تاریخ انتشار:
آیا ایجاد محدودیت در انتشار اوراق دولتی در بازار بدهی راهگشاست؟
دیوارکشی در بازار
مسوولان بازار سرمایه عنوان کردند که انتشار اوراق دولتی در بازار سرمایه تا پایان سال متوقف خواهد شد. از طرف دیگر احتمال دارد سازوکار انتشار و نقلوانتقال اوراق بهادار به شبکه بانکی منتقل شود. اگرچه هنوز صحتوسقم این مساله مشخص نیست. با این حال تصمیم بر توقف انتشار اوراق دولتی در فرابورس در حالی اتخاذ شد که بسیاری از کارشناسان این بازار اعتقاد داشتند انتشار بدون برنامه اوراق بدهی باعثشده که بر روی بازار سهام اثر منفی بگذارد.
مسوولان بازار سرمایه عنوان کردند که انتشار اوراق دولتی در بازار سرمایه تا پایان سال متوقف خواهد شد. از طرف دیگر احتمال دارد سازوکار انتشار و نقلوانتقال اوراق بهادار به شبکه بانکی منتقل شود. اگرچه هنوز صحتوسقم این مساله مشخص نیست. با این حال تصمیم بر توقف انتشار اوراق دولتی در فرابورس در حالی اتخاذ شد که بسیاری از کارشناسان این بازار اعتقاد داشتند انتشار بدون برنامه اوراق بدهی باعث شده که بر روی بازار سهام اثر منفی بگذارد. برخی از انتقادها به سمت نرخ بالای اسناد خزانه است. بر اساس آمارها میانگین نرخ بازدهی این اوراق، کمتر از 25 درصد بوده است که این رقم به طور متوسط 15 واحد درصد از نرخ تورم بیشتر است. بر این اساس در کشورهای پیشرفته، در شبکه بانکی تغییر نرخ بهره سپردهها و تسهیلات (در واقع نرخ بهره سطح خرد)، با توجه به نرخ مبنا (نرخ بهره سطح کلان)، تعیین میشود. اما در ایران چنین سازوکاری برای تعیین نرخ بهره متناسب با اقتصاد وجود ندارد و نرخ سپردهها به عنوان بازده بدون ریسک در بازار در نظر گرفته میشود که همه بازدهیهای مورد انتظار سرمایهگذاران در بخشهای مختلف تولید و خدمات و بازارهای مالی را تحت تاثیر
قرار میدهد. در اینجا معادله تعیین نرخ بهره سیاستی هم تغییر میکند و نرخهای بالاتر از سود بانکی اوراق، باعث به انحراف کشیده شدن سمتوسوی سرمایهگذاریها شده و با در نظر گرفتن نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاران در مدلهای مختلف ارزشیابی سهام، بسیاری از سهام مورد معامله در بورسها، گران ارزیابی میشوند. این پیشامد، باعث رکود بازار سهام شده و تقاضا به سمت اوراق خزانه را افزایش میدهد که باعث افزایش قیمت این اوراق میشود. البته گروهی نیز، این اتهام را نه متوجه بازار اوراق بدهی، بلکه این نرخ را تاثیر گرفته از بازار بینبانکی میدانند. بر اساس این ادعا با توجه به اینکه حجم معاملات بازار بینبانکی چندین برابر بازار اوراق بدهی است، معتقدند در حال حاضر نرخ بازار بینبانکی، مبنایی برای تعیین نرخ اسناد خزانه اسلامی شده است. در نتیجه این موضوع شکاف میان بازار بدهی و بازار سهام را ایجاد کرده است. سومین ادعا نیز از سوی مسوولان بازار پول، صورت گرفته است. این گروه نیز معتقدند افزایش نرخ بازدهی در این بازار نیز باعث اثرگذاری در بازار بینبانکی شده است. تمام این ادعا در حال حاضر باعث شده تنها صورت مساله بازار بدهی پاک شود
و انتشار اوراق بدهی در حال حاضر متوقف شود.
در این شرایط برخی راهحل را ایجاد عملیات بازار باز، از سوی بانک مرکزی میدانند. در این مدل با استفاده از این عملیات، بانک مرکزی تلاش میکند با خریدوفروش گروهی از اوراق بهادار، نرخ سود بازار بینبانکی را تعدیل و تصحیح کند. در واقع زمانی که اقتصاد به جهت عرضه کم پول با نرخ بهره بالا روبهرو است و موسسههای تولیدی و تجاری با کمبود نقدینگی مواجه هستند، بانک مرکزی به خرید اوراق بهادار از مردم میپردازد و به این وسیله، پایه پولی را افزایش میدهد و بالعکس. هدف اصلی عملیات بازار باز، مدیریت نرخ بهرههای کوتاهمدت در بازار بینبانکی است تا به وسیله آن بتوان هدف نهایی مثل کنترل تورم را تسهیل کرد. اما سوال مهم این است که در حال حاضر با توجه به شرایط فعلی و زیرساختها، آیا شرایط برای استفاده از این ابزار از سوی بانک مرکزی ایران وجود دارد؟
دیدگاه تان را بنویسید