پیکتی در مصاحبه با «دی تسایت» از عدم بازپرداخت بدهیهای آلمان گفت
آلمان؛ فراری همیشگی از بدهی
توماس پیکتی، اقتصاددان مشهور فرانسوی و نویسنده کتاب «سرمایه در قرن بیست و یکم» در مصاحبهای با روزنامه آلمانی «دی تسایت» به موضوع بدهیهای یونان پرداخت.
توماس پیکتی، اقتصاددان مشهور فرانسوی و نویسنده کتاب «سرمایه در قرن بیست و یکم» در مصاحبهای با روزنامه آلمانی «دی تسایت» به موضوع بدهیهای یونان پرداخت. او در این گفتوگو توضیح داد چرا این درخواست اتحادیه اروپا که یونان بدهیهایش را یکجا پرداخت کند، ریاکارانه است و این واقعیت را نادیده میگیرد که بخش اعظمی از بدهیهای آلمان در قرن بیستم بخشیده شد. پیکتی در پاسخ به این پرسش که «آیا ما آلمانیها باید خوشحال باشیم که حتی دولت فرانسه هم با اصول ریاضتکشی آلمان همپیمان میشود؟»، پاسخ داد: «قطعاً نه. این دلیلی برای خوشحالی نیست، نه برای فرانسه، نه برای آلمان و مخصوصاً نه برای اروپا. من بیشتر از این در هراسم که محافظهکاران، بهویژه در آلمان، درصدد هستند اروپا و آرمان اروپا را از بین ببرند.» او در رابطه با تاریخ بدهی کشورهای اروپایی گفت: «به تاریخچه بدهی ملی نگاه کنید: بریتانیای کبیر، آلمان و فرانسه، همه آنها زمانی در وضعیت فعلی یونان بودند. در واقع بیشتر هم مقروض بودند.» او افزود: «اولین درسی که ما باید از تاریخچه بدهی دولت بگیریم این است که ما با یک مشکل جدید روبهرو نشدهایم. راههای بسیاری برای بازپرداخت بدهیها وجود داشتهاند، و نه فقط یک راه، و آن هم راهی که برلین و پاریس از یونانیان میخواهند که باور کنند.» پیکتی با دانش تاریخی مثالزدنی خود خاطرنشان کرد: «هنگامی که داشتم [سرمایه در قرن بیست و یکم را] مینوشتم، آنچه برایم تکاندهنده بود این بود که آلمان بهترین نمونه از کشوری است که در طول تاریخ هرگز بدهیهای خارجی خود را پس نداده است؛ نه پس از جنگ جهانی اول و نه پس از جنگ جهانی دوم. این در حالی است که مرتب ملتهای دیگر را وادار کرده است که بدهی خود را تا آخر بپردازند. برای مثال، پس از جنگ فرانسه و پروس در سال ۱٨۷۰، آلمان خواهان پرداخت غرامت عظیمی از فرانسه شد و اتفاقاً آن را به دست آورد. دولت فرانسه چندین دهه این قرض را تحمل کرد. ... وقتی میشنوم که آلمانیها میگویند موضعی بسیار اخلاقی در برابر بدهیها اتخاذ کردهاند و قویاً بر این باور هستند که بدهیها باید پرداخته شود، فکر میکنم: عجب شوخی بزرگی! آلمان کشوری است که هرگز بدهیهای خود را نپرداخته، بنابراین صلاحیت این را ندارد که برای ملتهای دیگر خطابه صادر کند.» پیکتی آنچه را که به «معجزه اقتصادی» آلمان معروف است نیز حاصل عدم پرداخت بدهیهای این کشور دانست. پس از آنکه جنگ در سال ۱۹۴۵ به پایان رسید، بدهی آلمان به بیش از 200 درصد تولید ناخالص داخلیاش رسید. سالها بعد، مقدار کمی از آن باقی ماند: بدهی عمومی کمتر از 20 درصد تولید ناخالص داخلی بود. در همان بحبوحه، فرانسه یک تغییر غیرمنتظره مصنوعی مشابهی را از سر گذراند. ما هرگز نمیتوانستیم چنین کاهش سریعی از بدهی را، از طریق نظم مالیای که امروز به یونان توصیه میکنیم، از سر بگذرانیم. در مقابل، هم فرانسه و هم آلمان، روش دوم متشکل از سه قسمت مذکور را که شامل کاهش بدهی بود، به کار گرفتند.
دیدگاه تان را بنویسید