آینده بنگاهداری صندوقهای بازنشستگی چه میشود؟
راه و بیراه
تاکید بر رسیدگی به مشکلات صندوقهای بازنشستگی در برنامه ششم توسعه و بحرانزا خواندن شرایط این صندوقها موجب شده تا تمرکز دولتمردان بر بهبود این وضعیت بیشتر شود.
تاکید بر رسیدگی به مشکلات صندوقهای بازنشستگی در برنامه ششم توسعه و بحرانزا خواندن شرایط این صندوقها موجب شده تا تمرکز دولتمردان بر بهبود این وضعیت بیشتر شود. از سویی بدهی دولت به این صندوقها را میتوان یکی از دلایل مشکلات موجود در صندوق بازنشستگی دانست. البته این بدهیها نهتنها موجب معضلات مالی در صندوقها شدهاند بلکه نظام بنگاهداری را نیز به سیستم آنها وارد کردهاند چرا که دولتها بخشی از بدهیهای خود را از طریق واگذاری بنگاهها به صندوقهای بازنشستگی پرداختهاند. حال آنکه برخی از این بنگاهها، بنگاههای بزرگ و سودده بوده و برخی دیگر زیانده. در نتیجه صندوقهای بازنشستگی به سمت بنگاهداری پیش رفتند. البته کارشناسان عنوان میکنند که قرار نبود تصدیگری این صندوقها عمق یابد و انتظار میرفت به مرور زمان، سهم صندوقها از بنگاههای واگذارشده به حداقل برسد که متاسفانه این اتفاق نیفتاد و صندوقها علاقهای به واگذاری بنگاههای خود نشان ندادند.
تعداد صندوقهای فعال در ایران
در حال حاضر علاوه بر صندوق تامین اجتماعی که کارگران را تحت پوشش قرار داده است، صندوق بازنشستگی کشوری برای مستخدمین دولت، صندوق بازنشستگی لشکری برای نیروهای مسلح، صندوق کشاورزان، روستاییان و عشایر نیز جمعیت روستایی کشور را تحت پوشش دارند. 18 صندوق دیگر نیز حوزههای دیگر را پوشش میدهند و به این ترتیب 22 صندوق بازنشستگی در کشور فعالیت میکنند. صندوق بازنشستگی از دو مولفه مهم متاثر میشود؛ جمعیت و منابع و مصارف آن صندوق. در مرحله جوانی هر صندوق، تعداد کسانی که سهم خود را به آن میپردازند، زیاد است و تعداد کسانی که از آن سهمی دریافت میکنند کم است. در این مرحله صندوق پایدار است اما به مرور که تعداد بازنشستگان زیاد میشود، منابع و مصارف تغییر میکند. از سوی دیگر منابع و مصارف نیز از عوامل مهم و تاثیرگذار روی یک صندوق بیمهای است. در سال 1357 امید به زندگی در کشور ما بین 58 تا 60 سال بود. در واقع کسی که در 52سالگی بازنشسته میشد، حداکثر هشت سال حق بازنشستگی میگرفت و بعد فوت میکرد. امروز اما امید به زندگی در کشور ما به 72 سال رسیده است، به این
ترتیب کسی که در 52سالگی بازنشسته میشود، 20 سال هم باید حقوق بازنشستگی بگیرد. بنابراین در صندوقهای بازنشستگی اگر نسبت پشتیبانی درست نباشد، تعادل منابع و مصارف به هم میخورد. اما در این میان واقعیت تلخی که در مورد صندوقهای بازنشستگی وجود دارد این است که اگر صندوقی ورشکسته شود، ممکن است حق کسانی که سالها، بخشی از حقوق خودشان را به صندوق پرداخت کردهاند، پایمال شود. البته ریشه بحران موجود در صندوقهای بازنشستگی دلایل متعددی دارد از جمله اینکه در سالهای گذشته قوانین متعددی برای بازنشستگی زودرس تصویب شده است. از سویی قانون بازنشستگی پیش از موعد صاحبان مشاغل سخت و زیانآور نیز از دیگر مواردی است که موجب ایجاد بحران در این صندوقها شده است. مشکلات ناشی از سیاستگذاریهای غلط نیز به نوبه خود در ایجاد این معضل، دخیل بودهاند. یکی از بحرانهایی که صندوقها با آن مواجه هستند بحران نقدینگی است چرا که با واگذاری بنگاههای دولتی به صندوقها، عملاً نقدینگی آنها کم و در قالب واحدهای صنعتی به آنها پرداخت شده است. از سویی بحران نقدینگی بر سرمایهگذاری این صندوقها نیز تاثیرگذار بوده است. حال آنکه ساختار معیوب این
بنگاهها نیز مزید بر علت شده تا برخی از آنها کارکرد مناسب نداشته باشند به این معنی که بهرهوری لازم را ندارند. اما کارشناسان معتقدند نمیتوان برای همه بنگاههای تحت پوشش صندوقها نسخه واحد پیچید. باید هر یک از بنگاهها را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار داد. اما آنچه مسلم است، اصلاح ساختار و کاهش تصدیگری نیاز این بنگاههاست. در غیر این صورت، نمیتوان آینده خوبی را برای این صندوقها متصور بود.
دیدگاه تان را بنویسید