پاریس همواره سازش را در جهت مخالفت با خواست واشنگتن کوک میکند
فرانسه با آمریکا چشم و همچشمی کرد
با موضعگیریای که فرانسویها در روند مذاکرات ایران و اعضای گروه ۱ + ۵ داشتند این برداشت به وجود آمد که کشوری مانند فرانسه با پیشینه تاریخی در دوستی و همراهی با ایران چرا باید در یکی از مهمترین برهههای مهم تصمیمساز این کشور سنگاندازی کند
شمسالدین خاروقانی، سفیر سابق ایران در آلمان
با موضعگیریای که فرانسویها در روند مذاکرات ایران و اعضای گروه 1+5 داشتند این برداشت به وجود آمد که کشوری مانند فرانسه با پیشینه تاریخی در دوستی و همراهی با ایران چرا باید در یکی از مهمترین برهههای مهم تصمیمساز این کشور سنگاندازی کند و توافق با قدرتهای بزرگ جهانی را که پیشزمینهای برای توقف تحریمهای غیرمنصفانه علیه ایران است به تعویق بیندازد. برخی با این گمان رفتار فرانسویها را در نشست ژنو اعجابآور میدانند اما بنده معتقدم ما نمیتوانیم صرفاً به دلیل نوع روابط تاریخی تهران و پاریس انتظار داشته باشیم که فرانسویها با ما همراه و همدل باشند. این کشور از نخستین سالهای بعد از پیروزی انقلاب، مشکلات اساسی در روابط دوجانبه با ایران به وجود آورد که اصطلاحاً آن را به جنگ میان سفارتخانهها تعبیر میکنند. فرانسویها دارای ویژگیهای خاصی هستند که بعضاً با سیاستها و دیدگاههای ما همخوانی ندارد. این کشور که خود را یکی از ابرقدرتهای بزرگ جهان میداند دارای چنان مواضع سیاسی است که گاهی موجب به وجود آمدن چالشهای اساسی در روابط تهران و پاریس شده است. فرانسه یک قدرت اقتصادی اروپا نیست که بتواند مواضع
سیاسیاش را بر اساس منافع اقتصادی خود تعدیل کند. این کشور ترجیح میدهد همواره به عنوان یک قدرت برتر سیاسی مطرح شود و این قدرت را نیز به رخ رقیبان و حتی رفیقان خود بکشد. از خاطر نمیبریم که همین کشور بود که از نفوذ سیاسی خود استفاده کرد تا از عضویت بریتانیای کبیر در اتحادیه اروپا جلوگیری کند، یا در همین موضوع پرونده هستهای ایران و مذاکرات ژنو برخلاف تمایل و خواسته دیگر کشورهای غربی یعنی انگلیس و آلمان و آمریکا اجازه نداد تا توافقنامهای با ایران منعقد شود. تصور میکنم که روابط دوجانبه ما با فرانسه مشکل عدیدهای نداشته باشد و آنچه در این مقطع زمانی خودنمایی کرده است ایستادگی این کشور در برابر خواست همپیمانان سنتی خود است. البته بر این موضوع هم مصر هستم که فرانسویها بیش از ایران به اتحاد خود در قالب گروه 1+5 خدشه وارد کردهاند. یعنی مشکلات فرانسه با دیگر اعضای این گروه بیش از ایران است که آن را در قالب مخالفت با خواست کلیه اعضا ابراز کرده و تمامی تلاشهای پنج کشور دیگر را نادیده انگاشتهاند. فرانسویها همیشه تمایل دارند در معادلات امروز نظام بینالملل نقشآفرین باشند. آنها میخواهند بخشی از بازی باشند تا
قدرت و وزنه سیاسیشان به حساب آید. هرچند که معتقدم در بسیاری از موارد نتوانستهاند به اهداف خود نائل آیند و معمولاً دست خالی از میدان خارج شدهاند. مقامات این کشور که خود را قائل به تصمیمگیری در قالب اتحادیه اروپا میدانند برخی اوقات به گونهای عمل میکنند که به ناخشنودی و تکدر خاطر دیگر اعضای این قاره سبز منجر میشود که واکنش شدید وزیر خارجه سوئد در انتقاد از موضع فرانسه و اعضای گروه 1+5 نمونه بارزی بر این ادعاست؛ این مقام اروپایی کشورهای غربی را متهم به عدم اتخاذ تصمیمی مشترک در قبال ایران و پرونده هستهای این کشور کرده و خواستار پاسخگویی آنها نسبت به عدم نتیجهگیری از نشست ژنو شده بود. هرچند که به اعتقاد بنده مقامات فرانسوی عادت دارند سازشان را برخلاف خواست آمریکاییها کوک کنند. یعنی اگر کاخ سفید بگوید شب است، الیزه میگوید روز است. بالاخره فرانسویها اولین بارشان نیست که اینگونه برخورد میکنند و مطمئناً آخرین بارشان نیز نخواهد بود. زمانی که شرکت نفتی توتال به ایران آمد و در حوزههای نفتی کشورمان سرمایهگذاری کرد نیز برخلاف خواست مقامات واشنگتن بود. این شرکت با چراغ سبز مقامات فرانسوی و بیتوجه به
چراغهای قرمز آمریکا در ایران ماند تا در نهایت بنا بر مصوبات سازمان ملل در اعلان تحریمهای جهانی علیه این کشور مجبور به ترک ایران شود. یا زمانی که آمریکا به عراق حمله کرد وزیر خارجه وقت فرانسه با قرائت آن نطق مشهور خود در شورای امنیت سازمان ملل کاخ سفید را به چالش کشید. همه این موارد نشاندهنده میزان مشکلات و اختلافات کشورهای غربی با یکدیگر به ویژه در نوع روابط واشنگتن و پاریس است که متاسفانه در بحث هستهای ایران به اوج خود رسیده است. فرانسویها که احساس میکنند در مباحث مربوط به برنامه هستهای ایران به بازی گرفته نشده و تحت قیومیت آمریکاییها قرار گرفتهاند به یکباره با عصیانگری از در ناسازگاری با دیگر اعضا درآمدهاند تا از حصول نتیجه جلوگیری کنند.البته بنده منکر لابی قدرتمند اعراب و اسرائیل در فرانسه نیستم اما در هر صورت نمیتوان منکر چشم وهمچشمی فرانسه با آمریکا شد. فرانسویها در بزرگترین رویداد دهه اخیر خواهان سهمگیری هستند. آنها با طرح این موضوع که باید نگرانیهای اسرائیل از روند توافق صورتگرفته میان ایران و گروه 1+5 را مرتفع کنیم امتیازی را از تلآویو گرفتند و با کارشکنی در حصول نتیجه، خواست اعراب
را در دستور کار خود قرار دادند. البته فرانسویها طی سالهای اخیر با اتخاذ موضعگیریهای غیردوستانه خود به جمع دشمنان ما پیوسته بودند که این نامهربانی را به صورت ویژه میتوان در اظهارات نیکلا سارکوزی رئیسجمهور سابق فرانسه و وزیر خارجهاش مشاهده کرد. در آن دوره هم فرانسویها از مواضع اعراب و اسرائیل در برابر ایران حمایت میکردند اما وضعیت فعلی با آن زمان دارای تفاوتهایی است که به نظر میرسد فرانسویها نیز نسبت به آنها واقف باشند. در آن دوره رئیسجمهوری در ایران بر سر کار بود که با اتخاذ مواضع و سیاستهای خود جهان را به چالش کشیده بود، این در حالی است که آقای روحانی با درایت و تدبیر از در دوستی با دنیا درآمده است و هیچ توجیهی برای ادامه رفتارهای غیردوستانه فرانسویها باقی نگذاشته است و برهمین اساس گمان میکنم که ایران و 1+5 نهایتاً تا 10 روز دیگر یعنی زمان برگزاری نشست هفته آینده ژنو به توافقاتی دست پیدا میکنند و این پروژه را به سامان میرسانند. فرانسویها دیگر به خواست خود در تامین دیدگاههای اعراب و اسرائیل دست یافتهاند و قدرت خود را نیز به رخ آمریکاییها کشیدهاند. این کشور مانند آلمان نیست که منافع
اقتصادیاش بر برنامههای سیاسیاش ارجحیت داشته باشد بنابراین تلاش میکند تا از هر فرصتی برای خودنمایی استفاده کند. بالاخره در جهان اینگونه مطرح شد که فرانسه در برابر ایران ایستاد و اجازه نداد این کشور به اهداف خود در پرونده هستهایاش دست پیدا کند. این کشور میخواهد این طور نشان دهد که اتفاق بزرگ ژنو (توافقنامه ایران و گروه 1+5) با خواست من و بنا بر تمایل فرانسه تنظیم و منتشر شده است. اینکه فرانسویها در مراحل پایانی کار به یکباره موضوع اسرائیل را به میان کشیدند در محافل دیپلماتیک معنای خاص خود را دارد و مطمئناً با هدف کسب منابع قدرت بیان شده است. اگر فرانسویها به این نتیجه میرسیدند که منافعشان در همراهی با دیگر اعضای گروه 1+5 است شک نکنید که توافقنامه ژنو را امضا میکردند اما با وعده وعیدهای اعراب به ویژه پادشاهی سعودی این کشور ترجیح میدهد با کارت ایران بازی کند. این در حالی است که به اعتقاد بنده فرانسه با نادیده گرفتن خواست دیگر کشورهای غربی اشتباهی استراتژیک مرتکب شد. الان جوی مثبت میان ایران و 1+5 به وجود آمده است. اما معلوم نیست که این فضا چه در داخل ایران و چه کشورهای دیگری چون آمریکا ادامهدار
باشد و ما بتوانیم شاهد نزدیکی مواضع در دو جهت ماجرا باشیم. زمان چندان با ما همراه نیست. مضاف بر اینکه نباید اختلافات ایران و فرانسه در رابطه با منازعات داخلی سوریه را نیز نادیده بگیریم که خود به قوتگیری موضع غیردوستانه پاریس در برابر تهران دامن زد. باید بدانیم که نتایج بحثهای سیاسی، امروز و فردا مشخص نمیشود بلکه موضوعی زمانبر است که برداشت آن شاید تا ماهها یا حتی سالها به طول بینجامد. یعنی اگر ما در شرایط فعلی موضعگیری داشته باشیم قطعاً پاسخ آن تا سالها به درازا میانجامد. این موضوع چه در خصوص ایران و چه در رابطه با فرانسه صادق است یعنی نتایج سیاستها و دیدگاههای ما ممکن است سالها به طول انجامد و به این زودیها هم مشخص نشود.
دیدگاه تان را بنویسید