دستور بانک مرکزی برای ورود بانکها به بازار ارز چه پیامی دارد؟
مقدمهچینی یکسانسازی
در ابتدای هفته گذشته بانک مرکزی دستورالعمل اجرای خرید و فروش ارز به نرخ آزاد را با استناد به مواد ۱۱ و ۴۲ قانون پولی و بانکی مصوبه سال ۱۳۵۱ و بر مبنای برنامه پنجم توسعه به بانکهای عامل ابلاغ کرد.
در ابتدای هفته گذشته بانک مرکزی دستورالعمل اجرای خرید و فروش ارز به نرخ آزاد را با استناد به مواد 11 و 42 قانون پولی و بانکی مصوبه سال 1351 و بر مبنای برنامه پنجم توسعه به بانکهای عامل ابلاغ کرد. بر اساس این بخشنامه بانکها میتوانند درآمدهای ارزی حاصل از صادرات غیرنفتی اشخاص حقیقی و حقوقی را با قیمت توافقی (قیمت بازار آزاد) خریداری کرده و به دیگر بانکها، صرافیها و اشخاص بفروشند.
آنچه مبرهن است هدف از این دستورالعمل کانالیزه کردن عملیات ارزی اشخاص به سمت سیستم بانکی در راستای کاهش ریسک تجاری و عملیاتی و نظارت بر روند معاملات است. اما اهالی بازار این اقدام را طور دیگری تفسیر میکنند، آنها معتقدند این بخشنامه قدمی است در جهت تکنرخی کردن ارز.
پرواضح است که صدور این بخشنامه با توجه به حال و هوای پس از برجام و حضور سرمایهگذاران خارجی جزو واجبات بوده و حتی شاید کمی هم دیر ابلاغ شده باشد زیرا تامین مالی از بازارهای جهانی و جذب نقدینگی فعالان اقتصادی برونمرزی اقدامی عاجل در جهت نرخگذاری شفاف به دور از نگاههای دولتی و تعزیراتی بر پایه عرضه و تقاضا در سیستم بانکی و مشخص شدن نرخ تبدیل منابع ارزی به ریال را میطلبید.
با توجه به توضیحات مختصر معاونت ارزی بانک مرکزی در دو پاراگراف نسبت به این خبر مهم سوالات و تفاسیر متعددی نسبت به رویکرد، اهداف و نتایج این بخشنامه در اذهان فعالان بازار ایجاد شده است از قبیل؛
1- مسلماً با توجه به نرخ توافقی خرید ارز، نرخ فروش نیز بر آن مبنا به علاوه کمیسیون بانک تعیین خواهد شد آیا این بدان معناست که دوران ارز مرجع به اتمام رسیده؟ اگر پاسخ مثبت است که هیچ و اگر منفی است از این پس با توجه به این تغییر و تحول دلار مبادلاتی شامل حال چه تجارتهایی و با چه شرایط و میزانی خواهد بود؟
2- آیا این بخشنامه پیامی است از سمت دولت مبنی بر پذیرش قیمت ارز آزاد از سوی بانک مرکزی و قبول این مساله که مکانیسم قیمتگذاری ارز در سالهای گذشته به هر دلیلی (در نظر گرفتن تلفیقی از مسائل اقتصادی-سیاسی) بر مبنای اشتباهی صورتگرفته و این مصوبه دقالبابی خواهد بود برای یکسانسازی قیمت ارز و اینکه در این ایام چه رخ داد که معذورات و مشکلات به نحوی حل شده که دولت قادر به انجام این مهم است؟ یعنی اثرات گشایش برجام پس از حدود هشت ماه از اجرایی شدن این توافق در حال رویت است؟
3- آیا این بخشنامه سیگنالی از طرف بانک مرکزی به نیابت از دولت مبنی بر افزایش قیمت دلار و پذیرش آن مقام مسول بر ارزان بودن قیمت ارز است؟ یا از نگاهی دیگر گشایش در جهت خرید ارز با قیمت توافقی که منجر به تامین رضایت فروشندگان خواهد شد از یک طرف عرضه را قوت ببخشد و از طرف دیگر بالطبع حذف ارز مرجع و قرارگیری قیمت توافقی و افزایش قیمت از حدود 3090 تومان به سمت 3500 تومان برای بازرگانانی که تا دیروز از شرایط ارز مبادلاتی استفاده میکردند باعث کاهش تقاضا شود که این افزایش عرضه و کاهش تقاضا در نهایت مسبب حرکت نزولی قیمت دلار در بازار آزاد باشد؟
دیدگاه تان را بنویسید