تاریخ انتشار:
منفعت اقتصادی، سنگ بنای روابط حسنه
بهسوی اتحاد منطقهای
تجارت فردا در بسیاری از مقالات خود به اهمیت تجارت و نقش آن در فزونی یافتن رفاه شهروندان پرداخته است. اصل موضوع آن است که با تجارت یک کشور میتواند بیش از آنچه خود تولید کند، مصرف کند، بدون آنکه بخواهد قرض کند یا بدهی داشته باشد. در واقع تجارت مانند یک تابع تولید جدید برای کشور نقش ایفا میکند و نهاده آن کالاهای داخلی و محصولش کالای خارجی است که ارزش افزودهای بالاتر از کالای داخلی دارد.
دوستی با تجارت
وقتی شما با کشوری رابطه تجاری قوی داشته باشید، بدون شک رابطه دوستانهای را نیز با آن خواهید داشت. وقتی رابطه تجاری و اقتصادی وجود نداشته باشد، وقتی کشورها به یکدیگر نیاز نداشته باشند، آنگاه کوچکترین مسالهای میتواند رابطه بین آنها را شکرآب کند. وقتی با کشوری رابطه تجاری قوی وجود نداشته باشد، عملاً راه دشمنی باز خواهد بود و بالعکس برای کاهش تنشها با دیگر کشورها نیاز است تا ارتباط قوی تجاری و اقتصادی فراهم شود. تجارت بین کشورها ارمغان دوستیهاست.
اکنون که دولت روحانی به دنبال ایجاد تصویری دیگر بین کشورهای منطقه و دنیاست، یکی از ابزارهای موثر تجارت است. در حالی که رابطه بین ایران و کشورهای حوزه خلیجفارس به دلیل تنشها در سوریه و پرونده هستهای طی سالهای گذشته آنچنان دوستانه نبوده است، درهای تجارت میتواند رنگی دیگر به این رابطه بزند.
منفعت اقتصادی بالاتر از هر چیزی میتواند پیوندزننده مردم کشورها باشد. آنجا که تفاوت نمیکند نژاد و رنگ و عقیده شما چیست، بل پیگیری منفعت اقتصادی میتواند نه تنها به رفاه مردم کشور شما کمک کند، بلکه موجب دوستی و رابطه پایدار با کسانی شود که شاید در نظر اول هیچ نقطه مشترکی بین شما نباشد. اگر نوع نگاه ما با کشورهای خلیجفارس از مسائل دینی گرفته تا بینالملل متفاوت است، اما ایجاد پلهای ارتباطی مبتنی بر تجارت و منافع اقتصادی میتواند فاصلهها و اختلافات را ناچیز کند.
اگر امروز اروپا توانسته بهرغم نژادهای متفاوت در قاره سبز، کشورها را چنان به یکدیگر نزدیک کند که گویی اینها یک کشور هستند، همین روابط تجاری منطقهای بوده است و حتی امروز که انتخابات پارلمان اروپا، با وجود مشکلات اقتصادی در کشورهای عضو منجر بدان شد، که کرسیهای بیشتری از سوی ملیگرایان اشغال شود، اما تا زمانی که اعضا از اتحاد اقتصادی خویش سود میبرند، سخت میتوان باور کرد که این اتحادیه از هم فروبپاشد. اتحاد مبتنی بر منافع اقتصادی اروپا، چنان کشورهای این منطقه را به یکدیگر نزدیک کرده است که شاید جنگهای جهانی دیگر تنها مبدل به افسانهها و خیالپردازیهای صنعت سینما شود. چرا ما نتوانیم به این مقصود دست یابیم؟
ضرورت تجارت منطقهای
اگرچه هر چه دایره تجارت بزرگتر شود، منافع کشور بیشتر خواهد شد، اما روابط بازرگانی در سطح منطقه برای همه کشورها ضروری است. بسیاری از تنشهای ژئوپولتیکی میان ما و کشورهای حاشیه خلیجفارس باوجود روابط گسترده اقتصادی میتواند به راحتی حل شود. اگر همه ما بتوانیم از دایره نگاههای تبعیضآمیز بیرون آییم و با همان دیدی که به غربیها مینگریم به افغانها، عربها، ترکها و... نگاه کنیم، اگر رقابتهای منطقهای را از مسائل امنیتی و سیاسی به سوی مسائل اقتصادی بکشانیم و در عین حال موانع تجاری را بین خود از بین بریم، آنگاه تنشها و جنگهای داخلی، راحتتر از آن چیزی که فکر میکنیم، از بین خواهد رفت. تحلیلگران تجارت فردا سادهلوح نیستند و به نیکی میدانیم که رسیدن به آن سطح مطلوب تجاری با چه دشواریهایی روبهروست و میدانیم که نگاه تبعیضآمیز در مسائل مختلف ملی و اعتقادی ریشه در فرهنگ قرنهای گذشته دارد، اما اگر در دیگر مناطق جهان این اتفاق رخ داده است، در خاورمیانه نیز بهرغم همه مشکلات بزرگش میتواند رخ دهد. اتفاقاً زمانی اتحادهای منطقهای میتواند ریشهدار شود که کشورهای منطقه خود بهوضوح هزینههای مالی و انسانی عدم
وجود روابط حسنه را دریابند و هر چه این هزینهها بالاتر رود، نیاز و ضرورت اتحاد منطقهای بیشتر و بیشتر میشود. این اتحاد با اقدامی دفعی رخ نمیدهد، بل فرآیندی زمانبر و گامبهگام است. گام اول بنیان نهادن نفع اقتصادی به عنوان سنگ بنای روابط منطقهای است. باید نشان دهیم که برای ما اولویت، رفاه شهروندان خودمان است و بر این مبناست که خواهان تجارت با کشورهای منطقه هستیم. تسهیل در قوانین مرتبط با تجارت منطقهای و تشویق طرفها به اقدامات مشابه، میتواند به گستردگی روابط بازرگانی در منطقه یاری رساند. از سوی دیگر نباید اینگونه القا کنیم که ما با ایجاد این روابط خواهان آن هستیم تا دیگر کشورهای دوست طرفهایمان را از منطقه دور کنیم. باید دید خود را گستردهتر کنیم. نمیتوانیم در گام اول از طرفهایمان بخواهیم از منافع ناشی از همکاری با ابرقدرتها چشم بپوشند. این خواست، طرفها را در مورد نیات ما مشکوک خواهد کرد. نباید به واسطه ایجاد رابطه با ما، هزینهای را برای دیگران ایجاد کنیم. شکلگیری فرآیند یک اتحاد منطقهای، تنها زمانی رخ میدهد که هزینهای را برای طرفها ایجاد نکند.
در عین حال، بهجز قشر نخبه میبایست ذهن تودههای مردم را نیز به ضرورت روابط تجاری با دیگران و به خصوص کشورهای همسایه آشنا کنیم. پیام صلح ما در کلام و گفتار تودههای مردم نیز باید شنیده شود و نباید در سطح دیپلماتیک باقی بماند. نشان دادن حسن نیت فراگیر اگر واقعاً اعتقاد به اتحاد منطقهای و کاهش تنشها داریم، محور اصلی فرآیند شکلگیری اتحاد اقتصادی با کشورهای منطقه است.
حضور جمعی از بانفوذترین تجار و بازرگانان اماراتی در تهران و دیدار و رایزنی با فعالان بخش خصوصی کشور و البته مذاکره با مسئولان اقتصادی دولت خود نشانه مهمی از اهمیت روابط منطقهای است. روابطی که قطعاً و تحقیقاً سودی دوجانبه دارد و بازی دو سر برد برای هر دو طرف ایرانی و اماراتی است. از طرفی حضور هیاتی چنین بلندپایه در تهران میتواند علائم امیدوارکنندهای هم برای ما داشته باشد. این که بسیاری ازکشورهای دیگر همانند ما منتظر و البته امیدوار به توافق جامع ایران و کشورهای 1+5 هستند. توافقی که میتواندگشایش عمدهای در تجارت خارجی ما داشته باشد و سود آن نه تنها شامل کشور ما که به بسیاری از طرفهای تجاری ما نیز برسد. البته این بار باید به خاطر داشته باشیم که گسترش مراودات تجاری با کشورهای خارجی و دادن آزادی عمل بیشتر به مبادلات اقتصادی خود مانعی در برابر تحریمهای دیگر خواهد بود. گرچه بهتر است در مسیری حرکت نکنیم که درمظان تحریم مجدد قرار بگیریم.
دیدگاه تان را بنویسید