شناسه خبر : 15746 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چهره‌های اقتصادی سال ۱۳۹۴ چه کسانی بودند؟

همه مردان اقتصاد

بسیاری معتقدند بابک زنجانی همان مسیر اشتباهی را رفت که شهرام جزایری پیش از آن نتیجه گذر از آن را به تلخی چشیده بود: ورود به مسائل سیاسی همزمان با اشتهارطلبی بی‌پایان.

index:1|width:40|height:40|align:right رامین فروزنده / روزنامه‌نگار
مطابق روال هر سال، تجارت فردا در نخستین بخش از ویژه‌نامه سال 1394، ده چهره‌ اقتصادی سال را بررسی می‌کند. سال گذشته در لیست چهره‌ها تعداد زیادی از حاشیه‌سازان و بعضاً متخلفان اقتصاد حضور داشتند: از شهرام جزایری تا محسن پهلوان. امسال اما وضعیت تغییر کرده است و اغلب چهره‌های اقتصادی سال آنهایی هستند که در حرکت کشور به سمت رشد و توسعه اقتصادی، نقشی هرچند کوچک اما مثبت داشته‌اند. حتی اگر بتوان فهرستی دیگر را در نظر آورد که چهره‌های آن تطابق صددرصدی با فهرست حاضر نداشته باشند، با اطمینان می‌توان گفت که در مقایسه با سال گذشته چهره‌های حاشیه‌ساز کمتری در آن حضور دارند. این شاید نمایانگر تفاوت در شرایط اقتصادی کشور باشد: تحریم، زاینده تخلف است و توافق، مولد سازندگی. همه مردان اقتصاد در سال 94 را در ادامه بخوانید.

آخوندی: شوالیه جنگ با سوسیالیسم
عباس آخوندی، دانش‌آموخته اقتصاد سیاسی و سکاندار وزارت راه و شهرسازی از معدود دولتمردان ایرانی به شمار می‌رود که دفاعش از آزادی اقتصادی و انتقاداتش از دیدگاه‌های چپگرایانه، صرفاً به دوران دوری‌اش از مسند قدرت محدود نمی‌شود و از قضا هنگام حضور در دولت، بیشتر و با صدایی رساتر در دفاع از آزادی اقتصادی سخن می‌گوید. آخوندی، که به دلیل سوابق سیاسی با دشواری فراوان توانست رای اعتماد نمایندگان را برای تصدی وزارت به دست آورد و پس از آن نیز مدام با تذکر و سوال و حتی استیضاح نمایندگان دست‌به‌گریبان بوده است، در ماه‌های اخیر طیف‌های جدیدی از منتقدان را در مقابل خود می‌بیند: طرفداران قیمت‌گذاری دولتی، تصمیم او را برای آزاد شدن بلیت هواپیما زیر سوال می‌برند؛ مدافعان اقتصادهای متمرکز و مبتنی بر برنامه‌ریزی مرکزی انتقادهای او را به سازمان حمایت و دیدگاه‌های سوسیالیستی برنمی‌تابند، طرفداران «مسکن مهر» انتقادهای او را غیروارد و «مسکن اجتماعی» را غیرواقعی می‌دانند و دیگران قراردادهای منعقدشده از سوی او را برای بازسازی ناوگان هوایی و به‌طور خاص قرارداد با ایرباس، غیرضروری و لوکس و گاه مخالف منافع ملی می‌خوانند. شاید هر وزیر دیگری در مواجهه با این طیف گسترده از منتقدان سیاسی، دانشگاهی و رسانه‌ای عرصه را واگذار می‌کرد؛ اما ظاهراً آخوندی قصد دارد طی دوران وزارت، همچون شوالیه‌ای تنها، به جنگ سوسیالیسم برود. باوجود تمامی موارد یادشده و انتقادهای وارده درباره عدم توجه کافی آخوندی به حوزه مسکن در مقابل حوزه حمل‌ونقل و به‌طور خاص صنعت هوایی، او در عرصه عمل نسبتاً فعال ظاهر شده است که آخرین نمونه آن‌ را می‌توان در قرارداد خرید 118 فروند ایرباس با تامین مالی خارجی مشاهده کرد. تداوم تحویل واحدهای مسکن مهر مطابق تعهدات دولت و همچنین نوسازی ناوگان حمل‌ونقل جاده‌ای و ریلی از دیگر برنامه‌های در دست اجرای وزیر راه به شمار می‌رود.

جلال‌پور: تاجری در تلگرام
از تلگرام و اینستاگرام گرفته تا سایت‌های خبری و نشریات، هیچ جایی را نمی‌توان پیدا کرد که نام محسن جلال‌پور، رئیس اتاق ایران، در آن به چشم نخورد. تاجر کرمانی پسته، که این روزها بیشتر با کانال تلگرامش شناخته می‌شود، اواخر خردادماه امسال در انتخابات هیات‌رئیسه اتاق بازرگانی ایران توانست با اکثریت آرا، کرسی ریاست اتاق را به دست آورد و این روزها بیش از هرجا با عکس‌ها و نوشته‌هایش در فضای مجازی با خوانندگان در ارتباط است؛ به ویژه از طریق کانالش در تلگرام که بیش از 4300 عضو دارد. البته تولید این حجم از محتوا برای فضای مجازی یک دلیل روشن هم دارد: انبوه سفرهای داخلی و خارجی و نیز دیدارها. جلال‌پور از زمان شروع ریاست بر اتاق، سفرهایی داخلی را به منظور دیدار با اتاق‌های استان‌ها و مسوولان محلی آغاز کرده است. همزمان با آن، و شاید به یمن حضور دولتی که نفر اول آن طی دوران انتخابات از لزوم سفر فعالان اقتصادی با رئیس‌جمهور به کشورهای خارجی گفته بود و پس از پیروزی در انتخابات ریاست دفترش را به دست رئیس اتاق بازرگانی ایران سپرد، جلال‌پور حضور پررنگی در سفرهای خارجی دولت دارد و از جمله همراه با دیگر فعالان و نمایندگان بخش خصوصی، اخیراً به فرانسه و ایتالیا نیز سفر کرد. تغییر در شرایط سیاست خارجی و به‌طور خاص لغو تحریم‌ها باعث شده است که جلال‌پور و همکارانش در اتاق بازرگانی ایران، روزهای پرکاری را پشت سر بگذارند؛ روزی را به کشورهای خارجی سفر کنند و روزی دیگر میزبان سفرای تجاری باشند. این را شاید بتوان دیگر تفاوت جلال‌پور با پیشینیان‌اش دانست که طی دورانی سکان اتاق را در دست دارد که روابط ایران با جهان دچار تغییرات اساسی شده است.

مسعود نیلی: از نیاوران تا پاستور
برای عموم مردم بیشتر با آماری شناخته می‌شود که پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم درباره خالص تعداد شغل ایجادشده طی دوران دولت نهم و دهم ارائه کرد: تقریباً صفر. حضور مسعود نیلی در برنامه پایش و انتقادهای آرام و پرآمار او باعث شد بار دیگر نام این اقتصاددان نسبتاً مشهور، که تا آن زمان بیشتر با نقشی که در تدوین برنامه سوم توسعه و استراتژی توسعه صنعتی داشت شناخته می‌شد، بر سر زبان‌ها بیفتد. نیلی پس از روی کار آمدن دولت یازدهم دو مسوولیت مهم را بر عهده گرفت: مشاوره اقتصادی به رئیس‌جمهور و ریاست موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی، موسوم به موسسه نیاوران. ردپای حضور مسعود نیلی را در دولت به روشنی می‌توان در برنامه‌های خروج از رکود و گزارش‌های اقتصادی منتشره دولت و شاید حتی ادبیات اقتصادی دولت مشاهده کرد؛ جایی که می‌توان به روشنی رد ادبیات، چارچوب تفکر و روش تحلیل علمی مسعود نیلی را مشاهده کرد. موسسه نیاوران نیز پس از ریاست مسعود نیلی دچار تحولات اساسی شده و از جمله تدوین و انتشار طرح‌های پژوهشی درباره اقتصاد ایران و گزارش‌های ادواری را در دستور کار قرار داده است. سال گذشته بود که کنفرانس اقتصاد ایران با محوریت موسسه نیاوران برگزار شد. مسعود نیلی این روزها باوجود مشغله حضور در دولت و دانشگاه، کماکان به نقش فعال خود در عرصه سیاستگذاری عمومی پایبند بوده و نوشتن و تحلیل را رها نکرده است. آخرین نوشته او که بازتاب گسترده‌ای نیز در رسانه‌ها داشت، به ضرورت شکل‌گیری گفتمان ملی پساتحریم می‌پردازد و شرایط ویژه اقتصاد ایران را مورد بررسی قرار داده است.

کرباسیان: طبیب تجارت
حضور مسعود کرباسیان به عنوان رئیس‌کل گمرک ایران از جمله انتصاب‌هایی بود که از همان ابتدا چندان هم عجیب و دور از ذهن به نظر نمی‌رسید. فارغ از تجربه ریاست گمرک در سال‌های ابتدایی دهه 1380، کرباسیان سال‌ها در حوزه بازرگانی در وزارتخانه‌های مختلف فعالیت کرده بود و آشنایی کامل داشت. حضور او در گمرک طی دوران تحریم آغاز شد؛ زمانی که علاوه بر انبوه مشکلات ناشی از تحریم، کالاها روزها و هفته‌ها در گمرک باقی می‌ماندند تا با مشکل و هزینه‌ای دوچندان به دست مشتریان برسند. رئیس‌کل جدید گمرک از روز نخست حضور، توجه خاصی به حل این موضوع داشت و البته در ادامه مسیر نیز این کار را دنبال کرد؛ چنان که در نهایت مسیر واردات کالا از چندده روز به چند روز رسید و زمان مورد نیاز برای صادرات نیز کاهش یافت. کرباسیان همزمان توجهی ویژه به پنجره واحد تجارت خارجی داشته که گامی موثر در افزایش شفافیت و کاهش زمان صرف‌شده از سوی فعالان اقتصادی عرصه تجارت است و البته اجرای آن با موانع و مشکلات فراوان زیرساختی همراه بوده و هست. کرباسیان در هفته‌های اخیر با انتشار عمومی و روزانه آمار تجارت خارجی کشور، گمرک را یک قدم به شفافیت بیشتر در این حوزه نزدیک‌تر کرده است.

سیف: بانکدار روزگار گذار
اگرچه هنوز زمانی که صحبت از ولی‌الله سیف می‌شود، داستان معروف اظهارنظر او در نشست صبحانه کاری اتاق بازرگانی به خاطر می‌آید؛ این ماجرا در مقابل کارنامه نسبتاً موفق او در کنترل تورم، ساماندهی موسسات غیرمجاز، کنترل نوسانات نرخ ارز، تعیین نرخ بهره و ارائه تسهیلات اعتباری کم‌اهمیت به نظر می‌رسد. تورم نقطه به نقطه که دو سال قبل مرز 40 درصد را نیز درنوردید، طی ماه‌های اخیر به کمتر از 10 درصد کاهش یافته و بسیاری معتقدند مهم‌ترین دستاورد اقتصادی دولت را می‌توان همین کاهش تورم دانست؛ اگرچه تاثیر آن بر کاهش رشد اقتصادی ماه‌هاست به محل بحث تبدیل شده است. اصلی‌ترین علت کاهش تورم، کنترل رشد نقدینگی و بهبود ترکیب آن (پایه پولی و ضریب فزاینده) بوده است که ابزارهای آن در دست بانک مرکزی قرار دارد. ساماندهی موسسات غیرمجاز از جمله «میزان» و «ثامن‌الحجج» بخشی از سناریوی سیف برای بهبود نقش نظارتی بانک مرکزی بوده که در کنار آن گسترش دامنه نظارت بر بانک‌ها و موسسات نیز در دستور کار قرار گرفته است. کاهش دامنه نوسان نرخ ارز از دیگر اقدامات مثبت ولی‌الله سیف در کسوت رئیس‌کل بانک‌مرکزی به شمار می‌رود، اگرچه وعده نافرجام تک‌نرخی شدن ارز کماکان به قوت خود باقی است و شاید در سال 1394 بتوان اجرای آن‌ را به چشم دید. سیف طی ماه‌های اخیر، کاهش نرخ بهره را به صورت غیردستوری با مدیریت بازار بین‌بانکی در دستور کار قرار داده تا به بخشی از انتقادها درباره بالا بودن نرخ بهره بانکی پاسخ دهد. افزایش تسهیلات برای واحدهای تولیدی (تامین سرمایه در گردش) و خریداران (وام خرید خودرو و کارت اعتباری) را می‌توان به نوعی نوآوری سیف در کسوت مصدرنشین بانک مرکزی دانست؛ چنان که بخشی از این تسهیلات در نوع خود کم‌نظیر به شمار می‌روند. با درنظر گرفتن مجموع این اقدامات، می‌توان سیف را از جمله چهره‌های موفق تیم اقتصادی دولت دانست که حضورش در میان 10 چهره اقتصادی سال را گریزناپذیر می‌کند.

یکه‌زارع: وارث بنگاه بحران‌زده
هاشم یکه‌زارع، مدیری شناخته‌شده برای اهالی صنعت خودرو است و از قضا این شناخت معمولاً با تعابیر مثبتی از عملکرد او طی دوران قبلی مدیریت همراه بوده. حضور او در راس ایران‌خودرو، شرکتی عظیم که همچون دیگر خودروساز بزرگ داخلی یعنی سایپا در میان مصرف‌کنندگان چندان محبوبیتی ندارد، در بدترین دوران این شرکت محقق شد و یکه‌زارع بنگاهی را تحویل گرفت که همزمان با افزایش بی‌سابقه قیمت‌ها، با تاخیر فراوان در تحویل و کیفیت پایین و البته کاهش شدید تولید شناخته می‌شد. البته در واقع امر هنوز هم این نگاه به ایران‌خودرو تغییری نکرده است، اما بدون شک دیگر خبری از آن وضعیت بحرانی نیست. تولید در حال بازگشت به شرایط عادی است و مهم‌تر از همه اینکه با مذاکرات صورت‌گرفته طی سال جاری، امیدهای زیادی درباره بهبود وضعیت این غول خودروسازی خاورمیانه در دل‌ها به وجود آمده است. این بار به نظر می‌رسد مذاکرات با خودروسازهای اروپایی پیام‌های خوبی برای مصرف‌کنندگان داخلی به همراه خواهد داشت؛ چرا که فی‌المثل اگر 30 درصد از تولیدات صادر شوند، احتمالاً دیگر با اطمینان قابل‌توجهی می‌توان گفت که خودروها از کیفیت مناسبی برخوردارند. اما شاید نکته مهم‌تر این باشد که یکه‌زارع در مذاکرات خودرویی خود با شرکت‌های خارجی، همانند بسیاری از صنایع دیگر (پتروشیمی، هواپیماسازی و...) از موضعی متفاوت و نسبتاً بالاتر از گذشته وارد شده است؛ چنان که ایران تعیین‌کننده اصلی شروط به شمار می‌رود و نه طرف اروپایی. شرکت بحران‌زده ایران‌خودرو ظاهراً با مدیریت یکه‌زارع قرار است شاهد تحولی اساسی در پسابرجام باشد.

شاهدایی: بانوی پتروشیمی
حتی وقتی در تابستان امسال مرضیه شاهدایی با حکم بیژن زنگنه به عنوان عضو هیات‌مدیره شرکت ملی صنایع پتروشیمی منصوب شد نیز ماجرا به قدر کافی عجیب و متفاوت می‌نمود؛ به ویژه در صنعتی که به دشواری محیط ‌کار مشهور است و برخی حتی آن‌ را «مردانه» می‌نامند. مرضیه شاهدایی، که فعالیت خود را در صنعت پتروشیمی از سال 1368 به عنوان کارشناس ارشد برنامه‌ریزی و کنترل پیشرفت طرح‌ها آغاز کرده و در نهایت تا سمت مشاوره و معاونت شرکت ملی پتروشیمی را پله‌پله جلو آمده است، در بهمن امسال و تنها چند ماه پس از عضویت در هیات‌مدیره شرکت ملی صنایع پتروشیمی، مدیرعاملی آن را با حکم وزیر نفت بر عهده گرفت. انتصاب شاهدایی بازتاب‌های مثبتی در میان اهالی نفت داشت که این موضوع را نشانه‌ای از تلاش برای حرکت در جهت برابری جنسیتی عنوان می‌کردند. انتصاب یک خانم به عنوان معاون وزیر نفت، لااقل طی سال‌های پس از انقلاب بی‌سابقه بوده است و البته هیچ نمونه‌ای از آن ولو طی سال‌های قبل از انقلاب اسلامی نیز در دسترس نیست. البته باوجود اهمیت این انتصاب، روشن است که شرکت ملی صنایع پتروشیمی با آنچه 10 سال پیش وجود داشت، تفاوت اساسی دارد و اغلب دارایی‌های خود را طی فرآیند خصوصی‌سازی واگذار کرده و همزمان نتوانسته است نقش رگولاتوری و سیاستگذاری این صنعت را آن‌گونه که باید بر عهده گیرد. اما حتی باوجود این تفاسیر، چه کسی است که بتواند منکر اهمیت و تفاوت این انتصاب شود؟

زنجانی: نفت‌فروش پرحاشیه
اگر او با بدهی میلیارد‌دلاری‌اش حاضر نبود، احتمالاً نام شهرام جزایری و شاید حتی محمودرضا خاوری کماکان در صدر اخبار تخلفات اقتصادی قرار داشت؛ اما چه می‌توان کرد که بابک زنجانی پس از برگزاری 26 جلسه دادگاه هنوز در صدر اخبار مربوط به تخلفات اقتصادی ایستاده است. بسیاری معتقدند بابک زنجانی همان مسیر اشتباهی را رفت که شهرام جزایری پیش از آن نتیجه گذر از آن را به تلخی چشیده بود: ورود به مسائل سیاسی همزمان با اشتهارطلبی بی‌پایان. تاجر 41‌ساله ایرانی دو روی کاملاً متفاوت دارد که شاید چهره واقعی او چیزی بین این دو باشد: در یک سمت او کارآفرینی باهوش به شمار می‌رود که شرکت‌های متعدد و از جمله هلدینگ سورینت را در اختیار دارد و در روی دیگر او به مدد ارتباطات خاص با برخی اعضای دولت پیشین و شاید نوعی رانت، صاحب ثروتی بادآورده شده است. در یک سو او به عنوان یاری‌رسان ایران در شرایط سخت تحریم‌ها برای فروش و جابه‌جایی پول نفت شناخته می‌شود و در جایی دیگر به عنوان فردی که پول نفت را برده است و پس نمی‌دهد. ماجرای واقعی هر چه باشد، زنجانی اکنون منتظر اعلام حکم دادگاه است و این روزهای سخت در حالی می‌گذرد که گاه خبر آزادی موقت او پس از ماه‌ها حبس و انفرادی منتشر می‌شود و گاه وکلا از آمادگی‌اش برای پرداخت کامل بدهی‌ها می‌گویند. ظاهراً هیچ حقیقت منحصر و دقیقی درباره خدمت یا خیانت بابک زنجانی وجود ندارد و به‌طور خاص وقتی ماجرا به سیاست نیز آمیخته می‌شود، هیچ‌کس نمی‌تواند با قطعیت درباره او سخن بگوید. بابک زنجانی طی سال 94 به‌طور متوسط هر دو هفته یک بار به دادگاه رفت و اکنون باید منتظر ماند و دید ادامه داستان پرحاشیه او به کجا خواهد رسید.

فرهاد نیلی: مسافر شهر فرنگ
اگرچه در میان آنان که اقتصاد را به صورتی غیرحرفه‌ای دنبال می‌کنند نام فرهاد نیلی همواره در سایه برادر بزرگ‌ترش مطرح شده است، اهالی اقتصاد به خوبی با سوابق و فعالیت‌های او آشنا هستند. دانش‌آموخته دکترای اقتصاد از دانشگاه یورک انگلستان که این سال‌ها بیشتر به عنوان رئیس پژوهشکده پولی و بانکی شناخته می‌شد، مردادماه امسال پس از پنج سال حضور در این پژوهشکده با حکم رئیس کل بانک مرکزی راهی واشنگتن شد تا نمایندگی ایران را در بانک جهانی بر عهده بگیرد. ثمره تلاش فرهاد نیلی طی دوران حضور در پژوهشکده پولی و بانکی را می‌توان در انتشار مقالات و پژوهش‌ها در نشریات و به ویژه همایش سالانه پولی و ارزی متبلور دید. تمرکز بیشتر بر پژوهش‌های علمی و نظری را شاید بتوان وجه تمایز فرهاد نیلی با برادر بزرگ‌ترش دانست؛ اگرچه در نهایت او نیز همچون برادر بزرگ‌تر نسبت به سیاستگذاری اقتصادی بی‌تفاوت نیست. انتخاب چهره‌ای آکادمیک و با پیشینه پژوهش به عنوان نماینده ایران در بانک جهانی اگر امری بی‌سابقه نباشد، لااقل کم‌سابقه به شمار می‌رود و طی آینده‌ای نه چندان دور می‌توان نتایج ملموس‌تری از آن‌ را مشاهده کرد. تغییر در روابط ایران و بانک جهانی از کمابیش یک سال قبل آغاز شده است و نمونه آن‌ را در انتشار گزارش بانک جهانی از اقتصاد ایران پس از هشت سال می‌توان دید؛ امری که با حضور فرهاد نیلی می‌تواند با شتابی بیش از گذشته ادامه یابد.

خداداد فرمانفرمائیان: بانکدار دوران طلایی
اقتصاددان و بانکدار سرشناس ایرانی که طی دوران طلایی بانک مرکزی در دهه 40 شمسی مدتی ریاست آن‌ را بر عهده داشت، امسال نقاب در خاک کشید. فرمانفرمائیان از خانواده‌ای مشهور و بزرگ می‌آمد که بسیاری از اعضای آن در زمره چهره‌های سیاسی و اقتصادی طراز اول ایران بودند. او مدتی ریاست سازمان برنامه و بودجه را نیز بر عهده داشت و در شورای پول و اعتبار، شورای اقتصاد و بانک صنایع نیز فعالیت داشت. فرمانفرمائیان تمامی مدارج تحصیلی خود را در خارج از کشور گذرانده و تا مدرک دکترا در آمریکا به تحصیل پرداخته بود و پس از اتمام تحصیلات با دعوت ابوالحسن ابتهاج به ایران آمد تا زمینه‌ساز یکی از طلایی‌ترین دوران اقتصاد ایران در دهه 40 شمسی باشد. فرمانفرمائیان علاوه بر شهرت به دلیل دانش فراوان و آشنایی کم‌نظیر با شرایط اقتصادی ایران، به عنوان چهره‌ای اخلاقمند و فردی موثر در شکل‌گیری نسلی از اقتصاددان‌های بزرگ ایرانی نیز شناخته می‌شود. او سال‌های پس از انقلاب را همچون بسیاری دیگر در خارج از ایران گذراند و 25 آذر در لندن درگذشت.

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها