تاریخ انتشار:
پژوهشکده «دنیای اقتصاد» بررسی میکند
پیشبینی رشد اقتصادی در سهماهه سوم سال ۱۳۹۲
بررسی و اطلاع از شاخصهای معتبر اقتصادی و پیشبینیهای موثق از آنها در جهت ارزیابی فعالیتها و وضعیت کلان اقتصادی کشور ضروری است.
بررسی و اطلاع از شاخصهای معتبر اقتصادی و پیشبینیهای موثق از آنها در جهت ارزیابی فعالیتها و وضعیت کلان اقتصادی کشور ضروری است. تحلیل درست و بیطرفانه و پیشبینیهای بهنگام با استفاده از دادههای در دسترس و با در نظر گرفتن شرایط پیش روی اقتصاد میتواند مبنای مناسبی را برای قضاوت، تصمیمگیری و برنامهریزی سرمایهگذاران، فعالان اقتصادی و دولت فراهم کند. در این گزارش نیز کوشش شده تا با استفاده از دادههای تاریخچهای تولید ناخالص داخلی و صادرات نفتی ایران، یک پیشبینی ساده اما منطقی از مهمترین شاخص اقتصاد کلان یعنی میزان رشد اقتصادی ایران در دو سال پیاپی 1391 و 1392 به دست آید.
تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی
میزان تولید ناخالص داخلی اگر مهمترین شاخص توضیحدهنده عملکرد اقتصادی کشورها نباشد، یکی از مهمترین آنهاست. تولید ناخالص داخلی، بنا به تعریف، ارزش بازاری کلیه کالاها و خدمات نهایی است که طی یک دوره زمانی مشخص در یک کشور تولید میشود. این شاخص که اندازه اقتصاد و ظرفیتهای تولیدی یک کشور را نشان میدهد، در واقع سادهترین معیار برای نشان دادن سطح رفاه شهروندان نیز هست. به بیان ساده، با مقایسه میزان تولید ناخالص داخلی و جمعیت یک کشور میتوان سطح رفاه مردم را در طول زمان یا در بین کشورهای مختلف سنجید. برای چنین سنجشهایی عموماً نگاه به نرخ رشد تولید ناخالص داخلی حقیقی کارگشاست. این رقم که با عنوان رشد اقتصادی نیز شناخته میشود، رشد حجم تولیدات را فارغ از افزایش قیمت آنها و نیز فارغ از اثر بزرگی و مقیاس دادهها ارائه میدهد که این به نوبه خود امکان مقایسه رشد اقتصاد کشورها را با یکدیگر فراهم میآورد.
ایران در مقایسه با کشورهای همسایه
صندوق بینالمللی پول1، در مهرماه 1392 (اکتبر 2013)، گزارش جامع امسال خود را با عنوان «چشمانداز اقتصاد جهان2؛ گذار و بحران» منتشر کرد. این گزارش که از معتبرترین و جامعترین گزارشهای اقتصادی بینالمللی به حساب میآید، به ارزیابی وضعیت فعلی و پیشبینی شاخصهای کلیدی اقتصاد کلان در کشورهای مختلف جهان میپردازد. در گزارش مذکور، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ایران در سال 2012 (دی 1390 تا آذر 1391) برابر با 9/1- درصد اعلام شده است، این رقم 3/7 درصد کمتر از رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت در خاورمیانه و شمال آفریقا در مدت مشابه بوده است. پیشبینی صندوق از رقم رشد اقتصادی ایران برای سالهای 2013 (دی 1391 تا آذر 1392) و 2014 (دی 1392 تا آذر 1393) به ترتیب 5/1- درصد و 3/1 درصد اعلام شده است. این ارقام حاکی از کاسته شدن اختلاف رقم رشد اقتصادی با کشورهای صادرکننده نفت خاورمیانه و شمال آفریقا به حدود 4/3 درصد در سال 2013 و سپس 7/2 درصد در سال 2014 است. پیشبینی صندوق بینالمللی پول از رشد اقتصادی ایران و همسایگانش برای سال 2013 (دی 1391 تا آذر 1392) در نمودار 1 ترسیم شده است. در حالی که با رشد اقتصادی 9/1- درصدی سال 2012 از حجم اقتصاد ایران کاسته شده است، در مدت مشابه این رقم برای کشورهای افغانستان، پاکستان، عراق، ترکیه، قطر و عربستان به ترتیب 5/12، 4/4، 4/8، 2/2، 2/6 و 1/5 درصد بوده است. این رقم در کشورهای مذکور برای سال 2013 به ترتیب برابر با 1/3، 6/3، 7/3، 8/3، 1/5، 6/3 پیشبینی شده است.
نکته قابل تامل در گزارش صندوق بینالمللی پول آن است که از دیدگاه کارشناسان این نهاد بینالمللی، تولید ناخالص داخلی و در پی آن رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت، در نیمه اول سال 2013 به سبب افت تولید نفت از شتاب افتاده است.3 از نظر صندوق، در اقتصادهایی نظیر جمهوری اسلامی ایران، عراق و لیبی، تنش ژئوپولتیک بالا، تحریمهای اقتصادی، تعمیرات برنامهریزینشده و اوضاع رو به وخامت امنیتی، عرضه نفت را مختل کرده است. بنابراین صندوق انتظار دارد عرضه محصولات هیدروکربنی منطقه در سال 2013 حدود یک درصد سقوط کند، که عمده این کاهش هم از سوی لیبی و ایران هدایت میشود.
رشد اقتصادی ایران (از پایان جنگ تا پایان دولت دهم)
آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد پس از پایان جنگ روند صعودی تولید ناخالص داخلی ایران آغاز شده و به جز یک دوره سهساله (از سال 1372 تا سال 1374) که افزایش تولید متوقف میشود، روند صعودی تولید تا پایان سال 1390 ادامه یافته است. به طوری که اندازه اقتصاد ایران طی این دوره حدود سه برابر شده و تولید از 180 هزار میلیارد ریال در سال 1367 به 570 هزار میلیارد ریال در سال 1390 رسیده است (به قیمت ثابت). زمانزاده (1391) با ارائه روند رشد تولید ناخالص داخلی ایران و نرخ رشد بدون احتساب نفت طی پنج دهه گذشته از سال 1340 تا سال 1390 مطابق نمودار2 اضافه میکند که در دوران پس از جنگ تا پایان سال 1390، نرخ رشد اقتصادی با میانگینی در حدود 2/5 درصد، بسیار پرنوسان ظاهر شده و طی این دوره ارقامی بین 5/2- درصد تا 16 درصد را تجربه کرده است.
از سوی دیگر، در اردیبهشتماه سال جاری، معاونت پژوهشهای اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک کشور، گزارشی راهبردی منتشر کرد که در آن مهمترین شاخصهای اقتصادی کشور از ابتدای برنامه اول تا دو سال اول برنامه پنجم، یعنی طی سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۱ بررسی شده است. گزارش مذکور با استفاده از بیش از 20 شاخص معتبر اقتصاد کلان، سعی در ارائه تصویری از وضعیت اقتصادی کشور در دورههای گذشته و در میان برخی کشورهای منتخب (نظیر عربستان سعودی، مصر و ترکیه) دارد. این گزارش دورههای مورد بررسی خود را به سه بازه سالهای 1368 تا 1375 (دوره اول)، سالهای 1376 تا 1383 (دوره دوم) و سالهای 1384 تا 1391 (دوره سوم) تقسیم کرده است.
گزارش راهبردی مذکور بیانگر آن است که رشد اقتصادی بیشترین ثبات خود را در دوره دوم (1383-1376) و کمترین متوسط رشد خود را در دوره سوم (1391-1384) تجربه کرده است. بررسی محققان مرکز نشان میدهد که رشد اقتصادی ایران در دوره اول تقریباً معادل رشد اقتصادی منطقه و در دوره سوم حدود یکپنجم درصد کمتر از متوسط منطقه بوده است. همچنین متوسط رشد اقتصادی جمهوری اسلامی ایران نسبت به متوسط رشد اقتصادی جهان در دوره اول بالاتر و در دوره سوم پایینتر بوده است. نویسندگان گزارش مذکور بر این باورند که رشد اقتصادی ما در دوره اول در مقایسه با جهان و منطقه قابل قبول بوده است.
در دوره دوم نیز متوسط رشد ۳/۹ درصد بوده که از عربستان سعودی و ترکیه به ترتیب با نرخهای رشد متوسط ۲/۸۵ و ۳/۵۱ درصد بالاتر و تنها از مصر با نرخ رشد متوسط ۴/۶۲ درصد پایینتر بوده است؛ که البته این مساله را تا حدودی میتوان به بیشتر بودن ظرفیتهای خالی مصر نسبت به ایران که امکان رشد بیشتر را فراهم میکند، نسبت داد. در دوره دوم نیز متوسط رشد اقتصادی ایران در مقایسه با جهان و منطقه و کشورهای مهم منطقه قابل قبول بوده است. در دوره سوم متوسط رشد اقتصادی ایران در حدود ۱/۵ واحد درصد پایینتر از منطقه و تقریباً برابر با متوسط رشد اقتصادی جهان بوده است. در کل رشد اقتصادی ایران در دوره سوم در مقایسه با سه کشور مهم منطقه چشمانداز، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و جهان نامناسب و ناکافی ارزیابی میشود.
رشد اقتصادی ایران در دو سال اخیر
چنان که دیدیم گزارشهای دورهای صندوق بینالمللی پول، این نرخ را در سطوح پایینتر از صفر درصد برآورد میکند. واحد اطلاعات اکونومیست در گزارش ماه فوریه 2013 خود اعلام کرد که در سال جاری رشد تولید ناخالص داخلی واقعی ایران معادل منفی 3/1 درصد خواهد بود که نسبت به رشد 3- درصدی در سال گذشته بهبود نشان میدهد. اکونومیست همچنین پیشبینی کرده است رشد اقتصادی ایران در سال آینده به 8/0 درصد افزایش یابد. اکونومیست مهمترین دلیل کاهش رشد اقتصادی ایران را تحریمهای اعمالشده بر صنعت نفت و گاز ایران اعلام و عنوان کرده است که تورم بالا و کاهش تولید نفت از دیگر عوامل کاهش رشد اقتصادی ایران خواهد بود (خبرگزاری ایسنا، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲).
تاکنون در مورد میزان این مهمترین شاخص اقتصادی در دو سال اخیر از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار سکوت اختیار شده است و همچنان آخرین گزارشهای داخلی از رشد اقتصادی کشور مربوط به سال 1390 است. هر چند، مرکز پژوهشهای مجلس، نرخ رشد اقتصادی سال 1392 را بین 7/0 تا 4- درصد پیشبینی کرده است (خبرگزاری مهر، 20 اردیبهشت 1392).
در آبانماه سال 1391، عادل آذر، رئیس مرکز آمار ایران نرخ رشد اقتصادی کشور با احتساب نفت را 2/5 درصد و بدون احتساب نفت، به میزان 67/4 درصد اعلام کرد (تجارت فردا، شماره 34 و 35). در تازهترین اظهار نظر از سوی مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران، ولیالله سیف، رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد بانک مرکزی پیشبینی میکند اقتصاد ایران پس از رشد منفی 4/5 درصد در سال 1391، رشد قابل توجهی در سال 1392 نخواهد داشت و برآورد میشود سه درصد در سال 1393 رشد کند (خبرگزاری ایسنا، یکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۲).
پیشبینی رشد اقتصادی ایران در دو سال اخیر
با توجه به اعلام نشدن رسمی رقم رشد اقتصادی ایران، در تابستان سال جاری کوشیدیم تا با استفاده از دادههای تاریخچهای تولید ناخالص داخلی و صادرات نفتی ایران، یک پیشبینی ساده اما منطقی از مهمترین شاخص اقتصاد کلان یعنی میزان رشد اقتصادی ایران در دو سال پیاپی 1391 و 1392 به دست دهیم. بدین منظور ارقام مربوط به تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت 1376 و قبل از تعدیل فصلی، از دادههای فصلی موجود در شمارههای مختلف مجله نماگرهای اقتصادی منتشرشده از سوی بانک مرکزی اخذ شد. این دادهها از بهار سال4 1367 تا زمستان 51390را پوشش دادهاند. نمودار 3 تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت 1376 را در طی زمان نمایش میدهد. چنان که مشخص است، با چشمپوشی از روندهای فصلی، روند تولید ناخالص داخلی طی این دوره تقریباً همواره رو به رشد بوده است. سادهترین راه پیشبینی، البته نگاه به همین روند زمانی است! اما حتی اگر نوسانات فصلی متغیرها را هم در پیشبینی بر اساس مقادیر گذشته همین متغیر لحاظ کنیم، هنوز با یک مشکل دیگر مواجهیم؛ طی دو سال اخیر با نوسانات شدید در متغیرهای اقتصادی ایران و از جمله تولید ناخالص داخلی مواجه بودهایم، چیزی که از سال 1368 تاکنون بیسابقه بوده است. از آنجا که ارقام تولید ناخالص داخلی برای سال 1391 هم اعلام نشده است، بنابراین پیشبینی بر اساس تاریخچه خود متغیر، نشانی از تغییرات به وجود آمده طی این دو سال اخیر را در خود نخواهد داشت و گویی پیشبینی در فضای سال 1390، بدون اطلاع از وضعیت حال حاضر کشور صورت گرفته است. بنابراین نیاز به ورود متغیر(هایی) در مدل پیشبینیکننده داریم که اطلاعات مربوط به اتفاقات این دو سال اخیر را در خود جای داده باشد.
برای دیدن نوسانات شدید دو سال اخیر باید متغیرهایی را وارد مدل کرد که همراه با این نوسانات بازارها حرکت کرده باشند، در نگاه اول ورود متغیرهایی مثل بیکاری یا شاید تغییرات تورمی شاید منطقی برسد زیرا از پشتیبانی قانون اوکان و منحنی فیلیپس برخوردار است. اما نتایج حاصل از رگرسیونهای ما، در دوره مورد بررسی، چنین روابطی را نشان نداد. با نگاهی دقیقتر نیز باید توجه کرد منحنی عرضه اقتصاد در ایران در این دو سال دچار تغییر شده است و شاید چنین روابطی هم محل بحث این سالها نباشد. پس از انجام رگرسیونهای متفاوت، سرانجام با استفاده از دادههای موجود در مجله نماگرهای اقتصادی منتشرشده از سوی بانک مرکزی دادههای صادرات نفتی ایران جمعآوری شد، این متغیر از چند جهت مناسب بود: تغییرات درآمد نفتی در اثر تحریم را در خود داشت (موردی که دیدیم به کرات صاحبنظران به آن اشاره کرده بودند). تا پایان سال 1391 گزارش شده بود و پس از انجام رگرسیون فیت مناسبی داشت. متغیر مزبور را با استفاده از قیمت دلار (متوسط فصلی نرخ مرجع) و شاخص قیمتهای فصلی تعدیل کردیم. هر دوی این متغیرها از نشریات موجود در سایت بانک مرکزی اخذ شد. این امر کمک کرد اثرات داخلی بازارهای ارز و تورم حاصل از افزایش نقدینگی نیز دیده شوند. بنابراین متغیر صادرات نفتی به قیمت ثابت سال 1390 ساخته شد که از رشد سالانه آن به عنوان متغیر مستقل در تخمینها استفاده کردیم. از آنجا که از ابتدای سال 1381 نرخهای چندگانه ارز به نرخ واحد تبدیل شده است و از آن پس نرخ ارز مرجع در بازار بین بانکی تعیین شد، دادههای مورد استفاده در تخمین نیز از سال 1381 مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج مدل برآوردی پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی فصلی را نسبت به فصل مشابه سال قبل به شرح جدول1 به دست میدهد. چنانکه مشاهده میشود پیشبینی رشد تولید هر فصل نسبت به فصل مشابه سال قبل اولاً تقریباً از یک روند صعودی برخوردار است و پیشبینی میشود با گذر زمان رشد تولید ناخالص داخلی افزایش یابد و از رقم 5/2- درصد در سه ماه دوم 1391 به رقم نزدیک به یک درصد در پایان سهماهه سوم 1392 برسد. ثانیاً ارقام در سال جاری بسیار نزدیک به صفر خواهند بود. به طوری که کلیه ارقام پیشبینیشده برای رشد سال جاری در بازه صفر تا یک درصد هستند و از نیمه دوم سال جاری است که این رقم از نیم درصد بیشتر خواهد شد.
*آمارها و روشهای مورد استفاده در مطالعه در دفتر پژوهشکده دنیای اقتصاد موجود است.
منبع: یافتههای محققان بر اساس دادههای بانک مرکزی
پینوشتها:
1- International Monetary Fund (IMF)
2- World Economic Outlook
3- در پیشبینی رقم رشد اقتصادی ایران در سال 1392 نیز نقش نفت به عنوان یک پیشبینیکننده مهم از سوی نگارنده لحاظ شده است.
4- به جهت پوشش دادن رقم رشد سالانه از سال 1368 که مصادف با پایان جنگ بوده است.
5- آخرین شماره مجله مذکور، دادههای تولید ناخالص ملی را تا پایان سال 1390 پوشش داده است. چنان که پیشتر هم گفته شد، بانک مرکزی اظهار رسمی درباره رقم تولید ناخالص داخلی در سال 1391 نداشته است.
تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی
میزان تولید ناخالص داخلی اگر مهمترین شاخص توضیحدهنده عملکرد اقتصادی کشورها نباشد، یکی از مهمترین آنهاست. تولید ناخالص داخلی، بنا به تعریف، ارزش بازاری کلیه کالاها و خدمات نهایی است که طی یک دوره زمانی مشخص در یک کشور تولید میشود. این شاخص که اندازه اقتصاد و ظرفیتهای تولیدی یک کشور را نشان میدهد، در واقع سادهترین معیار برای نشان دادن سطح رفاه شهروندان نیز هست. به بیان ساده، با مقایسه میزان تولید ناخالص داخلی و جمعیت یک کشور میتوان سطح رفاه مردم را در طول زمان یا در بین کشورهای مختلف سنجید. برای چنین سنجشهایی عموماً نگاه به نرخ رشد تولید ناخالص داخلی حقیقی کارگشاست. این رقم که با عنوان رشد اقتصادی نیز شناخته میشود، رشد حجم تولیدات را فارغ از افزایش قیمت آنها و نیز فارغ از اثر بزرگی و مقیاس دادهها ارائه میدهد که این به نوبه خود امکان مقایسه رشد اقتصاد کشورها را با یکدیگر فراهم میآورد.
ایران در مقایسه با کشورهای همسایه
صندوق بینالمللی پول1، در مهرماه 1392 (اکتبر 2013)، گزارش جامع امسال خود را با عنوان «چشمانداز اقتصاد جهان2؛ گذار و بحران» منتشر کرد. این گزارش که از معتبرترین و جامعترین گزارشهای اقتصادی بینالمللی به حساب میآید، به ارزیابی وضعیت فعلی و پیشبینی شاخصهای کلیدی اقتصاد کلان در کشورهای مختلف جهان میپردازد. در گزارش مذکور، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ایران در سال 2012 (دی 1390 تا آذر 1391) برابر با 9/1- درصد اعلام شده است، این رقم 3/7 درصد کمتر از رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت در خاورمیانه و شمال آفریقا در مدت مشابه بوده است. پیشبینی صندوق از رقم رشد اقتصادی ایران برای سالهای 2013 (دی 1391 تا آذر 1392) و 2014 (دی 1392 تا آذر 1393) به ترتیب 5/1- درصد و 3/1 درصد اعلام شده است. این ارقام حاکی از کاسته شدن اختلاف رقم رشد اقتصادی با کشورهای صادرکننده نفت خاورمیانه و شمال آفریقا به حدود 4/3 درصد در سال 2013 و سپس 7/2 درصد در سال 2014 است. پیشبینی صندوق بینالمللی پول از رشد اقتصادی ایران و همسایگانش برای سال 2013 (دی 1391 تا آذر 1392) در نمودار 1 ترسیم شده است. در حالی که با رشد اقتصادی 9/1- درصدی سال 2012 از حجم اقتصاد ایران کاسته شده است، در مدت مشابه این رقم برای کشورهای افغانستان، پاکستان، عراق، ترکیه، قطر و عربستان به ترتیب 5/12، 4/4، 4/8، 2/2، 2/6 و 1/5 درصد بوده است. این رقم در کشورهای مذکور برای سال 2013 به ترتیب برابر با 1/3، 6/3، 7/3، 8/3، 1/5، 6/3 پیشبینی شده است.
نکته قابل تامل در گزارش صندوق بینالمللی پول آن است که از دیدگاه کارشناسان این نهاد بینالمللی، تولید ناخالص داخلی و در پی آن رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت، در نیمه اول سال 2013 به سبب افت تولید نفت از شتاب افتاده است.3 از نظر صندوق، در اقتصادهایی نظیر جمهوری اسلامی ایران، عراق و لیبی، تنش ژئوپولتیک بالا، تحریمهای اقتصادی، تعمیرات برنامهریزینشده و اوضاع رو به وخامت امنیتی، عرضه نفت را مختل کرده است. بنابراین صندوق انتظار دارد عرضه محصولات هیدروکربنی منطقه در سال 2013 حدود یک درصد سقوط کند، که عمده این کاهش هم از سوی لیبی و ایران هدایت میشود.
رشد اقتصادی ایران (از پایان جنگ تا پایان دولت دهم)
آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد پس از پایان جنگ روند صعودی تولید ناخالص داخلی ایران آغاز شده و به جز یک دوره سهساله (از سال 1372 تا سال 1374) که افزایش تولید متوقف میشود، روند صعودی تولید تا پایان سال 1390 ادامه یافته است. به طوری که اندازه اقتصاد ایران طی این دوره حدود سه برابر شده و تولید از 180 هزار میلیارد ریال در سال 1367 به 570 هزار میلیارد ریال در سال 1390 رسیده است (به قیمت ثابت). زمانزاده (1391) با ارائه روند رشد تولید ناخالص داخلی ایران و نرخ رشد بدون احتساب نفت طی پنج دهه گذشته از سال 1340 تا سال 1390 مطابق نمودار2 اضافه میکند که در دوران پس از جنگ تا پایان سال 1390، نرخ رشد اقتصادی با میانگینی در حدود 2/5 درصد، بسیار پرنوسان ظاهر شده و طی این دوره ارقامی بین 5/2- درصد تا 16 درصد را تجربه کرده است.
از سوی دیگر، در اردیبهشتماه سال جاری، معاونت پژوهشهای اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک کشور، گزارشی راهبردی منتشر کرد که در آن مهمترین شاخصهای اقتصادی کشور از ابتدای برنامه اول تا دو سال اول برنامه پنجم، یعنی طی سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۱ بررسی شده است. گزارش مذکور با استفاده از بیش از 20 شاخص معتبر اقتصاد کلان، سعی در ارائه تصویری از وضعیت اقتصادی کشور در دورههای گذشته و در میان برخی کشورهای منتخب (نظیر عربستان سعودی، مصر و ترکیه) دارد. این گزارش دورههای مورد بررسی خود را به سه بازه سالهای 1368 تا 1375 (دوره اول)، سالهای 1376 تا 1383 (دوره دوم) و سالهای 1384 تا 1391 (دوره سوم) تقسیم کرده است.
گزارش راهبردی مذکور بیانگر آن است که رشد اقتصادی بیشترین ثبات خود را در دوره دوم (1383-1376) و کمترین متوسط رشد خود را در دوره سوم (1391-1384) تجربه کرده است. بررسی محققان مرکز نشان میدهد که رشد اقتصادی ایران در دوره اول تقریباً معادل رشد اقتصادی منطقه و در دوره سوم حدود یکپنجم درصد کمتر از متوسط منطقه بوده است. همچنین متوسط رشد اقتصادی جمهوری اسلامی ایران نسبت به متوسط رشد اقتصادی جهان در دوره اول بالاتر و در دوره سوم پایینتر بوده است. نویسندگان گزارش مذکور بر این باورند که رشد اقتصادی ما در دوره اول در مقایسه با جهان و منطقه قابل قبول بوده است.
در دوره دوم نیز متوسط رشد ۳/۹ درصد بوده که از عربستان سعودی و ترکیه به ترتیب با نرخهای رشد متوسط ۲/۸۵ و ۳/۵۱ درصد بالاتر و تنها از مصر با نرخ رشد متوسط ۴/۶۲ درصد پایینتر بوده است؛ که البته این مساله را تا حدودی میتوان به بیشتر بودن ظرفیتهای خالی مصر نسبت به ایران که امکان رشد بیشتر را فراهم میکند، نسبت داد. در دوره دوم نیز متوسط رشد اقتصادی ایران در مقایسه با جهان و منطقه و کشورهای مهم منطقه قابل قبول بوده است. در دوره سوم متوسط رشد اقتصادی ایران در حدود ۱/۵ واحد درصد پایینتر از منطقه و تقریباً برابر با متوسط رشد اقتصادی جهان بوده است. در کل رشد اقتصادی ایران در دوره سوم در مقایسه با سه کشور مهم منطقه چشمانداز، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و جهان نامناسب و ناکافی ارزیابی میشود.
رشد اقتصادی ایران در دو سال اخیر
چنان که دیدیم گزارشهای دورهای صندوق بینالمللی پول، این نرخ را در سطوح پایینتر از صفر درصد برآورد میکند. واحد اطلاعات اکونومیست در گزارش ماه فوریه 2013 خود اعلام کرد که در سال جاری رشد تولید ناخالص داخلی واقعی ایران معادل منفی 3/1 درصد خواهد بود که نسبت به رشد 3- درصدی در سال گذشته بهبود نشان میدهد. اکونومیست همچنین پیشبینی کرده است رشد اقتصادی ایران در سال آینده به 8/0 درصد افزایش یابد. اکونومیست مهمترین دلیل کاهش رشد اقتصادی ایران را تحریمهای اعمالشده بر صنعت نفت و گاز ایران اعلام و عنوان کرده است که تورم بالا و کاهش تولید نفت از دیگر عوامل کاهش رشد اقتصادی ایران خواهد بود (خبرگزاری ایسنا، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲).
تاکنون در مورد میزان این مهمترین شاخص اقتصادی در دو سال اخیر از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار سکوت اختیار شده است و همچنان آخرین گزارشهای داخلی از رشد اقتصادی کشور مربوط به سال 1390 است. هر چند، مرکز پژوهشهای مجلس، نرخ رشد اقتصادی سال 1392 را بین 7/0 تا 4- درصد پیشبینی کرده است (خبرگزاری مهر، 20 اردیبهشت 1392).
در آبانماه سال 1391، عادل آذر، رئیس مرکز آمار ایران نرخ رشد اقتصادی کشور با احتساب نفت را 2/5 درصد و بدون احتساب نفت، به میزان 67/4 درصد اعلام کرد (تجارت فردا، شماره 34 و 35). در تازهترین اظهار نظر از سوی مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران، ولیالله سیف، رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد بانک مرکزی پیشبینی میکند اقتصاد ایران پس از رشد منفی 4/5 درصد در سال 1391، رشد قابل توجهی در سال 1392 نخواهد داشت و برآورد میشود سه درصد در سال 1393 رشد کند (خبرگزاری ایسنا، یکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۲).
پیشبینی رشد اقتصادی ایران در دو سال اخیر
با توجه به اعلام نشدن رسمی رقم رشد اقتصادی ایران، در تابستان سال جاری کوشیدیم تا با استفاده از دادههای تاریخچهای تولید ناخالص داخلی و صادرات نفتی ایران، یک پیشبینی ساده اما منطقی از مهمترین شاخص اقتصاد کلان یعنی میزان رشد اقتصادی ایران در دو سال پیاپی 1391 و 1392 به دست دهیم. بدین منظور ارقام مربوط به تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت 1376 و قبل از تعدیل فصلی، از دادههای فصلی موجود در شمارههای مختلف مجله نماگرهای اقتصادی منتشرشده از سوی بانک مرکزی اخذ شد. این دادهها از بهار سال4 1367 تا زمستان 51390را پوشش دادهاند. نمودار 3 تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت 1376 را در طی زمان نمایش میدهد. چنان که مشخص است، با چشمپوشی از روندهای فصلی، روند تولید ناخالص داخلی طی این دوره تقریباً همواره رو به رشد بوده است. سادهترین راه پیشبینی، البته نگاه به همین روند زمانی است! اما حتی اگر نوسانات فصلی متغیرها را هم در پیشبینی بر اساس مقادیر گذشته همین متغیر لحاظ کنیم، هنوز با یک مشکل دیگر مواجهیم؛ طی دو سال اخیر با نوسانات شدید در متغیرهای اقتصادی ایران و از جمله تولید ناخالص داخلی مواجه بودهایم، چیزی که از سال 1368 تاکنون بیسابقه بوده است. از آنجا که ارقام تولید ناخالص داخلی برای سال 1391 هم اعلام نشده است، بنابراین پیشبینی بر اساس تاریخچه خود متغیر، نشانی از تغییرات به وجود آمده طی این دو سال اخیر را در خود نخواهد داشت و گویی پیشبینی در فضای سال 1390، بدون اطلاع از وضعیت حال حاضر کشور صورت گرفته است. بنابراین نیاز به ورود متغیر(هایی) در مدل پیشبینیکننده داریم که اطلاعات مربوط به اتفاقات این دو سال اخیر را در خود جای داده باشد.
برای دیدن نوسانات شدید دو سال اخیر باید متغیرهایی را وارد مدل کرد که همراه با این نوسانات بازارها حرکت کرده باشند، در نگاه اول ورود متغیرهایی مثل بیکاری یا شاید تغییرات تورمی شاید منطقی برسد زیرا از پشتیبانی قانون اوکان و منحنی فیلیپس برخوردار است. اما نتایج حاصل از رگرسیونهای ما، در دوره مورد بررسی، چنین روابطی را نشان نداد. با نگاهی دقیقتر نیز باید توجه کرد منحنی عرضه اقتصاد در ایران در این دو سال دچار تغییر شده است و شاید چنین روابطی هم محل بحث این سالها نباشد. پس از انجام رگرسیونهای متفاوت، سرانجام با استفاده از دادههای موجود در مجله نماگرهای اقتصادی منتشرشده از سوی بانک مرکزی دادههای صادرات نفتی ایران جمعآوری شد، این متغیر از چند جهت مناسب بود: تغییرات درآمد نفتی در اثر تحریم را در خود داشت (موردی که دیدیم به کرات صاحبنظران به آن اشاره کرده بودند). تا پایان سال 1391 گزارش شده بود و پس از انجام رگرسیون فیت مناسبی داشت. متغیر مزبور را با استفاده از قیمت دلار (متوسط فصلی نرخ مرجع) و شاخص قیمتهای فصلی تعدیل کردیم. هر دوی این متغیرها از نشریات موجود در سایت بانک مرکزی اخذ شد. این امر کمک کرد اثرات داخلی بازارهای ارز و تورم حاصل از افزایش نقدینگی نیز دیده شوند. بنابراین متغیر صادرات نفتی به قیمت ثابت سال 1390 ساخته شد که از رشد سالانه آن به عنوان متغیر مستقل در تخمینها استفاده کردیم. از آنجا که از ابتدای سال 1381 نرخهای چندگانه ارز به نرخ واحد تبدیل شده است و از آن پس نرخ ارز مرجع در بازار بین بانکی تعیین شد، دادههای مورد استفاده در تخمین نیز از سال 1381 مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج مدل برآوردی پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی فصلی را نسبت به فصل مشابه سال قبل به شرح جدول1 به دست میدهد. چنانکه مشاهده میشود پیشبینی رشد تولید هر فصل نسبت به فصل مشابه سال قبل اولاً تقریباً از یک روند صعودی برخوردار است و پیشبینی میشود با گذر زمان رشد تولید ناخالص داخلی افزایش یابد و از رقم 5/2- درصد در سه ماه دوم 1391 به رقم نزدیک به یک درصد در پایان سهماهه سوم 1392 برسد. ثانیاً ارقام در سال جاری بسیار نزدیک به صفر خواهند بود. به طوری که کلیه ارقام پیشبینیشده برای رشد سال جاری در بازه صفر تا یک درصد هستند و از نیمه دوم سال جاری است که این رقم از نیم درصد بیشتر خواهد شد.
*آمارها و روشهای مورد استفاده در مطالعه در دفتر پژوهشکده دنیای اقتصاد موجود است.
منبع: یافتههای محققان بر اساس دادههای بانک مرکزی
پینوشتها:
1- International Monetary Fund (IMF)
2- World Economic Outlook
3- در پیشبینی رقم رشد اقتصادی ایران در سال 1392 نیز نقش نفت به عنوان یک پیشبینیکننده مهم از سوی نگارنده لحاظ شده است.
4- به جهت پوشش دادن رقم رشد سالانه از سال 1368 که مصادف با پایان جنگ بوده است.
5- آخرین شماره مجله مذکور، دادههای تولید ناخالص ملی را تا پایان سال 1390 پوشش داده است. چنان که پیشتر هم گفته شد، بانک مرکزی اظهار رسمی درباره رقم تولید ناخالص داخلی در سال 1391 نداشته است.
دیدگاه تان را بنویسید