چرا مردم ایران، کالای ایرانی نمیخرند؟
سندروم بیاعتمادی
چندی پیش، یک وبسایت پربیننده، از مخاطبان خود پرسید «چه کار کنیم تا کالای ایرانی خریدار بیشتری داشته باشد؟» این سوال، پس از آن طرح شد که علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه به مناسبت روز جهانی کارگر، از مردم خواست «کالای ایرانی را جایگزین کالای خارجی در سبد خرید خود کنند».
چندی پیش، یک وبسایت پربیننده، از مخاطبان خود پرسید «چه کار کنیم تا کالای ایرانی خریدار بیشتری داشته باشد؟» این سوال، پس از آن طرح شد که علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه به مناسبت روز جهانی کارگر، از مردم خواست «کالای ایرانی را جایگزین کالای خارجی در سبد خرید خود کنند». به سوال مهم این وبسایت، 142 نفر پاسخهای جالبی دادهاند که میتوان برآیند آن را نوعی «رفتارشناسی» یا «واکنش» به محصولات داخلی قلمداد کرد. کاربری به نام «ولی غلامی» نوشته است «کالای ایرانی ضمانت خوبی ندارد» و دیگری از «کیفیت نامناسب محصول ایرانی» در مقابل «قیمت بالا و غیراقتصادی کالای ایرانی»، به عنوان عامل بازدارنده میل مصرفکننده داخلی به خرید محصول ایرانی یاد کرده است. اوج این انتقادها به شرایط کالای داخلی را هم میتوان در صنعت خودرو دید که سالهاست با حمایت دولتی و به صورت انحصاری قیمتگذاری میشود و فضای رقابتی برای تولید یا واردات خودرو عملاً وجود خارجی ندارد. در مقابل این «نظرسنجی وطنی»، یک نظرسنجی در میان مردم ژاپن نیز نشان میدهد که آنها به شدت تمایل به مصرف محصولات ساخت خود دارند و حتی
اگر محصول مشابه با ساخت ژاپن باشد؛ مردم این کشور ترجیح میدهند از محصولات ساخت کشور خود استفاده کنند.
خیلی از آنهایی که محصول خارجی را به داخلی ترجیح میدهند، میگویند ژاپنیها حق دارند. چون ساختار تولید و مصرف در این کشور به گونهای است که مصرفکننده با اطمینان خاطر کالای تولیدی را خریده و به خانه میبرد. برعکس، خرید کالای ایرانی با حاشیههایی همراه است که از کیفیت گرفته تا خدمات پس از فروش، با «خوشنامی» همراه نیست و ناراضیان زیادی دارد.
ظاهراً «حاشیههای کالای ایرانی»، موجب شده تا مصرفکننده، همه محصولات را به یک چوب براند. مصرفکننده ایرانی میگوید «خیلی از کالاهای ایرانی، کیفیت ضعیفی دارد». حال آنکه شاید همیشه هم اینطور نباشد و به نسبت جنسهای بنجل چینی موجود در بازار، کالای ایرانی از کیفیت بالایی برخوردار باشد. میگویند «در محصول ایرانی کمفروشی و تقلب زیاد است». اما این مشکلی نیست که مختص کالای ایرانی باشد و بسیار دیده شده که کالاهای چینی هم با برند تقلبی کشورهای صنعتی صاحب آوازه فروخته میشود. اما شاید مهمترین انتقاد یعنی خدمات پس از فروش، وارد باشد؛ چرا که این یک «درد مشترک» برای همه خریداران کالای ایرانی است و نیازی به توضیح ندارد. حتی اگر کالای ایرانی باکیفیت گرانتر از کالای چینی بیکیفیت هم باشد. باز هم باید به مشکل اساسی یعنی خدمات پس از فروش و پشتیبانی از محصول اشاره کرد که البته در بازار رقابتی، بسیار مهم است.
به نظر میرسد بیاعتمادی به کالای ایرانی، چالشی نیست که بتوان در سایه یک سخنرانی و «یکشبه» آن را برطرف کرد و بخشی از فرهنگ ایرانیها را، که سه دهه عمدتاً با ساختار دولتی اقتصاد کشور، انحصارهای عجیب و غریب در صنایع، مساله تحریم و کمبود یا نبود کالاها و مشکلاتی از این دست گذراندهاند، به صورت ساختاری به سمت کالاهای خارجی سوق داده است. نگاه کنید به نتایج یک نظرسنجی دیگر که اسفندماه سال گذشته، در برنامه تلویزیونی «پایش» انجام شد و در آن 72 درصد از جامعه آماری نیم میلیون نفره شرکتکننده در نظرسنجی، «کیفیت بالا» را عمده دلیل مردم برای خرید کالای خارجی عنوان کردند. حال آنکه، خرید کالای خارجی، در واقع اشتغالزایی برای کارگران ارزانقیمت کارخانههای خارجی، زیان تولیدکننده داخلی و سودهای کلان واردکنندگانی است که به مدد نبود نظارت کافی، هر کالایی را به نام «اورجینال» به سبد خرید خانوار ایرانی میریزند. اگر قرار به سوق دادن ذهنی ایرانیها برای خرید کالای خارجی باشد، باید از همین جا شروع کرد. فرهنگسازی و بازگشت به رقابت سالم و بدون انحصار در میان تولیدکنندگان داخلی.
دیدگاه تان را بنویسید