مدیرعامل فرابورس ایران از چگونگی دو برابر شدن سهم بازار سرمایه در تامین مالی اقتصاد ایران میگوید
حتی یک ریال معوقه نداشتیم
از سال ۸۸ و راهاندازی بازار فرابورس ایران سهم ارزش معاملات اوراق بدهی در فرابورس از کل اوراق بدهی بازار سرمایه ۱۰۰ درصد بود و در سالهای بعدی سایر بورسها نیز انواع اوراق بدهی را پذیرش کردند و این بازار مسیر روبه رشدی را در بازار سرمایه پیمود.
«در دنیا بهطور معمول ارزش بازار بدهی، بیش از دو یا سه برابر ارزش بازار سهام است. پس ما نیز میتوانیم یک بازار بدهی چند صد هزار میلیاردتومانی در کشور داشته باشیم. الان بازار سرمایه ما 300 هزار میلیارد تومان است اما بازار بدهی ما 29 هزار میلیارد تومان ارزش دارد. بنابر پتانسیلهای بیشمار این بازار ما میتوانیم به یک بازار بدهی 600 هزار میلیاردتومانی فکر کنیم.» اینها جملاتی است که مدیرعامل شرکت فرابورس پیرامون دو برابر شدن سهم بازار سرمایه در تامین مالی اقتصاد ایران میگوید. امیر هامونی معتقد است دولت یازدهم و وزارت اقتصاد با پتانسیلی که در بازار سرمایه دیدهاند و البته شفافیت این بازار، دولت را به سمتی سوق دادهاند که برای تامین مالی از این بازار استفاده کند. یک میلیون نفر ذینفع بازار سرمایه هستند و این تعداد با وامگیرندهها طرف حساب هستند. از سویی اعتبار برند شرکتی که اوراق را منتشر میکند خود بهصورت یک عامل بازدارنده در تعویق بدهیها عمل میکند. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
در یک سال گذشته سهم بازار سرمایه در تامین مالی دو برابر شده و به 20 درصد رسیده است. روند تامین مالی از کانال بازار سرمایه در دولت یازدهم چگونه پیش رفته است؟ چه تحولات آماری در این حوزه طی عمر دولت فعلی رخ داده است؟
معوقات بانکی از جایی شروع شد که یکسری از بنگاههای بزرگ بخش خصوصی که از بانکها وامهای کلان میگرفتند و در زمان بازپرداخت دچار مشکل میشدند، نمیتوانستند بدهی خود را پرداخت کنند و این تبدیل شد به تجمیع معوقات بانکی.
یکی از بهترین راهکارهای برخورد با این مساله اتخاذ تصمیم راهبردی و استراتژیک بود که در دولت یازدهم گرفته شد. بر این اساس برنامهریزی شد تا تامین مالی بنگاههای بزرگ و نیز تامین مالی ارقام و پروژههای بزرگ در بازار سرمایه انجام شوند. علت اصلی این امر نیز آن است که از نظر شفافیت، روش تامین مالی در بازار سرمایه مثالزدنی و بیمانند است.
ببینید بهعنوان مثال در سیستم بانکی شاید هیاتمدیره بانک با اصرار یک شرکت وامی را اعطا میکرد و زمانی که آن شرکت در بازپرداخت دچار مشکل میشد مذاکراتی صورت گرفته و وامگیرنده از شرایط تقسیطی برای بازپرداخت بدهی خود به سیستم بانکی استفاده میکرد و گاه بدهی خود در اقساط را نیز پرداخت نمیکرد. به این شکل یک وام کماهمیت از نظر دولت تبدیل به یک معضل سیاسی شده و حتی تکلیفی میشد به دولت که مسوولان استانی وارد عمل شوند و بانک در موضع انفعالی قرار میگرفت و بازپرداختها مرتباً دچار تاخیر و مشکل میشد که این بهمعنی افزایش معوقات بانکی بود. در بازار سرمایه اگر همان بنگاه بخواهد با همان سازوکار تامین مالی شود این دست معوقات بانکی، امکانپذیر نیست. زیرا در بازار سرمایه سهامداران، مردم و سرمایهگذاران نهادی طیف وسیعی از سرمایهگذاران را شامل میشوند که منافع آنها در گرو وامی است که اعطا میشود. در بانک، شرکت میتوانست تعدادی از اعضای هیات مدیره بانک را راضی کند که قسط خود را نپردازد یا با تاخیر پرداخت کند ولی در بازار سرمایه چه کسی را میخواهد و میتواند راضی کند؟ هزاران سهامدار و سرمایهگذار در این بازار وجود دارند
و چنین اتفاقی غیرممکن است و قطع بهیقین برند شرکت نمیخواهد که در بازار بین مردم بدنام شود. زیرا منفعت آینده آن برند در خوشحسابی و نبود مشکل در سابقه کاری آن خواهد بود. پس هرطور شده وامگیرنده، بدهی خود را میدهد و این ویژگی بارز بازار سرمایه در تامین مالی است. در حال حاضر بیش از 29 هزار میلیارد تومان بازار بدهی ما ارزش دارد و سالانه دو بار این رقم میچرخد و 200 درصد نسبت گردش معاملات به ارزش بازاری این بازار است و در هشت سال گذشته ما حتی یک ریال معوقه نداشتیم.
اهتمام دولت بر توسعه بازار بدهی در نظام تامین مالی در این مدت چگونه بوده است؟ افزودهشدن شرکتهای جدید در بازار سرمایه از طریق فرابورس نیز چه میزان نقش داشته است؟
دولت یازدهم و وزارت اقتصاد با پتانسیلی که در بازار سرمایه دیدهاند و البته شفافیت این بازار، دولت را به سمتی سوق دادهاند که برای تامین مالی از این بازار استفاده کند. یک میلیون نفر ذینفع بازار سرمایه هستند و این تعداد با وامگیرندهها طرف حساب هستند. از سویی اعتبار برند شرکتی که اوراق را منتشر میکند خود بهصورت یک عامل بازدارنده در تعویق بدهیها عمل میکند. چطور الان میگویند که دولت میخواهد تعدادی از یارانهبگیرها را حذف کند ولی نمیتواند؟ به خاطر مطالبه مردم است. در بازار سرمایه نیز مردم مطالبهگرند؛ چراکه سرمایهگذار و ذینفع هستند. در سیستم پیشین در تامین مالی بانکمحور، بخش عظیمی از معوقات مربوط به خود دولت بود زیرا دولت از بانکها وام میگرفت، قدرت بازپرداخت نداشت و بدهیهای معوق زیادی شکل میگرفت. ولی در دولت یازدهم در این خصوص تغییر گرایش ایجاد شد. دولت از مردم قرض گرفت نه از بانک. در اوراق اجاره دولت حضور مردم دیده
میشود. دولت میداند که در روز سررسید حتی یک ساعت نیز نمیتواند دیرکرد داشته باشد. در سه، چهار هزار میلیارد تومان که در اسناد خزانه اسلامی بوده دولت حتی چند روز زودتر مبالغ را پرداخت کرد و این موضوع آنقدر برای دولت مهم است که اهمیت پرداخت بدهی خود به مردم در سررسید را در حد پرداخت حقوق کارکنان دولت بالا برده است و میداند که باید بهموقع انجام شود. این مهمترین دلیل برای تصمیمی بوده که دولت گرفته است. استفاده از بازار سرمایه برای تامین بدهی در انضباط مالی کمک بسیار زیادی به خود دولت کرده است. الان بهواسطه این ابزارها، دستگاهها در حال هماهنگ شدن با یکدیگر هستند. رسیدن به رشد اقتصادی در افق کوتاهمدت و بلندمدت کشور، نیازمند وجود انضباط مالی است که با این ابزار امکان رسیدن به آن میسر میشود.
نقش فرابورس در رشد تامین مالی در بازار سرمایه چه بوده است؟
از سال 88 و راهاندازی بازار فرابورس ایران سهم ارزش معاملات اوراق بدهی در فرابورس از کل اوراق بدهی بازار سرمایه 100 درصد بود و در سالهای بعدی سایر بورسها نیز انواع اوراق بدهی را پذیرش کردند و این بازار مسیر روبه رشدی را در بازار سرمایه پیمود.
در ابتدای دولت یازدهم نیز یک بازار بدهی با ارزش حدود چهار هزار میلیارد تومان داشتیم که این دولت با تصمیم راهبردی در خصوص افزایش نقش بازار بدهی در تامین مالی اقتصاد تلاش کرد بازار بدهی را تقویت و به شکل بهینه از آن استفاده کند. طبق آخرین آمارهای موجود ارزش بازار بدهی فرابورس ایران و بورس تهران به ترتیب به بیش از 6 /18 و هفت هزار میلیارد تومان و در بورسهای کالا و انرژی 5 /3 هزارمیلیارد تومان رسیده است. در حال حاضر در بورس تهران، انرژی و کالا نیز ابزارهای بدهی متفاوتی منتشر شده و به تامین مالی دولت و شهرداریها و شرکتها کمک شده است؛ مجموع ارزش این بازار در حال حاضر بیش از 29 هزار میلیارد تومان است.
آیا تامین مالی فقط در بازار بدهی انجام میشود یا در ایران نیز مثل دیگر کشورها، شیوههای مختلفی در این خصوص وجود دارد؟ با استفاده از تمام راههای موجود رقم تامین مالی در سال جاری چقدر است؟
باید یادآور شوم که تامین مالی فقط بازار بدهی نیست. مثلاً شرکتهایی هستند که با هزینه مالی صفر از مردم پول میگیرند و سهام به آنها میفروشند و مردم را در شرکت، شریک میکنند. به این ترتیب تامین مالی میکنند و در بازار پذیرش میشوند. این یک روش است که بهخوبی نیز جواب داده است. در سال 94 فقط در فرابورس 15 هزار میلیارد تومان از راههای مختلف تامین مالی کردیم. از ابتدای امسال تاکنون رقم تامین مالی ما 20 هزار میلیارد تومان است. اگر خود را از لحاظ تامین مالی بازار سرمایه با تامین مالی خارج از بازار سرمایه بر اساس اعلام بانک مرکزی مقایسه کنیم، میبینیم آن زمان که بازار بدهی در فرابورس راه افتاد سهم ما یک درصد از کل تامین مالی بنگاهها بود و الان این رقم به 35 درصد رسیده است که این واقعاً قابل ملاحظه است. نگاه و همت دولت دلیل اصلی این اتفاق است و اگر لحظهای هماهنگی موجود بین دستگاههای ذیربط کمترین خدشهای بردارد این بازار نیز به هم میریزد. به هر ترتیب باید توجه کنیم در خصوص بازار بدهی با توجه به حجم بالای معاملات اوراق بدهی در بازارهای دنیا، این اسناد در زمره نقدشوندهترین ابزارهای مالی در دنیا تلقی میشوند. بیش از نیم قرن است که کشورهای مختلف، از اوراق بدهی برای اهداف مختلف از جمله پوشش بدهی، تنظیم بازار و تراز بودجه استفاده میکنند و در حال حاضر در آمریکا و بسیاری از کشورهای دنیا، به طور منظم اوراق بدهی منتشر میشود. در کشور ما نیز با رویکرد سازنده دولت یازدهم در زمینه ساماندهی به بدهیهای معوق بر توسعه بازار بدهی و بازار سرمایه تاکید ویژهای شده اما باید مدنظر داشت که بازار بدهی مانند کودکی است که تازه متولدشده و به این سطح رسیده و همچنان نیاز به حمایت، مراقبت و رسیدگی دارد.
آثار و نتایج تامین مالی از طریق بازار سرمایه نسبت به بازار پول در حوزه کلان اقتصاد و در حوزه خرد برای واحدهای اقتصادی چیست؟
در حال حاضر تمامی صنایع و اغلب بنگاههای کوچک، متوسط و بزرگ و به نوعی نیز شرکتهای دولتی در بازار سرمایه حضور دارند. شرکت بازرگانی دولتی زیرمجموعه وزارت صنعت، معدن و تجارت برای پرداخت پول گندمکاران اوراقی منتشر و بدهی خود را پرداخت کرد. وزارت اقتصاد نیز 10 هزار میلیارد تومان اوراق منتشر کرده است و تا پایان امسال بنا دارد تا 40 هزار میلیارد تومان اوراق بفروشد. مصوبه هیات وزیران برای تعدادی از وزارتخانههای خاص مثل آموزش و پرورش، بهداشت و علوم، سقف تامین مالی از طریق بازار سرمایه تعیین کرد. مثلاً وزارت بهداشت تا هشت هزار میلیارد تومان صکوک منتشر میکند. همچنین اخیراً هیات دولت مصوب کرد که برای وزارت علوم و آموزش و پرورش نیز صکوک منتشر شود. به این ترتیب شاهد آن هستیم که رویکرد دولت محترم فعلی بر توسعه بیش از پیش بازار سرمایه و نیز بازار بدهی و استفاده از تمامی ظرفیتهای آن برای تامین مالی است و با تامین مالی حوزههای مختلف اقتصادی در کشور قطع به یقین چرخهای اقتصاد پرقدرتتر از گذشته چرخیده و با راه افتادن پروژهها و برنامههای عمرانی و زیرساختی به مدد تامین مالی آنها، رشد مثبت پایدار اقتصادی محقق خواهد شد. باید این موضوع را مدنظر قرار داد که ما در حال حاضر به سمتی حرکت میکنیم که ابزارهای موجود در بازار بدهی مانند وجه نقد دوشادوش دیگر منابع مالی بودجه مورد استفاده قرار میگیرند و در مقاطعی نیز بر منابع نقدی بودجه ارجحیت داشته و از اهمیت بالایی برخوردارند.
راهکارهای انجامشده تاکنون، ارزش بازار بدهی و تامین مالی را تا دو برابر افزایش داده است. مسیری که طی شده چقدر قابل ادامه دادن است؟ افقی در نظر گرفتهاید؟
نگاه مثبت حاکمیتی است که باعث شده تا همین سهم از بازار بدهی را به دست آوریم. اگر نگاه تغییر کند راه ما دچار مشکل میشود. مولفههایی مثل سود بانکی و سود بینبانکی و همکاری بین دستگاهها اگر حتی اندکی اصولی نباشد قطع بهیقین بازار متزلزل میشود.
تاکنون دولت و مجلس سازوکار بازار بدهی را راهی برای خروج غیرتورمی از رکود یافتهاند. با این ابزار، پولی منتشر نمیشود و نقدینگی بالا نمیرود. انتشار اوراق به این مفهوم است که پول از بین عدهای جمعآوری و بین عدهای دیگر تقسیم میشود و این یعنی جابهجایی پول که تبعات انتشار پول را ندارد و اثر تورمی نیز نمیگذارد. اگر با همین روال برنامه دولت ادامه پیدا کند، راهکاری تثبیت شده است و دیگر نیازی به تغییر و ورود به روش دیگر نیست و دولتهای دیگر نیز میتوانند از این ابزار برای انضباط پولی و مالی و تنظیم نرخ سود در بازار استفاده کنند. در این بازار بانک مرکزی میتواند تعیینکننده نرخ باشد؛ مثل همه جای دنیا و باید بدانیم که این اتفاق مبارکی است. الان بانک مرکزی دستوری عمل میکند که بانکها یا میپذیرند و تبعیت میکنند یا نرخهای خود را دارند. اما به هر ترتیب مانند همه دنیا بانک مرکزی باید بتواند در بازار بدهی نقشآفرینی کند؛ امکانی که در حال حاضر موقعیت آن در ایران فراهم نیست و اگر چنین موقعیتی پیش آید به طور قطع در تعیین بهتر نرخ سود در اقتصاد کشور اثرگذار و موثر خواهد بود. از طرفی وظیفه ما نیز بهعنوان مسوولان بازار سرمایه این است که گزارشهای مرتب و دقیق از آخرین وضعیت بازار به دولت بدهیم و تا زمانی که دولت خوب این بازار را پایش میکند با همکاری مثبت و سازنده مجلس همچنان میتوان تاثیر مثبت بازار سرمایه بر تامین مالی ارکان مختلف اقتصادی در کشور را شاهد بود.
اختلاف بین ارزش بازار بدهی و بازار سرمایه در ایران چقدر است؟ این اختلاف منطقی است؟ آیا این مسیر قابل ادامه است و میتوان سهم بازار سرمایه از تامین مالی را باز هم بیشتر کرد؟
در دنیا بهطور معمول ارزش بازار بدهی، بیش از دو یا سه برابر ارزش بازار سهام است. پس ما نیز میتوانیم یک بازار بدهی چند صد هزار میلیاردتومانی در کشور داشته باشیم. الان بازار سرمایه ما 300 هزار میلیارد تومان است اما بازار بدهی ما 29 هزار میلیارد تومان ارزش دارد. بنابر پتانسیلهای بیشمار این بازار ما میتوانیم به یک بازار بدهی 600 هزار میلیاردتومانی فکر کنیم. اما نباید طوری باشد که این هماهنگی و یکدستی از بین برود و مثلاً یک وزارتخانه یا شرکت دولتی خود بهطور مستقل اوراق منتشر کند. الان در دنیا اداراتی هستند که فقط بدهی دولت را مدیریت میکنند، هر کشوری این نهاد را دارد. خبر خوب اینکه این نهاد یا همان مدیریت بدهی دولت از دو سال پیش با نام مرکز مدیریت بدهی در وزارت اقتصاد ایجاد شده است و همه موظفاند میزان بدهی دولت را اعلام کنند تا برای پرداخت آن اقدام شود.
برای افزایش ظرفیت تامین مالی از بازار سرمایه، نیاز به مشارکت بیشتر مردم در این بازار است. به نظر شما ضریب نفوذ فعلی بازار سرمایه در کشور برای دستیابی به اهداف بازار سرمایه، چقدر تا ضریب نفوذ هدفگذاریشده فاصله دارد و برای مشارکت دادن بیشتر مردم چه برنامههایی در دست بررسی است؟
به لحاظ فرهنگی سرمایهگذاران در ایران عموماً ریسکگریز هستند. کارآفرینانی هستند که شرکت تاسیس کرده یا کارخانهای ساخته و کسب و کاری راه انداختهاند. با رجوع به آمار بانک مرکزی حجم سرمایهگذاری در بانکها و نقدینگی که دست مردم است نشان میدهد که تعداد زیادی از مردم به گرفتن یک نرخ ثابت بهعنوان سود بسنده میکنند و این بیانگر آن است که جنس فکر کردن مردم و ذائقه ریسک کردن آنها در امور مالی به سمت ریسکگریزی است و سعی میکنند که پول را برای گرفتن سود مشخص بلوکه کنند. ابزار بدهی میتواند حضور مردم در بازار سرمایه را هم پررنگ کند. قبلاً ما در مجموع حدود 400 تا500 هزار نفر حرفهای در بازار سرمایه داشتیم که هر روز میآمدند و معامله میکردند. الان با این ابزارهای جدید تعداد فعالان در بخشهای مختلف افزایش یافته است. هرقدر ابزار جدید بیاوریم مخاطب جدید با آن همراه میشود. مخاطبان بازار بدهی با مخاطبان بازار سرمایه 20 تا30 درصد همپوشانی دارند. بازار بدهی 70 تا 80 درصد مخاطب خاص خود را دارد. ما در حال حاضر توانستیم با شرایط موجود در جایگاه مطلوبی از این نظر باشیم اما با نقطهای که باید در آن قرار بگیریم فاصله داریم و باید برای رسیدن به آن برنامهریزی کرده و جذابیت ایجاد کنیم. در این میان جا دارد حتی خود ما مسوولان بازار سرمایه و بازار بدهی در ارتقای فرهنگ سرمایهگذاری و مفهوم سهامداری و مشارکت مردم در این بازار و تعریف خلق ثروت از طریق بازار سرمایه و فرهنگ مفهوم شراکت تلاش کنیم تا به این اهداف بلندمدت برسیم. در حال حاضر ضریب نفوذ ما در کل جامعه ایران 10 درصد است به این معنی که هفت تا هشت میلیون نفر کد بورسی دارند و در این بازار فعالیت میکنند. ما باید محصول و ابزاری متناسب با ریسکپذیری یا ریسکگریزی مردم به آنها ارائه کنیم. در برخی کشورهای در حال توسعه مثل کره جنوبی 50 درصد جامعه آماری آنها کد بورسی دارند. در کشورهای توسعهیافته این رقم تا 90 درصد از کل جامعه نیز میرسد. فرهنگسازی در این بازار و نیز تداوم جلب اعتماد سرمایهگذاران با پرداخت به موقع سود یا وجه اسمی اوراق منتشره در سررسید در بازار بدهی بازار سرمایه نقش اثرگذاری بر اقبال بیش از پیش آحاد مردم و سرمایهگذاران به سمت این بازار خواهد داشت. در حال حاضر شاهد آن هستیم که تسویه زودتر از موعد اسناد خزانه اسلامی مراحل اول تا سوم و همچنین پرداخت سود اوراق اجاره دولت در زمان مقرر موجب جلب بیش از پیش اعتماد سرمایهگذاران و مخاطبان بازار سرمایه به ابزارهای تامین مالی که دولت ضامن آنهاست شده که این امر نویدبخش توجه و تمرکز ویژه دولت بر توسعه بازار بدهی است و در شرایطی که بازار بدهی کشور ما در مقابل سایر کشورها رقم کوچکی دارد با هماهنگی و همافزایی دستگاههای ذیربط شاهد روند رو به رشد آن که ماحصلش کشف واقعی نرخ سود در اقتصاد است، خواهیم بود.
آیا فرابورس طرحهای پیشنهادی برای توسعه بازار بدهی در بودجه سال آینده تدارک دیده است؟ آیا هدفگذاریهای مشخصی برای استفاده از ظرفیتهای این بازار در سال آینده تعیین شده است؟
کار اساسی و جدیدی که در حال انجام آن هستیم ایجاد و راهاندازی یک نرمافزار و پلتفورم است که از طریق آن بهصورت آنلاین با همه ذیحسابان در تمام دستگاهها و وزارتخانهها در ارتباط باشیم. در حال حاضر بالغ بر 3700 ذیحساب و دستگاه وجود دارند که باید ارتباط آنها با این نرمافزار برقرار شود. طبق برنامهریزیهای انجامشده، بهصورت آنلاین و در لحظه بدهی شرکتها مشخص شده و طلب پیمانکاران ثبت میشود. بهمحض مشخص شدن میزان بدهی، باید اوراق مورد نیاز تخصیص داده شده و قابل معامله شود تا بتوان آنها را فروخت و تامین مالی کرد.
دیدگاه تان را بنویسید