شناسه خبر : 13113 لینک کوتاه

مرگ یک کشور

سوریه

تجزیه سوریه تهدیدی برای کل خاورمیانه است. جهان خارج باید قبل از دیر شدن دست به کار شود.

جواد طهماسبی
The Economist
تجزیه سوریه تهدیدی برای کل خاورمیانه است. جهان خارج باید قبل از دیر شدن دست به کار شود. پس از جنگ جهانی اول سوریه از امپراتوری عثمانی جدا شد و پس از جنگ جهانی دوم استقلال خود را به دست آورد. اکنون و در میان جنگ داخلی گسترده این کشور ممکن است هستی خود را از دست بدهد. سوریه در مقابل دیدگان جهانیان در حال تجزیه است. شاید دولت بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه بتواند تا مدتی مبارزه کند اما این دولت نقش یک گروه شبه‌نظامی در میان گروه‌های شبه‌نظامی دیگر را پیدا می‌کند و کشورش ممکن است سرنوشتی مانند سومالی داشته باشد. چنین اتفاقی به قیمت جان میلیون‌ها نفر روی خواهد داد. سوریه تجزیه‌‌شده به رقابت‌های خشونت‌آمیز خاورمیانه دامن می‌زند. سلاح‌های شیمیایی بشار اسد که اکنون در مکانی امن هستند ممکن است در اختیار گروه‌های خطرناک قرار گیرند. این فاجعه کل خاورمیانه و مناطق دیگر را تحت تاثیر قرار می‌دهد و این در حالی است که جهان خارج و آمریکا تقریباً هیچ کاری برای آن انجام نمی‌دهند.

جاده‌ای از دمشق
بخشی از تامل جهان غرب به این دلیل است که از زمان شروع شورش‌ها در سال 2011 دولت بشار اسد مقابله‌ای جدی با آن آغاز کرده است. حملات دولت او با تانک و اسلحه به مخالفان، تظاهرات‌کنندگان خیابانی را به شبه‌نظامیان مسلح تبدیل کرد.
درگیری‌های بین علویان و اکثریت سنی کشور این نگرانی را در میان قومیت‌ها و فرقه‌های مختلف سوریه به وجود آورده است که در صورت سقوط دولت انتقام‌گیری‌های وحشتناکی اتفاق خواهد افتاد. اکنون سوری‌های زیادی کشته می‌شوند و تنفر در میان آنها شدت می‌گیرد. این جنگ ممکن است سال‌ها طول بکشد. گروه‌های شورشی اخیراً پایگاه‌های نظامی را تسخیر کرده‌اند. آنها بخش‌هایی از شمال و شرق کشور را در کنترل خود گرفته و در شهرهای بزرگ به جنگ مشغول شده‌اند. اما این گروه‌های شورشی علاوه بر اتحاد با هم، رقبای یکدیگر نیز هستند و علاوه بر نیروهای دولتی یکدیگر را هدف قرار داده‌اند.
حتی اگر دولت بشار اسد نتواند کشورش را کنترل کند دلایل زیادی برای ادامه مبارزه دارد. هنوز فرقه علوی به او وفادارند و بسیاری از سوری‌هایی که نگران آینده هستند از او حمایت می‌کنند. او فرماندهی 50 هزار نیروی کاملاً مسلح وفادار و ده‌ها هزار نیروی دیگر را در اختیار دارد. او همچنین از پشتیبانی‌ مالی، نظامی و مشاوره‌ای روسیه، ایران و عراق برخوردار است. نیروهای شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان هم از او حمایت می‌کنند. شاید آقای اسد نتواند در این جنگ برنده شود اما راه زیادی تا باخت مانده است. این جنگ تاکنون بیش از 70 هزار قربانی داشته است. ده‌ها هزار نفر مفقود شده‌اند و 150 تا 200 هزار نفر در محاصره قرار گرفته‌اند. بیش از دو میلیون بی‌خانمان در داخل سوریه در جست‌وجوی غذا و پناهگاه هستند و حدود یک میلیون نفر در فراسوی مرزها زندگی نابسامانی دارند. این رنج بزرگ وجدان‌ها را به درد می‌آورد. هنوز خاطره نسل‌کشی و جنگ‌های داخلی نیمه دوم قرن گذشته پاک نشده است. با وجود این باراک اوباما عقیده دارد که نجات زندگی انسان‌ها نمی‌تواند دلیل محکمی برای دخالت نظامی باشد. آمریکا که در عراق و افغانستان فهمید برقراری صلح تا چه اندازه دشوار است نگران آن است که در بحرانی غرق شود که سوریه به وجود آورده است. آقای اوباما به خاطر ساماندهی اوضاع داخلی آمریکا دوباره انتخاب شد. او عقیده دارد آمریکای دچار مشکل باید خود را از هرگونه بحران خارجی دور نگه دارد. اما نتیجه‌گیری او اشتباه است.
احتمال فرو رفتن آمریکا در بحران سوریه بعید نیست. حتی اگر رئیس‌جمهور آمریکا بتواند در مقابل استدلال‌های انسان‌دوستانه مقاومت کند نمی‌تواند منافع کشورش را نادیده بگیرد. اگر جنگ ادامه یابد سوریه به میدان نبرد گروه‌های مختلف تبدیل می‌شود و دستیابی آمریکا به اهداف مورد نظرش در خاورمیانه دشوارتر خواهد شد. تجزیه سوریه تهدیدی برای مهار تروریسم، تضمین عرضه انرژی و پیشگیری از گسترش سلاح‌های کشتارجمعی خواهد بود. حدود یک‌پنجم از شورشیان و سازمان‌یافته‌ترین آنها نیروهای جهادی هستند که تهدیدی برای سوری‌های میانه‌رو به شمار می‌روند و می‌توانند از فضای هرج و مرج و بی‌قانونی کشور برای تشکیل پایگاهی برای تروریسم بین‌المللی استفاده کنند. اگر آنها در بلندی‌های جولان برای اسرائیل مزاحمت ایجاد کنند این کشور با قدرت و خشونت تمام از خود دفاع خواهد کرد، که خود واکنش اعراب را به دنبال خواهد داشت. تقسیم سوریه باعث ازهم‌گسیختگی لبنان می‌شود چراکه حامیان بشار اسد در آنجا به تکاپو خواهند افتاد. کشور فقیر و بی‌ثبات اردن مورد هجوم پناهندگان و اسلامگراها قرار می‌گیرد. کشور نفت‌خیز عراق که اکثریت مردم آن شیعه هستند دچار مشکل می‌شود و فاصله بین فرقه‌ها بیشتر و بیشتر خواهد شد. آقای اوباما می‌خواهد از سوریه اجتناب کند اما در نهایت سوریه او را به میان خواهد کشید.

سیاست دست روی دست گذاشتن
اکونومیست در ماه اکتبر درخواست کرد منطقه پرواز ممنوع در سوریه ایجاد شود تا نیروی هوایی بشار اسد زمینگیر شود. اکنون اوضاع به مراتب بدتر شده است. سیاست انتظار اوباما برای صبر تا فرونشستن بحران سوریه با شکست مواجه شده است. او به جای دست روی دست گذاشتن باید دست به کار شود. هدفش باید حفظ آن چیزی باشد که از سوریه باقی مانده است. او باید اطرافیان بشار اسد را قانع کند که دو انتخاب بیشتر ندارند: یا منتظر شکستی همراه با تخریب گسترده باشند و یا اینکه از خانواده اسد روی برگردانده و مقدمات مذاکره با شورشیان را فراهم کنند. نیاز به منطقه پرواز ممنوع هنوز هم احساس می‌شود و تشکیل آن می‌تواند حاوی پیام روشنی از جانب اوباما برای حامیان اسد باشد. آمریکا باید دولتی انتقالی را که از بین گروه‌های مخالف در سوریه انتخاب می‌شود به رسمیت بشناسد.
فرانسه و بریتانیا هم باید از ایالات متحده حمایت کنند حتی اگر دیگر کشورهای اروپایی نظری متفاوت داشته باشند. روسیه از بشار اسد حمایت می‌کند تا موجبات ناامیدی اوباما فراهم شود. اروپا و آمریکا باید تلاش کنند تا با ارائه وعده سهمی در سوریه آزادشده، روسیه را از پشتیبانی اسد منصرف کنند. هیچ ضمانتی وجود ندارد که این سیاست مفید باشد. اما حداقل می‌تواند ارتباطی را با نیروهای غیرجهادی و متحدان بالقوه آمریکا در صورت باقی ماندن بشار اسد ایجاد کند. امروزه سوری‌های محافظه‌کار به شدت احساس می‌کنند که بی‌پناه مانده‌‌اند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها