رد درخواست نماینده ایران در سازمان ملل ارتباطی به پرونده هستهای ندارد
نمایندگی ایران گزینه دیگری میطلبد
در سیاست اصلی به نام تفکیک امور از یکدیگر وجود دارد و هر موضوعی و هر مساله منطق و ضرورت خاص خود را دارد. ما نمیتوانیم با درگیر کردن و گره زدن موضوعات مختلف به یکدیگر به یک نتیجه ثابت و غیرقابل تغییر برسیم.
در سیاست اصلی به نام تفکیک امور از یکدیگر وجود دارد و هر موضوعی و هر مساله منطق و ضرورت خاص خود را دارد. ما نمیتوانیم با درگیر کردن و گره زدن موضوعات مختلف به یکدیگر به یک نتیجه ثابت و غیرقابل تغییر برسیم. مساله مخالفت آمریکاییها با درخواست حضور حمید ابوطالبی به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل و گفتوگوهای ایران و 1+5 که آمریکاییها نیز در آن نقش دارند از این امر مستثنی نیست. موضوع مذاکرات هستهای منطق خاص خود را دارد و منافع طرفین ایجاب میکند که آن را با موضوعات دیگر درگیر نکنند.
نشستن ایران و اعضای گروه 1+5 پای میز مذاکره و حل و فصل مشکلات پرونده هستهای کشورمان ضرورتی است که از سوی طرفین مذاکرهکننده حس شده است و به هیچ وجه نباید تداخل موضوعی میان آن و مباحث دیگر به وجود آید. مساله انتصاب نماینده ایران در سازمان ملل مقولهای کاملاً متفاوت است که در گفتوگوهای میان ایران و آمریکا باید حل و فصل شود، این در حالی است که عادیسازی پرونده هستهای ایران موضوعی است که علاوه بر آمریکا کشورهای دیگری نیز در گیر و دار آن هستند و به نوعی پروندهای جهانی محسوب میشود. آمریکاییها میگویند حضور ابوطالبی در کشورشان به نوعی یادآور دوران گروگانگیری سفارتخانه آنها در تهران است و بر همین اساس نیز تمایلی به پذیرش این فرد در کشورشان ندارند.
مخالفت سناتورهای آمریکایی با این امر و موجی که در میان جامعه آمریکایی به راه انداختهاند دولت اوباما را در وضعیت بغرنجی قرار داده است و به نوعی رئیسجمهور آمریکا را رودرروی افکار عمومی این کشور قرار داده است. البته نحوه رفتار آمریکاییها با افرادی که به قول خودشان در فعالیتهای اینگونه حضور داشتهاند (گروگانگیری) در گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده است.
از خاطر نبریم که مقامات واشنگتن از پذیرش شمساردکانی که در زمان سفارت او در کویت، انفجاری در کویته رخ داد خودداری کردند و به بهانه نقش داشتن این دیپلمات ایرانی در انفجار مذکور امکان ورود او به خاک کشورشان را مهیا نکردند. مواردی اینچنین بسیار بوده است.
معمولاً آمریکاییها از ورود افرادی که آنها را عناصر نامطلوب میدانند به خاک کشورشان جلوگیری میکنند. اما هیچ یک از موارد اشارهشده به این معنا نیست که مذاکرات ایران و اعضای گروه 1+5 تحت تاثیر مخالفتهای صورتگرفته با ورود ابوطالبی از مسیر خود منحرف شده و با شکست مواجه شود. معتقدم که ایران و قدرتهای بزرگ جهانی برای رسیدن به مقصد و حل و فصل نهایی موضوعات پرونده هستهای ایران ثابت قدم هستند و اجازه نمیدهند تلاشهایشان با موضوعاتی اینچنین که با تغییر سیاست قابل رفع و رجوع شدن است در سراشیبی سقوط قرار گیرد.
معتقدم آقای روحانی که با شعار اعتدال و عقلانیت و درایت کار خود را آغاز کرده است بهتر است که فرد دیگری را به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل معرفی کند تا از این طریق اجازه هر گونه سوءاستفاده احتمالی را از فرصتطلبان و مخالفان در هر دو سوی ماجرا یعنی ایران و آمریکا سلب کند.
البته بهتر بود که آمریکاییها نیز با گذشت سالیان دراز و حال که طرفین عزم به حل و فصل مشکلاتشان گرفتهاند این موضوع را مطرح نمیکردند اما ما میدانیم که این موضوع از سوی افرادی مطرح شد که عموماً در جناح مخالف اوباما قرار دارند و تلاش میکنند با تمسک به هر وسیلهای دولت آمریکا را مورد شماتت قرار دهند. آنها میدانند سازمان ملل نیز در این موضوع دخالت نخواهد کرد بنابراین دولت اوباما باید انتخاب کند که یا نماینده دولت روحانی را بپذیرد که آنها مدعی هستند در ماجرای 444 روز گروگانگیری شهروندان این کشور شرکت داشته است یا با پذیرش خواست افکار عمومی از بازتاب اجتماعی این موضوع که ممکن است دولت او را در وضعیت بغرنجی قرار دهد، جلوگیری کند.به اعتقاد بنده حالا که همه مسیرها در سمت و سوی حل و فصل اختلافات متمادی ایران و آمریکا در حال حرکت است بهتر است آقای روحانی نیز با در پیشگیری سیاستی منطقی دشمنان را از پیگیری نیات شومشان دلسرد کند تا مذاکرات پرونده هستهای ایران در کوتاهمدت ختم
به خیر شود.
دیدگاه تان را بنویسید