پسند و ناپسندهای جامعه امروز ایران
فرآورده جامعهپذیری آشفته
رویدادها و روندهای اجتماعی در جامعهای با نسل جوان پرشمار و گسترش فناوری، پیچیدگیهای تازهای نشان میدهند. از آن جمله واکنشهای گروهی به پدیدههای روزمره هستند که گاه شگفتیساز یا پیشبینینشده توصیف میشوند.
رویدادها و روندهای اجتماعی در جامعهای با نسل جوان پرشمار و گسترش فناوری، پیچیدگیهای تازهای نشان میدهند. از آن جمله واکنشهای گروهی به پدیدههای روزمره هستند که گاه شگفتیساز یا پیشبینینشده توصیف میشوند. اگر این واکنشها شگفتی پدید آوردهاند بیش از هر چه میتواند ناشی از کمدقتی و چشمفروبستن مسوولان، برنامهریزان، مدیران اجرایی و خانوادهها بر روندهای مهمی از جمله جامعهپذیری باشد. یکی از کاستیهای جامعه ما، از یکسو نبود نهادهای سنجشگر مستقل و از سوی دیگر آسیبمندی تعامل میان دانشپژوهان، فرهیختگان و جریانهای اجتماعی است. این مساله به جا ماندن تحلیلگران از رویدادها انجامیده است، که واکنشهای منفی یا مثبت به رخدادهایی مانند درگذشت شادروان مرتضی پاشایی یا رفتار هواداران برخی افراد توجهطلب و نمایشی از آن جمله هستند.
نهادهای اجتماعی ازجمله سازمانهای رسمی و غیررسمی، از سنتی تا مدرن کارکردهایی دارند. برجستهترین این سازمانها خانواده، رسانه و مرکزهای آموزشی، و از جمله کارکردهای بنیادین آنها جامعهپذیری برشمرده میشوند. جامعهپذیری که از آن با نام اجتماعی شدن هم یاد شده، کارکردی اجتماعی برای درونی کردن یا فردی کردن فرهنگ گروه است، و این کار فرآیندی دارد (منادی، 1387:11). این فرآیند دربردارنده کارهایی چون آشناکردن (با هنجارها، ارزشها، دانشها، و قانونها)، ارتباط، از آن خود کردن و بازآفرینی است و میتواند آشکار یا نهفته انجام شود. هرگونه کاستی یا درستی در بخشهای گوناگون این فرآیند پیامدهایی ماندگار و درازمدت برجای خواهد گذاشت و سمت و سوی کنش و واکنشهای گروهی را دگرگون میکند. اگر چنین فرآیندی را برای نمونه در هنر موسیقی، نمایش، تصویرگری و... در نظر بگیرید، هر ارزش یا کاستی آگاهانه یا ناآگاهانه، طی یک روند زمانی رخ داده است. نابسامانی در ساز و کارهای انتقال دادهها، برهمزدن تمرکز و در حاشیه و خارج از توجه قرار دادن برخی زمینهها (برای نمونه موسیقی)، و فقدان آموزش تشخیص، تحلیل و ترکیب اطلاعات و فرآوردهها نتیجهای جز
نشانههای اینچنینی نمیتواند داشته باشد. فروکاهی یا سادهشدگی خواسته و سلیقه اجتماعی در زمینه موسیقی را باید از گامگاه آشنا کردن (چگونه و توسط چه کسانی) تا گامگاه بازآفرینی پیجویی کرد. پرداخت گزینشی به تاریخ هنر و سرمایههای فرهنگی در رسانه و فرآیندهای آموزشی، برهم زدن مسیرهای پیوند با هنرمندان، آشفتگی در معیارها، اثرپذیری برنامهریزی و فضای فرهنگی از کشمکشهای سیاسی و کمتوجهی به فرآیندهای سالم هنجارسازی برخی آسیبهای برجسته هستند. به سخن دیگر باید ریشه کجی و کاستی در رفتارهای اجتماعی، در پسند و ناپسند موسیقی را در آشفتگی و ناهمسازیهای در گذشته و طی فرآیند جامعهپذیری بازجست.
جامعهپذیری توسط نهادهای اجتماعی رسمی ازجمله خانواده، آموزش و پرورش، گروه همسالان، رسانههای گروهی، سازمانها و نهادهای خدمات اجتماعی-فرهنگی، و غیررسمی مانند دین، سیاست، فرهنگ، با بهرهگیری و کاربرد صنایع فرهنگی از جمله آموزشی (رسانهها، آموزش و پرورش) و عمومی (فضاهای زندگی، ویترینها، شهرسازی، خیابان، پارک، محیطهای گذران وقت با گروه) انجام میشود. در مرحله نخست آشنایی با مسائل اولیه هویت انسانی (زبان، ارزشها و بایستههای تعامل با دیگران (ادب)، و مسائل اولیه)، در سالهای آغازین بیشتر با کمک نهاد خانواده و پس از آن به همراه نهاد آموزش و پرورش انجام میشود. در مرحله دوم هویت فرهنگی-اجتماعی فرد برای پدیدآیی شهروندی اجتماعی و با بهرهگیری از منبعهای گوناگون بهویژه نهاد آموزش و پرورش، گروه همسالان و رسانههای گروهی شکل میگیرد. از اینرو در آسیبشناسی پدیدههایی مانند پیروی کورکورانه هواداران از خواسته یک فرد جنجالی، باید به هر دو دسته پدیدآورندگان درونبنیاد و برونبنیاد، و نیز به گوناگونی منابع، و آسیبمندی و تهیدستی محتواهای در گردش توجه داشت. 1- افراد گوناگون در تاثیرپذیری از و تعامل با منبعهای
یکسان، و در کاربرد روشها در زمینهها تفاوت دارند؛ و 2- منبعها، محتواها، و روشها نهتنها میان جامعههای گوناگون بلکه در یک جامعه هم متنوع هستند. برای انجام جامعهپذیری سه شیوه (روش /ساز و کار) اصلی برشمردهشده تقلید، تلقین، و آموزش هستند. آموزش ساز و کار جامعهپذیر کردن برنامهریزیشده آگاهانهای است که یا توسط نهاد پرتوان آموزش و پرورش در ساختار آموزشگاه یا از طریق دیگر سازمانهای اجتماعی از جمله آموزشگاههای فرهنگی-هنری-اجتماعی انجام میشود. در جامعهپذیری مدرسهای کنونی، جایگاهی در برنامهریزی آموزشی برای هنر، بهویژه موسیقی به عنوان فرآیند بازشناسی، به یادسپاری، تجزیه و تحلیل، تفکر انتقادی و خلاقیت پیشبینی نشده است. با چنین نگاهی، آشفتگی تشخیصی جوانان و پسندهای التقاطی چندان شگفتانگیز به نظر نمیرسند و پیامد نادیدهانگاریها و حاشیهای تلقی شدنها میتوانند باشند.
دو ویژگی مهم رفتار یا بیان اجتماعی خودخواسته بودن و بینیازی از مهار بیرونی هستند. انجام موفق جامعهپذیری با توجه به چیستی، چرایی، و چگونگی این عمل به 1- منبع (احاطه منبع به محتوا، ارزش مقایسهای منبع، همخوانی رفتار و گفتار منبع، و چندگانه و چندگونگی)، 2- روش (پرهیز از مهار، عدم تحمیل محتوا، همخوانی محتوا با رفتارهای عینی، بهرهجویی متناسب از سه شیوه تقلید، تلقین، و آموزش)، 3- محتوا (بار ارزشی، چندگانه و چندگونه بودن، تناسب با ویژگیهای زمانی، مکانی، سنی، طبقاتی افراد)، و 4- تعامل و ارتباط (اعتماد، درگیر شدن با محتوا، مسوولیت، تعهد) بستگی خواهد داشت. سوی مقابل جامعهپذیری را میتوان جامعهستیزی نام نهاد که پیامد جامعهپذیری ناموفق است. گونهها و نمودهای آن ناهنجاریهای اجتماعی، پرخاش و آزارگریها، ناسازگاریهای دار و دستهای و جرمها هستند.
جامعهپذیری همانند بسیاری از دیگر کارکردها و ویژگیها، پیوستاری نسبی از منفی تا مثبت را نشان میدهد. محتواهای جامعهپذیری به ویژگیهای بافتی (فیزیکی، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی) بستگی دارد. از پرداختن به رابطه فرهنگ، جامعهپذیری، و شخصیت میتوان نتیجه گرفت که فرهنگ اجتماع با کارکرد جامعهپذیری در فرآیندی درازمدت و چندبُعدی زمینهساز پدیدآیی و استوارسازی شخصیت افراد میشود. از این رو از آغاز تا پایان زندگی با آهنگی کند ولی نایکسان و در همه فضاهای عمومی و خصوصی، عمل جامعهپذیری انجام میشود و بر انگارهها، سبک تفکر، سبک عاطفی، و برنامهریزی خرد و کلان اثرگذار خواهد بود. سوای دیگر دستاوردهای آدمی، فضای مجازی بهمنزله شبکه اجتماعی موازی زندگی آدمی را پیچیدهتر کرده است. دستیابی آسان به اطلاعات گسترده در هر زمینهای، کارایی مهارتهای افراد در کاربری نرمافزارها، و فراهم شدن امکان ساختن یک خود تازه و ساختگی در شبکه جهانی جامعهپذیری افراد در زمان کنونی را چالشانگیزتر میکند. جریان سریع اطلاعات، درنوردیدن بُعد مکان، و زمینه بسیار گوناگون تعامل انتزاعی بر پیچیدگی منبعها، روشها، محتوا، بُعدها، بایستهها، و
پیامدهای جامعهپذیری افزوده است. دیگر آنکه این تعامل در فضای مجازی در سطح نمادها (واژگان و تصویرها) رخ میدهد ولی پیامد جامعهشناختی آن در زندگی واقعی نمود دارد. با توجه به گسترش بیمرز فناوری اطلاعات و ارتباطات، فرآیندهای اجتماعی از شتاب روزافزونی برخوردار شدهاند. رویدادهای جامعهشناختی به دلیل شبکههای تودرتوی اجتماعی فناوری آنلاین، فراگیرتر به انجام میرسند که میتواند به عنوان فرصت یا تهدید اجتماعی ارزیابی شود و بنا بر سطح رشد اجتماعی کارکردهای مثبت یا منفی داشته باشد. کمتوجهی به آموزش، رسانه و روشهای جامعهپذیری در این شرایط سبب خواهد شد سطحینگری، ناتوانی در پردازشهای عمیق، تفکر سادهانگارانه و علتپردازیهای خطی (تکعلتی)، و موجهای هیجانی سوار بر شایعه و تقلید نهادینه و پایدار شوند و از شتاب پراکنش فزایندهای برخوردار باشند.
منبع:
منادی، مرتضی (1387). درآمدی جامعهشناختی بر جامعهپذیری، تهران: جیحون.
دیدگاه تان را بنویسید