تاریخ انتشار:
چرا اوراق مشارکت با اقبال مردمی مواجه نمیشود؟
سطح انتظار سود پایین بیاید
پروژههای بزرگ ملی به ویژه در حوزه عمرانی در بخشهای نفت، نیرو و حمل و نقل به علت آنکه منابع مالی هنگفتی نیاز دارند و ظرفیت ساخت و ساز بیش از بودجه در نظر گرفته شده است معمولاً با کسری منابع مواجه میشوند. بنابراین دولت با روشهای مختلفی تلاش میکند این منابع را تامین کند
پروژههای بزرگ ملی به ویژه در حوزه عمرانی در بخشهای نفت، نیرو و حمل و نقل به علت آنکه منابع مالی هنگفتی نیاز دارند و ظرفیت ساخت و ساز بیش از بودجه در نظر گرفته شده است معمولاً با کسری منابع مواجه میشوند. بنابراین دولت با روشهای مختلفی تلاش میکند این منابع را تامین کند. اصولاً منابع لازم این پروژهها با سه روش فاینانس خارجی، استقراض از بانک مرکزی و فروش اوراق مشارکت تامین میشود. اما روشهای فاینانس خارجی و استقراض بانک مرکزی معایبی دارد که خود باعث بروز مشکلات میشود. به طور مثال تامین منابع از طریق فاینانس در واقع به نوعی استقراض از منابع خارجی است که در بلندمدت به نفع کشور نیست و باعث وابستگی کشور میشود و بخشی از ارزش افزوده ملی را به خارج از کشور انتقال میدهد. یا راهکار دوم که استقراض از بانک مرکزی است امری ناپسند است و باعث دامن زدن به تورم میشود. ممکن است که از این طریق فعالیت اقتصادی موفقی هم شکل بگیرد اما وقتی باعث افزایش هزینههای پول و تشدید تورم میشود در واقع کل اقتصاد کشور را درگیر میکند که نباید به هیچ عنوان دولتی برای تامین منابع پروژههای عمرانی به این کار دست بزند.
آثار تورمی ندارد
اوراق مشارکت یکی از ابزارهای موفق در بازارهای مالی است. این اوراق کارکرد خاصی در بازار مالی دارد و با هدف تامین دارایی یا تامین نقدینگی مورد نیاز دولت یا شرکتها منتشر میشود. این اوراق با توجه به انعطافپذیری مناسبی که دارد میتواند برای نیازهای مختلف و تامین مالی طرحها و پروژههای مختلف از بخش دولتی، موسسههای وابسته به دولت، بخش خصوصی، موسسات عمومی، شرکتهای سهامی و حتی شرکتهای تعاونی به کار گرفته شود. این بخشها میتوانند از طریق انتشار اوراق مشارکت نیازهای مالی خود را تامین کنند. لذا یکی از بهترین ابزارها برای تامین مالی دولت و وزارتخانههای دولتی انتشار اوراق مشارکت است. این ابزار کارآمدی بالایی دارد و تورمزا نیست. به همین جهت دولت بهعنوان یکی از پشتوانههای تامین مالی اقدام به انتشار اوراق مشارکت میکند.
فروش اوراق مشارکت به نوعی استفاده از سرمایههای مردمی است که نهتنها اثر منفی ندارد بلکه به تسریع روند تامین مالی پروژهها کمک میکند. در واقع دولت سرمایههای مازاد و خرد مردمی را جمع میکند که با تجمیع آن میتواند کسری منابع خود را جبران کند و از طرفی با مشارکت دادن عموم مردم در احداث طرحها و پروژههای ملی آنها را در امر سرمایهگذاری سهیم میکند. بنابراین بهترین شکل تامین کسری منابع پروژههای عمرانی فروش اوراق مشارکت است که مزایای مثبتی هم دارد و تورمزا نیست. لذا اگر دولت موفق شود با فروش اوراق مشارکت منابع خرد مردمی را به سمت خود جذب کند با یک تیر چند نشان میزند.
مشارکت مردمی
اولاً باعث خواهد شد مردم سرمایههای اندک خود را به سمت بازارهای دلالی نبرند تا سوداگری بر روی طلا و ارز ایجاد نشود که شاهد جهش قیمتی در بازارها و ایجاد تورم باشیم.
ثانیاً؛ مردم به دولت کمک میکنند با ایجاد منابع جدید بتواند کسری منابع مالی خود را جبران کند و سریعاً پول به پروژههای عمرانی تزریق شود. از طرفی هم با توجه به اینکه دولت برای اوراق مشارکت سود میپردازد باعث میشود مردمی که این اوراق را خریداری میکنند درآمدی هم از این طریق داشته باشند. لذا معتقدم انتشار اوراق مشارکت بهترین نوع تصمیمگیری اقتصادی در پروژههای ملی و عمرانی کشور است.
نرخ بازدهی مناسب
اما توجه داشته باشیم زمانبندی فروش اوراق، کیفیت انتشار، تبلیغات و نرخ بازدهی بهگونهای تعریف شوند که برای سرمایهگذار جذاب باشد. نرخ بازدهی اوراق باید به شکلی باشد که برای سرمایهگذار سود مطلوب و مورد انتظار را دربر داشته باشد. اگر کار کارشناسی لازم در این زمینه انجام و همه جوانب امر سنجیده شود قطعاً اوراق مشارکت با اقبال مردمی مواجه میشود. واقعیت این است که مردم از مشارکت داشتن در پروژههای بزرگ و ملی کشور استقبال میکنند چراکه برای هر فردی مشاهده اینکه سرمایه اندک و خردش به کمک دولت آمده است تا یک پروژه عظیم بسازد و به ثروت ملی تبدیل شود، بسیار خوشایند است.
علت کماقبالی چیست؟
علت اینکه مردم از اوراق مشارکت استقبال نمیکنند این است که نرخهای سود بانکی نرخ طبیعی و واقعی نیست. متاسفانه مدتی است که برخی از بانکها و موسسات اعتباری بدون رعایت قانون نرخهای سود بالایی به سپردهها میپردازند و این امر باعث شده سطح انتظار سود در بین سرمایهگذاران و افرادی که تمایل دارند اوراق مشارکت خریداری کنند، افزایش یابد. وقتی بانک یا موسسهای بیش از 30 درصد سود به سپردهها پرداخت میکند دیگر چه رغبتی وجود دارد که سرمایهگذار ترجیح بدهد اوراق مشارکت با نرخ 22 درصد بخرد.
بنابراین لازم است دولت و بانک مرکزی تمهیداتی در نظر بگیرند که سطح انتظار بالای پرداخت سود را با توجه به فروکش کردن نرخ تورم پایین بیاورند. در سال گذشته وقتی نرخ تورم روند نزولی خود را آغاز کرد باید بهتدریج زمینه کاهش نرخ سود بانکی به سپردهها نیز فراهم میشد اما متاسفانه بانکها برای کسب منافع بیشتر تلاش کردند در برابر کاهش نرخ سود همراه با کاهش نرخ تورم مقاومت کنند.
رقابت مخرب بانکها
ایجاد رقابت مخرب بین بانکها برای پرداخت سود بیشتر باعث شد به اقتصاد کشور ضربه وارد شود لذا باید بانک مرکزی و مسوولان اقتصادی در این زمینه ورود کنند و به شکلی بانکها را تشویق کنند دست از رقابت مخرب بردارند و به تناسب کاهش نرخ تورم سودهای بانکی را تعدیل کنند. در حال حاضر یکی از مشکلاتی که دولت برای اقبال مردم برای خرید اوراق مشارکت با آن مواجه است انتظار نرخ سود بالاست. چراکه مردم توقع دارند نرخ اوراق مشارکت بیشتر از نرخ سود سپردههای بانکی باشد تا رغبت خرید داشته باشند. لذا ابتدا دولت باید نرخ سود را متناسب با نرخ تورم تعدیل کند. از سوی دیگر باید نرخ سود شناور را اجرایی کند. یعنی دولت میتواند در اینگونه مواقع متناسب با نرخ تورم رقم سود را در نظر بگیرد. به طور مثال دولت میتواند با توجه به نرخ تورم سه درصد بیشتر نرخ سود را تعیین کند. این امر باعث میشود جذابیت سوددهی اوراق بالا برود.
تعیین نرخ سود شناور منطقی است
بنابراین اگر دولت نرخ سود شناور برای اوراق مشارکت در نظر گیرد دیگر نگرانی از کاهش و افزایش نرخ تورم هم از بین میرود و مردم یا سرمایهگذار با خیال آسوده این اوراق را که معاف از مالیات بوده و به راحتی قابل خرید و فروش هستند، خریداری میکنند. در حال حاضر با توجه به اینکه تحریمهای اقتصادی همچنان وجود دارند و از طرفی با کاهش قیمت نفت دولت ممکن است با کسری بودجه مواجه شود و مشخص نیست تورم چه روندی را طی خواهد کرد بهترین راهحل در نظر گرفتن نرخهای سود بانکی شناور برای اوراق مشارکت است. اگر تورم روند کاهشی خود را ادامه دهد قطعاً نرخ سود 22درصدی برای اوراق مشارکت برای دولت سنگین و هزینهزاست. اما اگر تورم افزایش یابد نرخ سود 22 درصد برای سرمایهگذار نگرانکننده است و لازم است که بازنگری در این زمینه انجام شود و سیاست نرخ سود شناور حاکم شود.
لذا بانک مرکزی میتواند با ترکیب نرخ تورم و نرخ سود واقعی نرخ سود شناور را تعیین کند تا هم مانع ضرر زدن به دولت شود، هم سرمایهگذار دچار زیان نشود. وگرنه فروش اوراق مشارکت راهحل مناسبی برای جبران کسری بودجه دولت است و نگرانی از این بابت ایجاد نمیکند که تبعات تورمی داشته باشد و باعث بروز مشکلات جدید در اقتصاد کشور شود. همانطور که تاکید شد دولت خواهناخواه در پروژههای ملی و عمرانی با کسری منابع مواجه میشود اما باید راهکاری را در نظر بگیرد که علاوه بر رفع مشکلات و تامین منابع لازم مشکل دیگری را دامن نزند. در حال حاضر تنها راهحل منطقی برای جبران کسری بودجه دولت در زمینه پروژههای بزرگ و عمرانی کشور مشارکت مردم و جمع کردن منابع خرد با انتشار و فروش اوراق مشارکت است.
دیدگاه تان را بنویسید