نگاهی به ضرورتهای برندسازی در صنعت پوشاک
دولت صاحبان ایده را حمایت کند
این روزها نبض بازار جهانی احساس کرده که ایران و قدرتهای جهانی به توافق نهایی نزدیک هستند؛ در نتیجه تحریمها علیه ایران در حال کمرنگ شدن است و برندهای معتبر، شرکتهای بنام و تجار صاحبسبک برای آمدن به ایران و سرمایهگذاری برنامهریزی میکنند.
این روزها نبض بازار جهانی احساس کرده که ایران و قدرتهای جهانی به توافق نهایی نزدیک هستند؛ در نتیجه تحریمها علیه ایران در حال کمرنگ شدن است و برندهای معتبر، شرکتهای بنام و تجار صاحبسبک برای آمدن به ایران و سرمایهگذاری برنامهریزی میکنند. نمونه آن هم جئوکس است؛ برندی معتبر در زمینه طراحی و ساخت کیف و کفش. در میان همه این رفت و آمدها و دعوت از کمپانیهای معتبر برای حضور در ایران باید پاسخ مناسبی برای این پرسش یافت که چرا ایران نمیتواند برندی معتبر و در سطح جهانی، آسیایی یا حتی منطقهای داشته باشد؟ مشکل کجای کار است؟ آیا این مشکل در پیچ مدیریت دولتی نهفته است؟ آیا مشکل از تولیدکنندهها و صاحبکاران آب میخورد؟ آیا ایران طراحان خلاق و صاحبسبک ندارد؟ یا این صنعت به تکنولوژی مورد نیاز برای خلق آثار جهانی دست پیدا نکرده است؟ پاسخ به اینها و پرسشهایی از این دست میتواند به سیاستگذاران یاری رساند تا در ادامه راه روند موثری را برای رشد در زمینه طراحی و تولید در فضایی بزرگتر از بازار داخلی در پیش گیرند.
واقعیت آن است که نخستین گامهای برندسازی باید با تحقیقات بازاریابی برای شناسایی انتظارات و نیازهای مشتریان برداشته شود. سپس با توجه به بازار هدفی که وجود دارد، اقدام به ارائه خدمات و محصولات منطبق با نیاز مشتریان شود و در نهایت با کنترل برنامهریزیشده، همه برنامههای درگیر در زنجیره ارزش به بهترین شکل اجرا شود. باید توجه داشت که در این روند در کشوری چون ایران دولت نقش بسیار موثر و مهمی ایفا میکند. وجود تفکری در دولت که خواهان ساخته شدن و مطرح شدن برندهای ایرانی در سطح جهانی باشد نکتهای بسیار قابل تامل است.
به هر روی میتوان این موضوع را به چند دسته تقسیم کرد؛ حمایت دولت از تولیدکننده، طراح و... به یکی از مهمترین اصول توسعه صنعت پوشاک و مد در ایران تبدیل شده است. اکنون وزارت ارشاد در زمینه طراحی مد و مسائلی از این قبیل، کارگروههایی راهاندازی کرده و به نوعی در حال ساماندهی وضعیت این حوزه است. این تشکلها جلسههایی برگزار میکنند و به نظر میرسد در این زمینه وزارت ارشاد به خوبی در حال پیشروی است. نکته دیگری که دولت باید در ابتدای راه متولی آن شود و مسوولیت آن را بر عهده گیرد برپایی جشنوارههای مد لباس است. به نظر میرسد در چنین جشنوارههایی در آغاز مسیر میتوان از کشورهای همسایه و کشورهایی که میتوانند در نقش شریک تجاری ایران ظاهر شوند، برای شرکت دعوت کرد.
این تدابیر شرایط را مهیا میکند تا این شرکا محصولات تولید ایران را ببینند، بشناسند و با کیفیت آن آشنا شوند. گرچه کیفیت محصولات ایران قابل رقابت با برندهای معتبر در سطح بینالمللی نیست اما به راحتی میتواند نیازهای منطقه یا حتی آسیا را برآورده سازد. نکته مهم در این بین مطالعه دقیق بازار هدف و برآورده ساختن نیازهای آنهاست. کیفیت محصولات ایرانی استاندارد کافی برای ارائه در برخی بازارها را دارد. در کنار کیفیت قابل دفاع محصولات تولید ایران باید به نکته بسیار مهم دیگری هم اشاره کرد. این نکته هم خلاقیت قابل توجه و چشمگیر دانشجویان ایرانی است. خلاقیت دانشجویانی که مورد غفلت واقع شده و برای همیشه ناشناخته باقی میمانند؛ به طوری که نه دولت این ایدهها را مورد توجه قرار میدهد، نه مورد توجه تولیدکنندههای بخش خصوصی است و نه آنکه دانشجویان، خود سرمایهای برای ارائه آثارشان دارند. هرچند که این ایدههای مبتکرانه تا حدودی در دل جشنوارهها یا مسابقههای مد و طراحی لباس مجال بروز و ظهور بیابند. با وجود این اقدامات به راستی راه زیادی تا رسیدن به نقطه مطلوب باقی مانده است.
باید این نکته مورد توجه قرار گیرد که ایران همواره از یک منبع بینظیر و قابل توجه انسانی که اتفاقاً خلاق و باهوشاند، بهرهمند است اما هرگز نتوانسته برندی در سطح جهانی یا حتی منطقهای خلق کند و تولیدش را به مرحله انبوه برساند. این ضعف ناشی از سوءمدیریتهاست. اگر این صاحبان ایدههای نو از سوی دولت شناسایی شوند و مورد حمایت قرار گیرند، ایران نیز در زمینه مد و پوشاک و برندینگ حرفهایی برای گفتن خواهد داشت.
یکی از راهکارها این است که مراکزی در شهرهای مختلف دایر شود که دانشجوها بتوانند به آنها مراجعه و طرحهایشان را ارائه کنند. در مورد پشتیبانی مالی نیز دولت باید به این طراحان و تولیدکنندهها کمک کند. کمک دولت در این زمینه میتواند خرید طرحها از دانشجویان طراح باشد یا اختصاص دادن سرمایهها یا تسهیلاتی برای دایر شدن واحد تولیدی که این طرحها به مرحله تولید برسد. نکته جالبی که اتفاقاً در وزارت ارشاد و در دوره فعلی رخ داده این است که وزارتخانه هزینهای برای طرحها اختصاص داد و بخشی از آنها را خریداری کرد. طرحهایی که اتفاقاً برخی از آنها به مرحله تولید انبوه رسیده است. با این روش هم دانشجویان برای فعالیت و رقابت بعدی ترغیب میشوند، هم میتوان این طرحها را وارد بازار کرد. اگر تولیدکنندگان نیز این ریسک را بپذیرند و حاضر باشند طرحهای جدید را هم به تولید برسانند، جوانهای خلاق نیز برای ارائه طرحهایشان مورد تشویق قرار میگیرند.
اما متاسفانه اکنون شرایط بهگونهای است که تولیدکنندگان ترجیح میدهند همان طرحهای قدیمی را که بازار به آنها اقبال نشان داده و فروش خوبی داشته، باز هم تولید کنند. در این میان دولت باید تسهیلات ویژهای را در اختیار تولیدکنندگان قرار دهد تا آنها بدون ترس از دست دادن سرمایهشان بر طرحهای تازه و ایدههای نو و خلاقانه سرمایهگذاری کنند.
امروز در وزارت ارشاد تلاش بر آن است که روی افراد تازهکار و طرحهایشان و همچنین استادانی که توان تاسیس موسسات آموزشی را دارند، سرمایهگذاری شود. وزارت ارشاد در حال صدور مجوزهای تکمنظوره به استادان و افرادی است که نسبت به آموزش دانشجویان در زمینه طراحی لباس، دوخت و الگوکشی متقاضی هستند. این افراد همچنین وظیفه دارند در نهایت برای دانشجوها نمایشگاه برپا کرده و آنها را به بازار کار وارد کنند و طرحهای آنها را به تولید انبوه و فروش برسانند. این نکتهای بسیار مثبت و طرحی بسیار کارآمد است.
نکته قابل توجه دیگر برگزاری «نمایش زنده لباس» است. به نظر میرسد، این روش و اینگونه که مردم طرحهای جدید را مشاهده کنند، به خودی خود جهش بزرگی در طراحی، تولید لباس و همگام شدن با روند پیشرفت صنعت مد و پوشاک در جهان باشد. گذشته از این، چنین نمایشهایی میتواند مردم را ترغیب به خریدهای متفاوت کند و به نوعی بر سلیقه و انتخاب مشتریها اثر بگذارد. البته در سال ۱۳۹3 وزارت کشور اقدام به برگزاری نمایش زنده لباس، معروف به لباسهای اسلامی کرد که چندان مورد توجه واقع نشد و از آن پس هم هرگز این اتفاق تکرار نشد.
نکته مهم دیگر این است که افزون بر وظایفی که بر دوش دولت است، تولیدکنندگان نیز وظایفی بر عهده دارند؛ آنها بر مبنای یک رویکرد فرهنگی خاص، هیچ تلاشی برای همسو شدن با شرایط روز جامعه نمیکنند. نتیجه چنین انفعالی آن است که رفتهرفته یا از گردونه بازار خارج میشوند یا به زوال نزدیک. به نظر میرسد تولیدکنندگان ایرانی در آیندهای نزدیک نتوانند، در بازار رقابتی امروز نقشی فعال ایفا کرده و محصولاتشان را بر مبنای مد روز طراحی و تولید کنند.
نمونههای واضح آن هم برندهای کفش بلا و ملی است. نکته آن است که اگر فردی یک بار از این برندها استفاده کرده باشد، بر کیفیت و مانایی آنها مهر تایید خواهد زد اما این واقعیت نباید پنهان بماند که زیبایی محصولات نزد مشتریان در بسیاری از مواقع بر کیفیت آنها اولویت دارد.
در مجموع این ضرورت وجود دارد که تولیدکنندگان پوشاک نیز در کنار دولت باید برای همگام شدن با روند جهانی شدن خیز بردارند.
دیدگاه تان را بنویسید