بیمارستانسازی چه کمکی به ماندگاری طرح تحول نظام سلامت میکند؟
چالش عرضه خدمات درمانی در مقابل افزایش تقاضا
طرح تحول نظام سلامت که از ابتدای سال ۱۳۹۳ کلید خورد در واقع واکنشی بود به یکی از مطالبات مردمی از حسن روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲. اینکه چرا این طرح اجرا شد و چرا به مراحل موفقیتآمیزی رسید را باید با مصادیق سالهای قبل از آن بررسی کرد.
طرح تحول نظام سلامت که از ابتدای سال 1393 کلید خورد در واقع واکنشی بود به یکی از مطالبات مردمی از حسن روحانی در انتخابات سال 1392. اینکه چرا این طرح اجرا شد و چرا به مراحل موفقیتآمیزی رسید را باید با مصادیق سالهای قبل از آن بررسی کرد. در دولت دهم و دوم محمود احمدینژاد بخش سلامت از جمله بخشهایی بود که بیصدا و چراغ خاموش آسیبهای متعددی را تجربه کرد. تحریمهای بانکی در اواسط سالهای 1390 بالا گرفت و زمینهساز محدود شدن واردات داروهای خاص و مواد اولیه تولید دارو شد. مسالهای که به تنهایی کافی بود بازار دارویی ایران با چالش بیسابقهای مواجه شود. پس از آن دولت در زمانی که وزارت بهداشت سودای اجرای طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع را در سر داشت، پشت این وزارتخانه را با عدم اختصاص اعتبارات به اندازه خالی کرد و تیر آخر به نظام سلامت در دولت دهم، اجرای قانون هدفمندی یارانهها بود. قانون هدفمندی یارانهها به شکل بیسابقهای هزینههای بیمارستانهای دولتی و خصوصی را افزایش داد، قیمت تمامشده خدمات درمانی را بالا برد و پزشکان را متقاعد کرد هزینههای ویزیت خود را بالا ببرند. همه اینها باعث شد درصد هزینههای پرداختی
مردم از جیب از 56 درصد ظرف مدت یک سال به 70 درصد برسد. علاوه بر این شاخص هزینههای کمرشکن درمان نیز تغییری محسوس یافت، درصد کسانی که با یکبار مراجعه به بیمارستانها به زیر خط فقر سقوط میکردند، از هفت درصد در سال 1387 به 13 درصد در سال 1391 رسید. مسالهای که جای خود را در اظهارات انتخاباتی حسن روحانی نیز باز کرد و او در یکی از مناظرههای انتخاباتی خود گفت: «هزینههای درمانی بلای جان مردم شده، طبق قانون برنامه پنجم قرار بود که هزینههای درمانی پرداخت شده از جیب مردم به زیر ۵۰ درصد نزول پیدا کند اما امروز شاهد این مساله هستیم که به دلیل اعمال سیاستهای غلط، مردم ۷۰ تا ۸۰ درصد هزینههای درمانی را خودشان پرداخت میکنند.» در ادامه و پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392، برخی نظرسنجیها حکایت از آن داشت که تامین دارو و بهبود خدمات درمانی یکی از سه مطالبه اصلی مردم از دولت تازهکار در سال 1392 بود. دولت روحانی در ابتدا گامی در حوزه بهداشت و درمان برداشت که دو وزیر سابق بهداشت در دولت احمدینژاد از آن محروم بودند و آن توجه تیم اقتصادی و شخص رئیسجمهور به حوزه بهداشت و درمان بود. همین توجه دست
وزارت بهداشت را در قدم اول و در تخصیص اعتبارات پر و زمینهساز اجرای طرحی کرد که حالا یکی از مصادیق عملکرد موفق دولت یازدهم است. طرح تحول نظام سلامت در ابتدا با طرح کاهش هزینههای درمانی مردم آغاز شد. به طوری که کاهش پرداخت مستقیم از جیب مردم میزان هزینههایی را که مردم از جیب خود پرداخت میکردند به 13 درصد رساند. پس از آن کاهش درصد خانوارهایی که به خاطر دریافت خدمات سلامت دچار هزینه کمرشکن شدهاند در دستور کار دولت قرار گرفت و با این اتفاق یکی از مطالبات مردم از دولت پاسخ داده شد. بر اساس این طرح، تمامی بیماران دارای بیمه پایه سلامت ساکن در شهرها که در بیمارستانهای دولتی بستری میشوند تنها 10 درصد از کل صورتحساب بیمارستان را باید پرداخت کنند و بیماران روستایی، عشایر و ساکنان شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر که از طریق نظام ارجاع به بیمارستانهای دولتی مراجعه میکنند، پنج درصد هزینههای درمان را پرداخت میکنند. همچنین بیماران یا همراهان آنها برای تهیه دارو، خدمات آزمایشگاهی و تصویربرداری و سایر ملزومات پزشکی به بیرون از بیمارستان ارجاع داده نمیشوند. دیگر طرح وزارت بهداشت برای تحول در نظام سلامت، ارتقای خدمات ویزیت
در بیمارستانها بود. این طرح در 560 بیمارستان کشور اجرا میشود و در این طرح پزشکان متخصص، فوق تخصص و عمومی همکاری میکنند. استانداردسازی خدمات ویزیت از طریق بهبود وضعیت کلینیکی و تجهیزات کلینیکی، استانداردسازی زمان ویزیت همکاران پزشک و توجه ویژه به معاینات بالینی از جمله استانداردهای این طرح است. اجتناب از انجام تستهای پاراکلینیکی بیمورد، جلوگیری از تکرار ویزیتهای بیمورد و افزایش دسترسی مردم به پزشکان متخصص از دیگر دستاوردهای این طرح است.
رشد تقاضای دریافت خدمات درمانی
با این حال، آنچه طی سالهای اخیر پس از اجرای طرح تحول نظام سلامت در ایران، بهداشت و درمان را با چالش جدیدی مواجه کرده، به هم خوردگی نسبت تقاضای خدمات درمانی مردم در مقابل عرضه خدماتی است که از سوی دولت و بخش خصوصی ایجاد میشود. چالشی که حالا برخی پزشکان و پرستاران را به منتقدان این طرح تبدیل کرده و استدلال آنها ضریب بالای اشغال تخت در ایران است و افزایش تعداد مراجعان (نمودار شماره 2). هماکنون استانداردهای ضریب اشغال تخت در دنیا 70 درصد از مجموعه تختهای بیمارستانی است. در حالی که این درصد در ایران به 90 درصد و در تهران به 95 درصد میرسد. از سوی دیگر بر اساس بررسی نتایج طرح تحول نظام سلامت از مرکز تحقیقات سلامت ایران یکی از عمده نارضایتیهای کنونی مردم از وضعیت خدمات درمانی فرآیند پذیرش در بیمارستانها و طولانی بودن نوبتدهی است. علاوه بر این محیط فیزیکی بیمارستانها نیز یکی دیگر از دلایل نارضایتی مردم است (شرح در نمودار شماره 1). حالا دولت برای مقابله با این چالش دو راه دارد، نخست بهبود شاخص تختهای بیمارستانی در ایران و راه دوم اجرای نظام
ارجاع تخصصی به مراکز درمانی. راه اول باعث میشود کشور به نسبت استاندارد جهانی در تختهای بیمارستانی و ضریب اشغال تخت نزدیک شود، راه دوم زمینهساز کاهش مراجعات غیرضروری به بیمارستانها را فراهم میکند. سیاستهایی که هر دو در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفته و پیش از آن بیمارستانسازی.
دیدگاه تان را بنویسید