تاریخ انتشار:
رئیس کمیسیون صادرات اتاق ایران از گرههای پیش روی صادرات فرش دستباف ایران میگوید
گرههای قالی ایرانی
صادرات فرش دستباف ایرانی کمی تکان خورده و رونق گرفته، اما نه چنانکه فعالان و صادرکنندگان راضی باشند. آنها حتی اسم رشد را هم بر روی افزایش ۲۰درصدی به لحاظ ارزشی در ۱۰ماهه ابتدای امسال برای این کالای اصیل ایرانی نمیگذارند. سیدرضی آقامیری، رئیس کمیسیون صادرات اتاق بازرگانی ایران معتقد است که باید استراتژیای جامع برای فرش دستباف ایران تدوین کرد.
فرش دستباف ایرانی روزهای سختی را در دوران تحریم پشت سر گذاشته است. روزهایی که صادراتش به حداقل رسیده بود و دیگر نمیتوانست سفیر هنر و صنعت اصیل ایرانی در بازارهای جهانی باشد. همین کافی بود تا رقبایی همچون چین و پاکستان، بازارهای جهانی را در اختیار خود بگیرند و زمینهساز کمرنگ شدن فرش دستباف ایرانی در ذهن نسلهای جدید دنیا شوند. اکنون صادرات کمی تکان خورده و رونق گرفته، اما نه چنانکه فعالان و صادرکنندگان راضی باشند. آنها حتی اسم رشد را هم بر روی افزایش 20درصدی به لحاظ ارزشی در 10ماهه ابتدای امسال برای این کالای اصیل ایرانی نمیگذارند. سیدرضی آقامیری، رئیس کمیسیون صادرات اتاق بازرگانی ایران معتقد است که باید استراتژیای جامع برای فرش دستباف ایران تدوین کرد.
با توجه به افزایشی که صادرات فرش دستباف ایران در 10ماهه ابتدای امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل داشته، چقدر میتوان نسبت به آینده صادرات این هنر-صنعت اصیل ایرانی خوشبین بود؟ اصولاً کیفیت این صادرات را چطور ارزیابی میکنید؟
البته من شخصاً اعتقاد ندارم که صادرات فرش دستباف خیلی بهتر از قبل شده است؛ در واقع صادرات این کالا به بازارهای جهانی آنقدر عقب است که شاید اصلاً نتوان نام رشد را بر روی آن نهاد و بهتر است نگوییم صادرات رشد داشته است؛ چراکه رشد، به نوعی مبین یک نوع رضایت است که بر این اساس، رضایت از صادرات فرش دستباف و آمارهای آن را اکنون موجه نمیدانم. این اظهار نارضایتی از طرف فردی است که خودش چندین و چند سال دستاندرکار صادرات فرش بوده و البته اکنون هم مسوول بخش صادرات غیرنفتی در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران است. حتی به نظر من، مرکز ملی فرش ایران نیز در جایگاهی که قرار دارد، نباید به این رشد ببالد و بگوید که این میزان صادرات، اتفاق خاصی را در عرصه تجارت این کالا رقم زده است. اما باید به این نکته هم توجه کرد که دلیل افزایش صادرات فرش دستباف، کاملاً مشخص است. آمریکاییها اجازه فروش فرش ایرانی را تا بعد از انعقاد قرارداد برجام نمیدادند و بعد از هفت تا هشت سال، این محدودیت مرتفع شده و طبیعتاً، بخش عمده این صادرات و شاید هم همه آن، معطوف به حجمی است که به عنوان فرش دستباف ایرانی، به آمریکا صادر میشود. البته
در کیفیت صادرات این فرشها هم نکات جدی وجود دارد. متاسفانه باید گفت آنچه اکنون به نام فرش دستباف ایرانی به این کشور صادر میشود، یک فرش کاملاً با کیفیت پایین است که اگر هم صادر نشود، به هیچ دردی نخواهد خورد. البته اکنون هم بد نیست که این فرشهای بیارزش برای کشور ارزآوری دارند، اما از این جهت خوب نیست که همواره ایران، به کیفیت اعلای فرش دستباف خود بالیده و سعی کرده در دنیا، این کیفیت را مورد توجه قرار دهد و همگان را تشویق کند که فرش با کیفیت ایرانی را به عنوان یک فرش اصیل دستباف در دنیا خریداری کنند؛ حالا وقتی که بعد از گذشت هفت سال، قرار است دوباره به بازار آمریکا برگردیم و صادرات داشته باشیم، اگر به جای فرش نفیس و مرغوب، نوع با کیفیت نازل آن را صادر کنیم، به نظر من این یک موفقیت محسوب نمیشود. ارزیابی من اکنون از صادراتی که به آمریکا صورت میگیرد، این نیست که این صادرات به نفع ماست.
برای سال 95 چه هدفگذاری در صادرات فرش دستباف صورت گرفته بود؟ آیا از برنامه پیشی گرفتیم یا اینکه همچنان نسبت به هدفها عقب هستیم؟
متاسفانه باید گفت که اصولاً هدفگذاری برای صادرات فرش دستباف در سال 95 صورت نگرفته بود که اکنون بخواهیم میزان صادرات را با آن تراز کنیم. نکته اینجاست که اولاً باور حاکمیت در اینکه صادرات فرش دستباف باید موردحمایت قرار گیرد؛ بسیار اندک است. در واقع، دولتمردان بر این باور نیستند که با صادرات بیشتر این هنر-صنعت اصیل ایرانی، نیاز داریم تا در ایران هنرهای سنتی خود را حفظ کنیم. همانطور که هفته گذشته، وزیر صنعت، معدن و تجارت با حضور در جلسه هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران سخنانی را ارائه کردند که حکایت از بیتوجهی دولت به این هنر اصیل ایرانی دارد. بگذریم از اینکه وی بیدلیل به فرش ایرانی پرداخت، ولی به هرحال نگاه وی به فرش دستباف، آنقدر منفی و مایوسانه بود که طبیعتاً وقتی وزیر صنعت، معدن و تجارت بخواهد نسبت به این کالا که در ایران تولید شده و ظرفیت صادرات دارد، اینطور برخورد کند، معنایش این است که در میان اولویتهایی که در ذهنش برای رسیدگی و امور مهم وجود دارد، فرش دستباف جایگاهی ندارد. وزیر صنعت بر این باور است که فرش دستباف کالایی است که جنبه سنتی دارد و حمایت از آن فایدهمند نیست و
نمیتوانیم امیدوار باشیم که با صادرات آن، کشور منتفع شود؛ در واقع، وزیر صنعت به صادرات کالاهایی همچون پتروشیمی معتقد است که میتواند ارزآوری خوبی برای کشور داشته باشد، در حالی که افزایش صادرات محصولات پتروشیمی دو وجه دارد؛ درواقع، محصولات پتروشیمی عناصری مصرفی وابسته به نفت هستند که مواد اولیه آنها در کشور در دسترس قرار دارد؛ دوم اینکه دولت به اندازه کافی به صادرکنندگان پتروشیمی رانت میدهد تا بتوانند در بازارهای دیگر، رقابت داشته باشند؛ اما اینکه در مورد چیز دیگری که توجهی از سوی دولت به آن صورت نمیگیرد و چنین امکانات حمایتی در اختیارش قرار ندارد، گفته شود که امیدواری برای رونق وجود ندارد، به نظر من خیلی پسندیده نیست. البته نمیخواهم بگویم که نقش بخش خصوصی و تولیدکنندگان در عرصه تولید و صادرات فرش، مهم نیست؛ صد درصد مهم است، بنابراین باید بدانیم چهکار کنیم و چطور فرشی ببافیم که در بازارهای صادراتی خریدار داشته باشد، اما در کنار این، برخی عوامل هم در بازار تعیینکننده هستند که اختیارشان در دست تولیدکنندگان و صادرکنندگان نیست. نمونه آن هم نرخ ارز یا تبلیغاتی است که باید برای فرش دستباف صورت گیرد تا جای
خود را در بازارهای جهانی به عنوان یک محصول ایرانی اصیل تثبیت کند. به نحوی که مردم سایر کشورهای دنیا را متوجه اهمیت آن کند؛ پس این تبلیغات را نمیتوان به گردن بخش خصوصی انداخت، چراکه استطاعت لازم را ندارد.
اگر حمایتی قرار است صورت گیرد، نباید صادرات فرشهای دستباف نازل را تقویت کند.
البته تبلیغات برای صادرات فرش دستباف باید در دو شکل مطرح شود؛ یک شکل این است که بنگاههای بخش خصوصی، تبلیغات انجام دهند که البته اگر این کار رخ ندهد، آنها نمیتوانند فروش محصول داشته باشند و در الگوی دیگر، دولت باید وارد عمل شده و فرش دستباف ایران را به دنیا معرفی کند. به همین دلیل باید از وزیر صنعت سوال کرد که دولت در مورد فرش دستباف چه کرده که انتظار رشد دارد یا اکنون به این نتیجه رسیده که هزینه کردن برای صادرات فرش دستباف بیفایده است. اکنون صادرات فرش دستباف ایرانی در برخی کشورها امکانپذیر است؛ اما باید به این نکته هم دقت کرد که دنیا در اروپا و آمریکا خلاصه نشده و بسیاری از نقاط دیگر دنیا نیز میتوانند در زمره خریداران فرش دستباف ایرانی قرار بگیرند؛ بنابراین این دولت است که باید بگوید برای حمایت از صادرات فرش دستباف، چه استراتژی و برنامهای دارد؛ ضمن اینکه باید مشخص شود مرکز ملی فرش ایران با مکانیسم و سیستمی که کار میکند، چقدر کارا بوده است. در حالی که به نظر میرسد وزارت صنعت باید پاسخ دهد که چرا در زمینه بازارهای صادراتی فرش دستباف، آسیبشناسی صورت نداده است. در مجموع باور من این است که نقش
دولت در توسعه صادرات بسیار مهم است. متاسفانه پارادایم حمایت از صادرات و اهمیت آن در دولتهای ما وجود نداشته؛ همانطور که پارادایم خصوصی شدن اقتصاد ایران در هیچ دولتی مشاهده نشده است.
قدرت تولید فرش دستباف ایران هماکنون چقدر است؟ اگر به هر دلیلی، تقاضا برای صادرات فرش دستباف ایرانی افزایش یابد، آیا تولیدات یارای پاسخگویی به این تقاضا را دارد؟
در شرایط فعلی به قدر کفایت فرش موجود هست که اگر تقاضا افزایش یابد، نیازی به افزایش تولید نباشد؛ اما باید توجه داشت که بخشی از تقاضای فرش هم به مصرف و بازار داخلی برمیگردد و عرضه و تقاضا در آن مهم است؛ این در شرایطی است که تقاضای تولیدکننده اگر افزایش یابد، قالیباف هم تولید بیشتری خواهد کرد. به هرحال هماکنون میزان تولید به اندازه نیاز مصرف است.
بازار آمریکا با توجه به گفتههای شما بعد از هفت سال، مجدد به روی فرشهای ایرانی باز شده و آنگونه که آمارهای صادراتی روایت میکند، بخش عمدهای از بار صادرات فرش دستباف ایرانی را خریداران آمریکایی به دوش میکشند. حال سوال اینجاست که بازار آمریکا چقدر به لحاظ ماندگاری صادرات ایران، قابل اعتماد است؟
این بازار اصلاً قابل اعتماد نیست و هماکنون هم شرایط بازار نشان میدهد که کشش این بازار مناسب نیست و رقم صادرات فرش دستباف ایرانی به آمریکا هم چندان بالا نیست.
اگر به جای فرش نفیس و مرغوب، نوع با کیفیت نازل آن را صادر کنیم، موفقیت محسوب نمیشود.
البته این آمار هم مانند برخی دیگر از آمارهایی همچون رشد اقتصادی است که دولت پیشبینی کرده که سال آینده به هشت درصد میرسد، در حالی که اکنون رشد اعلامی 2 /7 درصد است، اما سوال اینجاست با توجه به اینکه این رشد در حالی رخ داده که میزان تولید نفت ایران افزایش یافته و بنابراین در مقایسه با زمانی که نمیتوانستیم صادرات انجام دهیم، رشد حاصل شده است، آیا سال آینده در قیاس با امسال هم میتوان چنین رشدی را متصور بود؛ به خصوص اینکه صادرات ما بیشتر منحصر به نفت بوده و کالاهای غیرنفتی، نقش کمی داشتهاند. در مورد صادرات فرش هم همینطور است. گشایش در صادرات فرش دستباف به آمریکا و رشدی که نسبت به سال گذشته حاصل شده در شرایطی است که سال قبل، صادرات به دلیل محدودیتهای قبل از برجام، رونق نداشت؛ بنابراین اکنون هم که صادرات به این کشور رونق گرفته، کیفیت فرشهای صادراتی، بسیار پایین است، پس گمان نمیکنم که صادرات این فرشهای کمکیفیت، بازار پایداری را برای صادرات فرش دستباف ایرانی رقم زند.
شما اشاره به کیفیت پایین فرشهای دستباف ایران به آمریکا داشتید. به هرحال تا زمانی که تقاضایی برای کالایی وجود نداشته باشد، صادرات صورت نمیگیرد. فلسفه استقبال از این فرشهای به گفته شما کمکیفیت در بازار آمریکا چیست؟ آیا عطش چندساله بازار آمریکا نسبت به فرش دستباف ایرانی چنین افزایشی را رقم زده است؟
به عطش چندسال گذشته ارتباطی ندارد؛ فرشهایی که به آمریکا میرود تحفهای نیستند که بازار این کشور منتظر آن بوده باشد؛ کیفیت این فرشها اینقدر نازل است که نبود آن هم، چندان فرقی نمیکند و فرشهای سایر کشورهای دنیا همچون پاکستان و هند هم هستند؛ ولی فرش ایرانی صادراتی به آمریکا چون ارزان است، خریدار دارد، ولی واقعاً بیارزش هستند و البته اکنون هم تولید نمیشوند؛ بلکه آنها فرشهای به جا مانده از قدیم و فروشنرفته است که کیفیت پایینی دارد و فرسوده است؛ بنابراین اگر فکر کنیم که تقاضا برای این گروه فرش بالاست و باید آنها را تولید کنیم، به مفهوم این است که باید تولید فرش بیکیفیت را گسترش دهیم که فاقد اصالت است. البته برخی عملیات شیمیایی نیز بر روی این فرشها صورت میگیرد که به نظر میرسد مطلوب نیست و نباید فکر کنیم این تولید و بازار را ادامه دهیم. مضافاً اینکه شکل فرش فعلی چون بر اساس مد روز دارد استفاده میشود، به طور قطع، مد فردا نیست و بالاخره از بین میرود. بنابراین اگر سیستم تولید داخلی فرش را بر این مبنا پایهریزی کنیم، آینده فرش ایران را تخریب خواهیم کرد.
متوسط قیمت فرش دستباف صادراتی ایران چقدر است؟
در مورد فرشهایی که به آمریکا صادر میشود، قیمت بسیار نازل است.
اوضاع بازار چین چطور است؟
در ۱۰ماهه صادرات فرش دستباف به ۲۷۵ میلیون دلار رسیده که ۷۰ میلیون دلار آن به بازار آمریکا بوده است.
بازار چین به برجام ربطی ندارد و قبلاً نیز صادرات به این کشور صورت میگرفت؛ اما افزایش صادرات بعد از برجام فقط مربوط به آمریکاست و نباید بازار چین را با رشد صادرات بعد از برجام قاطی کنیم؛ این در حالی است که صادرات به بازار چین میتوانست برای ایران بسیار مناسب بوده و اتفاق خوبی باشد، اما متاسفانه سیستم غلطی در این کشور بنا گذاشتیم که بازار را خفه کردیم.
از چه نظر؟
از نظر نحوه عملکردی که برای عرضه فرش در چین داشتیم، اولاً در بازار چین به نوع خاصی از فرشی که عمدتاً فرشهای تصویری بود اتکا شد و بعد هم قیمتها متشتت عنوان شد که چینیها هم اخیراً نسبت به این نوع فرشها دلزده شدهاند و حتی برخی از فرشهای صادراتی ایران به این بازار هم به کشور برمیگردد.
به طور کلی فرشهایی که بعد از صادرات، مجدد به کشور برگشت داده میشود، رقم بالایی دارد؟
یکی از مشکلات ما این است که گمرک وقتی آمار صادراتی را اعلام میکند، تنها آمار صادرات و کالاهای خروجی از مرز را میدهد و هیچوقت برگشتیها را محاسبه نمیکند؛ بنابراین اگر آمار برگشتی بدهد، میتوان فهمید که مابهالتفاوت فرش صادراتی و برگشتی چقدر است و بنابراین میزان صادرات، کاهش خواهد داشت. اما متاسفانه این آمار وجود ندارد.
به احیای بازارهای جهانی فرش دستباف ایرانی امیدوارید؟
نمیتوانم پیشبینی داشته باشم.
اگر قرار باشد بسته حمایتی و استراتژی و سیاستگذاری برای فرش دستباف تدوین شود، چه ویژگیهایی را باید لحاظ کرد که بتوان به رونق و شکوفایی در صادرات فرش دست یافت؟
جهت این حمایت باید هدفمند باشد. اگر حمایتی قرار است صورت گیرد، نباید صادرات فرشهای دستباف نازل را تقویت کند. در واقع، هدف هر سیاستگذاری در حوزه فرش دستباف باید تقویت تولید و صادرات فرش خوب و اصیل ایرانی باشد، پس هر نوع حمایتی باید معطوف به هدف کیفیت فرش ایرانی و شناساندن برند آن باشد. بعد از آن، مسائل اقتصادی و عوامل تاثیرگذار اقتصادی از قبیل ارز را باید مورد توجه قرار داد، به خصوص اینکه فرش دستباف، یک محصول تولید داخلی است و مستقیم با تورم داخلی و مشکلاتی از قبیل پرداخت یارانههای نقدی به روستاها ارتباط دارد؛ در عین حال، موضوع جدی دیگر، رقابت بینالمللی در صحنه بازارهای جهانی است که باید با رقبای خود رقابت کنیم؛ این در حالی است که با توجه به تورم داخلی، فرش ایران گران تولید میشود؛ بنابراین، اگر دولت دلش میخواهد این هنر-صنعت و اشتغال آن از بین نرود، باید حمایتهای جدی از آن صورت داده، قیمت دلار را تعدیل کند و به نرخی که اکنون به صورت کاذب پایین نگه داشته شده، خاتمه دهد. البته باید این نکته را هم به دقت مورد توجه قرار داد که هر کمکی که دولت در این راستا صورت دهد، کمک به صادرکننده نیست، بلکه کمک به صادرات
غیرنفتی و ارزآوری کشور است.
طی هفتههای گذشته مسائل زیادی در خصوص خروج فرشهای ایرانی از آمریکا و مشکلات پیش روی آن رخ داده، گشایش جدیدی ایجاد نشده است؟
شخصاً با وزیر امور خارجه در این رابطه صحبت کرده و البته وی نیز از این مساله آگاه بود، بنابراین، فردی که باید در جهت حل این مشکل تلاش کند، آقای ظریف است؛ اما در او چنین عکسالعملی را نیافتم که بخواهد به عنوان یک امر مهم، آن را دنبال کند، قرار بر این است که معاون وی، موضوع را دنبال کند. البته وزارت امور خارجه وجود این مشکل را قبول دارد ولی با جدیت درصدد رفع آن نیست.
دیدگاه تان را بنویسید