بررسی تاثیرات «تفاهم لوزان» بر خودروسازی ایران
برقراری ارتباط مقدور شد
اوایل هفته گذشته و تنها چند ساعت پس از اعلام رسمی تفاهم هستهای میان ایران و غرب، موجی از شادی و هیجان خیابانهای کشور را فراگرفت؛ موجی که دامنه آن به «جاده مخصوص» رسید و خودروسازان نیز در شادی مردم سهیم شدند.
اوایل هفته گذشته و تنها چند ساعت پس از اعلام رسمی تفاهم هستهای میان ایران و غرب، موجی از شادی و هیجان خیابانهای کشور را فراگرفت؛ موجی که دامنه آن به «جاده مخصوص» رسید و خودروسازان نیز در شادی مردم سهیم شدند.
خودروسازی کشور اگرچه زمستان 92 و در پس «توافق هستهای ژنو» از زیر بار سنگین تحریم ایالات متحده آمریکا بیرون آمد و پس از چند ماه پرفشار و سخت، نفسی چاق کرد، اما چون تحریمهای بینالمللی علیه ایران (به خصوص تحریم بانک مرکزی که نقل و انتقال پول به خارج از کشور را تقریباً ناممکن میکرد) همچنان پابرجا بود، کمر غولهای جاده مخصوص همچنان زیر بار مشکلات و محدودیتها خم ماند. آبی و نارنجیهای جاده مخصوص مانند سایر شهروندان ایرانی، منتظر نوروز 94 بودند تا تیم مذاکرهکننده هستهای کشور خبر خوش توافق را به گوششان برساند و از پس آن، تحریم صنعت و بازار خودرو کشور بشکند. به باور کارشناسان، بیشترین ضربهای که تحریمهای بینالمللی به پیکره خودروسازی کشور زد، رفتن شرکای آن بود، چه آنکه حتی پژو با وجود بیست و اندی سال نشستن بر سر سفره بازار ایران، ناگهان چمدانهایش را بست و رفت و ایرانخودرو را با مشکلاتش تنها گذاشت.
رنو دیگر خودروساز فرانسوی نیز هرچند بیش از هموطناش به ایرانیها وفادار بود، اما در نهایت نتوانست در مقابل فشار آمریکاییها تاب بیاورد و فعالیتهایش در ایران را تقریباً به حالت تعلیق درآورد. پیش از این دو شرکت فرانسوی، البته خودروسازان دیگری مانند فولکسواگن آلمان و هیوندایی-کیا و دووموتورز کره و مزدای ژاپن نیز به دلیل تحریمهای هستهای، با جاده مخصوصیها وداع کرده و به کشورشان بازگشته بودند تا صنعت خودرو ایران در انزوایی تاریخی قرار بگیرد. رفتن پی در پی خودروسازان بزرگ از ایران همانا و افت کمی و کیفی تولید خودروهای داخلی نیز همان؛ چه آنکه پس از قهر امثال هیوندایی و مزدا و فولکسواگن، خودروسازان بخش خصوصی کشور دست به دامان چینیها شدند و در حالی که روزگاری «فولکس گل» و «هیوندایی آوانته» و «مزدا» میساختند، حالا مجبور به تولید محصولاتی تقریباً بینام و نشان از چین بودند.
از آن سو اما حال و احوال خودروسازان دولتی نیز خوش نبود و پس از رفتن پژو و رنو و نیسان، با افت شدید تیراژ و خوابیدن خطوط تولید خود مواجه شدند و حتی برخی از آنها به اجبار دست یاری به سمت چینیها دراز کردند. «افت تیراژ» نهتنها هزاران شغل در «جاده مخصوص» را به خطر انداخت و کفگیر خودروسازان را به ته دیگ رساند، قیمتها را نیز به شدت بالا برد تا دست بسیاری از مشتریان از بازار خودرو کوتاه شود. در نهایت کیفیت خودروهای تولیدی نیز به دلیل رفتن شرکای خارجی، تحت تاثیر قرار گرفت و بعدها کاشف به عمل آمد که قطعات کمکیفیت چینی به خطوط تولید خودروسازان ایرانی راه یافته تا مشخص شود فاجعهای در «جاده مخصوص» رخ داده است. بازنده بزرگ این اتفاقات، شهروندان ایرانی بودند، زیرا باید بیش از پیش با کم و کاستهای کمی و کیفی خودروهای تولید داخل مدارا میکردند. حالا هم بسیاری از کارشناسان معتقدند «تفاهم لوزان» برد مشتریان بازار خودرو ایران را در پی خواهد داشت، چه آنکه از پس این اتفاق، مقدمات تولید و عرضه خودروهایی باکیفیتتر و دارای قیمت مناسبتر فراهم آمده است.
باد لوزان به پرچم خودروسازان وزید
اتفاقات تلخ دوران تحریم اما در شرایطی گریبان خودروسازان ایرانی را سفت چسبیده بود که آنها نیز مانند دیگر شهروندان ایرانی چشم امید به مذاکرات هستهای دوخته بودند تا در صورت حصول توافق میان ایران و غرب، پس از تحمل چند سال سخت، از انزوا بیرون آمده و بیدردسر، چرخهای دومین صنعت بزرگ کشور را بچرخانند. آرزوی ایرانیها در نهایت در واپسین ساعات نوروز 94 برآورده شد و طبق بیانیهای که مشترکاً مقامات ایرانی و غربی در لوزان سوئیس قرائت کردند، طرفین به تفاهمی تاریخی دست یافتند تا در کنار سایر اتفاقات مثبت احتمالی در حوزههای سیاسی و اقتصادی، محدودیت بازار خودرو کشور نیز بشکند.
حالا و از پس «تفاهم لوزان»، خودروسازان ایرانی که مدتها بود ارتباط چندانی میان آنها با خارج از کشور وجود نداشت، میتوانند به شراکت و همکاری با بزرگان جهان امیدوار باشند و این بهترین خبر نهتنها برای «اهالی جاده مخصوص»، که برای مشتریان بازار خودرو ایران است. آنطور که کارشناسان عنوان میکنند، «توافق لوزان» (البته در صورتی که تیرماه امسال به امضای رسمی ایران و غرب برسد)، از سه جنبه مهم بر صنعت و بازار خودرو ایران اثر خواهد گذاشت؛ اول «امکان همکاری خودروسازان داخلی با بزرگان دنیا»، دوم «کاهش تلاطمات تولید» و سوم «آرامش بازار».
آغوش باز جاده مخصوص
در این بین، قطعاً بخش اول (امکان همکاری خودروسازان ایرانی با بزرگان دنیا) مهمترین تاثیر تفاهم لوزان به شمار میرود، زیرا این موضوع بهطور مستقیم بر دو بخش دیگر نیز اثر خواهد گذاشت. خودروسازی ایران در حال حاضر با دو چالش بزرگ در تولیدات خود روبهروست، یکی «کیفیت پایین» و دیگری «قیمت بالا»؛ این در حالی است که کارشناسان معتقدند قطع ارتباط یا نداشتن رابطه با خودروسازان معتبر دنیا، اصلیترین دلیل عقب ماندن خودروسازان داخلی از قافله تکنولوژی و دانش روز دنیا و در نتیجه تولید محصولاتی با سطح کیفی پایین و قیمت بالاست. به اعتقاد آنها، در جهان امروز خودروسازی، شرکتهای کوچک و بزرگ دنیا ارتباطی نزدیک با یکدیگر دارند و از مزیتهای هم برای رشد و ارتقای هرچه بیشتر سطح کمی و کیفی تولیدات خود استفاده میکنند و با این حساب، خودروسازی ایران نیز اگر میخواهد جایگاهی قابل قبول به دست بیاورد، چارهای جز پیوستن به قافله جهانی ندارد.
صنعت خودرو ایران در حال حاضر به دلیل تحریمها، به حلقهای جداافتاده از زنجیره خودروسازی جهان میماند و حالا که قرار است تحریمها برداشته شوند، این حلقه باید خود را مهیای پیوستن به زنجیره جهانی کند، چه آنکه به تنهایی کاری از پیش نخواهد برد. در این شرایط، اگر همه چیز خوب پیش برود و توافق لوزان نهایی شود، خودروسازی ایران میتواند با پیوستن به زنجیره جهانی، خود را بیشتر و بیشتر بالا بکشد و نهتنها از شر محصولات قدیمی و کمکیفیت خود رها خواهد شد، بلکه خطوط تولیدش میتواند ورود تکنولوژی روز و محصولات باکیفیت جهانی را به خود، جشن بگیرد. این اتفاق البته بر صنعت قطعه کشور نیز اثر بزرگی خواهد گذاشت، چه آنکه وقتی قرار است خودرویی در سطح کیفی جهانی در ایران به تولید برسد، این کار نیاز به قطعاتی مناسب و متناسب دارد و بنابراین قطعهسازان نیز در مسیر رشد خواهند افتاد.
کسی چه میداند، شاید تا همین یکی دو سال آینده خودروهایی مانند پراید و پژو 405 و پارس و... مهیای رفتن به موزه شوند و جای آنها را در خطوط تولید خودروسازی ایران، محصولات روز دنیا بگیرند.
آرامش در خطوط تولید و بازار
اما در بخشهای دوم و سوم اثرگذاری نهاییشدن «توافق لوزان» بر بازار صنعت و بازار خودرو کشور، ایرانیها میتوانند به کاهش تلاطمات تولید خودرو امیدوار باشند، زیرا قرار است دیگر تحریمی نباشد و این یعنی خطوط تولید «جاده مخصوص» بهانهای برای توقف یا فعالیت زیر ظرفیت موجود، نخواهد داشت و در نتیجه بازار نیز بیشتر به تعادل خواهد رسید. طی دو سه سال گذشته (به خصوص سالهای 91 و 92)، آنچه سبب شد تیراژ خودروسازان کشور افت کرده و کارگران در خطوط تولید گل کوچک و شطرنج بازی کنند، تحریمهای بینالمللی علیه ایران بود؛ به عنوان مثال، خط تولید تندر-90 در ایرانخودرو و پارسخودرو به این دلیل با توقفهای متوالی روبهرو شد که امکان انتقال پول از ایران به حساب شرکت رنو وجود نداشت و این شرکت فرانسوی نیز ارسال قطعات به ایران را کاهش داده و حتی متوقف کرد.
حالا با فرض آنکه تحریمها واقعاً برداشته شوند (به خصوص تحریم بانکی)، امکان فعالیت هرچه بیشتر خودروسازان بزرگ دنیا در ایران فراهم میآید و آنها نیز بهانه چندانی برای توقف ارسال قطعات به «جاده مخصوص» ندارند و با این حساب میتوان به تولیدی روان در خودروسازی کشور طی یکی دو سال آینده امیدوار بود. در این شرایط اما بدون شک وقتی خطوط تولید خودروسازان کشور روان کار کند، بازار نیز آرامش خواهد داشت چه آنکه تولید روان و بدون کم و کاست، به عرضه متعادل خودرو میانجامد و این معنایی جز آرام گرفتن بازار و البته به حداقل رسیدن افت و خیز قیمتی ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید