تاریخ انتشار:
گفتوگو با نخستین بانوی رئیس در اتاقهای بازرگانی
عروس آتش
شهلا عموری معتقد است: اگر دیپلماسی اقتصادی به کمک فعالان عرصه تولید و صادرات بیاید میتوانیم سهم عمدهای از بازسازی عراق را از آن خود کنیم.
وقتی فهمیدم رئیس اتاق بازرگانی اهواز، نخستین بانوی رئیس در تاریخ طولانی اتاقهای بازرگانی است، خاطره «عروس آتش» در ذهنم زنده شد، احلامی که در سرزمین مردسالار خوزستان، قربانی سنتهای رایج منطقه شد، این روزها اما ورق برگشته، انگار حتی سنتها نیز کارکرد خود را از دست دادهاند و نخستین بانوی رئیس اتاق از این سرزمین برخاسته است. اگرچه احلام، در آتش سنتهای منطقهای سوخت، شهلا عموری اما از این آتش عبور کرده و بر مسند ریاست اتاق تکیه زده و معتقد است محدودیت تنها در اندیشه زنان است، و زنان ما باید خواستن را بیاموزند.
به عنوان اولین بانوی رئیس اتاق بازرگانی در تاریخ 130ساله اتاقها و در قامت یک فعال اقتصادی که از خوزستان با پیشینه سنتی مردسالار برخاسته، آیا هیچگاه احساس محدودیت در فعالیتهای اقتصادی کردهاید؟
به نظر من محدودیت در فعالیتها بهطور کلی از دو بخش واقعی و ذهنی تشکیل میشود. واقعیت امر آن است که فعالیت حرفهای یک زن در محیطی کاملاً مردانه به خودیخود نوعی محدودیت تلقی میشود، اما وقتی شخص به این نکته مسلم واقف شود که چنین فعالیتی حق اوست، در آن صورت بر محدودیت پیشگفته غلبه میکند و البته موفق هم میشود. بخش دیگر محدودیت ورود بانوان به عرصه فعالیتهای اقتصادی در حقیقت غیرواقعی و ذهنی است که معمولاً با ورود بانوان و کسب تجارب اولیه این محدودیت زائل میشود. به عنوان مثال خود من در شرایطی پا در عرصه صادرات گذاشتم و روزانه در مرزهای تجاری حاضر میشدم، که کسی تصور نمیکرد بتوانم ادامه دهم، اما با پشتکار و خارج شدن از محدودیتهای ذهنی و اعتماد به نفس توانستم به فعالیت خود ادامه بدهم.
سهم زنان را در اقتصاد امروز و جایگاه زنان کارآفرین را چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به ارتقای شاخصهای آموزشی، مهارتی و افزایش سطح تحصیلات بانوان و حتی پیشتازی آنها نسبت به مردان در یکی دو دهه اخیر، سهم زنان از اقتصاد امروز، سهم قابل توجهی است که در این میان زنان کارآفرین ایفاگر نقش اصلی هستند، زیرا با پذیرش ریسکهای مختلف قدم در این فعالیت اقتصادی میگذارند. مولفههایی از قبیل رعایت نظم، انضباط، مقررات، مشتریمداری و مسوولیتپذیری، توان کارآفرینی بانوان و موفقیت آنها بیش از مردان است. به دلیل اینکه مدیریت زندگی در بخش مصرف اکثراً دست زنان است، این شائبه یعنی مصرفزدگی به وجود میآید، در حالی که نحوه صحیح مصرف موضوعی فرهنگی است و در زمینههای مختلف شامل مردان و زنان میشود.در خصوص افزایش درآمد زنان باید قائل به تفکیک شویم و مثلاً بگوییم در حوزه برخی فعالیتهای مربوط به کارآفرینی و مشاغل آزاد این افزایش ممکن است به چشم بخورد، اما زنان شاغل و حقوقبگیر همچون مردان تابعی از مقررات و قوانین بازار کار و شیوههای عرضه و تقاضا در این حوزه هستند و نمیتوان سخن از معنادار بودن رشد دستمزد آنها نسبت به آقایان به میان آورد.
آمارها نشان میدهد بین رشد اقتصادی و مشارکت اقتصادی زنان در فعالیت اقتصادی همبستگی مثبت وجود دارد و هرچه سطح مشارکت زنان در فعالیت اقتصادی بیشتر باشد نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در این کشورها بیشتر خواهد بود. چه عوامل دیگری ارتباط معناداری با مشارکت اقتصادی زنان دارد؟
ببینید نسبت مردان و زنان در کشور تقریباً برابر است و بهطور طبیعی اگر از ظرفیت حقیقی زنان در حوزه تولید و سایر فعالیتهای اقتصادی متناسب با توان زنان استفاده صحیح بشود، قطعاً این امر منجر به افزایش تولید و در نهایت رشد اقتصادی و حتی تعادل اجتماعی میشود. یکی از مهمترین موانع پیش روی بانوان تحصیلکرده کشور در حقیقت آرزوی اشتغال در مشاغل دولتی است، حال اگر مقداری اعتماد به نفس و خودباوری را چاشنی آینده شغلی خود بکنند و قدم در محیط مشاغل آزاد و کارآفرینی بگذارند، خواهند دید که موفقیت آنها تا چه حد است. البته موسسات آموزشی و فرهنگی و حتی رسانهها باید روی این موضوع به خوبی کار کنند و زمینهساز ورود هرچه بیشتر زنان بهویژه دختران تحصیلکرده در حوزه فعالیتهای بخش خصوصی شوند.
اگر دیپلماسی اقتصادی به کمک فعالان عرصه تولید و صادرات بیاید میتوانیم سهم عمدهای از بازسازی عراق را از آن خود کنیم.
به نظر شما آیا میتوان فرصتهای برابر شغلی برای زنان و مردان ایجاد کرد و مانع اصلی در ایجاد فرصتهای شغلی برابر با مردان برای زنان چیست؟
از جهت تطبیقی کلمه برابر شاید وافی برای این بحث نباشد، زیرا برابری به معنای عدم لحاظ برخی خصوصیات و ویژگیهای دو جنس زن و مرد است، با وجود این، قوانین موجود تا حد زیادی این برابری را به رسمیت شناخته و زنان همچون مردان در کسب و استفاده از فرصتها یکسان هستند. البته من منکر نگاه مردسالارانه و نوعی از تبعیض علیه زنها (تبعیض استخدامی چند ماه گذشته که با ورود شخص رئیسجمهور متوقف شد) نیستم، با وجود این معتقدم همه چیز به اراده و اصرار و عزم زنان مبنی بر خواستن بازمیگردد.
خوزستان، درگاه تجارت ایران و عراق است و شما به عضویت هیاتمدیره اتاق مشترک ایران و عراق درآمدهاید، افزایش تعرفهها و کاهش تسهیلات بانکی، موجب کاهش صادرات شده است، اتاق چه تمهیداتی در جهت توسعه صادرات غیرنفتی اندیشیده و چه گامهایی برداشته است؟ آیا تمرکزی برای افزایش صادرات کالایی خاص وجود دارد؟
عراق یکی از فرصتهای اقتصادی و صادراتی برای کشور بوده و هست، که متاسفانه نتوانستیم از این فرصت به نحو مطلوب بهرهبرداری کنیم که این امر دلایل مختلفی دارد.
یکی از مهمترین مشکلات فعالان عرصه صادرات به عراق نبود مکانیسم نوین صادراتی از جمله تضمینهای مورد نیاز یک صادرکننده و همچنین ابقای فعالیتها به شیوه سنتی به ویژه عدم تسری نظام بانکداری در این میان است. از طرفی دولت و وزارت خارجه کشور بهرغم دیپلماسی موفق در دو حوزه سیاسی و امنیتی، تاکنون نتوانسته سطح عالی روابط خود با کشور عراق را در خدمت روابط اقتصادی-صادراتی (آنچنان که انتظار آن میرود) قرار دهد که با مذاکرات و پیگیریهای مکرر دوستان ما در اتاق ایران و اتاق مشترک ایران و عراق انشاءالله این مشکلات برطرف شود و سطح مناسبات تجاری دو کشور به درجه قابل قبول برسد. درباره افزایش تعرفهها از جانب طرف عراقی نیز مذاکراتی در حال انجام است. باید توجه کرد که نگاه ما به عراق نگاهی رو به آینده است زیرا عراق در آینده وارد دوره بازسازی خواهد شد و تنها میتوانم بگویم که اگر دیپلماسی اقتصادی به کمک فعالان عرصه تولید و صادرات بیاید میتوانیم سهم عمدهای از بازسازی عراق را از آن خود کنیم.
در حال حاضر کالاهای ترک بازار عراق را درنوردیده و توانسته مخاطبان فراوانی پیدا کند که در همین راستا تولیدات صادراتی ما باید از چنان کیفیتی برخوردار باشند که بتوانند در رقابت با کالاهای رقیب، حرفی برای گفتن داشته باشند. در بحث عراق تمرکزی بر کالای معینی وجود ندارد و معیار در هر حال، تامین کالاهایی است که بازار عراق به آنها نیاز دارد، با وجود این تعیین اولویت صادراتی به خود شخص صادرکننده و توان او بستگی دارد.
دیدگاه تان را بنویسید