تاریخ انتشار:
گفتوگو با نایب رئیس اتحادیه تولیدکنندگان چای کشور
جلو صادرات چای را گرفتند
قاسم رضاییان نایب رئیس اتحادیه تولیدکنندگان چای کشور است. او به عنوان یک تولیدکننده به مشکلات و چالشهای بزرگ صنعت چای در ایران اشاره میکند.
قاسم رضاییان نایب رئیس اتحادیه تولیدکنندگان چای کشور است. او به عنوان یک تولیدکننده به مشکلات و چالشهای بزرگ صنعت چای در ایران اشاره میکند. به گفته وی شرایط به وجود آمده در این صنعت به گونهای پیشروی کرده که ممکن است از صنعت 100ساله چای چیزی جز خاطره باقی نگذارد. او با انتقاد از وضع عوارض بر صادرات چای نام چند کارخانه بزرگ فرآوری چای در شمال ایران را میبرد که به گفته وی یا تعطیل شدهاند یا فروخته و نیمهکاره رها شدهاند.
اجازه بدهید که پاسخ این سوال را در یک جمله بگویم: وضعیت چای ایران بسیار بد است. این را شاید بارها شنیده باشید. اما من به عنوان یک تولیدکننده که هم با چایکار سر و کار دارم و هم در کارخانه هستم میگویم که چای ایران به زودی به سرنوشت «کنف» گیلان یا «ابریشمسازی» در مازندران دچار میشود. یعنی منقرض میشود.
به تازگی اخباری در مورد تعطیلی 60 واحد تولید و فرآوری چای شنیده شده است. این اخبار را تایید میکنید؟ در حال حاضر چه تعداد کارخانه چای در شمال فعال است؟
ببینید ارقام تعطیلی کارخانههای چای خیلی بیشتر از اینهاست. در سال گذشته 30 درصد کارخانجات چای در شمال تعطیل شده است. در شمال 200 واحد تولید چای وجود دارد که امسال 130 واحد تولیدی با نیمی از ظرفیت خود کار کردند. بقیه هم اصلاً کار نکردند. تولیدشان در رکود فرو رفته بود. اگر وضعیت به همین منوال پیش برود سال آینده همین میزان ظرفیت هم کار نخواهد کرد. پارسال کارخانههای چای 29 هزار تن تولید داشتند. امسال این رقم به 22 هزار تن رسیده است. این یک هشدار است. رفتهرفته همین تولید هم تعطیل میشود. ببینید به طور متوسط یک کارخانه چای باید در سال 186 روز کاری داشته باشد. اما تعداد روزهای کاری امسال همین 130 واحد 50 روز هم نبود. خب وقتی کارخانه تعطیل باشد، کشاورز چایکار چرا باید هر سال برگ سبز چای تولید کند.
شما از وضعیت نامناسب تولید چای میگویید؛ در حالی که آمارها نشان میدهد تولید چای امسال چندان هم بد نبوده و حتی مازاد مصرف داخلی صادر هم شده است. این موضوع را چگونه توجیه میکنید؟
بله، درست است. صادرات چای داشتیم. اما قطع شد. درست زمانی که برخی از کارخانهها از زیاندهی متناوب رها شده و در حال صادرات بودند جلوی صادرات چای گرفته شد.
چه نهادی جلوی صادرات چای را گرفت؟
پارسال کارخانههای چای ۲۹ هزار تن تولید داشتند. امسال این رقم به ۲۲ هزار تن رسیده است. این یک هشدار است. رفتهرفته همین تولید هم تعطیل میشود. ببینید به طور متوسط یک کارخانه چای باید در سال ۱۸۶ روز کاری داشته باشد.
وزارت بازرگانی. البته بخشنامهای یا ابلاغیهای برای ممنوعیت صادرات اعمال نشد. به طور غیرمستقیم جلوی صادرات گرفته شد. به این صورت که برای صادرات هر کیلو چای، 1200 تومان عوارض وضع شد. با این اوصاف صرفه صادرات چای هم از بین رفت. بعد از سالها، چایکاران و کارخانههای چای نفسی تازه کرده بودند تا بتوانند قدری از هزینههای انباشتشده خود را پاسخ دهند. از چای ایرانی استقبال خیلی خوبی شده بود. تمام کشورهای آسیای میانه و کشورهای همسایه غربی از چای ایران استقبال خوبی داشتند. اما این روند ادامه پیدا نکرد. آن هم در این شرایط که پول چایکاران از بهار امسال تاکنون پرداخت نشده است.
بهای خرید تضمینی برگ سبز امسال نسبت به سال گذشته افزایش یافته بود؟
بله، برای برگ سبز چای درجه یک 100 تومان افزایش پیدا کرد و هر کیلو 700 تومان شده بود. اما این بالا رفتن چه تفاوتی دارد؟ چایکار از بهار امسال تاحالا پولش را نگرفته است. از دو، سه ماه دیگر کشت جدید چای باید شروع شود و چایکار هنوز پول کشت سال گذشتهاش را نگرفته است. خب برای این چایکار صرفهای دارد که روی زمین آبا و اجدادیاش کار کند و چای بکارد؟ الان یک فضای ناامیدی میان کشاورزان وجود دارد. در یکی، دو سال 30 درصد باغات چای تخریب و به ویلا تبدیل شده است. امسال هم این روند تخریب باغات چای ادامه پیدا خواهد کرد. شک نکنید. شاید وضعیت به جایی برسد که صنعت 100ساله چای تا یکی، دو سال دیگر کاملاً از بین برود.
خیلی از کارشناسان میگویند که باغات چای ایران «کهنه» شده و نیاز به «بهسازی» دارد. آیا برای رونق کار چایکار و کارخانجات چای بهتر نیست این کار انجام شود؟
بر فرض که این حرف درست باشد. چایکار انگیزهای برای بهسازی باغ ندارد. چرا باید این کار را بکند؟ توجیه اقتصادی برایش ندارد. هرس کردن باغ چای یک کار هر ساله است که انجام میشود. اما هر سال نسبت به پارسال بدتر. چون خیلیها انگیزه این کار را ندارند. البته در شرح وظایف سازمان چای که باز هم احیا شده آمده که این کار بر عهده آنهاست. سازمان چای باید بوتههای چای را آزمایش کند و باغات را بازدید کند و نسبت به هرس کردن باغات اقدام کند. اما این سازمان هیچ کاری در این مورد انجام نداده و نمیدهد.
الان سهم چای تولید داخل از کل مصرف کشور چقدر است؟
به طور کلی سرانه مصرف چای در ایران 3/1 کیلوگرم است. تقریباً 100 هزار تن نیاز سالانه کشور به چای است. اما سالانه 100 هزار تن فقط واردات چای انجام میشود. بگذریم از اینکه بخشی از بازار چای هم در اختیار قاچاقچیان چای است. پیش از این بر طبق قانون واردات سه کیلوگرم چای در ازای خرید یک کیلوگرم چای داخلی بود. اما حالا این قانون هم ملغی شده است. حرف ما این است که بخشی از عوارضی که بابت واردات چای گرفته میشود صرف بهسازی مزارع و پرداخت مطالبات چایکاران شود. مشکل انباشت چایهای مانده در انبار چیزی نیست که بتوان از کنارش به سادگی گذشت.
الان هم چای در انبار وجود دارد؟
بله، تعاونی روستایی 50 هزار تن چای در انبار موجود دارد که بیش از سه سال است در انبار بوده است. این چای تاریخ مصرف گذشته است و قرار است به مزایده گذاشته شود. البته کیفیت مناسبی دارد و در صورتی که عوارض صادراتی به چای بسته نمیشد، امکان صادرات داشت.
از سال 84 تا 88 خرید تضمینی برگ سبز چای به سازمان تعاون روستایی محول شده بود. این اقدام تاثیر مثبتی در روند چایکاری نداشت؟
سازمان تعاون روستایی کشور کمترین امکانات را برای این کار داشت. این سازمان با گندم و جو و به طور کلی محصولات استراتژیک سر و کار دارد نه محصولی مانند چای. عدم آشنایی این سازمان با محصول چای موجب شد که متاسفانه از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ مشکلات بزرگی را برای کشاورزان و کارخانهداران در بخش تولید و صنعت چای ایجاد کند. در این چهار سال بازار هم با همان روند سنتی خود به جای اینکه به تولید داخل توجهی کند همچنان نفع خود را در فروش و ارائه چایهای وارداتی بزک کرده به رنگ و اسانس دنبال کرد و روی خوش به چای داخلی نشان نداد که این حرکت بیبرنامه نیز راه به جایی نبرد و نتیجه مطلوبی دربر نداشت.
شما نایب رئیس اتحادیه تولیدکنندگان چای هستید. میخواهم باز هم به سوال اول بازگردم و اینکه میتوانید نمونههایی از کارخانجات تعطیلشده چای نام ببرید؟
بله، در شهر املش، 38 کارخانه چای وجود داشت که اکنون 12 کارخانه سرپا مانده و بقیه تعطیل شدهاند. در لاهیجان هم همین طور. کارخانههای آزاد، صفا و کیومرثی در لاهیجان، کارخانههای چای راست کوه در املش، صوفی، کتگیر، جُرکاسر، نیما طلوع، چهارده معصوم در املش گیلان و صفا رامسر مازندران از جمله بزرگترین کارخانههای تعطیل شدهاند. همین کارخانه چای چهارده معصوم بزرگترین کارخانه فرآوری چای در خاورمیانه بود که متاسفانه تعطیل شد. یا کارخانه چای «نیما طلوع» فقط 20 روز کار کرد و بعد تعطیل شد. خب اینها همه سرمایه است. یک کسی سرمایهای آورده و شغل ایجاد کرده است. خیلی از این تولیدکنندگان چای مایوساند و به سیستم بانکی هم مقروضند. کارخانه را میفروشند تا هم بدهی خود را بدهند و هم بتوانند از سرمایهشان استفاده کنند.
شما راهکاری برای بهبود این وضعیت دارید؟
ببینید، چایکار و کارخانهدار چای از مصاحبههای مسوولان خسته شده و به دنبال راه نجات است. در این مورد هم بارها صحبت شده است. ما از رئیسجمهور میخواهیم که یک گروه بیطرف را مامور کنند که به مناطق چایکاری شمال بیایند. گروهی که با وزارت جهاد کشاورزی همکاری نکنند و مستقل عمل کنند. آنها به خوبی میتوانند عمق فاجعه را در شمال و در مزارع و کارخانجات چای ببینند و راجع به آن تصمیم بگیرند.
دیدگاه تان را بنویسید