تاریخ انتشار:
رفت و برگشتهای پرشتاب بازارهای جهانی
محرکهای فرامرزی در بازار ارز و سکه
پس از اقدام ناگهانی بانک خلق چین در راستای کاهش ارزش پول ملی این کشور، طی هفتههای اخیر بازارهای جهانی نوسانات سنگینی را تجربه کردند. این موضوع که اثر خود را به ویژه در بازارهای سهام منعکس کرده بود، موجب سقوط سنگین شاخصهای بورس در کشورهای مختلف شد.
پس از اقدام ناگهانی بانک خلق چین در راستای کاهش ارزش پول ملی این کشور، طی هفتههای اخیر بازارهای جهانی نوسانات سنگینی را تجربه کردند. این موضوع که اثر خود را به ویژه در بازارهای سهام منعکس کرده بود، موجب سقوط سنگین شاخصهای بورس در کشورهای مختلف شد. در این میان، بازار سهام چین (شانگهای) رکوردهای جدیدی را در مسیر نزولی به ثبت رساند. نگرانی از وضعیت اقتصادی این اژدهای زرد در بازارهای داخل کشورمان نیز اثرگذار شد؛ به طوری که بورس تهران بهانهای برای نزول بیشتر پیدا کرد و در بازارهای ارز و سکه روند صعودی ملایمی در پیش گرفته شد. در این میان، اجرای سیاستهای انبساطی در چین موجب شد بازارهای سهام جهانی نیز برای مدت کوتاهی با رشد مواجه شوند و نوسانات شدید نرخهای ارز نیز تا حدودی کاهش یابد.
روزهای زودگذر خوش اونس
قرمزپوش شدن دوباره شاخص قیمت طلا در بازارهای جهانی فلزات گرانبها برای معاملهگران این کالا در این هفته خبر تلخ اما آشنایی بود. بسیاری از این افراد که در سودای پس گرفته شدن کانال 1200دلاری اونس بودند، با افت دوباره قیمت این فلز زرد تا حد زیادی ناامید شدند. طلا که توانسته بود در معاملات شبانگاهی چند روز پیش و در بازارهای شرق آسیا، رکورد حداکثر قیمت چندهفتهای خود را با 1170 دلار در هر اونس به ثبت برساند، این هفته مجدداً سقوط کرد و در زمان نگارش این سطرها با قیمتی نزدیک به 1130 دلار در هر اونس معامله شد. انتشار آمارهای مثبت از وضعیت اقتصادی آمریکا در آغاز هفته کاری بازارها و قوت گرفتن مجدد گمانهزنیها درباره افزایش نرخ بهره توسط فدرالرزرو، باعث شد ابرهای تیره و تار باز در آسمان طلا ظاهر شود و قیمت هر اونس بیش از 40 دلار ظرف سه روز کاهش یابد. این کاهش قیمت در حالی است که غیر از تردید در مورد تصمیمات آتی فدرالرزرو، وضعیت اقتصادی چین نیز در غبار ابهام هر چه بیشتر فرو رفته است. در اوایل هفته، نهاد ناظر پولی چین که عنوان «بانک خلق» را یدک میکشد، در اقدامی دیگر در پی اقدامات اخیر خود، نرخ بهره و ذخیره قانونی
را کاهش داد تا علامتی دیگر در جهت سیاستهای انبساطی صادر کند. اگرچه این حرکت بانک مرکزی چین در میان بازارهای این کشور و کشورهای اقتصاد نوظهور به فروش سهام توسط معاملهگران تفسیر شد، بازار سهام و شاخصهای آن در کشورهای غربی از این موضوع استقبال کرده و اوج گرفتند. همین موضوع، سبب تضعیف کالای امنی چون طلا شد و نقدینگی در آن بازار را به سوی بازارهای سهام گسیل داشت. حتی این موضوع میتواند تا انتهای این هفته کاری بازارها بیشتر تشدید شود؛ چرا که قرار است بازهم چندین شاخص و آمار اقتصادی دیگر در آمریکا منتشر شود و مطلوب بودن وضع اعداد و ارقام آن شاخصها میتواند باز به تقویت شاخص دلار و در مقابل تضعیف قیمت طلا دامن بزند. از طرف دیگر، بناست در انتهای هفته فدرالرزرو بر روال هر ساله خود در «جکسونهول» شهر کانزاس مجمعی برگزار کند و احیاناً نتایج و اخبار این مجمع که برآمده از مسیر و سیاستهای آتی این نهاد است، بر وضعیت بازارهای ارز و کالا تاثیر زیادی خواهد گذاشت.
اما جدا از اخبار و اتفاقات روز، وضعیت نموداری طلا حکایت از تسلط مجدد «خرسهای بازار» بر روند قیمت دارد. با اینکه چند هفتهای بود که فروشندگان بازار خسته و تضعیف شده بودند و حتی شواهدی از تسلط خریداران بازار در نمودار دیده میشد، به نظر میآید چنان که معاملهگران نیز ابراز میکنند، «روند اصلاحی» تقریباً پایان یافته و بازار طلا مجدداً روند غالب خود را که نزولی است پی خواهد گرفت. در تایید موضوع، چنان که چند هفته پیش نیز بیان شده بود، طلا هفتهها یک الگوی مثلثی را با هدفهایی کمتر از هزار دلار در هر اونس تکمیل کرده و گمان میرفت که نظیر بسیاری از الگوهای هندسی در تحلیل فنی، به مرزهای این الگو بازگشت کند. به نظر میرسد بازگشت اخیر قیمت طلا به سطوح 1160 تا 1170دلاری نیز مصداق این بازگشت یا «پولبک» باشد و با اتفاق افتادن این اصلاح، بازار از وضعیت اشباع فروشی که گرفتار آن بود نیز رهایی یافته و با فراغ بال بیشتری روند نزولی را از سر بگیرد. در این روند، سطوح قیمتی 1126 و 1110 دلار مسلماً در مقابل افت به یکباره قیمت مقاومت خواهند کرد و میتوانند نقش حمایتی ایفا کنند. در مقابل، اگر به هر دلیل بازار چرخش کند و روند
صعودی شود، باید در وهله اول مقاومت مهم 1170دلاری هر اونس طلا شکسته شود تا راه برای صعودهای آتی طلا باز شود.
رفع نگرانی از کوتاهمدت بازارها
همانطور که اشاره شد سیاستهای انبساطی بانک مرکزی چین موجب شد تا حدودی نگرانیها از وضعیت اقتصادی این کشور و به ویژه تقاضای کالاهای این اژدهای مصرف کاهش یابد. چین که در شرایط کنونی حدود 70 درصد زغالسنگ و سنگآهن، حدود 50 درصد فلزات (آلومینیوم، فولاد و مس) و حدود 12 درصد نفت دنیا را مصرف میکند، اثرگذاری بالایی بر قیمت کالاها دارد. بر این اساس، سیاستهای انبساطی در این کشور باعث میشود بخشی از نگرانیها از کاهش تقاضای کالاها کاسته شود. در این میان، بازارهای جهانی سهام نیز که شرکتهای کالایی سهم بالایی در آنها دارند و همچنین اقتصاد جهانی را کاملاً متاثر از وضعیت چین میدانند، بدبینی کمتری نسبت به آینده خواهند داشت.
با این حال، همچنان برخی نگرانیها درباره وضعیت اقتصاد جهانی به ویژه از ناحیه تورم منفی وجود دارد. این موضوع باعث شده است، فدرالرزرو آمریکا که پیش از این انتظار میرفت در ماه سپتامبر، نخستین افزایش نرخ سود را انجام دهد، برای انجام این اقدام با تردید مواجه شود. بر این اساس، خوشبینترین افراد نیز اکنون احتمال افزایش نرخ سود توسط فدرالرزرو در ماه سپتامبر را بسیار پایین میدانند و شاید نشست دسامبر گزینه نزدیکتری برای افزایش نرخ سود باشد. به این ترتیب، در کنار سیاست انبساطی در چین، آمریکا نیز فعلاً تصمیمی بر اعمال سیاستهای انقباضی ندارد. این موضوع که یکی از مهمترین محرکهای بازارهای سهام و کالایی پس از بحران 2009-2008 بود، این نوید را میدهد که در کوتاهمدت فاصله تا بحران اقتصادی زیاد باشد. بنابراین، پس از آنکه بازارها و به ویژه قیمت کالاها رکوردهایی را در جهت منفی به ثبت رساندند، در شرایط کنونی اندکی بهبود شرایط را شاهد باشیم و حداقل مسیر نزولی قیمت کالاها تا حدودی متوقف شود.
ششمین هفته منفی در بازار سهام
بورس تهران که پس از اعلام توافق هستهای، مسیر نزولی در پیش گرفت، اکنون ششمین هفته نزولی خود از آن زمان را پشت سر گذاشته است. به این ترتیب، شاخص کل در معاملات هفته گذشته 5 /1 درصد کاهش را تجربه کرد و به کمترین رقم خود از ابتدای تابستان رسید. در هفتههای ابتدایی پس از توافق، گزارشهای ضعیف از مجامع شرکتها و همچنین عملکرد سهماهه آنها از یکسو و کسب سودهای کوتاهمدت بسیاری از سهامداران و در نتیجه اقدام به فروش آنها از طرف دیگر، مهمترین عوامل افت قیمتها در بازار سهام محسوب میشدند. در ادامه اما، افت قیمتهای جهانی کالاها مطرح شد که سهامداران را درباره وضعیت سودآوری شرکتهای بورسی نگران میکرد. در این میان، نگرانی از وضعیت اقتصادی چین و افت شدید بازارهای جهانی سهام که اثراتی منفی بر قیمت کالاها داشتند موضوع جدیدتری است که فشار فروشها در هفته گذشته را افزایش داد.
در این شرایط، نکته قابل توجهی که در بورس تهران مشاهده میشود حضور نسبتاً مناسب و گسترده سهامداران حقوقی در سمت خریدار است. در بازار سهام کشورمان عموماً سهامداران حقوقی که حدود 80 درصد ارزش بازار را در اختیار دارند، قدرت بیشتری برای تعیین مسیر آینده بورس تهران دارند. بر این اساس، حضور آنها در نقش خریدار میتواند سیگنالی مهم برای چرخش مسیر صعودی قیمتها باشد. هر چند حضور آنها میتواند صرفاً به علت حمایت از قیمت سهام باشد، اما بررسیهای دقیقتر نشان میدهد قیمت پایین سهام در شرایط فعلی و همچنین امیدواری به آینده این بازار، مهمترین عواملی هستند که این بازیگران عمده را برای خرید ترغیب کردهاند.
با این حال، آنچه موجب نگرانی فعلی از وضعیت بازار سهام است، حضور بسیار محدود سهامداران حقیقی در معاملات است. این موضوع که موجب کاهش تعداد دفعات و حجم معاملات روزانه شده است، اثرات منفی بسیاری را به همراه خواهد داشت. در واقع، این سهامداران حقیقی هستند که با ورود نقدینگی جدید باعث رونق بورس تهران در شرایط کنونی میشوند. در شرایطی که عمده سهامداران حقوقی از کمبود نقدینگی گلایه میکنند، بازار سهام برای رونق نیاز به حضور حقیقیها دارد. دو نکته اما، مانع از حضور این سهامداران میشود؛ نخست آنکه، حقیقیها عموماً دیدی کوتاهمدت دارند و تمایل دارند در کمترین زمان ممکن، بیشترین سود را کسب کنند. بنابراین، با توجه به آنکه وضعیت کوتاهمدت بورس نگرانکننده و همراه با ابهامات بسیاری است، حضور این نوع سهامداران در بورس با محدودیت جدی مواجه است. از سوی دیگر، برخی نگرانیها در مورد عدم حمایت از این نوع سهامداران خرد هنگام ورود به بورس وجود دارد. به طوری که فروش سنگین سهام توسط سهامداران حقوقی یکی از شائبههایی است که به ویژه در دورههای اخیر در این بازار مطرح میشود. این موضوع نیز موجب میشود سهامداران حقیقی برای ورود به
بازار هراس جدی داشته باشند؛ حال آنکه بسیاری از کارشناسان چنین هراسی را بدون پشتوانه واقعی میدانند و معتقدند سهامداران حقوقی برای انجام معاملات دارای استراتژیهای مشخصی هستند و به منظور نوسانگیری معامله نمیکنند. همچنین، ایجاد رکود عمدی در بازار سهام پیش از هر چیز موجب کاهش سودآوری این سهامداران عمده میشود که فرضیه فشار فروش حقوقیها هنگام رشد قیمتها را باطل میکند.
حرکت صعودی ارز و سکه با دندهسنگین
این هفته اولین باری بود که در سال 1394 قیمت دلار بازار آزاد به بیش از 3400 تومان رسید. پس از روند کاهشی که مهمترین پشتوانه آن اخبار سیاسی و به خصوص موضوع مذاکرات هستهای بود، دلار از اواسط تیرماه و به خصوص پس از جمعبندی مذاکرات هستهای، روندی افزایشی در پیش گرفته است. به طور دقیقتر، این ششمین هفته متوالی بود که نرخ ارز در بازار آزاد قله جدیدی ثبت میکرد و این قله برای این هفته سطحی حدود 3420 تومان برای دلار آمریکا بود. تحلیلگران و فعالان بازار عوامل زیادی را در این افزایش قیمت دخیل میدانند. از یک طرف بسیاری کمبود عرضه را در بازار کشورهای همسایه، نظیر دوبی و کردستان عراق علت اصلی بالا گرفتن تب دلار در خیابان فردوسی تهران میدانند، و عدهای عوامل کلان اقتصادی و تحولات بازارهای جهانی را ریشه این موضوع عنوان میکنند. تحولات بازارهای جهانی در یکی دو هفته اخیر باعث شده برابری ارز یورو در برابر دلار آمریکا به حدود 17 /1 برسد که این موضوع افزایش قیمت یورو را در بازار داخلی سبب شده است. از این رو و در پی مشاهده این روند، متقاضیان یورو از بیم افزایشهای بیشتر مراجعههای بیشتری در روزهای اخیر به صرافیها
داشتهاند و این خود عاملی برای افزایش تقاضا تفسیر میشود. همچنین، با رسیدن فصل حج، عدهای تقاضای ارز توسط حجاج را دلیلی برای بالا رفتن تقاضا در بازار آزاد میپندارند. غیر از اینها، افت قیمت نفت به زیر مرز روانی 40 دلار از یکسو و افزایش نرخ ارز مبادلهای و قرار گرفتن آن در مرز سه هزار تومان توسط بانک مرکزی، عوامل دیگری هستند که برای به خصوص معاملهگران غیررسمی و «دلارباز»های ابتدای خیابان منوچهری تهران علامتهای قابل استنادی برای خرید و دپوی ارز تلقی میشوند. در این اثنی سکه نیز هم از افزایش قیمت جهانی طلا و هم از افزایش قیمت دلار در بازار داخل در این هفته سود برد و توانست به کانال 900 هزار تومان بازگردد. با وجود این، همراهی نکردن اونس با دلار در روند افزایشی در روزهای میانی هفته گذشته باعث شد صعود قیمت این کالای گرانقیمت متوقف شود. سکه تمام امامی که در بازار به 950 هزار تومان هم رسیده بود، در اواخر روز چهارشنبه همگام با افت قیمت جهانی طلا به 920 هزار تومان هم سقوط کرد. به نظر میآید در بازار سکه، جدال میان دو گروه باشد که یکی از آنها نسبت به رشد قیمت ارز در آینده خوشبین بوده، و گروه دیگر نسبت به آینده
قیمت جهانی طلا بدبین هستند. چیره شدن وزن رشد قیمت ارز بر افت قیمت اونس طلا یا بالعکس در آینده مشخص خواهد کرد قیمت تعادلی بازار سکه در چه محدودهای قرار خواهد گرفت.
چنانکه دو هفته پیش در همین جا عنوان شده بود، الگوی مثلث کاهشی که سکه آن را تکمیل کرده میتوانست یک بازگشت قیمتی به مرزهای این الگو را تکمیل کند و این بازار را از وضعیت اشباع فروش خارج گرداند، به نظر میرسد صعود اخیر قیمت سکه نیز در این راستا بوده و حالا باید مترصد حرکتهای بعد قیمت بود که با توجه به وضعیت بازار ارز و قیمت جهانی طلا، به نظر این حرکتها رو به پایین خواهد بود. در مسیر نزولی قیمت سکه، به طور حتم مرز روانی 900 هزار تومان حمایتی جدی محسوب میشود و پس از آن سطوح 860 تا 870 هزارتومانی برای هر سکه سطح مستحکم حمایتی محسوب میشوند. در مقابل، در صورتی که کاهش قیمت اخیر را یک اصلاح برای روند صعودی در نظر بگیریم که سکه به تازگی آن را آغاز کرده باشد، غیر از خود 950 هزار تومان، سطوح قیمتی 965 تا 975 هزار تومان محدودهای است که نفوذ قاطعانه قیمت به آن و شکست این مقاومت میتواند علامتی برای صعودهای آتی و دروازه رسیدن به قیمتهای بیش از یک میلیون تومان تلقی شود. در همان تحلیل دو هفته پیش به سطوح مقاومتی در نمودار دلار بازار آزاد نیز اشاره و گفته شد قیمتهای 3370 و 3420 تومان در مسیر صعود مقاومت خواهند کرد؛
که این موضوع تحقق پیدا کرد. دلار یک بار به سد 3370 تومان برخورد و اندکی برگشت و در صعود آخر خود با ثبت قیمت حدود 3420 تومان متوقف شد. واگرایی اندیکاتورها و قیمت در نمودار دلار خود ضعیف شدن قدرت خریداران را تایید میکند و باید انتظار داشت دلار تا اندازهای قیمت خود را اصلاح کرده و حتی به کانال 3300 تومان فرو نشیند. از این گذشته، نگاهی به نمودار دلار این ظن را تقویت میکند که قیمت با میل به کانالیزه شدن بخواهد درون کانالی صعودی با شیب بسیار ملایم در پنجره زمانی هفتگی به روند خود ادامه بدهد که در این صورت هماینک با برخورد به سقف چنین کانالی، وارد مسیر نزولی تا رسیدن به کف کانال شده و حتی قیمتهای 3250-3200 تومان ظرف ماههای آینده باز مشاهده شوند. در مقابل، در صورتی که حرکت صعودی اخیر تداوم یابد، مرز 3500-3490 تومان مقاومت جدی محسوب میشود که میبایست زورآزمایی خریداران در مواجه با این مرز را به تماشا نشست.
نفت سیاهتر از همیشه
وضعیت نابسامان اقتصاد چین و نشانههایی که از کند شدن شتاب رشد اقتصادی این کشور در هر روز منتشر میشود از یک طرف و آمارهایی که سازمان و موسسات داخلی و بینالمللی از عرضه نفت و انبوه بشکههای انبارشده طلای سیاه در هفتههای اخیر منتشر کردهاند، سبب شده نفت این روزها یکی از سیاهترین دورانهای خود را تجربه کند. نزول اخیر نفت، کشدارترین ریزش قیمت آن از سال 1986 است و از آن موقع سابقه نداشته که قیمت نفت 9 هفته پیاپی کف قیمتی پایینتری را به طور متوالی به ثبت برساند. در هفتهای که گذشت، در حالی که ابتدا نفت یک روز سبز را با چند سنت افزایش قیمت ثبت کرد، در روزهای بعد با افت به زیر 40 دلار این مرز روانی مهم را نیز شکست و نوید سقوطهای بیشتری را داد. نفت به طور اخص زیر جو منفی و سنگینی است که از ناحیه رکود اقتصاد چین مهمترین متقاضی انرژی در امروزه دنیا بر آن سایه افکنده و پس از آن، تداوم افزایش ذخیره انبارها و تولید تولیدکنندگان عمده به خصوص کشورهای اوپک مازاد عرضه این کالا را دامن میزند. به گفته پایشگران بازار نفت، تولید اوپک به نزدیک 32 میلیون بشکه در روز رسیده و این مقداری است که با بازگشت احتمالی ایران به
وضعیت عادی عرضه و فروش نفت بازهم افزایش پیدا خواهد کرد. سبد نفتی اوپک با ثبت قیمت 47 /40 دلار در هر بشکه پایینترین قیمت خود را در 10 سال اخیر به ثبت رساند.
حالا و پس از شکسته شدن حمایت 40دلاری قیمت هر بشکه نفت آمریکا، مهمترین حمایت پیش رو کف قیمتی به ثبت رسیده بازار در سال 2008 در حدود 31-30 دلار است. غیر از این اما محدوده قیمتی 36 تا 3 /36دلاری برای هر بشکه میتواند مقاومت و کورسوی امیدی برای کسانی باشد که به بازگشت قیمت نفت امیدوارند. اما باید اذعان کرد با توجه به شکسته شدن قطعی خط روند چندین ساله که در تحلیل هفتههای پیش درباره آن سخن رفت، میتوان انتظار داشت ریزش قیمت نفت در ماههای آتی استمرار پیدا کند. تنها شاید با توجه به اهمیت این خط روند، در ماههای پیش رو یک بازگشت قیمتی یا «پولبک» به این خط روند اتفاق بیفتد که نباید آن را با تغییر روند بازار اشتباه گرفت و فقط یک اصلاح قیمتی به حساب میآید. به خصوص با توجه به اینکه بازار در پنجرههای زمانی هفتگی و ماهانه در وضعیت اشباع فروش قرار گرفته است، این اصلاح قیمتی اصلاً بعید نیست. اما خبر خوب برای امیدواران به قیمت نفت آن است که به احتمال فراوان ثبت کف قیمتی آتی در این بازار با واگرایی همراه خواهد بود که نشان میدهد این کف قیمتی نهایی بوده و بازار پس از آن به حالت تعادل باز خواهد گشت.
دیدگاه تان را بنویسید