بررسی اتلاف منابع ایرانیها در ایام نوروز
ریخت و پاشهای دم عیدی
اسفند که میآید، شروع میشوند؛ انواع نمایشگاههای پوشاک و اقلام خوراکی، فروش انواع ترقه و مواد محترقه، سبز کردن گندم و فروش داغتر از همیشه اسکناسهای نو.
اسفند که میآید، شروع میشوند؛ انواع نمایشگاههای پوشاک و اقلام خوراکی، فروش انواع ترقه و مواد محترقه، سبز کردن گندم و فروش داغتر از همیشه اسکناسهای نو. دقیقاً آن روزهایی که شاغلان منتظر رسیدن عیدی و پاداش پایان سال هستند بازار کمکم خود را آمادهتر میکند. انواع نمایشگاههای بهاره برپا میشود، فروشگاههای مختلف تخفیفهایی را اعمال میکنند، بازار دستفروشان پوشاک و ماهی قرمز و انواع مواد محترقه برپا میشوند و در آن طرف ماجرا بخش تولید کشور خود را برای یک استراحت حداقل دوهفتهای آماده میکند. مردم طبق سنت هرکدام به یک نوع نونوار کردن فکر میکنند. یکی به شستن قالی و فرش، دیگری به سبز کردن گندم. یکی به خرید اسکناس نو فکر میکند و دیگری سهمیه بنزین دولتی اسفندماه خود را مصرف نمیکند که در دو هفته ایام نوروز هزینه کمتری صرف کند. حاصل آن میشود که چندهزار تن گندم سبزشده درنهایت در گوشهای از خیابان، ساحل دریا، داخل رودخانه و به هر ترتیب در دل طبیعت رها میشوند، پولهای ترقه و مواد محترقه دیگر خیلی زود در کسری از ثانیه تنها به یک صوت تبدیل میشوند و اسکناسهای نو هم به آلبومها و کیفهای یادگاری منتقل میشوند. ماهیهای قرمز کوچولو که در سالهای اخیر در کنار آنها لاکپشتها هم به فروش میروند چند روزی در کنار خانوار باقی میمانند و بعد یا زنده به آب فرستاده میشوند یا بیجان در زبالههای شهر مفقود میشوند. سنتهایی که شاید پایان خوبی نداشته باشد اما ایرانیها حاضرند برای هر کدام از اینها چند هزارتومانی هزینه کنند و شاید هزینههای هر خانوار ناچیز به نظر برسد اما اگر در مقیاس 23 میلیون و 800 هزار خانوار ایرانی که کنار هم قرار بگیرند خود پتانسیل مالی میشوند که شاید بتوانند نیاز بخشی از جامعه را حل کنند. اواخر امسال کمیته امداد اعلام کرد به دلیل کسری بودجه نمیتواند مستمری اسفندماه مشمولان خود را پرداخت کند. مستمری که شاید حجم کلی آن با فرض اینکه این نهاد قرار باشد به همه افراد تحت پوشش خود در ماه اسفند 100 هزار تومان مستمری بدهد و با فرض چهار میلیون و 300 هزار نفر مستمریبگیر به بیشتر از 430 میلیارد تومان نمیرسید. یا از آن طرف یارانههایی که دولت نمیتواند پرداخت کند و مردم هنوز مایل نیستند از آنها بگذرند. یا از آن طرف گندمهایی که ایران برای واردات آن حاضر است میلیونها دلار هزینه انتقال از کشورهای دور مانند آمریکا و اروگوئه صرف کند تا نیاز قوت غالب مردم تامین شود اما در این سو به راحتی معادل مصرف سالانه گندم 10 هزار خانوار ایرانی با سبز کردن سبزهها دور ریخته میشوند. در سوی دیگر دقیقاً در روزهایی که شاغلان به فکر تفریح خود هستند اما در بخش تولید کشور چه خبر است؟ تولید بیش از 934 هزار میلیاردتومانی در 291 روز سال 1392 نشان میدهد تا یک سال پیش ایرانیها میتوانستند روزانه 2/3 هزار میلیارد تومان به تولید ناخالص داخلی خود اضافه کنند. حال با احتساب حداقل دو هفته تعطیلی میتوان برآورد کرد ایرانیها از به دست آوردن حدود 45 هزار میلیارد تومان صرفنظر میکنند و ترجیح میدهند در این روزها تنها تقاضاهای بازار را تحریک کنند. افزایش سفرهای نوروزی نسبت به دیگر ایام سال، افزایش مصرف بنزین در این ایام نسبت به دیگر ایام سال و برگزاری نمایشگاهها و فروشهای ویژه همه هرکدام مصداقهایی هستند که نشان میدهند چقدر ایرانیها در این ایام، قبل و در حین تعطیلات تولید، میل به مصرف دارند و البته گاهی هم مثل سبز کردن گندم و شادی با مواد محترقه منابع را صرف میکنند که درنهایت هم منجر به این نمیشود که به گفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، رتبه ایرانیها در شاد بودن از میان 157 کشور به رتبهای بهتر از 115 برسد.
دیدگاه تان را بنویسید