شفافیت در برابر حریم خصوصی
پرداخت مالیات
اسناد پاناما که موارد استفاده از بهشتهای مالیاتی به وسیله ثروتمندان و قدرتمداران را افشا میکنند، نخستوزیر ایسلند را قربانی کرد و اکنون به طور جدی گریبان رهبران بریتانیا را گرفتهاند.
اسناد پاناما که موارد استفاده از بهشتهای مالیاتی به وسیله ثروتمندان و قدرتمداران را افشا میکنند، نخستوزیر ایسلند را قربانی کرد و اکنون به طور جدی گریبان رهبران بریتانیا را گرفتهاند. قرار نیست دیوید کامرون به خاطر افشاگریهای مربوط به استفاده خانوادهاش از بهشتهای مالیاتی مقام خود را از دست بدهد. اما اسناد پاناما این تقاضای بزرگ همگانی را برانگیخته است که سیاستمداران باید موارد پرداخت مالیات خود را در اختیار عموم قرار دهند. در 10 آوریل، دیوید کامرون دادههای ششساله پرداخت مالیات خود را افشا کرد. این اولین باری بود که یک نخستوزیر بریتانیا چنین کاری انجام میداد.
سوالات مربوط به اینکه چه مقدار اطلاعات باید درباره موضوعات مالیاتی افراد افشا شود، از سطح بریتانیا فراتر میروند. در آمریکا که از نامزدهای ریاستجمهوری برای پاسخگویی به تقاضای افشای پرداخت مالیات استفاده میشود، دونالد ترامپ از افشای سوابق مالیاتی خود خودداری میکند. این بحثها از حد سیاستمداران نیز فراتر میروند. در نروژ، فنلاند و سوئد سوابق مالیاتی همگان به صورت آنلاین است. تعیین حد و مرز برای الزام به انتشار سوابق مالیاتی افراد، کار سادهای نیست؛ چرا که باعث میشود دو اصل بنیادین شفافیت و حریم خصوصی در مقابل یکدیگر قرار گیرند.
استدلالهایی که به نفع شفافیت بیش از حد در اسکاندیناوی انجام میگیرند در دو دسته هستند. استدلال اول آن است که شفافیت مالیاتی رفتارهای نامناسب را کاهش میدهند. افرادی که میدانند جزییات مالی آنها از سوی دوستان و همتایان بررسی میشود، درآمد خود را با دقت بیشتری اعلام میکنند و قبل از استفاده از طرحهای پیچیده برای کم کردن مالیات تامل میکنند.
یک تحقیق نشان میدهد هنگامی که در سال 2001 نروژ سوابق مالیاتی را به صورت آنلاین در دسترس همگان قرار داد، صاحبان تجارت به میزان سه درصد درآمد خود را بیشتر اظهار کردند. استدلال دوم آن است که اطلاعات بیشتر به معنای گزینههای بهتر خواهد بود. افراد بهتر تصمیم میگیرند چه شغلی را دنبال و برای چه دستمزدی اصرار کنند. سیاستمداران نیز بهتر میتوانند مسائلی مانند مساوات در پرداختها را بررسی کنند.
مخالفان چندین پاسخ برای این استدلالها دارند. به عقیده آنها رفتار بد فقط شکل خود را عوض میکند اما از بین نمیرود. به عنوان مثال حتی در کشورهای اسکاندیناوی مردم به استفاده از ساختارهای شرکتی متعلق به بنیادها برای کاهش مالیات خود افتخار میکنند. همچنین شفافیت ممکن است فضولی در امور دیگران را به سیاستی فراگیر تبدیل کند. در نروژ بسیاری از این موضوع شکایت دارند که شفافیت مالیاتی بازیچه افراد تنبل و فضول شده است. آنها گنجینهای از دادههای مربوط به توزیع درآمد و شکاف عایدی مرد و زن را در اختیار دارند.
در دفاع از حریم خصوصی
حریم خصوصی در جای خود اهمیت زیادی دارد. برای توجیه قرار دادن اطلاعات مالیاتی افراد در دسترس عموم باید بتوان ثابت کرد این روش بهترین راه برای رسیدن به یک هدف برتر است. اما این توجیه به اندازه کافی قانعکننده نیست. وضع قانون سادهتر و دادن اختیارات و منابع بیشتر به مقامات مالیاتی کشور، میتوانند راههای مناسبتری برای کاهش فرار مالیاتی باشند تا فضولی مردم و شرمندگی اجتماعی.
چرا نباید الزامات افشاگری اندکی را صرفاً برای سیاستمداران و افراد دارای پست و مقام وضع کرد؟ طبق این استدلال افرادی که در ادارات دولتی هستند، کمتر به حریم خصوصی نیاز دارند. آنهایی که قوانین را وضع میکنند باید نشان دهند که قوانین تضاد منافع ایجاد نمیکنند.
اگر نظامهای امروزه در پیشگیری از مناقشات و تضادها موثر نیستند (به عنوان مثال برنامه ثبت داراییهای اموال نمایندگان مجلس بریتانیا نواقص زیادی دارد)، راهحل آن است که این نظامها را بهبود بخشند نه آنکه اطلاعات مالیاتی را در معرض عموم قرار دهند. اما هرگاه صرفاً اطلاعات مالیاتی اشخاص دارای پست و مقام افشا شود، آنگاه بسیاری از افراد توانمند و دارای مهارت به عرصه دولتی وارد نخواهند شد. حدود 68 درصد از پاسخدهندگان به نظرسنجی موسسه دولت شما (YouGov) در این ماه اعلام کردند که تمام نمایندگان ارشد مجلس باید اطلاعات مالیاتی خود را منتشر کنند. بدون تردید شمار زیادی از نمایندگان این کار را انجام میدهند اما افشای اطلاعات باید یک انتخاب باشد نه اجبار. این بحث که شفافیت باید حریم خصوصی را له کند توجیهپذیر نیست.
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید