تاریخ انتشار:
چرا مساله مدیریت بحران در ایران جدی گرفته نمیشود؟
بحران مدیریت بحران
بحرانها اتفاقاتی غیرقابلپیشبینی و اجتنابناپذیرند. نمیتوان پیشبینی کرد که کی و کجا اتفاق میافتند. به همین خاطر برای جلوگیری از بروز خسارات سنگین و رفع مشکلات ناشی از وقوع بحرانها مقوله مدیریت بحران در نظر گرفته شده است که به معنای پیشبینی و پیشگیری از وقوع بحران، برخورد و مداخله در بحران و سالمسازی بعد از وقوع بحران است.
بحرانها اتفاقاتی غیرقابلپیشبینی و اجتنابناپذیرند. نمیتوان پیشبینی کرد که کی و کجا اتفاق میافتند. به همین خاطر برای جلوگیری از بروز خسارات سنگین و رفع مشکلات ناشی از وقوع بحرانها مقوله مدیریت بحران در نظر گرفته شده است که به معنای پیشبینی و پیشگیری از وقوع بحران، برخورد و مداخله در بحران و سالمسازی بعد از وقوع بحران است. همواره مقوله مدیریت بحران یکی از اولویتهای اصلی برنامههای دولتها در هر کشوری محسوب میشود. به طور طبیعی هرچقدر کشوری بیشتر در معرض وقوع بحران و آسیبهای احتمالی چون سیل و زلزله قرار دارد به همان میزان نیز باید تلاش کند ساختار و تشکیلات منسجمتری در زمینه مدیریت بحران ایجاد کند. اما در کشور ما بهرغم بالا بودن احتمال وقوع بحرانها به ویژه در حوزه بلایای طبیعی شواهد نشان میدهد که توجه جدی به مقوله مدیریت بحران نمیشود و عموماً به مدیریت بحران به عنوان مساله دستچندم برنامهریزی و مدیریت شهری توجه میشود. حتی بیمهری به مدیریت بحران در برنامهریزی اقتصاد کلان کشور را به خوبی از میزان اعتبارات مدیریت بحران در بودجه سالانه میتوان دریافت. به گفته رئیس سازمان مدیریت بحران کشور پنج
درصد از اعتبارات به موضوع مدیریت بحران اختصاص دارد که سه درصد آن برای پیشبینی و پیشگیری و دو درصد برای مقابله با بحران است. یکی دیگر از ضعفهای مدیریت بحران به عدم شناخت مدیران در زمینه چگونگی مدیریت بحران برمیگردد. مدیریت بحران یا علائم را نمیشناسد یا به اهمیت این علائم واقف نیست. مدیر بحران باید به دنبال راهکارهایی برای کاستن ابعاد بحران باشد. به عبارت دیگر آثار هر عامل را با پارامترهای دیگر بسنجد و پس از تحلیل نسبت به رفع آن بکوشد. این در حالی است که تجربه سوانح اخیر گویای این حقیقت است که در مواقع بروز بحرانها و سوانح از استراتژی مدیریت بحران برخوردار نیستیم و بیشتر در این مواقع احساسی و از روی غیرت عمل میشود. در سوانح اخیر که در مقیاس کوچک رخ دادهاند شاهد بودیم که حوزههای مختلف در مرحله حین بحران سردرگم بودند و مدیریت و فرماندهی واحدی نداشتند. رحمتالله حافظی عضو شورای عالی شهر یکی از علل این امر را ضعف ساختاری ستاد مدیریت بحران کشور میداند و معتقد است: «وقتی جایگاه این مجموعه در سطح معاون وزیر کشور است، سایر دستگاهها تبعیت لازم را نخواهند داشت.» با این حال چرا نهادهای متولی مدیریت بحران در
برنامهریزی و مدیریت بحرانها ناتوان هستند؟ شاید در پاسخ به این پرسش بتوان گفت عمدهترین نقاط ضعف مدیریت بحران در کشورمان به سیاستهای ناکارا، عدم هماهنگی و همکاری سازمانها، کمبود ضوابط و مقررات جامع و مانع و پراکندگی و ناکافی بودن قوانین و مقررات موجود، محدودیت منابع مالی و شفاف نبودن عملکردها برمیگردد. به این بهانه در پرونده پیشرو با طرح این پرسشها که چرا توان دولت در کشورمان در مدیریت بحرانها پایین است و چرا در برنامهریزی و مدیریت بحرانها ناتوان هستیم؟ چرا مدیریت بحران در ایران جدی گرفته نمیشود؟ چرا در بودجههای سالانه به این موضوع اهمیت داده نمیشود؟ به بررسی ابعاد مدیریت بحران پرداختیم که در صفحات پیشرو میخوانید.
دیدگاه تان را بنویسید