تاریخ انتشار:
حمایت از بیکار به جای اشتغالزایی غیرواقعی
وقتی ما از اشتغال صحبت میکنیم همه فعالیتهای جامعه را دربر میگیرد.
وقتی ما از اشتغال صحبت میکنیم همه فعالیتهای جامعه را دربر میگیرد. طی دوران مختلف در بحث اشتغال منابعی برای ایجاد شغل در دورههای مختلف تزریق شد که این منابع به دلیل غلط بودن فرمول و غلط بودن روشهای کار از بین رفته است و بازگشتی هم برای آنها متصور نیست. اکنون بخشی از واحدهای ما در حوزههای مختلف با مشکلاتی مواجه هستند. این به دلیل این است که به بحث رقابت و مزیت رقابتی توجه نکردیم. در واقع به بحث توانمندیها و تخصصهای ملی توجه نکردیم و در حقیقت سادهترین راه را در پیش گرفتیم و پول نفت را به راحتی با عنوان اشتغالزایی پرداخت کردیم. عدهای خاص هم این پول را گرفتهاند و هزینه کردهاند. آنها که صداقت داشتهاند این پول را در جای خودش مصرف کردند اما اکنون با مشکلاتی مواجه شدهاند و عدهای هم که صداقت نداشتند این پول را در جایی دیگر صرف کردند. در این شرایط ما به یک اصلاح ساختار نیاز داریم اما در حین انجام این اصلاح ساختار باید از بیکاران کشور حمایتهایی صورت بگیرد. در کشورهای غربی پدیدهای به اسم بیمه بیکاری وجود دارد که در اصلاح ساختار اقتصادی خود از طرح مقرری بیکاری استفاده میکنند و به کسانی که نمیتوانند
کاری داشته باشند هزینهای پرداخت میکنند تا این دوره اصلاح ساختار اقتصادی به اتمام برسد. البته در ایران هم بیمه بیکاری وجود دارد اما این بیمه بیکاری در ایران با مقرری بیکاری در کشورهای توسعهیافته تفاوت دارد. بیمه بیکاری در کشور ما تنها به بیکارانی که مشمول بیمه بیکاری هستند پرداخت میشود، آن هم به جمع خاصی از کارگران که تحت شرایط خاصی میتوانند مقرری بیمه بیکاری دریافت کنند. اما آن مقرری بیکاران مورد اشاره در کشورهای توسعهیافته یک مقرری عامی است که برای کلیه بیکاران لحاظ میشود. بیکارانی که کاری ندارند و تا زمانی که به اشتغال برسند باید از آنها حمایت کرد. در واقع در کشور ما هم به جای دادن آن پولها با عنوان اشتغالزایی که در نهایت از بین رفتند، باید اصلاح ساختار انجام میشد و در این دوران اصلاح ساختار طرح بیمه بیکاری را اجرا میکردند. هماکنون دولت یازدهم در شروع کارش باید سالانه یک میلیون شغل ایجاد کند که برای این کار دولت باید یک روش علمی را در نظر بگیرد و از سوی دیگر میتواند منابعی را برای بیکاران مستاصل و مشکلدار در نظر بگیرد تا هم از لحاظ درمان و هم از لحاظ مقرری مورد حمایت قرار بگیرند. کسی نباید
به دلیل نداشتن پول، بیمارش بمیرد. اینها نادیده گرفتن قانون اساسی است. در این بخش اگر مقرری بیکاری به بخشی از بیکاران پرداخت شود که البته من میگویم به همه بیکاران باید پرداخته شود میتوان بخشی از مشکلات این قشر را برطرف کرد. در پاسخ به آنها هم که میگویند نباید مقرری بیکاری را به همه سه میلیون و 500 هزار نفر بیکار داد باید اشاره کنم خیلی پول بیشتر از آنچه باید برای این بخش پرداخت شود از بین رفته است. چرا وقتی یک پولی را اغنیا از بین میبرند، زیاد نیست اما وقتی برای بیکاران پرداخت میشود بزرگی کار هم بیشتر میشود! حتی با اجرای این طرح تعداد بیکاران اعلامی هم بیشتر نمیشود. البته قرار هم نیست افراد بیکار در خانه بنشینند و پول بگیرند. چرا که در این طرح باید به کسانی مقرری پرداخت شود که به دولت مراجعه میکنند اما کاری برای آنها وجود ندارد که البته این مدت زمانی که به آنها مقرری بیکاری پرداخت میشود هم مدت خاصی دارد. در این مدت حمایت از بیکاران نیز روشهای علمی شناسایی بخشهایی که مزیت دارند باید انجام شود و بعد در همان زمینهها باید پیش رفت و سرمایهگذاری و پول توزیع کرد و وام داد. چون میتوانیم در این
زمینهها رقابت کنیم. اکنون ما همه کاری را انجام میدهیم اما در بسیاری از کارها نتوانستهایم تولیداتی با قیمت پایینتر و کیفیت بالاتر تولید کنیم. وقتی این اتفاق بیفتد ما تولید و رشد خواهیم داشت. باید روشهای سنتی و روشهای اقتصادی را که قبلاً گفته میشد، کنار بگذاریم و با دیدی نو به اقتصاد نگاه کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید