سالهاست با آمدن روزهای سرد سال تن مقامات عالی نفت به لرزه در میآید؛ البته نه از سرما، بلکه از کمبود و قطع شدن احتمالی گاز.
علی شمس اردکانی
سالهاست با آمدن روزهای سرد سال تن مقامات عالی نفت به لرزه در میآید؛ البته نه از سرما، بلکه از کمبود و قطع شدن احتمالی گاز. امسال هم از آن سالهاست که نگرانیها در آن بیشتر از هر سالی در بیانات مدیران نفتی دیده میشود. مصرف بیرویه در کنار وارد نشدن فازهای جدید پارس جنوبی بر شدت این نگرانیها افزوده است. متاسفانه مباحث نفت و گاز ایران گرفتار عوام فریبی است؛ و این عوام فریبی ناشی از تصمیمگیریهای سیاسی در این زمینه است؛ و به این موضوع توجه نمیشود که نفت و گاز ذخایر مصرفی است. قیمت یک بشکه نفت صادراتی در بودجه سال 1393؛ 100 دلار تعیین شده است که در این زمینه ایرادی وارد نیست. اما در همین بودجه؛ قیمت نفت برای مصارف داخلی 5/81 دلار نوشته شد. یعنی بابت هر بشکه نفتی که در داخل مصرف میشود که دو برابر صادرات ایران است؛ 5/81 دلار به حساب سرمایه کشور زیان وارد میشود. به همین راحتی پول نسلهای آینده دود شده و به هوا میرود. درباره گاز هم همینطور است؛ به جای صادرات گاز به عنوان یک سرمایه ملی و تبدیل آن به ارزش افزوده در بخشهای خانگی و تجاری هدر میرود. به خاطر مطالبات عوامفریبانه حاضر نیستیم قیمت گاز را به
قیمت واقعی نزدیک کنیم. پیشنهاد ما این بوده که قیمت گاز در ایران بایستی 65 درصد قیمت گاز در قطر باشد تا سرمایهگذاران به ایران بیایند، نه اینکه قیمت گاز ایران 15 درصد قیمت گاز قطر باشد. قیمت نفت ایران باید 75 درصد قیمت بینالمللی باشد.
دیدگاه تان را بنویسید