تاریخ انتشار:
کشوری به نام سوریه
جنگ داخلی
با افزایش تقسیمبندیهای فرقهای، جنگ بیش از پیش کشور را در بر میگیرد.
مواضع اسد در مقابل اسرائیل و پشتیبان اصلی آن آمریکا از طریق همکاری با حزبالله لبنان و دولت ایران مورد قبول اکثر سوریها بود. آنها هیچ کینهای علیه شهروندان کشورهای متخاصم نداشتند، و در زمان حمله آمریکا به عراق میگفتند بین ملتها و دولتهای کشورشان تفاوت قائلند. اما آنها برای برادران و خواهران مصری خود که تحت حاکمیت حسنی مبارک قرار داشتند دلسوزی میکردند. در نظر آنها حسنی مبارک نوکر حلقه به گوش غرب بود. امروز از آن سوریه چیزی باقی نمانده است. قیامی که اکنون به جنگ تمامعیار بین نیروهای مخالف و دولت بشار اسد تبدیل شده است باعث شد تا جوانان از مقابله آشکار با رژیم هراسی نداشته باشند. حتی در میان نیروهای امنیتی هم بحثهای سیاسی گسترده است. مردم صحبتهایی را بر زبان میآورند که قبلاً جرات بیان آنها را نداشتند. روابط همسایگان در میان خون و خونریزیها قویتر شده است. زنان زندگی خود را به خطر میاندازند و با عبور از گذرگاههای امنیتی داروها را به مناطق شورشیان میبرند. سربازان معمولاً زنان را تفتیش نمیکنند. در دمشق خانوادههایی هستند که خویشاوندان خود را که از مناطق خطرناک گریختهاند با آغوش باز پذیرایی
میکنند و گاهی 10 نفر در یک اتاق میخوابند. اما این مزیتها به قیمتی سرسامآور تمام میشوند. جنگ سوریه را تجزیه میکند. ماههاست که کشور بین نیروهای بشار اسد و گروههای شورشی تقسیم شده است و هیچ کدام به پیروزی نرسیدهاند. شورشیان کنترل مناطق زیادی را در شمال و شرق کشور در اختیار گرفتهاند و نیروهای بشار اسد از زمین و هوا اهداف نظامی و غیرنظامی آنها را مورد حمله قرار میدهند. دولت مصمم است تا کنترل خود را بر محور شمال - جنوب از دمشق تا حمص و حما تا لاتاکیا که بندر زادگاه خانواده اسد است حفظ کند. در حال حاضر هیچ امیدی برای گشایش راهی سیاسی که به مذاکره بین دولت و مخالفان بینجامد وجود ندارد. حلقه پیرامون بشار اسد نمیتواند رفتن او را بپذیرد. گروه سیاسی مخالف که از ماه نوامبر زیر چتری به نام ائتلاف مخالفان سوریه گرد هم آمدهاند شرط مذاکرات را کنار رفتن بشار اسد اعلام کرده است. همزمان بشار اسد از حمایت مالی، سیاسی و نظامی ایران و روسیه برخوردار است. البته روسیه تلویحاً اعلام کرده است ممکن است در صورت لزوم از اسد بخواهد کنارهگیری کند. دیپلماتهای غرب حدس میزنند این احتمال فقط با دستور مستقیم ولادیمیر پوتین روی
میدهد. آنها عقیده دارند رئیسجمهور روسیه قصد دارد غرب به ویژه آمریکا را ناامید کند و آنها را از تغییرات اجباری - مانند آنچه در لیبی اتفاق افتاد- بازدارد. درخواست مشترک روسیه و اتحادیه عرب برای حل مسالمتآمیز موضوع از طریق مذاکره به آن معنا نیست که محاسبات عوض شدهاند. دولتهای غربی تلاش زیادی انجام دادهاند تا از حوادث داخل کشور عقب نمانند. دولت آمریکا که از ماجراجویی جدیدی در همسایگی عراق نگران است به جز درخواست کنارهگیری از بشار اسد هیچ اقدام دیگری انجام نداده است. در یک جلسه استماع کنگره در اوایل این ماه لئون پانتا وزیر سابق دفاع و ژنرال مارتین دمپسی گفتند آنها از طرح مسلح ساختن شورشیان حمایت کردهاند. اگرچه این طرح مورد حمایت هیلاری کلینتون و دیوید پترائوس رئیس وقت سیا قرار داشت کاخ سفید آن را وتو کرد. از طرف دیگر به رغم اینکه بریتانیا و فرانسه تمایل دارند شرایط تحریم تسلیحاتی را آسانتر کنند برخی دولتهای دیگر اروپایی از قبیل آلمان و کشورهای اسکاندیناوی مخالف آن هستند. در 18 فوریه و در اجلاس بروکسل، اتحادیه اروپا تعهد کرد کمکهای غیرتسلیحاتی بیشتری در اختیار شورشیان قرار دهد اما اعضای گروه مخالف
سوریه شکایت میکنند که غرب هنوز به قول خود مبنی بر پرداخت کمکهای نقدی عمل نکرده است. مبارزان مخالف که به گروههای مختلفی از هزاران جنگجو تا گروههای انگشتشمار تقسیم شدهاند سلاحهایی کمتر از آنچه انتظار دارند دریافت کردهاند. کشورهای حاشیه خلیجفارس از جمله قطر، عربستان سعودی و کویت اغلب سلاحهای سبک را از طریق گروههای بخش خصوصی فراهم کردهاند. لیبی هم دخالتهایی داشته است اما شورشیان عمدتاً به تفنگها و موشکهای دستساز مجهز هستند و توانستهاند مقداری سلاح و مهمات هم از زرادخانهها و پادگانهای دولتی به دست آورند.
گفتوگوهای جنگ
سازمان ملل اعلام کرده است حدود 70 هزار سوری که اکثر آنها غیرنظامی هستند در جنگ کشته شدهاند. ارقام واقعی احتمالاً بسیار بیشتر است. هزاران نفر ناپدید و یا زندانی شدهاند. در چند هفته گذشته به طور میانگین هر روز پنج هزار نفر بیخانمان شدهاند. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل میگوید شمار پناهندگان به 860 هزار نفر رسیده است اما تعداد زیادی هم هنوز در آمارها نیامدهاند. شمار افرادی که در داخل کشور آواره شدهاند هم بسیار زیاد است. بیش از چهار میلیون سوری از سوخت، برق، خطوط تلفن و غذا محروم هستند. در هر دو طرف گروهی فرقهای و متعصب - شورشیان سنی و علویان- آتشافروزان اصلی جنگ هستند. سوریان طبقه متوسط و فعالان سکولار خود را کنار کشیدهاند. یک وکیل از شهر آلپو- دومین شهر بزرگ سوریه - میگوید شورشیان مسلح مردمی را که قصد داشتند شهر کوچک خود را اداره کنند آواره کردند. با وجود تلاش زیاد شورشیان برای همکاری با یکدیگر صدها گروه شورشی نتوانستهاند ارتشی منسجم و تحت فرماندهی واحد تشکیل دهند. هرکدام از این گروهها قصد دارد راه خود را برود. به نظر میرسد گروههای مخالف بیشتر درصدد جلب رضایت حامیان مالی خود هستند تا
اینکه باری از دوش شهروندان بردارند. گاهی اوقات شورشیان علیه یکدیگر وارد جنگ میشوند. گروههای اسلامگرا با شبهنظامیان کردی که کنترل شمال شرق کشور را در اختیار دارند مبارزه میکنند. پس از پایان جنگ در سوریه انسجام دوباره این کشور بسیار دشوار خواهد شد. آقای اسد و خانوادهاش که از وضعیت اقلیتی خود در کشور سنینشین آگاه هستند تلاش زیادی انجام میدهند تا سوریه را سکولار کنند و با اسلامگرای تندرو خواندن مخالفان میگویند آنها برای غرب و جهان عرب خطرناک هستند. در حقیقت تعداد اندکی از مخالفانی که دو سال پیش قیام را آغاز کردند اعتقادات شدید مذهبی داشتند. به علویان معترض کمک میشود تا ارتش را رها کنند. شورشیان به مسیحیان کاری نداشتهاند. آنها همچنین با وجود حملات نیروهای اسد به روستاهای سنینشین اطراف حمص به قتل عام علویان روی نمیآورند. سلفیگری که شاخه متعصب اسلام است و در سراسر جهان عرب نفوذ کرده است نتوانست در سوریه جایی برای خود پیدا کند. اما شرایط در حال تغییر است. منابع اطلاعاتی غرب میگویند شمار جهادیها در سوریه رو به افزایش است. جبهه النصر که متعصبترین مبارزان سوریه و از طرفداران القاعده هستند در حال
قدرتگیری است. در ماه دسامبر یک گروه مسلح مسجد شیعیان را ویران کرد. اگرچه بیشتر سوریها موافق نیروهای جهادی نیستند این جنگ کمکم بعد مذهبی به خود میگیرد. جنگ سوریها را فرقهفرقه کرده است. علویان به نیروهای امنیتی و نظامی دولت وارد شدهاند. آنها در این موضع باقی ماندهاند چرا که بشار اسد سرنوشت آنها را به خودش پیوند زده است. اما سوریهای طبقه متوسط و اقلیتهای مذهبی از صحبتهای گروههای مخالف میانهرو در زمینه برپایی حکومت اسلامی برای جایگزینی رژیم اسد نگران شدهاند. یکی از رهبران مبارز در آلپو میگوید: «ما اکثریت هستیم بنابراین قوانین سنت را احیا میکنیم.» علویان بیشتر از همه نگران هستند. برای آنها تصور زندگی کردن در شهرهایی مانند حمص هم دشوار شده است. بسیاری از سوریها مدتها به ترکیه مسلمان به عنوان یک کشور نمونه نگاه میکردند. اما یکی از رهبران مخالف عقیده دارد ترکیه کشوری اسلامی نیست و آنها خواهان اسلام قدرتمند هستند. مسیحیان در حال مهاجرت هستند. آنها سرنوشت برادران خود در عراق و مصر را به چشم دیدهاند. علویان دمشق عقیده دارند در صورت کشته شدن بشار اسد برادرش ماهر اسد که فرمانده گارد جمهوری و هسته
مرکزی رژیم است باید قدرت را به دست بگیرد و منجی کشور باشد. اکنون خشونت زندگی سوریها را در بر گرفته است. مشاجراتی که قبلاً هیچ ارتباطی با قیام نداشت فقط با اسلحه حل میشوند. قتل و آدمربایی رواج یافته است. با مسلح کردن وفاداران، دولت افراد بیشتری را به جنگ کشانده است. یکی از فرماندهان شورشیان فاروق که نیروهایی در سراسر کشور دارد، میگوید: «نیروهای ما به کشتن عادت کردهاند و دیگر نمیفهمند این کار صحیح نیست.» هزاران منزل، کارخانه، مدرسه و بیمارستان ویران شدهاند. دکترها، مهندسان و معلمان فرار کردهاند. بسیاری از سوریها نگران آن هستند که جنگ زمانی به پایان برسد که کسی برای جنگیدن باقی نمانده باشد. این فرمانده شورشی میگوید: «من دوست دارم جنگ تمام شود تا بتوانم ازدواج کنم و به زندگی برگردم اما نگرانم زمانی این امر اتفاق بیفتد که از کشور چیزی باقی نمانده باشد.»
دیدگاه تان را بنویسید