پرسپولیس در آستانه از دست دادن ورزشگاه درفشیفر
چرا مدرک جعلی پولادی افشا نشد؟
باشگاه پرسپولیس امسال به هیچ عنوان راضیکننده ظاهر نشده است. آنها هفته گذشته هم با نتیجه یک بر صفر به سایپا باختند و در نیمه دوم جدول باقی ماندند. اما خبر مهمی که هفته گذشته دهان به دهان بین اهالی فوتبال میچرخید، بحثقطع همکاری اسپانسر باشگاه بود که میتواند در آینده مشکلات جدیای را برای پرسپولیس به وجود بیاورد.
ورزش ایران هفته گذشته را با آغاز مسابقات پارالمپیک آسیایی اینچئون شروع کرد. ورزشکاران اعزامی ایران به این مسابقات که با نام کاروان غدیر راهی کشور کره جنوبی شده بودند، توانستند در همان روزهای اول بدرخشند و مدالهای رنگارنگی را کسب کنند. آنها تا آخرین روزهای هفته گذشته همچون کاروان اعزامی ایران به بازیهای آسیایی در رده پنجم مسابقات قرار داشتند. اما خبر مهم دیگری که در هفته گذشته در فضای رسانههای ورزشی منتشر شد، بحث قطع همکاری باشگاه پرسپولیس با اسپانسر پرسر و صدای خود بود. خبری که حتی باعث شد زمزمههایی مبنی بر تعویض هیات مدیره باشگاه سرخها هم به گوش برسد. در کنار اینها فدراسیون کفاشیان همچنان تحت فشار قرار داشت و فوتبال ایران در انتظار ماه آبان بود. ماهی که قرار است مجمع عمومی فدراسیون فوتبال در آن تشکیل شود.
ورزشگاه درفشیفر در آستانه فروش؛ متری شش میلیون تومان
باشگاه پرسپولیس امسال به هیچ عنوان راضیکننده ظاهر نشده است. آنها هفته گذشته هم با نتیجه یک بر صفر به سایپا باختند و در نیمه دوم جدول باقی ماندند. اما خبر مهمی که هفته گذشته دهان به دهان بین اهالی فوتبال میچرخید، بحث قطع همکاری اسپانسر باشگاه بود که میتواند در آینده مشکلات جدیای را برای پرسپولیس به وجود بیاورد. در کنار این اخبار، مساله مالکیت ورزشگاه درفشی که محل تمرین سرخها هم هست در هفته گذشته حسابی جنجالی شد و روزنامه شهروند درباره آن نوشت: اتفاق جدید در باشگاه پرسپولیس، احتمال پررنگ گرفته شدن ورزشگاه درفشیفر از قرمزهاست. درحالیکه مسوولان وزارت ورزش قول دادهاند در زمستان امسال دو باشگاه پرسپولیس و استقلال خصوصی شوند، ظاهراً این اتفاق بنا به دلایلی رخ نمیدهد. یکی از این دلایل ممکن است کم شدن بخشی از داراییهای باشگاه پرسپولیس باشد. خبرهای رسیده حکایت از آن دارد که بهزودی با حکم دادگاه ورزشگاه درفشیفر را از باشگاه پرسپولیس باز پس میگیرند و این ورزشگاه از فهرست داراییهای باشگاه خارج میشود. فردی که مالک زمین
ورزشگاه درفشیفر و برخی از زمینهای دیگر آن منطقه مثل ایستگاه آتشنشانی و پارکینگ اتوبوسرانی است توانسته مالکیت خود را بر این زمینها از طریق قانونی ثابت کند و اکنون باشگاه پرسپولیس باید زمین را از مالک جدید بخرد. گفته میشود مالک زمینها گفته حاضر است زمینها را متری شش میلیون تومان بفروشد که با توجه به متراژ بالای ورزشگاه درفشیفر به نظر میرسد پرسپولیس باید رقم سنگین میلیاردی بابت این ورزشگاه پرداخت کند. در این شرایط اما مسوولان باشگاه به شکل دیگری موضوع را توضیح میدهند. مهدی خواجهوند سخنگوی پرسپولیس دراینباره توضیحات بیشتری داد: «این موضوع یک بحث کاملاً حقوقی است. سند ملک درفشیفر به نام باشگاه نیست و اما صحبتی درباره تخلیه درفشیفر توسط باشگاه مطرح نشده است. اینکه میگویند ورزشگاه از پرسپولیس گرفته میشود هم مربوط به الان نیست. اگر باشگاه به بخش خصوصی واگذار شود، آن زمان شاید درفشیفر از مالکیت پرسپولیس خارج میشود.»
چرا مدرک جعلی پولادی افشا نشد
موضوع «سرباز گیت» یا کارتهای معافیت جعلی فوتبالیستها همچون هفتههای گذشته نقل محافل ورزشی بود. جدیدترین حاشیه پرونده مربوط به ماجرای دعوت مهرداد پولادی به تیم ملی است. پولادی که مشمول غایب محسوب میشود و دو ماهی است که پایش را به خاک ایران نگذاشته در حالی از سوی کارلوس کیروش به تیم ملی دعوت شده که مسوولان سازمان نظام وظیفه خواهان خط خوردن او هستند. روزنامه فرهیختگان در همین زمینه دست به افشاگری جالبی زده است: «ماجرای پولادی که پیش آمد، کمیته روابط بینالملل فدراسیون فوتبال با انتشار بیانیهای اعلام کرده که به پولادی ITC نداده است و این بازیکن از طریق فیفا توانسته مجوز بازی در قطر را بگیرد. براین اساس، روابط بینالملل اعلام میکند که این فدراسیون به هیچوجه ITC برای مهرداد پولادی صادر نکرده است. اما آیا این همه حقیقت است؟ بیانیهای که صادر شد، چندین مصاحبه از کفاشیان تا آیتاللهی و بهروان در تبرئه صدور ITC پولادی نشان داد که ماجرا جدیتر از این حرفهاست. سوال این است که چرا در مورد مهرداد پولادی اینقدر تاکید میشود در حالی که برخی افراد در
مورد بسیاری از بازیکنان متخلف در حال توافق برای بازی در تیمهای نظامی بعد از نیمفصل هستند؟ اگر همه این ماجراها را کنار هم بگذارید، به یک نکته میرسیم. فدراسیون بدون اشاره به بند بعدی در همین قانون بیانیه صادر کرده در حالی که طبق بند ۷ از ماده 8، بند 2، پیوست ۳ همین قانون، فدراسیون سابق (که در اینجا منظور ایران است)، در صورت وجود اختلاف قراردادی بین بازیکن و باشگاه سابقش، حق صدور ITC را ندارد. بهتر است بدانید که در موارد استثنایی، فیفا ممکن است دستورات موقتی صادر کند. اگر مرجع ذیصلاح مجوز ثبت موقت بازیکن را صادر کند فدراسیون مربوطه موظف به کامل کردن اطلاعات ثبت بازیکن مربوطه در TMS است. در چنین شرایطی، باشگاه سابق، جدید و خود بازیکن موظف به تسلیم ادعاهای خود بر اساس ماده ۲۲ به فیفا هستند. فیفا پس از آن باید ظرف ۶۰ روز بر سر مساله ITC و محرومیتهای ورزشی احتمالی تصمیمگیری کند. اگر فیفا وارد این پرونده شود آن وقت کار فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس و حتی خود پولادی هم سخت میشود. حتی اگر پولادی را بازیکن آزاد بدانیم نکته اینجاست که با زیر سوال رفتن مدارک هویتی او در قراردادش با پرسپولیس، اتمام و جزییات
آن قرارداد هم محل اشکال واقع خواهد شد. بدیهی است که نوعاً بازیکن سرباز مبالغ کمتری یا زمان بیشتری را در خدمت یک تیم خواهد بود. نکته دومی که بسیار مهم است این است که اساساً فدراسیون فوتبال که از قبل میدانسته کارت نظام وظیفه پولادی باطل شده، آیا بر اساس همین آییننامه نقل و انتقال بازیکنان حرفهای فیفا، نامه رسمی پلیس نظام وظیفه را در موعد مقرر برای فیفا ارسال کرده است که متعاقباً فیفا در قالب منازعات قراردادی فیمابین در ۶۰ روز به آن رسیدگی کند یا به صورت خودجوش سکوت کرده تا باشگاه الشحانیه قطر از فرصت 15 روز استفاده کند و ITC پولادی را از طریق فیفا دریافت کند؟ از طرف دیگر موضوع به اینجا ختم نمیشود چون طبق نص صریح بندهای ۲ و ۳ ماده 9 بند یک از پیوست ۳ این قانون، آمده است: «هر فدراسیون یا باشگاهی که اطلاعات ناصحیح یا غیرواقع در سیستم وارد کند یا از TMS برای مقاصد نامشروع سوءاستفاده کند مشمول جریمه میشود. ضمن آنکه فدراسیونها و باشگاهها مسوول فعالیتها و اطلاعات وارد شده توسط مدیر TMSشان هستند.» البته فیفا این قانون را از هر طرف بسته و راه کدخدامنشی را از بین برده است. در ذیل ماده ۹ از پیوست ۳ وقتی
فدراسیونها و باشگاهها از مفاد این قانون تخطی کنند مجازاتهای سختی را به صورت ترکیبی یا مجزا پیشبینی کرده که در مورد باشگاهها میتوان به مواردی نظیر: توبیخ رسمی یا اخطاریه، جریمه نقدی، ابطال نتیجه بازی، باخت سه بر صفر، محرومیت حضور در یک رقابت، کسر امتیاز، سقوط به دسته پایینتر، منع نقل و انتقال بازیکن، بازپسگیری مقام و مدالها اشاره کرد. این مجازاتها در مورد فدراسیونهای متخلف از این قانون شامل توبیخ رسمی یا اخطاریه، جریمه نقدی، محرومیت از حضور در رقابتها، بازپسگیری مقام و مدالهاست که میتواند ترکیبی یا مجزا اعمال شود و همین موارد پرسپولیس و فدراسیون و حتی خود پولادی را تهدید میکند. فرهیختگان در پایان نوشته است: «در مورد پولادی دو راه برای صدور ITC متصور است؛ یا اینکه فدراسیون و باشگاه آن را تایید کرده که در این صورت به وضوح هر دو نهاد متخلف هستند یا در حالت دوم فدراسیون فوتبال قریب به یقین در این باره سکوت پیشه کرده تا صدور ITC به گردن او نیفتد و فدراسیون قطر بتواند از این فرصت 15 روز عدم پاسخگویی فدراسیون ایران استفاده کرده و با بهرهگیری از ظرفیت قانونی درخواست ITC موقت کند که این هم تخلف واضح
و آشکار است، چون قطعاً اگر فدراسیون فوتبال به فیفا شفاف اعلام میکرد که پلیس ایران پولادی را متخلف میداند و تحت پیگرد است (با ترجمه رسمی نامه پلیس نظام وظیفه) کما اینکه دو مقام مسوول نظامی بر ابطال کارت او تاکید داشتهاند و صراحتاً درخواست او را در سیستم TMS رد میکرد، آن موقع غیرممکن بود که بهواسطه تعقیب قضایی و انتظامی، فیفا برای او ITC صادر کند. حالا توپ در زمین فدراسیون فوتبال است که باید اثبات کند در مدارک هویتی پولادی نامه رسمی پلیس ایران را به فیفا فرستاده و درخواست ITC پولادی را صراحتاً در سیستم TMS رد کرده است یا با سکوت خود در عدم پاسخگویی صدور ITC او را با استفاده از ظرفیتهای قانونی تسهیل کرده؟ اگرچه نیروی انتظامی به راحتی میتواند با یک نامه رسمی به فیفا اعلام کند که از مدتها پیش به فدراسیون فوتبال ایران اعلام کرده کارت نظام وظیفه پولادی باطل بوده و خواستار تصمیمگیری ارکان قضایی فیفا برای ابطال کارت بینالمللی بازی او شود تا همهچیز مشخص شود.»
داستان رمالی و جادوگری در فوتبال
هفته گذشته یک حاشیه عجیب هم داشت: داغ شدن دوباره بحث جادوگری در فوتبال ایران. خبرگزاریهای مختلف مصاحبههای زیادی از مربیان لیگ برتری در این مورد به چاپ رساندند و دوباره بحث رمالی بحث روز فوتبال ایران شد. روزنامه وطن امروز در همین زمینه گزارش جالبی را به چاپ رساند: «داستان رمالی و جادوگری در فوتبال ما نه حلقه گم شده است و نه پدیده عجیب و غریب که به تازگی پایش به لیگ باز شده باشد ولی نکته مهمی که دارد این است که هرازگاهی مثل شبحی سر و کلهاش پیدا میشود و ردی از خود در این فوتبال بحرانزده بهجا میگذارد، حالا فرقی برایش نمیکند اتاق رئیس فدراسیون باشد یا پشت دروازه تیم نگونبخت که ناگهان سر از بالای جدول درمیآورد. در روزهایی که سالگرد مرگ پل پیشگو (هشتپای معروفی که بازیهای جامجهانی 2010 را پیشگویی میکرد) است، بد نیست به بازگشایی پرونده رمالها و جادوگرها نیز بپردازیم البته این جرقه از گفتوگوی مرد جنجالساز یک دهه فوتبال ایران محمد مایلیکهن زده شده، او به تازگی ادعا کرده آقای «ب. د» رئیس رمالها و جادوگرهاست. او این فرد را منسوب به
دشمن دیرینه خود کرده است! این حرفها بدون شک باز هم در فوتبال حاشیهسازی خواهد کرد و باید منتظر نتیجه این عصیانها باشیم.» گزارشگر وطن امروز در ادامه نوشته است: «جادوگران در چند مدت اخیر به علی کفاشیان پیشنهاداتی را ارائه کردند که رئیس فدراسیون هیچگاه به پیشنهادات آنها توجهی نکرده است. یکی از بحثهای مهم روز فوتبال ایران حضور جادوگران در این عرصه است و جالب اینکه حتی جادوگران و رمالها به سراغ علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال کشورمان رفته و پیشنهاداتی نیز دادهاند! علی کفاشیان درباره حضور جادوگران در فوتبال بیان کرده بود: کسانی که ضعف مدیریتی دارند و توانمندی اداره کارها را ندارند دنبال چنین مسائلی میروند. جالب اینکه جادوگران به خود ما هم پیشنهاداتی دادهاند و گفتهاند حاضریم کارهایی را انجام دهیم، حتی عنوان کردهاند میتوانیم بازیها را پیشبینی کنیم. جادوگران هم طی این مدت به من پیشنهاداتی دادهاند اما من اعتقادی به این مسائل ندارم، اصلاً آنها را قبول ندارم. ما متکی به برنامهریزی، کار گروهی و تلاش تیمی هستیم، کارمان را خیلی سخت و محکم انجام میدهیم و برای رسیدن به هدفمان اردو و مسابقه برگزار
میکنیم. روی توانمندی کادرهای فنی تیمهای ملیمان نیز اصرار داریم بنابراین دیگر نیازی به جادوگر نداریم تا بخواهند برای ما نتایجی را پیشبینی کرده یا اقدامات دیگری انجام دهند. افرادی هم که به سمت آنها میروند نمیدانند که این جادوگران کلاهبردار هستند و معمولاً مدیران ضعیف در این باره زود فریب میخورند. در واقع مدیریتی که به این کارها تن میدهد مدیریتش ضعیف است و در مجموع انسانهای ضعیفالنفس به دنبال این طور مسائل میروند.»
دیدگاه تان را بنویسید