تاریخ انتشار:
صنایع آیندهدار برای به حرکت درآوردن رشد اقتصادی کداماند؟
آیندهنگرها و فرصت تغییر پارادایم
از الزامات رسیدن به رشد اقتصادی مطلوب و افزایش اشتغال، سهیم شدن در بازارهای منطقه و جهان است. از اینرو باید به سوالی مهم پاسخ دهیم «آینده از آن کدام صنعت است؟» پاسخ صحیح به این سوال میتواند کمک شایانی به اقتصاد کشور کند. «آیندهنگری» به مفهوم ترسیم وضع مطلوب برای مجموعه در آینده است.
از الزامات رسیدن به رشد اقتصادی مطلوب و افزایش اشتغال، سهیم شدن در بازارهای منطقه و جهان است. از اینرو باید به سوالی مهم پاسخ دهیم «آینده از آن کدام صنعت است؟» پاسخ صحیح به این سوال میتواند کمک شایانی به اقتصاد کشور کند. «آیندهنگری» به مفهوم ترسیم وضع مطلوب برای مجموعه در آینده است. این وضع مطلوب باید با توجه به وضع موجود مجموعه، محیط درونی و بیرونی آن و همچنین پیشبینی تغییرات آینده ترسیم شود. در این میان بعضی مجموعهها هستند که حتی پا را از این نیز فراتر نهاده و «آیندهسازی» میکنند. آیندهسازان قدرت نوآوری بالایی دارند، جهت حرکت صنعت را دچار تغییر و تحول کرده و رهبری صنعت را در دست میگیرند. در چنین شرایطی، موفقیت مجموعههای آیندهنگر در پیشبینی تغییراتی است که از سوی مجموعههای آیندهساز رقم خواهد خورد. در این میان برخی مجموعهها استراتژی آیندهسازی را در پیش گرفتهاند (همانند اپل، مایکروسافت، آمازون و...) و برخی با آیندهنگری به رشد کشور خود کمک کردهاند و بازارها را به تسخیر خود درآوردند (همانند هواوی، شیائومی و...). البته مجموعههایی که نه توان «آیندهنگری» دارند و نه «آیندهساز» هستند، بالطبع
توان برنامهریزی نداشته و همیشه باید منتظر حوادث و اتفاقاتی باشند که از قبل درباره آنها چارهای نیندیشیدهاند.
دوران انتقال «پارادایم»
اما نکته مهم دیگری که آیندهسازان و آیندهنگرها نباید از آن غافل شوند دوران انتقال «پارادایم» است. ژول بارکر در کتاب پرفروش خود که تحت عنوان «پارادایمها» انتشار یافته است، مینویسد: «پارادایم مجموعهای از قواعد است که محدودهای را مشخص کرده و به شما نشان میدهد که برای موفقیت در داخل این محدوده چگونه باید رفتار کنید.» هنگامی که یک پارادایم جدید ظهور میکند، توانمندیهایی که متکی بر قواعد گذشته شکل گرفته است، از بین خواهد رفت و همه صرفنظر از جایگاه خود در پارادایم قبلی باید از صفر شروع کنند. بدین ترتیب مجموعههایی که تا آن زمان نامی از آنها وجود نداشت در بستر یک پارادایم جدید فرصت رقابت و حتی پیروزی در مقابل مجموعههای بزرگ و پرسابقه پیدا میکنند. بازار کامپیوتر از بدو پیدایش در اختیار شرکتهایی نظیر IBM و DEC و CDC قرار داشت. وقتی پارادایم ظهور کامپیوترهای شخصی قوت گرفت شرکتهای پرآوازه ناگزیر شدند به همراه شرکتهای گمنام و تازهواردی همچون DELL و APPLE و Compaq حرکت خود را از صفر شروع کنند. امروز در حالی که نامی از پیشکسوتانی نظیر CDC و DEC در دنیای کامپیوتر خانگی وجود ندارد، تازهواردانی مانند DELL
حتی توانستهاند سهم قابل توجهی از این بازار را به خود اختصاص دهند.
با کمی بررسی در مورد صنایع مختلف در کشورهای صنعتی و پیشرفته به این نتیجه خواهیم رسید که فناوری اطلاعات و کامپیوتر سهم بالایی از کیک رشد، اشتغال و توسعه را به خود اختصاص دادهاند و آیندهسازان در حال فعالیت گستردهای در این حوزه هستند. در همین راستا میتوان به بازار گرم استارتآپهای درآمدزا در زمینه شبکههای اجتماعی، اپلیکیشنهای پیامرسان، رایانش ابری و بازاریابی خدمات اشاره کرد که مشتریان بیشماری را مجذوب خود ساختهاند. از دیگر بازارهای مهم، جذاب و آیندهدار فناوری اطلاعات میتوان به سیستمهای اطلاعاتی مدیریت و سیستمهای مدیریت زنجیره تامین اشاره کرد، که با توجه به اهمیت روزافزون محیط زیست و همچنین تمایل بنگاهها برای کاهش زمان و هزینه تامین مواد اولیه و توزیع محصولات و خدمات از مدیریت زنجیره تامین نوین بر پایه فناوری اطلاعات استفاده میکنند. بر اساس آمار منتشرشده از سوی BI Intelligence، حدود 90 درصد از کاربران اینترنت جهان در حال حاضر از سرویسهای ابری استفاده میکنند و این تعداد همراه با افزایش تعداد کاربران اینترنت هم افزایش پیدا میکند. سرویسهای رایانش ابری برای کاربران خانگی در حال حاضر به
بازار بزرگی تبدیل شده است و ابزارهای موبایل به رشد و توسعه این سرویسها و افزایش استفاده از آنها کمک زیادی میکنند. طبق گزارشی که اخیراً از سوی بیزنس اینسایدر منتشر شد: «در پنج سال آینده، برای راهکارهای اینترنت اشیا، حدود شش تریلیون دلار هزینه خواهد شد. کسب و کارهای بخش خصوصی، به دلایل گوناگونی، از جمله کاهش هزینههای عملیاتی، افزایش بهرهوری، و ورود به بازارهای جدید و امکان طراحی پیشنهادهای ترغیبکننده، مشتریان اصلی این راهکارها خواهند بود. نهادهای دولتی و دولتهایی که برنامهریزی و فعالیتهایشان، معطوف به افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها، و بهبود کیفیت زندگی شهروندانشان است، دومین گروه مشتریان اکوسیستم اینترنت اشیا را تشکیل میدهند. هرچند جایگاه مصرفکنندگان شخصی، پس از بخشهای خصوصی و دولتی است ولی خرید انبوه دستگاهها و ابزارهای مربوطه، به حجم عظیمی از سرمایهگذاری در اکوسیستم اینترنت اشیا منجر میشود»(Businessinsider, 2016).
موارد بالا فقط اشاره کوتاهی به بخشی از بازار پرسود صنایع هایتک بود. اگر موشکافانه به شرایط ایران بنگریم، در صنایع همراه با رشد سریع همانند فناوری اطلاعات و کامپیوتر به دلیل تکنولوژی موجود در کشور، هزینه نجومی تحقیق و توسعه و رهبران باسابقه و قدرتمند بازار، آیندهسازی در این صنعت پرسود و جذاب برای استارتآپهای ایرانی دور از واقعیت است، اما نکته مهم این است که هوشمندان صنعت نباید از فرصت تغییر پارادیمهایی نظیر اینترنت اشیا، رایانش ابری و دیگر فرصتهای صنعت IT غافل شوند. دوران انتقال پارادایم یک دوره استثنایی برای رقابت و پیروزی تازهواردان صنعت در مقابل پیشکسوتان و نامداران است، زیرا در پارادایم جدید همه باید از صفر شروع کنند. ولی آنچه مسلم است، با سابقه موفق آیندهنگرهایی نظیر دیجیکالا، کافه بازار و آپارات، استارتآپهای ایرانی میتوانند آیندهنگرانی بسیار موفق باشند و به رشد اقتصادی کشور و اشتغال کمک شایانی کنند. البته توجه به این نکته ضروری است که ما برای داشتن مدیران خوب و صنعتی پویا باید بازار رقابتی داشته باشیم.
چالشهای اقتصادی ایران
از مهمترین چالشهای اقتصادی ایران دخالت دولت در بازار و حاکمیت بر اقتصاد و عدم دسترسی به بازارهای بینالمللی است. البته در عین حال چالشهای اقتصادی ایران را میتوان فرصتی برای صنعت آیتی ایران دانست که میتواند خود را نیز با حل کردن آنها توانمند کند. استفاده از جامعه مهاجران نخبه برای تحول تکنولوژی در داخل کشور همان کاری است که طی دو دهه اخیر دو کشور چین و هند به شکل موفقی آن را اجرا کردهاند. این دو کشور با تسهیل و فراهم کردن زمینه ارتباط اقتصادی-علمی مهاجرانی که برای تحصیل و کار به آمریکا رفته بودند عملاً و طی یک دوره ۱۰ ساله موجب شدند که این مهاجران به سرمایهگذاری و حضور در فضای اقتصادی داخل کشور ترغیب شوند. همه این مهاجران لزوماً به هند و چین بازنگشتند اما به لطف تجربه مدیریت و دانش تکنولوژی بهطور مستقیم شرکتهایی را در داخل این دو کشور راهاندازی کردند که رقبای بزرگی برای مدلهای موفق آمریکایی بودند. اما چیزی که مسلم است ما در ایران از ظرفیت جامعه نخبه مهاجران که بسیاری از آنان جزو موفقترین مدیران صنعت تکنولوژی آمریکا به شمار میروند آنطور که باید بهره نبردهایم. اکنون در شرایطی که موج جدیدی از
شرکتهای استارتآپی در ایران شکل گرفته و نمونههای موفقی هم بهرغم تحریمها و دیگر موانع از دل اقتصاد دیجیتالی ایران سر برآورده، این باور وجود دارد که این ارتباط اقتصادی-تکنولوژیک میتواند به ایجاد شرکتهای بزرگ تکنولوژی ایران در جهان منجر شود. در همین راستا سیاستگذاران باید در سه جبهه نقش شتابدهنده را بازی کنند:
1- مقرراتزدایی و حذف قوانین دست و پاگیر شروع کسب و کار.
2- حمایت از حقوق مالکیت فکری (معنوی) استارتآپها.
3- ایجاد فرصت سرمایهگذاری و راهاندازی کسب و کار توسط جامعه نخبه مهاجران که بسیاری از آنان جزو موفقترین مدیران صنعت تکنولوژی آمریکا به شمار میروند.
منابع
1- John Greenough and Jonathan Camhi. (2016). How the 'Internet of Things' will affect the world, / 2- http: / /www.businessinsider.com /internet-of-things-2015-forecasts-of-the-industrial-iot-connected-home-and-more-2015-10 / 3- Businessinsider. (2016). Here's how the Internet of Things will explode by 2020 / 4- http: / /www.businessinsider.com /iot-ecosystem-internet-of-things-forecasts-and-business-opportunities-2016-2 / 5- Williams, B. (2012). The economics of cloud computing. Cisco Press. / 6- Louis Columbus. (2015). Roundup Of Cloud Computing Forecasts And Market Estimates Q3 Update.Forbes. / 7- Ibridges. (2015). http: / /ibridges.org /conference-2015.
دیدگاه تان را بنویسید