای استانی کتاب زده است. این نمایشگاهها که معمولاً در شهرهای مرکزی هر استان برپا میشوند، با هدف توسعه کتاب و کتابخوانی و مرکززدایی و دسترسی شهرستانیها به کتابهای منتشره در کشور راهاندازی شدهاند. چنان که میدانید بیش از 80 درصد عناوین کتابهای تولیدی کشورمان در تهران و قم منتشر میشوند، و بیشینه فروشگاههای کتاب کشور نیز در این دو شهر مستقر هستند. بدین ترتیب دسترسی دوستداران کتاب شهرستانی به کتابهای منتشره، در شهر محل سکونتشان سخت و گاهی ناممکن است. به منظور رفع این نقص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به برپایی نمایشگاههای کتاب استانی کرده و هر سال تعداد قابل توجهی از این نمایشگاهها با حضور ناشران عمدتاً تهرانی، در شهرهای مختلف برگزار میشود. برخی از این نمایشگاهها رونق چندانی ندارند، ولی برخی دیگر بسیار پررونقاند و کتابدوستان و کتابخوانان شهرستانی استقبال قابل توجهی از آنها به عمل میآورند، و این استقبال پرشور، خود نمایانگر علاقه و نیاز فراوان اهالی آن شهر یا استان به کتاب است. دستاندرکاران موسسه نمایشگاههای فرهنگی و معاونت
فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای مدیریت و برگزاری این نمایشگاهها زحمات فراوانی را متحمل میشوند که این تلاشها درخور ستایش است و بارها و بارها از سوی مسوولان استانهای محل برپایی نمایشگاهها و مردم مورد تقدیر قرار گرفته است. شاید چنین به نظر برسد که مسوولان فرهنگی کشور در این کار موفق بوده و به اهداف بلندمدت این اقدام دست یافته یا لااقل گامهای موثری در نزدیک شدن به آن اهداف برداشتهاند، اما اگر با نگاهی ژرفتر و از زاویهای دیگر به مساله برپایی نمایشگاههای استانی کتاب نظر بیندازیم، وجوه دیگری از این اقدام فرهنگی را خواهیم دید که شاید نیاز به تجدیدنظر در این سیاست فرهنگی را بنمایاند. پیرامون این نمایشگاهها چند نکته گفتنی خیلی کوتاه را با هم مرور میکنیم:
1- بهرغم هدف والای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از برپایی این نمایشگاهها، همگان اذعان دارند که این کار به منزله مسکنی برای درد عدم دسترسی شهرستانیها به کتاب است، اما درمان نیست. مسکنی که تنها یک هفته در سال اثربخشی دارد و 51 هفته دیگر همچنان مشکل باقی است.
2- دلیل عدم دسترسی شهرستانیها به کتاب نیز روشن است: نبود کتابفروشی به میزان کافی در شهرستانها و گاهی نبود حتی یک کتابفروشی در بسیاری از شهرها.
3- دلیل عدم وجود کتابفروشی در شهرستانها نیز روشن است: نداشتن توجیه اقتصادی تاسیس کتابفروشی در شهرستانها به دلایلی مانند عدم سودآوری به علت عدم استقبال مردم از کتاب، عدم سرمایهگذاری موسسات پخش برای ارسال مرتب کتاب برای بسیاری از شهرها به دلیل آنکه درخواستهای آنها شامل تعداد قابل توجهی کتاب نبوده و مقرونبهصرفه نیست، عدم تمایل ناشران به همکاری با کتابفروشیهای جزء شهرستانی به دلیل آنکه فروش قابل ملاحظهای ندارند، گرانی هزینه حمل کتاب توسط پست یا باربری، عدم تمایل کتابخانهها و دانشگاهها و موسسات پژوهشی شهرستانها نسبت به خرید از کتابفروشیهای شهر خودشان و تمایل به خرید مستقیم از ناشران در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران یا نمایشگاههای استانی با تخفیف مناسب.
4- یک دلیل عمده دیگر برای کمبود تقاضای کتاب در شهرستانها که از سالیان دراز حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به تجربه دریافتهام (و البته ربط مستقیمی به موضوع این یادداشت ندارد، اما دردی کهنه است که هر ازگاهی بیان آن کمی تسکیندهنده است)، عدم آگاهی دانشجویان، استادان، فرهنگیان، دانشآموزان و کتابخوانهای شهرستانی از نشر بسیاری کتابها در تهران و قم است. از آنجا که هیچ نظام منسجمی برای اطلاعرسانی تازههای نشر در سراسر کشور وجود ندارد، هنگام برپایی نمایشگاه تهران، میبینیم که حتی دانشجویان و متخصصان رشتههای مختلف از وجود کتابهای رشته تخصصیشان اظهار بیاطلاعی میکنند و کتابهای مورد نیازشان را با تاخیری قابل توجه از زمان نشر آن خریداری میکنند.
5- نمایشگاههای کتاب استانی در چند روز برپایی خود در مرکز هر استان، فروش قابل ملاحظهای دارند. بنهای تخفیف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز تخفیف اعطایی ناشران شرکتکننده، که معمولاً بالغ بر 40 درصد تخفیف یا بیشتر میشود، از عواملی هستند که مردم را تشویق به خرید از این نمایشگاهها میکنند. این امر شاید به ظاهر مطلوب باشد، اما در باطن باعث افت شدید فروش کتابفروشان شهرستانی، پیش و پس از برپایی نمایشگاه میشود، به شکلی که گاه فروش نمایشگاه استانی طی یک هفته، از فروش سالانه همه کتابفروشهای یک شهرستان بیشتر است، و این یعنی بلعیدن مشتریهای یکساله یک صنف در یک شهرستان و بیرونقی کسب و کار آنها طی سال.
6- از آنجا که کتابفروشان شهرستانی امکان اعطای چنین تخفیفها و حتی بسیار کمتر از آن را به مشتریان خود ندارند، و گاه قیمت تمامشده کتابهای خریداریشده توسط کتابفروشان شهرستانی از ناشران تهران یا قم، گرانتر از قیمتی است که همان کتابها در نمایشگاه استانی به فروش میرسند، میبینیم که علاوه بر مشتریان و مصرفکنندگان کتاب، خود کتابفروشان شهرستانی از مشتریان پر و پا قرص این نمایشگاهها هستند و گاه با خرید انبوه بنهای کتاب، راه خرید خود را کوتاه میکنند.
7- مساله گفتهشده در بند پیش، روند کار موسسات پخش کتاب را نیز با اخلال مواجه و صدمات فراوانی به کسب و کار آنان وارد میکند و باعث میشود در طول سال نتوانند با کتابفروشیهای شهرستانی به اندازه کافی داد و ستد داشته باشند، و شاید مجبور به قطع رابطه کاری شوند.
8- همواره کتابفروشان جدی شهرستانی به برپایی این نمایشگاهها اعتراض کردهاند، که البته هیچگاه مورد توجه واقع نشده و گوش شنوایی برای آنها نبوده است.
9- ناشران بزرگ و حرفهای به انگیزه حفظ رابطه کاری خود با کتابفروشان شهرستانی، و در واقع کمک به حفظ شبکه توزیع کمتوان و نحیف صنعت نشر و همچنین عدم صرفه اقتصادی، در این نمایشگاهها شرکت نمیکنند.
10- کیفیت کتابهای عرضهشده در نمایشگاههای کتاب استانی همواره مورد اعتراض مخاطبان بوده و نسبت به عدم عرضه کتابهای خوب و بهروز گلایهمند بودهاند.
و...
چاره چیست؟
حال که نتایج منفی برپایی این نمایشگاهها چنین فراوان است، آیا راه چاره و جایگزین مناسبی میتوان سراغ کرد؟
پاسخ مثبت است. میتوان به پیشنهادهای زیر اندیشید:
1- اطلاعرسانی مناسب برای کتاب در رسانه ملی، نشریات، دانشگاهها، کتابخانههای عمومی و... به منظور آگاهی همه مخاطبان از تازههای نشر.
2- ارائه تخفیفهای جدی برای تبلیغ کتاب در رسانه ملی و نشریات یا اعطای یارانه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تولید و پخش این دست آگهیها یا به ناشران آگهیدهنده یا به رسانهها و نشریات آگهیگیرنده.
3- الزام یا ترغیب دانشگاهها و موسسات علمی و پژوهشی به خرید کتابها و منابع مورد نیاز خود در طول سال از شهرهای خودشان.
4- کمک به تاسیس کتابفروشیهای بزرگ مانند شهر کتابهای تهران در شهرستانها و واگذاری مدیریت آن به بخش خصوصی، تا مردم بتوانند با حضور در آنها کتابهای جدید و خوب را ببینند، ورق بزنند، چندصفحهای بخوانند و در صورت علاقه خریداری کنند.
5- تسهیل در فعالیت کسبی کتابفروشهای شهرستانی مانند معافیت از عوارض و مالیات و امکان دایر کردن کتابفروشی در مکانهای غیرتجاری.
6- پرداخت وامهای درازمدت بدون سود به کتابفروشهای شهرستانی با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
7- برپایی نمایشگاههای استانی به شکل نمایشگاه، بدون امکان فروش کتاب، تا با اطلاعرسانی کتابهای منتشره به مخاطبان و ایجاد نیاز و شوق در آنها، تقاضای بیشتری برای خرید کتاب در میان مردم هر شهر ایجاد کرده، امکان فروش برای کتابفروشیها در طول سال را فراهم آورده به چرخه سالم اقتصاد نشر آن شهر کمک رساند.
8- توزیع بن الکترونیک کتاب بین اهل قلم، هنرمندان، دانشجویان، دانشآموزان، استادان دانشگاه، دبیران مدارس، کارکنان ادارات و سازمانهای هر شهر، که به جز کارتخوانهای کتابفروشیها در جای دیگری قابل استفاده نبوده و مخاطبان را به سمت کتابفروشیهای شهرستانی سوق دهد.
9- کمک به شبکه توزیع کتاب کشور با حمایت از موسسات پخش کتاب و ارائه تخفیفهای ویژه در تعرفههای پستی.
شاید دهها راهحل دیگر هم به نظر شما برسد، اما اجازه بدهید مسوولان محترم فرهنگی به همین چند راهکار توجهی بکنند، باقی برای بعد...
1- بهرغم هدف والای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از برپایی این نمایشگاهها، همگان اذعان دارند که این کار به منزله مسکنی برای درد عدم دسترسی شهرستانیها به کتاب است، اما درمان نیست. مسکنی که تنها یک هفته در سال اثربخشی دارد و 51 هفته دیگر همچنان مشکل باقی است.
2- دلیل عدم دسترسی شهرستانیها به کتاب نیز روشن است: نبود کتابفروشی به میزان کافی در شهرستانها و گاهی نبود حتی یک کتابفروشی در بسیاری از شهرها.
3- دلیل عدم وجود کتابفروشی در شهرستانها نیز روشن است: نداشتن توجیه اقتصادی تاسیس کتابفروشی در شهرستانها به دلایلی مانند عدم سودآوری به علت عدم استقبال مردم از کتاب، عدم سرمایهگذاری موسسات پخش برای ارسال مرتب کتاب برای بسیاری از شهرها به دلیل آنکه درخواستهای آنها شامل تعداد قابل توجهی کتاب نبوده و مقرونبهصرفه نیست، عدم تمایل ناشران به همکاری با کتابفروشیهای جزء شهرستانی به دلیل آنکه فروش قابل ملاحظهای ندارند، گرانی هزینه حمل کتاب توسط پست یا باربری، عدم تمایل کتابخانهها و دانشگاهها و موسسات پژوهشی شهرستانها نسبت به خرید از کتابفروشیهای شهر خودشان و تمایل به خرید مستقیم از ناشران در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران یا نمایشگاههای استانی با تخفیف مناسب.
4- یک دلیل عمده دیگر برای کمبود تقاضای کتاب در شهرستانها که از سالیان دراز حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به تجربه دریافتهام (و البته ربط مستقیمی به موضوع این یادداشت ندارد، اما دردی کهنه است که هر ازگاهی بیان آن کمی تسکیندهنده است)، عدم آگاهی دانشجویان، استادان، فرهنگیان، دانشآموزان و کتابخوانهای شهرستانی از نشر بسیاری کتابها در تهران و قم است. از آنجا که هیچ نظام منسجمی برای اطلاعرسانی تازههای نشر در سراسر کشور وجود ندارد، هنگام برپایی نمایشگاه تهران، میبینیم که حتی دانشجویان و متخصصان رشتههای مختلف از وجود کتابهای رشته تخصصیشان اظهار بیاطلاعی میکنند و کتابهای مورد نیازشان را با تاخیری قابل توجه از زمان نشر آن خریداری میکنند.
5- نمایشگاههای کتاب استانی در چند روز برپایی خود در مرکز هر استان، فروش قابل ملاحظهای دارند. بنهای تخفیف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز تخفیف اعطایی ناشران شرکتکننده، که معمولاً بالغ بر 40 درصد تخفیف یا بیشتر میشود، از عواملی هستند که مردم را تشویق به خرید از این نمایشگاهها میکنند. این امر شاید به ظاهر مطلوب باشد، اما در باطن باعث افت شدید فروش کتابفروشان شهرستانی، پیش و پس از برپایی نمایشگاه میشود، به شکلی که گاه فروش نمایشگاه استانی طی یک هفته، از فروش سالانه همه کتابفروشهای یک شهرستان بیشتر است، و این یعنی بلعیدن مشتریهای یکساله یک صنف در یک شهرستان و بیرونقی کسب و کار آنها طی سال.
6- از آنجا که کتابفروشان شهرستانی امکان اعطای چنین تخفیفها و حتی بسیار کمتر از آن را به مشتریان خود ندارند، و گاه قیمت تمامشده کتابهای خریداریشده توسط کتابفروشان شهرستانی از ناشران تهران یا قم، گرانتر از قیمتی است که همان کتابها در نمایشگاه استانی به فروش میرسند، میبینیم که علاوه بر مشتریان و مصرفکنندگان کتاب، خود کتابفروشان شهرستانی از مشتریان پر و پا قرص این نمایشگاهها هستند و گاه با خرید انبوه بنهای کتاب، راه خرید خود را کوتاه میکنند.
7- مساله گفتهشده در بند پیش، روند کار موسسات پخش کتاب را نیز با اخلال مواجه و صدمات فراوانی به کسب و کار آنان وارد میکند و باعث میشود در طول سال نتوانند با کتابفروشیهای شهرستانی به اندازه کافی داد و ستد داشته باشند، و شاید مجبور به قطع رابطه کاری شوند.
8- همواره کتابفروشان جدی شهرستانی به برپایی این نمایشگاهها اعتراض کردهاند، که البته هیچگاه مورد توجه واقع نشده و گوش شنوایی برای آنها نبوده است.
9- ناشران بزرگ و حرفهای به انگیزه حفظ رابطه کاری خود با کتابفروشان شهرستانی، و در واقع کمک به حفظ شبکه توزیع کمتوان و نحیف صنعت نشر و همچنین عدم صرفه اقتصادی، در این نمایشگاهها شرکت نمیکنند.
10- کیفیت کتابهای عرضهشده در نمایشگاههای کتاب استانی همواره مورد اعتراض مخاطبان بوده و نسبت به عدم عرضه کتابهای خوب و بهروز گلایهمند بودهاند.
و...
چاره چیست؟
حال که نتایج منفی برپایی این نمایشگاهها چنین فراوان است، آیا راه چاره و جایگزین مناسبی میتوان سراغ کرد؟
پاسخ مثبت است. میتوان به پیشنهادهای زیر اندیشید:
1- اطلاعرسانی مناسب برای کتاب در رسانه ملی، نشریات، دانشگاهها، کتابخانههای عمومی و... به منظور آگاهی همه مخاطبان از تازههای نشر.
2- ارائه تخفیفهای جدی برای تبلیغ کتاب در رسانه ملی و نشریات یا اعطای یارانه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تولید و پخش این دست آگهیها یا به ناشران آگهیدهنده یا به رسانهها و نشریات آگهیگیرنده.
3- الزام یا ترغیب دانشگاهها و موسسات علمی و پژوهشی به خرید کتابها و منابع مورد نیاز خود در طول سال از شهرهای خودشان.
4- کمک به تاسیس کتابفروشیهای بزرگ مانند شهر کتابهای تهران در شهرستانها و واگذاری مدیریت آن به بخش خصوصی، تا مردم بتوانند با حضور در آنها کتابهای جدید و خوب را ببینند، ورق بزنند، چندصفحهای بخوانند و در صورت علاقه خریداری کنند.
5- تسهیل در فعالیت کسبی کتابفروشهای شهرستانی مانند معافیت از عوارض و مالیات و امکان دایر کردن کتابفروشی در مکانهای غیرتجاری.
6- پرداخت وامهای درازمدت بدون سود به کتابفروشهای شهرستانی با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
7- برپایی نمایشگاههای استانی به شکل نمایشگاه، بدون امکان فروش کتاب، تا با اطلاعرسانی کتابهای منتشره به مخاطبان و ایجاد نیاز و شوق در آنها، تقاضای بیشتری برای خرید کتاب در میان مردم هر شهر ایجاد کرده، امکان فروش برای کتابفروشیها در طول سال را فراهم آورده به چرخه سالم اقتصاد نشر آن شهر کمک رساند.
8- توزیع بن الکترونیک کتاب بین اهل قلم، هنرمندان، دانشجویان، دانشآموزان، استادان دانشگاه، دبیران مدارس، کارکنان ادارات و سازمانهای هر شهر، که به جز کارتخوانهای کتابفروشیها در جای دیگری قابل استفاده نبوده و مخاطبان را به سمت کتابفروشیهای شهرستانی سوق دهد.
9- کمک به شبکه توزیع کتاب کشور با حمایت از موسسات پخش کتاب و ارائه تخفیفهای ویژه در تعرفههای پستی.
شاید دهها راهحل دیگر هم به نظر شما برسد، اما اجازه بدهید مسوولان محترم فرهنگی به همین چند راهکار توجهی بکنند، باقی برای بعد...
دیدگاه تان را بنویسید