گردش مالی کسب و کار قاچاق پناهجو چقدر است؟
منافع اقتصادی مهاجرپذیران
منظره پناهجویان سرگردان در مرز یا در انتظار سوار شدن بر قایقهای پرخطر و لبریز، قلب را به درد میآورد. خانوادهای که حاضر شده همهچیزش را به خطر بیندازد و به اروپا برود. کودکانی که برای تجربه اینچنینی بسیار جوان هستند و البته نوزادهایی که اگر زنده به آنسوی مرز برسند، هرگز آن شب کذایی را به خاطر نخواهند آورد.
منظره پناهجویان سرگردان در مرز یا در انتظار سوار شدن بر قایقهای پرخطر و لبریز، قلب را به درد میآورد. خانوادهای که حاضر شده همهچیزش را به خطر بیندازد و به اروپا برود. کودکانی که برای تجربه اینچنینی بسیار جوان هستند و البته نوزادهایی که اگر زنده به آنسوی مرز برسند، هرگز آن شب کذایی را به خاطر نخواهند آورد.
یک پناهجوی افغان که به همراه 16 نفر دیگر از اعضای خانوادهاش برای سوار شدن بر یک قایق رنگ و رو رفته آماده میشد، برای گزارشگر تلویزیون الجزیره احساسش را اینگونه توصیف کرده است: «البته از مردن هراس داریم. برخی اخیراً (حین سفر) جان باختهاند اما مردن از گرسنگی کشیدن در اینجا بهتر است.»
خانواده افغان خود را مسلمان شیعه هزاره معرفی کردند. گروهی که در خطر کشته شدن توسط طالبان افغانستان هستند. به گفته خودشان ظرف سه سال اخیر سعی داشتند که در ترکیه به زندگی خود ادامه دهند اما دولت ترکیه به جز پناهجویان سوری، پناهنده دیگری نمیپذیرد.
یکی از پناهجویان افغان به الجزیره گفت حتی اگر به آمریکا، انگلیس یا هر جای دیگری برود، وقتی جنگ در افغانستان به پایان برسد، به آنجا بازخواهد گشت. او گفت: «من عاشق وطنم هستم. اما دخترم دانشآموز است و من حتی نمیتوانم پول بلیت اتوبوسش را بپردازم یا به او پول توجیبی بدهم. اروپاییها انسانیت سرشان میشود و به ما کمک خواهند کرد، پس دوباره و دوباره تلاش خواهیم کرد. اگر 100 بار دستگیرمان کنند، صد بار دیگر تلاش خواهیم کرد.»
اگر شبانه در سواحل ترکیه کمین کنید، بدون شک پناهجویان زیادی خواهید دید که اغلب از سوریه، وطن ویرانهشان گریختهاند و میخواهند از سمت ترکیه خود را به جزیره «کوس» در یونان برسانند. یک گروه قایقش غرق شده و موفق شده شناکنان به ساحل ترکیه برگردد، گروه دیگری میان دریای مدیترانه با جان و دل پارو میزند و گروه دیگری سعی دارد موتور قایقش را تعمیر کند تا بلکه از کابوس جنگ و قحطی نجات یابد. اما از قرار معلوم داستان فرار، برای همه پایان خوش نداشته و نخواهد داشت.
مسافران از جان گذشته، باعث شدهاند اروپا با بزرگترین معضل پناهجو در دوران بعد از جنگ جهانی روبهرو شود و در حالی که سازمان ملل تلاش میکند به پناهجوهای سوری غذا برساند، قاچاقچیهای انسان از این طریق میلیونها دلار به جیب میزنند. باید دید چه اقداماتی در راستای مقابله با آنها انجام گرفته است.
در چند هفته اخیر فرار از بحران پناهجوی اروپا غیرممکن بوده است و بدون شک برای هفتهها، ماهها و سالهای آینده نیز همینطور خواهد ماند. اما اگرچه هزینههای سخاوتمندانه میلیارددلاری اروپا مورد توجه واقع شده، پولی که در طرف دیگر جابهجا میشود جای بحث و بررسی دارد.
عددی به بزرگی 366442 را در نظر بگیرید. این، تعداد پناهجویانی است که به مرزهای اروپا میرسند. قاچاقچیهای انسان به طور متوسط به ازای رساندن هر نفر به مرز اروپا، سه هزار دلار میگیرند. با محاسبات ساده ریاضی درمییابیم که این قاچاقچیها از یک بازار غیررسمی که متاسفانه هر روز تقاضای بیشتری دارد، 1 /1 میلیارد دلار درآمد دارند. از سوی دیگر سازمان ملل برای کمکرسانی به پناهجویان تنها 5 /1 میلیارد دلار درخواست کرده و برای ادامه سال 341 میلیون دلار کم دارد.
نکته مورد نظر این است که آیا اقدامی درباره این همه پول بیزبان که از مردم مصیبتزده به جیب قاچاقچیها ریخته میشود، انجام گرفته است؟ یا در واقع لازم است اقدامی انجام گیرد؟ زیرا تقاضا وجود دارد و مردم نیز به وضوح این مبلغ را مشتاقانه میپردازند.
بر اساس گزارش یوروپل (پلیس اتحادیه اروپا)، 30 هزار قاچاقچی انسان ردیابی شدهاند که رقم بسیار بزرگی است. ویل وان خمرت، معاون رئیس یوروپل درباره اینکه چگونه به چنین عددی رسیدهاند، توضیح داده است که همانطور که میدانید یوروپل با سازمانهای اجرای قانون در سرتاسر اتحادیه اروپا در ارتباط است و آمار مذکور را نیز از همین طریق به دست آورده است.
اما با توجه به قوانین خاص و پیچیده اتحادیه اروپا، این سوال مطرح میشود که اگرچه قاچاق انسان غیراخلاقی و بیرحمانه است، آیا پرداخت پول به کسی برای سوار کردن او بر قایق و عبور از مرز، بر اساس قوانین اروپا، تخلف محسوب میشود؟
ویل وان خمرت تاکید کرد این اقدام در بیشتر کشورهای اتحادیه اروپا جرم به حساب میآید و مردم باید به طرز قانونی به کشوری آورده شوند اما این تنها یکی از مشکلات است و معضل اصلی وضعیت این مردم است که در حال حاضر بسیار آسیبپذیر هستند. وان خمرت رفتار قاچاقچیها با پناهجویان را «سوءاستفاده» خواند و گفت جان این افراد به خطر انداخته میشود. حتی گزارش شده که گاه از آنها باجخواهی شده و تهدید میشوند و مسائلی از قبیل اتفاقی که هفته گذشته در اتریش افتاد که 71 نفر در کامیونی بدون اکسیژن گیر افتاده و درگذشتند.
یوروپل همچنین در گزارشش اعلام کرده است 1400 مورد تحقیقات در حال پیگیری است و توضیح داد که این تحقیقات میتواند درباره یک پرونده کوچک مانند جستوجوی یک شخص یا یک شماره تلفن و در کل اطلاعات باشد یا اینکه بعد از پیگیری بیشتر پرونده قطورتر شود و ما افراد دخیل در قاچاق انسان را ردیابی میکنیم و پیشینه و مکان کنونی و ارتباطاتشان را پیدا میکنیم.
با توجه به اینکه در عصر کنونی حتی قاچاق انسان نیز مدرنیزه شده و هماهنگیها ممکن است از طریق فیسبوک، وایبر، یا سایر اپلیکیشنهای ارتباطجمعی انجام شود، این نکته میتواند موجب سختتر شدن رویه ردیابی یا آسانتر شدن آن شود. معاون رئیس یوروپل در این رابطه گفته یوروپل در فرآیند پیگیری و ردیابی متخلفان فقط حامی آژانسهای اجرای قانون بوده است اما طبیعی است که از رسانههای اجتماعی استفاده وسیعی میشود و ما نیز اطلاعاتی را که در این زمینه رد و بدل میشود به دقت زیر نظر داریم.
قاچاق انسان به کلی تبدیل به یک کسب و کار شده است که در آن هم عرضه وجود دارد و هم تقاضا و تا زمانی که مردم بخواهند این سفر را انجام دهند و باور داشته باشند که شانس بهتری برای زندگی در یک کشور دیگر دارند، این کار را انجام خواهند داد و همواره کسی وجود دارد که حاضر به ارائه این نوع خدمات باشد.
راههای یوروپل برای مقابله با مشکلی با ابعاد به این بزرگی چیست؟
ویل وان خمرت با تایید این نکته که تنها روش اجرای قانون برای حل این مشکل کافی نخواهد بود، اظهار داشته که تمرکز ما نه روی مهاجران است و نه بر مشکلات و وضعیت آنها، بلکه بر روی جرائمی است که پشت پرده و با سوءاستفاده از شرایط آنها انجام میشود. هدف ما این است که افرادی را که زندگی پناهجویان را به خطر میاندازند و از شرایط آنها سوءاستفاده میکنند، شناسایی کنیم.
وان خمرت تاکید کرد در کشورهای مبداء پناهجویان از جمله ترکیه و آفریقای شمالی که مقر اصلی فعالیت این قاچاقچیهاست، همکاری محدودی وجود دارد اما ما نهایت تلاشمان را میکنیم که به منبع اصلی دسترسی پیدا کرده و از ماجرا سر در بیاوریم.
یکی دیگر از منابع درآمد حسابی و کاملاً مرسوم و «اخلاقی» به هنگام مشکلاتی از این قبیل، کمکهای بشردوستانه سازمان ملل است. کم پیش نیامده که کمکهای نقدی و غیرنقدی سازمان ملل به کشورهای جنگزده، قحطیزده یا فقیر، پیش از رسیدن به محل مورد نظر توسط برخی چپاول شده باشد و دلیلی هم وجود ندارد که چرا این بار این اتفاق نیفتد.
یکی از ابعاد اقتصادی مصیبت پناهجویان فرصتطلبی قاچاقچیهای انسان است که متاسفانه مستقیماً به جیب اشخاص ریخته میشود و نفع عمومی دربر ندارد اما دلیل دیگری که پیشبینی میشود عامل اصلی مهربان شدن برخی کشورهای اروپایی بوده، جذب نیروی کار است. حتی میتوان، هر چند بدبینانه، اما اینطور تحلیل کرد که این کشورها مرزها را گشودند و بعد از آنکه به اندازه کافی نیروی جوان و کاری جذب کردند، دوباره چشم روی بدبختیهای پناهجویان بستند و حالا نیز عزمشان را جزم کردهاند آنها را خارج از اروپا و حتی در آفریقا اسکان دهند.
چرا آلمان آغوشش را به روی مهاجران گشود؟
همهچیز به جمعیتشناسی مربوط است.
یکی از مقامات دولتی آلمان روز سهشنبه 15 سپتامبر گفت آلمان میتواند هر سال بیش از 500 هزار پناهجو بپذیرد. اظهارات این مقام آلمانی در پی وقایع اخیر صورت گرفت و سیل پناهجوهایی که از کشورهایی ویران از جنگ در خاورمیانه یا آفریقا به امید زندگی بهتر به سوی اروپا روانه شدهاند. اما آثار اقتصادی جریان وسیع مهاجران به سوی آلمان چیست؟ این کشور پیشبینی میکند تا پایان سال 2015، رقمی بالغ بر 800 هزار مهاجر و پناهجو پذیرفته باشد. بر اساس گزارش دولت محلی، هزینه ساماندهی به این تعداد مهاجر حدود 10 میلیارد یورو تخمین زده شده است. مقامات آلمانی احتمال میدهند که تا سال آینده 460 هزار نفر دیگر از خدمات اجتماعی برخوردار خواهند شد.
برخی گروهکهای ضدمهاجرت مدعی هستند که خارجیها اقتصاد کشورها را خشک میکنند چرا که میخواهند پیش از خدمت به کشور، از خدمات دولتی برخوردار شوند. اما تاریخچه دور و دراز آلمان نشان داده است که خارجیها در واقع سود خالص مثبتی برای اقتصاد کشور به ارمغان آوردهاند. بر اساس یک گزارش، مشخص شده است که 6 /6 میلیوننفری که با پاسپورت خارجی در آلمان زندگی میکنند، در سال 2012 به طور متوسط 4127 دلار بیش از آن مقدار که از خدمات اجتماعی بهره برده باشند، برای مالیات و بیمه تامین اجتماعی هزینه کردهاند، به این معنا که سال گذشته 22 میلیارد یورو مازاد درآمد تولید کردهاند. مقامات آلمانی امیدوارند که سیل پناهجویان این تابستان، در بلندمدت میتواند به دستاورد مثبت اقتصادی شبیه به آن منجر شود.
آندریا ناهلس، وزیر کار و تامین اجتماعی آلمان اظهار کرد: «از این موضوع نیز بهره خواهیم برد زیرا ما به مهاجران نیاز داریم. باید با مردمی که به عنوان پناهنده به کشور ما میآیند مانند همکار و همسایه رفتار کنیم.»
بخشی از منطق آلمان برای گشودن دروازههای کشور به روی مهاجران، وابسته به علم جمعیتشناسی است. آلمان یکی از کشورهایی است که جمعیتش با بیشترین سرعت آب رفته و پیر میشود و نرخ تولد در این کشور نیز یکی از پایینترینها در سطح جهان است. بنابراین کشور برای پر کردن جای خالی نیروی کار، نیازمند مهاجر است. به نقل از یک کارشناس که سال گذشته به «دویچه وله» گفته بود، اقتصاد آلمان باید 5 /1 میلیون مهاجر بامهارت جذب کند تا تعادل به نظام بازنشستگی کشور بازگردد. هجوم مهاجران جوان به کشور میتواند موجب پیشرفت و نسبت وابستگی کشور شود. مقیاسی که نسبت شهروندان بالای 65 سال کشور را به عموم نیروی کار بین 15 تا 64 سال میسنجد. بر اساس تخمینهای رسمی انجام شده، تا سال 2060، از بین هر سه آلمانی، یک نفر بالای 64 سال و بازنشسته خواهد شد. یعنی به ازای هر فرد بازنشسته تنها دو نفر نیروی کار و حامی وجود دارد.
با این حال کارشناسان هنوز مطمئن نیستند که مهاجران در کل موجب خشک شدن اقتصاد یا ترقی آن هستند. بنا بر یک گزارش کار در سال 2011 که در «مدرسه بیزنس هاروارد» تهیه شده بود، در گذشته مهاجرانی که در کشورهای شمال اروپا اقامت کرده بودند، موجب خشک کردن منابع کشور بودهاند اگرچه برخی از آنها به مرور زمان، افزایش دستمزد داشته و به آنها اجازه داده تا به دولت بازده برگردانند.
در انتها چه این موج مهاجرت به آلمان به اقتصاد این کشور کمک کند یا آن را کند کند، کشور به شدت به فنون و مهارتهایی که آنها با خود همراه دارند، وابسته است. بسیاری از نیروهای کار خارجی که هماکنون در آلمان مشغول کار هستند، همانها که مازاد درآمدی را که بالاتر ذکر شد ساختند، کارگران اهل فن و ماهری از سایر کشورهای اروپایی مانند یونان هستند. از طرف دیگر احتمال میرود خیل جمعیت مهاجری که اکنون به آلمان روانه شده، چندان هم بامهارت نباشد. اگرچه تحقیق انجامشده در رابطه با این موضوع چندان دقیق و با جزییات نیست، اما تخمین زده شده که امکان دارد نیمی از پناهندگان جدید آلمان، از آموزش حرفهای بهره نبرده باشند. از تحقیق فوق میتوان این نتیجه را گرفت که سیاستگذاران آلمانی باید تلاش کنند تا این نیروهای بیمهارت را به خوبی تعلیم داده و طوری به نیروی کار آلمان تزریق کنند که در طولانیمدت موجب رشد اقتصادی شوند. این مهم نیز میتواند از طرق مختلف صورت پذیرد: از قبیل تشویق آنها به انتخاب مشاغلی که نیاز به مهارت بالا ندارد یا آموزش آنها برای کارهای سطح بالاتر.
چرا میلیونها پناهجو دقیقاً همانی است که اروپا میخواهد؟
سالهاست امواج پیدرپی پناهنده از سوی خاورمیانه و آفریقا به طرف اروپا روانه شده است و متعاقب آن سران کشورها به تلاطم افتادهاند که آیا کشورشان یارای تحمل این هجوم را دارد؟ الکساندر گاولند، رئیس حزب ضدمهاجرت آلمان این پرسش را مطرح کرده است که «یک جامعه تا چه اندازه تحمل پناهجو را دارد؟»
گاولند نیز به گروهی از سیاستمداران پیوسته است که معتقدند اقتصاد کشورهای اروپایی زیر فشار تازهواردان از کشورهای جنگزده مانند سوریه و افغانستان له خواهد شد.
اما اقتصاددانها و کارشناسهای مهاجرت میگویند ضربه ناگهانی آنها، اگرچه شدید، نباید دولتهای اروپایی را از پیگیری برای حل و فصل بحران روبهرو، دلسرد کند. در واقع با وجود نیروی کار آلمان که پا به سن میگذارد و تقاضای گسترده، نیروی کار جوان با مهارتهای فراوان میتواند در طولانیمدت موجب رونق شود.
سیموند دوگیلبرت، یکی از بازدیدکنندههای «مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک» در واشنگتن میگوید «اگر هزینه (پناهجویان) را با تولید ناخالص داخلی اروپا مقایسه کنیم، پول قابل ملاحظهای نیست و هرچه بیشتر در برابر کارهایی که برای اسکان و راحتی این افراد باید انجام شود مقاومت کنیم، در طولانیمدت هزینهها چشمگیرتر خواهد بود.»
اگرچه زمین اقتصاد اروپا چندان هموار و مستحکم نیست، اما کارشناسان معتقدند تلاش برای اسکان دادن و ادغام پناهجویان با گذشت زمان نتیجهبخش خواهد بود و میتواند سرانجام به نفع خالص برای بودجه اروپا تبدیل شود.
همکاری مثبت
واقعیت دارد که جمعیت کثیر پناهندگان مستاصل، چه آنها که با قایق به جزایر یونان رسیدهاند و از حومه شهرهای مرزی مجارستان قدمزنان خود را به سرپناه میرسانند و چه آنهایی که در قطارهای به مقصد آلمان روی هم انباشه شدهاند، به منزله قبوض بزرگ برای دولتهای محلی و ملی است.
مقامات آلمانی اینطور پیشبینی کردهاند که هزینه فوری رسیدگی به پناهجویان سرانه 14 هزار دلار است. سال گذشته آلمان 7 /2 میلیارد دلار برای اسکان و غذا و پوشش حدود 203 هزار پناهجو هزینه کرد و بر اساس محاسبات هزینه رسیدگی به 800 هزار نفر پناهجوی امسال، حدود 11 میلیارد دلار تخمین زده شده است.
اگرچه این ارقام به نظر بزرگ میآیند اما در برابر تولید ناخالص داخلی(GDP) 8 /3 تریلیونی آلمان رنگ میبازد. به هر حال تجربه و تحقیقات نشان داده است که پرداخت مالیات و غیره نهتنها هزینههایی را که پناهجویان برای دولت داشتند، جبران میکند بلکه در طولانیمدت به خاطر جوانی و مهارتهایشان به نفع دول اروپایی عمل خواهند کرد و به رشد GDP کشورها کمک بهینه میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید