تاریخ انتشار:
فرود آرام اصول کاهش تورم
کاهش تورم از ۴۱ درصد کنونی به سطح ۳۷ درصد کار چندان سختی نیست اما نیازمند ظرافتها و دقتهای زیادی است.
اصل اول- نظام بانکی ملزم به وصول و پیگیری بدهیهای غیرجاری شود. با توجه به آنکه بخشی از بدهکاران غیرجاری دولتی یا وابسته به نهادهای عمومی هستند وصول آن کار سختی نیست. وصول مطالبات غیرجاری جایگزین اضافه برداشت از بانک مرکزی شود. این اقدام از عوامل تحریککننده پایه پولی میکاهد.
اصل دوم- در ادامه راه بانک مرکزی میتواند اوراق مشارکت منتشر کند تا از حجم نقدینگی موجود در جامعه کمی بکاهد. این اقدام نیز در کماثر کردن نقدینگی در شتاب دادن به تورم نقش دارد.
اصل سوم- دولت هدفمندی یارانهها را نیز به سال آینده موکول کند تا بانک مرکزی بتواند شرایط کنونی را تعدیل کند. اجرای هدفمندی اگر در سال جاری انجام شود بار دیگر جهت منحنی تورم را صعودی خواهد کرد و بانک مرکزی حداقل دو سال دیگر باید زمان صرف کند تا اثر افزایش قیمت حاملها در اقتصاد کشور تخلیه شود.
و اما یک اصل سلبی
در کنار این سه اصل ایجابی یک اصل نیز باید به صورت سلبی در دستور کار سیاستگذار پولی قرار گیرد. هدفگذاری تورم در بانک مرکزی باید با توجه به شرایط رکود و رونق اقتصاد انجام شود. اگر بانک مرکزی بدون توجه به رکود قصد داشته باشد نرخ تورم را به کمتر از سطح 37 درصد برساند خطر رکود اقتصاد ایران را تهدید میکند. زیرا کاهش نرخ تورم با ابزار سیاستهای انقباضی گردش پولی را کاهش خواهد داد و این پدیده اثر خود را در رکود بنگاههای تولیدی نشان میدهد.کاهش نرخ تورم باید همانند فرود هواپیما باشد، برای یک فرود آرام از کیلومترها قبل از مقصد از ارتفاع پروازی خود میکاهد زیرا فرود یکباره امکان حادثه را افزایش میدهد. سیاستهای پولی نیز مانند فرود هواپیماست، باید به مرور و با شیب ملایم از روند انبساطی کاست. ترمز یکباره سیاستهای پولی برای اقتصاد حادثهساز است. سیاستگذاران بانک مرکزی حتماً این اصل را در نظر دارند. ذهن جامعه نیز باید متوجه این اصل باشد تا مانند گذشته برای گذار از این شرایط صبوری کند. زیرا کاهش یکباره تورم به قیمت ضربه دیدن تولید و بیکاری کارگران تمام میشود. این اتفاق نمیتواند متعادلکننده وضعیت جامعه و اقتصاد ایران باشد. برای پرواز باید دو بال داشت. نرخ پایین تورم در کنار فضای مناسب برای رونق اقتصادی لازمه تحرک یک اقتصاد است.
دیدگاه تان را بنویسید