تاریخ انتشار:
«تعادل» روی دکه
نسخههای خروج از رکود تورمی
یک روزنامه اقتصادی دیگر هم به جمع مطبوعات تخصصی کشور پیوست: روزنامه «تعادل» به مدیرمسوولی «الیاس حضرتی» و سردبیری «محمدصادق جنانصفت» که چند ماهی در کش و قوس آمدن و نیامدن بود و سرانجام سهشنبه گذشته در ۱۶ صفحه و با قیمت ۵۰۰ تومان روی دکه رفت.
یک روزنامه اقتصادی دیگر هم به جمع مطبوعات تخصصی کشور پیوست: روزنامه «تعادل» به مدیرمسوولی «الیاس حضرتی» و سردبیری «محمدصادق جنانصفت» که چند ماهی در کش و قوس آمدن و نیامدن بود و سرانجام سهشنبه گذشته در 16 صفحه و با قیمت 500 تومان روی دکه رفت.
این روزنامه که از خانواده روزنامه «اعتماد» به شمار میرود، در اولین شمارهاش، تیتر نخست را به نظرخواهی از شش اقتصاددان درباره «چالشهای امروز اقتصاد ایران» اختصاص داد و نوشت: «اقتصاد ایران با چالشهای عمدهای مواجه است که چنانچه بخواهیم مهمترین آنها را نام ببریم به مواردی از جمله تورم همراه با رکود، بیکاری جوانان، سرمایهگذاری اندک، رشد اقتصادی منفی، اتکای صرف به منابع نفتی و... برمیخوریم. این چالشها همراه با بیثباتی قوانین و مقررات، سیاستزدگی اقتصاد و ناهماهنگیهای بین قوا، حرکت چرخهای اقتصادی را با کندی شدید مواجه کرده است.»
در نخستین شماره این روزنامه که با شعار «تعادل، نیاز اقتصاد ایران» چاپ میشود، هم مدیرمسوول و هم سردبیر روزنامه یادداشتهایی درباره حضور تازهشان در فضای مطبوعاتی نوشتند. الیاس حضرتی از امیدواریاش به این نوشت که «روزنامه تعادل بتواند با روشنگری در حوزه کسبوکار ایرانیان به ایجاد تعادل در اقتصاد کمک کند» و محمدصادق جنانصفت هم از آمادگی کامل این روزنامه برای بازی کردن نقشی پررنگ در فضای مطبوعاتی ایران سخن گفت: «واقعیتهای اقتصاد ایران، فضای کار روزنامهنگاری و بازار رسانههای مکتوب را کالبدشکافی و نقاط ضعف و قوت رقبا را نیز شناسایی کرده و امیدوار و نیرومند به بازار آمدهایم.»
روایتی دیگر از «چالشها»
«چالشهای امروز اقتصاد ایران» در شرایطی روز سهشنبه تیتر اول روزنامه «تعادل» شد که دو روز قبلتر، «دنیای اقتصاد» تیتر نخست خود را به «چهار چالش آینده اقتصاد ایران» اختصاص داده بود. این تیتری بود که «دنیای اقتصاد» برای مصاحبهاش با «فرهاد نیلی» رئیس پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی انتخاب کرده و نوشته بود: «فرهاد نیلی استراتژی خروج از رکود، چگونگی اجرای غیرتورمی این استراتژی، رابطه بانکها و بنگاهها و سلامت نظام بانکی را چهار دغدغه اصلی اقتصاد عنوان و تاکید کرد: دولت یازدهم در ماههای گذشته، با شناسایی سیاستهای نادرست، روند آنها را متوقف کرده است، حال این نیاز دیده میشود که با اجرای سیاستهای مناسب و هدفمند، بستری برای خروج غیرتورمی از رکود مهیا کند.»
فرهاد نیلی همچنین به این روزنامه گفته بود که «تا نیمه سال 1392 دولت آموخت که اقداماتی مانند «تامین مالی غیراصولی مسکن مهر»، «تبدیل شدن سهام عدالت به یک امر رانتی و بلاتکلیف»، «تبدیل شدن هدفمندی یارانهها به یک پروژه اجتماعی با هدفی غیر از اصلاح بازار انرژی» و «تثبیت نرخ ارز در شرایط تورمی» چه آثار زیانباری را متحمل اقتصاد کرده است. حال پس از مشخص شدن این «نبایدها»، ضروری است که دولت به سمت «باید»های اقتصاد که مهمترین آن «خروج غیرتورمی از رکود» است، حرکت کند.»
رکود تورمی در کانون بحثها
موضوع رکود تورمی و راهکارهای خروج از آن هفته گذشته در مطبوعات بسیار مورد توجه بود. «دنیای اقتصاد» در شماره روز یکشنبهاش علاوه بر اشاراتی که در تیتر نخست خود به این موضوع داشت، سرمقالهای از «دکتر تیمور رحمانی» با عنوان «رکود تورمی و خروج از آن» منتشر کرد و نوشت: «تداوم سیاست پولی انقباضی کنونی میتواند در طول حداکثر دو سال (به شرط آنکه اقتصاد در معرض تشدید رکود تورمی قرار نگیرد)، به شدت تورم را کاهش دهد و در مورد آن بحثی نیست؛ اما در شرایطی که اقتصاد از رکود نیز رنج میبرد، هزینه بالایی برای کنترل تورم پرداخت خواهد شد. همچنین لازم است ذکر شود که خروج از رکود تورمی بهتر است از طریق به بهرهبرداری رساندن ظرفیت بیکار موجود اقتصاد رخ دهد.»
در همان روز، روزنامه «شرق» هم در مصاحبهای مبسوط با «حسین عبدهتبریزی» که زیر عنوان «راهکارهای گریز از تنگنای رکود تورمی» منتشر شد، به این موضوع پرداخت و به نقل از او نوشت: «امسال دولت اعلام کرده سال برونرفت از رکود تورمی است. اینکه چگونه از رکود خارج شویم و درعینحال تورم را هم کنترل کنیم، کاری گران و دشوار است. ایجاد رشد باید همراه با اشتغال باشد و این در حالی است که طی دولتهای نهم و دهم، خالص اشتغال تقریباً برابر صفر بوده است.»
رئیس اسبق بورس تهران و مشاور امروز وزیر راه و شهرسازی، ارائه پیشنهاد برای خروج از این وضعیت را منوط به شناسایی عوامل ایجاد رکود دانست و گفت: «بهنظر میرسد دو عامل در این میان مهمتر از سایر عوامل است؛ اول اینکه دولت نمیتواند مثل گذشته خرج کند. موضوع دوم البته وضعیت بانکهاست. حال که پول پرقدرت جدید تولید نمیشود، همه امید به آن است که چقدر پول یا اعتبار توسط نظام بانکی تولید میشود؟ اگر گردش پول حاصل از نظام بانکی هم کند شده باشد، آنگاه باید توجه را روی آن موضوع گذاشت.»
عبدهتبریزی دلایل «تنگنای اعتباری حاصل از عملکرد نظام بانکی» را نیز این گونه برشمرده است: «از یک طرف معوقات واقعاً 70 هزار میلیارد تومان نیست. معوقات نظام بانکی بسیار فراتر از این ارقام میرود. معوقات نظام بانکی به معنی کند کردن گردش پولی است که از بانکها به داخل صنایع و کسبوکارها ریخته میشود. حوزه دیگر میتواند حبس پول داخل طرحهای مسکونی و تجاری گرانقیمت در کلانشهرها باشد.»
به اعتقاد این اقتصاددان «معوقات بانکی فقط با تقویت نظارت در بانک مرکزی و اخذ حمایت از قوه قضائیه قابل حل است.»
تهران در برابر ونکوور
روزنامه شرق روز دوشنبه هم گزارش جالب توجهی منتشر کرد که تا مدتی در فضای رسانهای دست به دست میشد. تیتر گزارش این بود: «هزینه زندگی در ونکوور ارزانتر از تهران» و ادعا میکرد «با توجه به حداقل مزد ساعتی، هزینه زندگی در ونکوور به مراتب کمتر از ایران است.»
گزارشنویس «شرق» که تحلیلهایش را بر پایه اطلاعات منتشره در سایت Numbeo.com بنا کرده بود، در ادامه نوشت: «در حالی که حداقل دستمزد ساعتی در این تارنما در ونکوور معادل 10 دلار و در ایران معادل یک دلار به قیمت ارز مبادلهای و 80 سنت به قیمت ارز آزاد است، قیمت مصرفکننده شامل اجارهبها، هزینه رستوران و مواد خوراکی در ونکوور کانادا نسبت به تهران به ترتیب 5/87، 8/89، 4/94، 85 و 95 درصد بیشتر بوده در حالی که قدرت خرید یک شهروند کانادایی حداقل 228 درصد بیش از یک شهروند ایرانی است.»
نویسنده شرق در نهایت نتیجه گرفت که «برخلاف نظر اقتصادخواندههای وطنی و حامیان طرح یارانه، هزینههای معیشت زندگی مردم نهتنها در مقایسه با کشورهای همجوار که حتی در مقایسه با پیشرفتهترین کشورهای جهان به نسبت حداقل دستمزد، بسیار گرانتر است؛ این موضوع جای تامل و نگرانی دارد که چگونه مردم کشوری نفتخیز که میلیاردها مترمکعب گاز آن توسط شیخنشین قطر به غارت میرود و منابع نفتی آن در دست «دورگذرهای تحریم» از بین رفته، برای تامین یک گالن بنزین بیشتر از کشورهایی که اساساً فاقد منابع نفتی هستند در مقایسه با حداقل مزد، پول بیشتری پرداخت میکنند.»
ستارههای خاموش
روزنامه جامجم هفته قبل گزارشی درباره ستارههای غیرواقعی هتلهای ایران نوشت و با تیتر «هتلهایی با ستارههای غیرواقعی» منتشر کرد. در گزارش این روزنامه آمده بود: «ایران با موج ورود گردشگر خارجی روبهرو است، اما وضع هتلهای استانهای مهم و گردشگرپذیر کشور، چندان مناسب این گردشگران نیست. هماکنون 1100 هتل یک تا پنجستاره با ظرفیت 200 هزار تخت در سراسر کشور وجود دارد، اما نمیتوان روی کیفیت استاندارد این هتلها حسابی باز کرد.»
گزارشنویس روزنامه وابسته به صداوسیما در ادامه نوشت: «طی یک دهه اخیر احداث هتلهای جدید و چندستاره در شهرهای گردشگری کشور همچون مشهد، شیراز، اصفهان و جزیره کیش توسط بخش خصوصی مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که گاهی مسافران برای پنج یا چهارستاره بودن هتلها این مبالغ گزاف را میپردازند، اما خدمات مناسبی دریافت نمیکنند. اغلب هتلها شاید شیک و زیبا ساخته شده است، اما در آنها خبری از رفتار مناسب کارکنان با گردشگران نیست، اتاقها برخلاف نمای بیرونی هتل تمیز و مرتب نیست، لوازم مورد نیاز گردشگر در هتل یا وجود ندارد یا اغلب فرسوده و خراب است. به نظر میرسد صنعت هتلداری کشور از نبود نظارت و آموزش خدماتدهی به گردشگر رنج میبرد.»
تفاوت بورسبازی در شمال و جنوب شهر
برگزاری نمایشگاه بینالمللی بورس، بانک و بیمه در هفته گذشته و همزمانی آن با ادامه افت شاخص بورس دستاویزی شد برای روزنامه «جهان صنعت» تا مسوولان سازمان بورس را به انتقاد بگیرد. این روزنامه در گزارشی که روز چهارشنبه با عنوان «دعوت خارجیها به بورس در شمال شهر؛ سقوط قیمت سهام در مرکز شهر» منتشر کرد، نوشت: «در حالی که روز سهشنبه علی صالحآبادی و اطرافیان وی با خیال راحت و کیلومترها دورتر از تالار شیشهای حافظ در مرکز شهر در حال قدم زدن در شمال شهر در نمایشگاه بورس بودند و در اواسط روز سری هم به اولین اجلاس سرمایهگذاری اسلامی زدند، سهامداران مضطرب این روزهای بورس برای دومین روز متوالی با ریزش قیمتها در پی سقوط همه شاخصها و در پی آن بازگشت دوباره شاخص کل به کانال 74 هزار واحد بودند. در آن سو رئیس سازمان بورس از خارجیها دعوت میکند که در بازار سرمایه ایران حضور داشته باشند و برای آنان کارت دعوت میفرستد و در نقطهای دیگر و در نمایشگاه بورس حلقهای از سهامداران معترض به دور وی تشکیل شد تا بار دیگر اعتراضهای خود را این بار بدون واسطه و مستقیم به گوش وی برسانند.»
گزارشنویس «جهان صنعت» در ادامه نوشت: «به هر حال این روزها سر مسوولان و برگزارکنندگان نمایشگاه بورس آنقدر گرم است که شاید تحولات بازار سهام برای آنان اولویت اصلی نباشد، اما واضح است که باید تکلیف این نوسانهای شدید و ادامهدار یک بار برای همیشه روشن شود و توجیهاتی همانند «نوسان ذات بازار بورس است» دیگر خریدار ندارد.»
دیدگاه تان را بنویسید