تاریخ انتشار:
چه زمانی ترمز بحران مالی صندوقهای بازنشستگی کشیده میشود؟
سراب امن و امان
حال صندوقهای بازنشستگی کشور خوب نیست، شمارش معکوس برای آغاز توفانی سهمگین در صندوقهای بازنشستگی کشور آغاز شده است، توفانی که اگر با اصلاحات اساسی جلوی آن گرفته نشود، همه را با خود خواهد برد و آنچه میماند، بستری از ناامیدیهای اجتماعی و اقتصادی خواهد بود.
حال صندوقهای بازنشستگی کشور خوب نیست، شمارش معکوس برای آغاز توفانی سهمگین در صندوقهای بازنشستگی کشور آغاز شده است، توفانی که اگر با اصلاحات اساسی جلوی آن گرفته نشود، همه را با خود خواهد برد و آنچه میماند، بستری از ناامیدیهای اجتماعی و اقتصادی خواهد بود. مساله صندوقهای بازنشستگی و بحران آنها چند سالی است که به موضوع و محوری قابل تامل در محفل دولتمردان کشور بدل شده است. صندوقهای بازنشستگی با وجود برخورداری از داراییهایی که در کمتر بنگاه یا هلدینگ اقتصادی بزرگی وجود دارند، دچار مشکلات مالی هستند که بسیاری از آنها را در آستانه ورشکستگی قرار داده است.
این مساله به اندازهای اهمیت دارد که بهعنوان یکی از اصلیترین چالشهای دوران اجرای برنامه ششم توسعه کشور از آن یاد شده است. تاکید بر رسیدگی به مشکلات صندوقهای بازنشستگی در برنامه ششم و بحرانزاخواندن شرایط این صندوقها موجب شده تمرکز دولتمردان بر بهبود این وضعیت بیشتر شود. مسالهای که از چندین زاویه همچون تصویب قوانین نادرست در سالهای گذشته، بدهیهای دولت به صندوقها، واگذاری شرکتهای مختلف بهعنوان رد دیون به صندوقها و... قابل بررسی است و با اصلاحاتی که در چهار سال گذشته آغاز شده است در کلان ماجرا در حال چارهاندیشی درباره آن هستند. اما این موضوع که چگونه ممکن است یک صندوق بازنشستگی با وجود برخورداری از بنگاههای اقتصادی بزرگ، به چنین وضعیتی (مرز ورشکستگی) دچار شود، از ابعاد گوناگونی قابل بررسی و تامل است. شیوه بنگاهداری در صندوقهای بازنشستگی خود چالش دیگری است که باید با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی کشور، سیاستهای گذشته و کنونی و فرصتها و تهدیدهای پیش رو به آن بپردازیم. سوالاتی از این دست که بنگاههای اقتصادی زیرگروه صندوقهای بازنشستگی چگونه اداره میشوند؟ چه کسانی این بنگاهها را مدیریت میکنند؟
چگونه بر این بنگاهها نظارت میشود؟ شفافیت در وضعیت مالی این بنگاهها از سوی چه نهادی بررسی میشود؟ چه راهکارهایی وجود دارد که این صندوقها را سودده میکند؟ برای اداره کردن صندوقهای بازنشستگی باید از چه روشهایی بهره جست؟ دولتها تا چه میزان میتوانند در اداره کردن بنگاههای اقتصادی زیرمجموعههای صندوقهای بازنشستگی تاثیرگذار باشند؟ چه باید کرد تا صندوقهای بازنشستگی از مرز ورشکستگی عبور کنند؟
همه اینها سوالات و مسائلی است که امروز گریبان صندوقهای بازنشستگی در ایران را گرفته است. مشکلاتی که از گذشته تا به امروز بر مدیران این صندوقها تحمیل شد و حالا در دوره کنونی که جمعیت ورودی به خروجی صندوق به عدد یک به شش رسیده است، به مرز بحران رسیده است. در شرایط حاضر صندوقهای بازنشستگی در شرایط عدم تعادل و ناپایداری قرار دارند، شرایطی که در سالهای متمادی بر اثر تصویب قوانین نامناسب بدون در نظر گرفتن بار مالی تحمیلی و سیاستهای غلط و تحمیل بار مالی مضاعف از سوی دولت، ایجاد شده است. به نظر میرسد زنگها به صدا درآمدهاند و شمارش معکوس برای آغاز این بحران شروع شده، بحرانی که اگر با اصلاحات اساسی جلوی آن گرفته نشود باید در انتظار انفجاری بزرگ و پرآسیب بنشینیم.
دیدگاه تان را بنویسید