تاریخ انتشار:
جولان بانکها در جذب سپردهها در خلاء بازارهای موازی
بازاری بدون رقیب
اقتصاددانان به بازارهایی مثل ارز، طلا و تا حدودی مسکن؛ بازارهای «مامن» میگویند. به این معنا که با افزایش نااطمینانیها و بهخصوص بروز تنشها در فضای داخلی یا روابط خارجی یک کشور، فعالان اقتصادی تمایل بیشتری به تبدیل داراییهای خود از طلا و ارز به موارد دیگر مثل سهام پیدا میکنند.
اگر مجموعه بازارهای قابل سرمایهگذاری در ایران (بانکها، بورس، مسکن، ارز، طلا و با کمی اغماض؛ خودرو) را یک بازار وسیعتر برای سرمایهگذاری بدانیم، حال و روز «بازدهی» این بازارها در حال حاضر نشان میدهد که پس از چند سال رکود، بانکها مجدداً به «جذاب»ترین بازار قابل سرمایهگذاری در ایران تبدیل شدهاند. به طوری که نگاهی به وضعیت بازدهی بازارهای رقیب بانکها در ماههای اخیر نشان میدهد نرخهای سود در بازه 25 تا 30درصدی که در حال حاضر از سوی بانکها و موسسات مالی و اعتباری ریز و درشت در سراسر کشور ارائه میشود، به ندرت در سایر بازارها به صورتی مطمئن، قابل استحصال به نظر میرسد. این در حالی است که در سال گذشته، متوسط نرخ بازدهی بانکها در حوالی 20 تا 25 درصد بود که نسبتاً قابل مقایسه با بازارهای دیگر بوده است. در سال گذشته بورس تهران بیشترین بازدهی را در بین بازارهای سرمایهگذاری داشت، اما از زمستان روزهای ابری این بازار آغاز شد و هنوز خاتمه نیافته است. مجموعه این عوامل باعث شده که در حال حاضر، نگاه بسیاری از صاحبان دارایی به سپردهگذاری در بانکها معطوف شود. تمایلی که با افزایش نرخهای سود، به جذابیت بیشتر
سپردهگذاری منجر شده است.
ناامیدی سفتهبازان از استانبول
اقتصاددانان به بازارهایی مثل ارز، طلا و تا حدودی مسکن؛ بازارهای «مامن» میگویند. به این معنا که با افزایش نااطمینانیها و بهخصوص بروز تنشها در فضای داخلی یا روابط خارجی یک کشور، فعالان اقتصادی تمایل بیشتری به تبدیل داراییهای خود از طلا و ارز به موارد دیگر مثل سهام پیدا میکنند. این موضوع را میتوان با دنبال کردن انتقال نقدینگی بین بازارهای مختلف که با افزایش یا کاهش «تقاضا»، قیمت را متاثر از خود میکند، مشاهده کرد. در سال گذشته نرخ ارز که در سالهای 1390 و 1391، با جهشهای بیسابقه خود همه سرمایهگذاران را مجذوب خود کرده بود، با بروز نشانههایی از ثبات، وارد مسیر تازهای شد. به طوری که بهتدریج، هم بخشی از جهش پیشین را جبران کرد و به جای نرخ حدوداً 3700 تومانی در روزهای پایانی سال گذشته و روزهای ابتدایی سال جدید، از بهار سال جاری وارد فاز کاهشی شد و سرانجام، پس از یک دوره طولانیمدت نوسان، در اواخر شهریورماه در سطح 3000 تومانی به ثبات رسید و تا پایان سال نیز، نرخ دلار در همین سطوح ماند. علاوه بر کاهش نرخ ارز و ورود آن به کانال قیمتی پایینتر، شاید یک تغییر مهمتر در بازار ارز را بتوان کاهش «نوسان» در
این بازار دانست. تحولی که به سرعت، در کاهش «سفتهبازی» در این بازار خود را نشان داد و فعالان اقتصادی، با اطمینان بیشتری نسبت به آینده میتوانستند دست به صادرات و واردات محصولات مورد نظر خود بزنند. همزمان، سرمایهگذاران داخلی نیز از سودآوریهای پیشین دلار قطع امید کردند و به فکر یافتن محملهای جدیدی برای سرمایههای خود افتادند. البته در سال گذشته ناامیدی فعالان از دلار، همزمان با روزهای خوب بورس تهران شده بود که چند ماه میشد شاخص آن در مسیر صعودی قرار داشت.
روزهای ابری خیابان حافظ
بورس تهران، پس از دورهای نسبتاً قابل ملاحظه از صعود و بازدهی خیرهکننده، با شروع زمستان 1392 وارد رکودی منفی شد و حتی آغاز سال جدید نیز نتوانست گرمای مجددی را به مسیر نزولی و بیفروغ شاخصهای سهام در این روزها ببخشد. روزهای پرفروغ بورس تهران از اواخر تابستان سال 1391 با شروع به کار شاخص از سطح 24 هزارواحدی آغاز شد و تا دیماه سال 1392 که شاخص کل بورس، به محدوده 89 هزار واحد وارد شد، ادامه داشت که بیانگر تقریباً 7/3 برابر شدن شاخص در این مدت تقریباً 16ماهه بود. به عبارت دیگر، در کمتر از یک سال و نیم سهامداران بورس تهران به طور متوسط با بازدهی حدوداً 270درصدی مواجه بودند. البته، شروع به کار رشد افسانهای بورس تهران در شرایطی بود که هنوز بازار «ارز و طلا»، یکی از جذابترین بازارها برای سرمایهگذاران ایرانی برای تبدیل داراییها به شمار میرفت. نوسان نرخهای ارز و طلا که جهت کلی آن افزایشی بود، از سال 1389 به تدریج جرقه خورد و در سالهای 1390 و 1391 نیز ادامه داشت. در این مدت به طور متوسط نرخ ارز سه برابر شد و این موضوع، بسیاری را به این سودا انداخته بود که با تبدیل داراییهای خود به دلار، یکشبه «پولدار»
شوند.
در عرض چند ماه، بورس تهران وارد رکوردشکنیهای بیسابقهای شد و یک بازدهی بیسابقه بیش از 130درصدی را طی یک بازه زمانی 9ماهه (از ابتدای فروردین تا پایان آذر 1392) به جای گذاشت. درخشش شدید بورس در حالی بود که برخی از کارشناسان، نسبت به ظرفیت بورس تهران برای جذب این حجم از سرمایه، ابراز نگرانی میکردند. به عنوان مثال، گفته میشد شاخص P/E بورس تهران، وارد سطوح بالایی شده است و مجموعاً، تحلیلها بر این نکته استوار بود که «سیاست افزایش حجم بازار» باید در دستور کار بورس قرار بگیرد. به هر طریق، با شروع زمستان، روزهای سرد و ابری بورس نیز کمکم آغاز شد، به طوری که تقریباً طی دو ماه، شاخص کل بورس از سطح 89 هزارواحدی تا سطح 76 هزارواحدی فروکاسته شد. با وجود افت و خیزهای بورس در روزهایی که از سال جدید گذشته، شاخص این بازار هنوز نتوانسته وارد سطح 80 هزارواحدی شود. داود دانشجعفری، وزیر پیشین اقتصاد، در میزگردی که در شورای سیاستگذاری «تجارت فردا» در شماره نوروزی منتشر شده بود، پیشبینی کرده بود سطح شاخص بورس در سال 1393 در محدوده 80 هزارواحدی باقی بماند و افزایش چشمگیری پیدا نکند.
مسکن در انتظار روزهای طلایی
وضعیت بازار مسکن این روزها رضایتبخش نیست. طبق آماری که حسین عبدهتبریزی، مشاور مالی وزیر مسکن در گفتوگو با ویژهنامه نوروزی «تجارت فردا» ارائه کرده بود، وضعیت معاملات در این بازار در ماههای گذشته رضایتبخش نبوده است. به گفته او، بخش مهمی از رکود در بازار مسکن ناشی از نبود قدرت خرید در طرف مصرفکننده است. به اعتقاد او، تا سه سال آینده حدود 2/1 میلیون واحد مسکن به موجودی 2/3 میلیونواحدی مسکن تهران اضافه میشود که ممکن است باعث شود موجودی «خانههای خالی» در تهران از سطح 400 هزارواحدی فعلی بالاتر رود. یکی از عوامل این موضوع، پایین آمدن قدرت خرید وام مسکن بوده است. بر اساس آمارها، نسبت قدرت خرید وام مسکن به قیمت یک واحد مسکونی در تهران، از سال 1385 به بعد کاهشی بوده است. دلیل این موضوع، افزایش نیافتن این وام متناسب با تورم است. این نسبت از 20 درصد در سال 1385 به پنج درصد در سال 1392 نزول یافت. البته روند اضافه عرضه و رکود ساختوساز در تهران با کل کشور، متفاوت است. به طوری که با وجود اینکه ممکن است طرف عرضه در تهران با مازاد مواجه و از این لحاظ گرفتار رکود شود، در کل کشور مازاد تقاضا وجود دارد و تعداد
واحدها در کل کشور باید به 28 میلیون واحد برسد. مجموعه این مسائل، باعث شده وضعیت بازار مسکن در حال حاضر شرایط پرابهامی داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید