شناسه خبر : 10496 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

فرشاد مقیمی از جزییات پرداخت تسهیلات به واحدهای کوچک و متوسط می‌گوید

عارضه‌ای به نام نقدینگی

تامین مالی در حوزه صنایع کوچک کار ساده‌ای نیست. زیرا بانک‌ها هم علاقه‌ای به ورود در فضاهای کوچک ندارند. بانک ترجیح می‌دهد یک قرارداد کلان هزارمیلیاردی با واحدهای بزرگ امضا کند تا اینکه با طی کردن همان فرآیند برای صد بنگاه کوچک به یک قرارداد هزار‌میلیاردی برسد. ضمن اینکه ریسک کمتری را متحمل می‌شوند.

فرشاد مقیمی، عضو هیات مدیره و معاون برنامه‌ریزی سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی ایران از روند شکل‌گیری ایده طرح رونق سخن می‌گوید. ایده‌ای که از یک عارضه‌یابی در سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی آغاز شد و در نهایت به تخصیص 16 هزار میلیارد تومان به واحدهای صنعتی منتج شد. سازوکار پرداخت و بازپرداخت این وام‌ها نیز از دیگر موضوعاتی بود که در گفت‌وگو با او مورد تحلیل قرار گرفته است. مقیمی از یک کمیته بررسی نام می‌برد که از ابتدا به شناسایی بنگاه‌های مورد نظر پرداخته و پس از آن نیز نحوه صرف این منابع را کنترل می‌کند. او معتقد است با چنین نظارتی، قطعاً به تجربه طرح‌های زودبازده دچار نخواهیم شد. تجارت فردا در گفت‌وگوی پیش رو به موضوعاتی از قبیل ورود بخش کشاورزی به دریافت این وام‌ها، نحوه دریافت تسهیلات، نحوه نظارت بر بنگاه‌هایی که وام دریافت کرده‌اند و دیگر جزییات در خصوص این تسهیلات پرداخته است که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.



سیاستگذاری این وام‌ها از کجا شروع شده است؟ از چه زمانی و چگونه تصمیم گرفته شد که این وام‌ها به واحدهای صنعتی داده شود؟
بحث اعطای تسهیلات به واحدهای صنعتی کوچک از یک عارضه‌یابی که در مجموعه سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی ایران انجام پذیرفته بود شکل گرفت. بر اساس این آسیب‌شناسی واحدهای صنعتی به چند دسته تقسیم شدند. تعدادی از واحدهای صنعتی بنگاه‌هایی بودند که فعالیت‌شان متوقف شده بود. به همین دلیل وضعیت این واحدهای صنعتی مورد بررسی قرار گرفت و اینکه این واحدهای متوقف چند دسته هستند و چه عواملی باعث توقف این واحدها شده‌اند. یکی از مهم‌ترین دلایلی که این واحدها را متوقف می‌کرد و حدود 70 درصد در خروج آنها از چرخه تولید نقش داشت، بحث مربوط به فقدان نقدینگی در این واحدها بود. این واحدهای کوچک با هر چالشی که در فضای کسب و کار پیش می‌آمد، دچار مشکل می‌شدند و وقتی تکانه‌های محیط پیرامون بسیار شدید باشد آنها را تحت تاثیر زیادی قرار می‌دهد. به طور مثال در یک بازه زمانی نرخ ارز افزایش سه برابری داشت؛ همین امر باعث شد سرمایه در گردش همین واحدها به یک‌سوم کاهش پیدا کند. یعنی اگر واحدی به فرض با سرمایه در گردش 100‌میلیونی کار می‌کرد، و می‌خواست به فعالیت خود ادامه دهد باید 300 میلیون سرمایه در گردش داشت تا بتواند به کارش ادامه دهد. به همین دلیل این واحدها به مرحله ظرفیت پایین تنزل کرده و از آن مرحله نیز به مرحله توقف رسیدند. بررسی‌های ما نشان می‌داد که برای 70 درصد این واحدها چنین اتفاقی افتاده است. البته برخی از این واحدها تنها این مشکل را نداشتند، یعنی توامان مشکلات دیگری نیز داشتند، به طور مثال برخی از صنایع اصلاً بازار مصرف نداشتند و صنایعی که بازار ندارند، به طور طبیعی از بین می‌روند و مرگ و میر در بنگاه‌ها هم امری طبیعی است. پس این مرگ و میر در بنگاه‌ها اصلاً غیرطبیعی نیست مگر اینکه نرخ این مرگ و میر از حد طبیعی خارج شود که این نشان از بروز یک عارضه است.

این نرخ طبیعی که از آن یاد کردید چیست؟
برای نرخ طبیعی من نمی‌توانم اعداد و ارقام خاصی را به شما ارائه دهم، اما سه سال اول عمر بنگاه‌ها بسیار مهم و کلیدی است. اگر بتوانند این سه سال را پشت سر بگذارند می‌توانیم بگوییم حداقل می‌توانند تا عمر 10 سال و بیشتر از آن را داشته باشند؛ ولی اگر در این سه سال دچار مشکلات شوند خیلی زود هم از بین خواهند رفت. ما هم به دلیل شناسایی این عارضه، به دنبال از بین بردن این موانع و مشکلات بودیم؛ اگرچه اعتقاد داریم تعدادی از این واحدها، خودشان معلول هستند. به طور مثال اگر یک بنگاه توان مدیریتی لازم را نداشته باشد، طبیعی است که باید انتظار داشته باشیم دچار مشکلات مالی شده و زود از بین برود. چه‌بسا اگر مشکل مدیریتی و منابع انسانی یک بنگاه حل نشود، اگر هزاران منبع مالی هم در اختیار داشته باشد، باز هم به همان مشکلات دچار می‌شود. پس موضوع مدیریت نیز در بنگاه‌های کوچک و متوسط که تماماً متعلق به بخش خصوصی هستند بسیار مهم است. اتفاقی که در اینجا افتاده، این است که مالکیت و مدیریت یکی شده است و هر کسی که بنگاهدار است فکر می‌کند مدیر هم هست و درک درستی از مسائل مالی، بازاریابی، روابط بین‌الملل، تولید و تامین مواد اولیه دارد. این امر باعث می‌شود که چالش‌هایی در این فضا داشته باشیم. باید روی این موضوع کار کنیم که مالکیت لزوماً نباید مدیریت را در پی داشته باشد. صاحب بنگاه باید به درک و بلوغ مدیریتی رسیده باشد تا بتواند برخی کارها را واگذار کند، از جمله مدیریت. بخش قابل توجهی از صنعتگران ما دانش مناسبی ندارند، کسی که خود این شرایط را ندارد چطور می‌تواند مدیر و نیروی انسانی و تکنولوژی خوبی را انتخاب کند و به کار گیرد؟ اینها فقط تجربه دارند. به همین علت این باعث شد که ما چنین پیشنهادی را مطرح کنیم که باید یک تامین مالی برای بنگاه‌ها صورت بگیرد.

بحث تامین مالی این موضوع نیز به نوبه خود اهمیت داشته است. آیا در این مسیر مشکلی نداشتید؟
تامین مالی در حوزه صنایع کوچک کار ساده‌ای نیست. زیرا بانک‌ها هم علاقه‌ای به ورود در فضاهای کوچک ندارند. بانک ترجیح می‌دهد یک قرارداد کلان هزارمیلیاردی با واحدهای بزرگ امضا کند تا اینکه با طی کردن همان فرآیند برای صد بنگاه کوچک به یک قرارداد هزار‌میلیاردی برسد. ضمن اینکه ریسک کمتری را متحمل می‌شود. مثلاً اگر شرکت بزرگی مثل ایران‌خودرو با مشکل هم مواجه شود، سطح دارایی‌هایش برای وصول مطالبات قابل شناسایی‌تر است. همین امر باعث می‌شود دست بنگاه از منابع بانکی کوتاه شود؛ از سوی دیگر بازارهای مالی هم تامین منابع مالی بنگاه‌ها را خیلی تحت تاثیر قرار نمی‌دهند که صنایع بزرگ سمت آن بروند، البته صنایع بزرگ ما نیز خیلی علاقه ندارند از بازار سرمایه، تامین منابع کنند. چرا که نسبت به بانک، بازار ناامن‌تری است. همین عوامل دست به دست هم می‌دهند تا صنایع کوچک نتوانند تامین منابع کنند و بر این اساس ما این پیشنهاد را ارائه دادیم که بخشی از منابع را بلوکه کنیم تا در اختیار صنایع کوچک قرار دهیم. همه اینها به یک سمت و از طرف دیگر مقام معظم رهبری در ابتدای سال جدید به این نکته اشاره فرمودند که این صنایع کوچک را دریابید البته ایشان در سال‌های گذشته نیز چنین بیاناتی داشتند، اما این بار صراحت بیشتری داشت.

رقم این وام‌ها چگونه تعیین شد که به هر بنگاه چقدر تعلق بگیرد؟
رقمش با توجه به شرایط موجود است. ما واحدها را بررسی و یک برآورد اولیه کردیم، که چه تعدادی از این واحدها فقط مساله پول دارند و از نظر بازار مساله ندارند و...

اینکه چقدر پول برای خروج از بحران نیاز دارند هم مد نظر شما بود؟
بله، ما بر اساس روال و فعالیتی که داریم و تجربه‌ای که وجود دارد، این موضوع را بررسی کردیم. بنگاه‌ها را کشف و مشاهده کرده بودیم و می‌شناختیم؛ متوسط اینها را در نظر گرفتیم عدد یک میلیارد تومان تعیین شد که بعضی از بنگاه‌ها با دویست میلیون تومان هم مساله‌شان حل می‌شود و برخی با یک میلیارد و 400 میلیون تومان. ولی متوسط یک میلیارد تومان هدف‌گذاری شد.

مساله‌ای که مطرح شده این است که بخش کشاورزی نیز از این وام‌ها استفاده کرده‌اند که موجب گلایه صنعتگران شده است. چه اتفاقی افتاد که چنین تصمیمی گرفتید؟
درست است این وام‌ها باید به واحدهای صنعتی داده می‌شد. ولی واحدهای جهاد کشاورزی هم بالاخره سرمایه این کشور هستند. صنایع تبدیلی کشاورزی‌اند. ما نمی‌توانیم این موضوع را منکر بشویم. ضمن اینکه وزارت جهاد کشاورزی هم برای خودش تکلیفی احساس کرد که باید دنبالش برود و ما چون یک مقدار پیشروتر و جلوتر بودیم و آنها زیرساخت‌های لازم را نداشتند، از ما درخواست کردند. معاون آقای حجتی در جلسات مختلف ستاد حضور پیدا می‌کردند. آنجا پیشنهاد دادند که اجازه دهید ما نیز از این سامانه، استفاده کنیم. به این صورت آنها هم وارد شدند و سیستم و کمیته‌های بررسی مجزایی داشتند. واحدهای کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی بررسی می‌شد. ولی سامانه آنها با ما یکی بود و به نظر من اشکالی وجود ندارد. اشکالی که مطرح شده بود این بود که دولت 16 هزار میلیارد را بر اساس مطالعه بخش صنعت انجام داده بود. حالا کشاورزی بیاید در صنعت، این وام به صورت صددرصدی به صنعت تعلق نمی‌گیرد. البته من احساس می‌کنم که اگر بخواهیم رونق در کشور ایجاد شود، دیگر نباید در یک حوزه خاص اقدامات این‌چنینی انجام دهیم. این دیگر خیلی بخشی‌نگری و خیلی متعصبانه به قضیه نگاه کردن است. آنها هم جزو همین صنایع کشورند. ضمن اینکه تعداد واحدهای کشاورزی اگرچه زیاد است، اما رقم وام‌هایشان در حد 50 یا 60 یا 70 میلیون تومان است.

یعنی میزان وام آنها با واحدهای صنعتی فرق می‌کند؟
بله، عددهای این واحدها اصلاً ارقام بزرگی نیست خیلی کوچک است. درست است که تعداد اینها بیشتر از واحدهای صنعتی است، ولی از نظر رقم مورد نیاز شاید مثلاً 20 درصد رقم بخش صنعت هم نباشند.

یکی دیگر از مواردی که در خصوص این وام‌ها مطرح می‌شود، شرایطی است که برای پرداخت آنها در نظر گرفته‌اند. در این شرایط ذکر شده است که بدون در نظر گرفتن معوقات بانکی و مالیاتی و چک برگشتی این وام‌ها داده می‌شود؛ آیا این سیاستگذاری سیاست درستی است؟ شما فرض کنید یک بنگاه چک برگشتی دارد و معوقات بانکی دارد و مجدداً وام دیگری می‌گیرد. قطعاً این بنگاه، خوش‌حساب نیست و با این وام مجدداً بدهکار می‌شود. شما برای این موضوع چه فکری کردید؟ چه تضمینی دارید که آنها اقساط این وام را پرداخت کنند؟
فلسفه این است که به بنگاهی این منابع مالی داده شود که قابلیت کار دارد، بنگاهی که سیاست‌های ما یا دولت یا تغییرات پیرامونی باعث شده با این چالش مواجه شود. در شرایط عادی شاید چنین وضعیتی نداشته باشند. این شرایطی است که ما برای آن رقم زده‌ایم که اقساطش معوق شوند. قطعاً نمی‌خواهیم بنگاهی را که خودش توان نداشته و به طور عادی رو به اضمحلال بوده مجدداً بدهکار کنیم که از روز اول بدتر شود. همین مسائل موجب می‌شود، به این موضوع بیشتر دقت بشود و نگاه بخش دولت هم این بوده است که به افرادی این وام را بدهد که بداند از این مسیر می‌تواند واحد صنعتی را مجدداً فعال کند. ما کمیته‌های بررسی داریم، وظیفه آنها همین است که این بنگاه‌ها را بررسی می‌کنند که باعث سوءاستفاده نشود.

چه تضمینی از واحدهای صنعتی برای پرداخت پولشان می‌گیرید؟
تضمین‌ها بر اساس شرایط بانکی است که قرار است این اعتبار را تامین کند.

یعنی شرایط ویژه‌‌ای برای اینها در نظر نمی‌گیرید؟
شرایط ویژه ما در بخش نظارت است یعنی وامی که به یک فرد پرداخت می‌شود اولاً؛ کل وام در یک مرحله پرداخت نمی‌شود. مرحله به مرحله که وام پرداخت می‌شود ما نظارت می‌کنیم. ابتدا بررسی می‌کنیم که بنگاه‌هایی که پول دریافت کرده‌اند، با آن پول چه کاری انجام داده‌اند. آیا آن میزان را وارد تولید کردند؟ اشتغال‌زایی کردند؟ ماشین‌آلات خریدند؟ یا نه، پول را گرفتند و جای دیگری صرف کردند.

چگونه این نظارت را انجام می‌دهید؟ مثلاً می‌گویید ما فلان میزان پول را می‌دهیم که شما به این میزان کارایی داشته باشید؟
بله، اینها یک برگه دارند که تعهد داده‌اند که به طور مثال در قبال گرفتن 100 میلیون تومان برای 20 نفر اشتغال ایجاد کنند، ظرفیت تولید را از فلان مقدار به فلان مقدار برسانند؛ ما بر اساس این نظارت کنیم و سوال کنیم که شما 100 میلیون گرفتید چه کار می‌کنید، ما مشاهدات عینی داریم در محل طرح یا محل بنگاه و اگر ببینیم بنگاهی که نوبت اول وام را گرفته و اقدامی را انجام نداده، حتماً با بانک مکاتبه می‌کنیم و جلوی پرداخت‌های بعدی آن را می‌گیریم.

برخی افراد این وام را با تجربه بنگاه‌های زودبازده که اصلاً موفق هم نبود، مقایسه می‌کنند و اعتقاد دارند سرنوشت این وام‌ها نیز به این سو خواهد رفت. نظر شما در این مورد چیست؟
یکی از کارهایی که قبل از استارت خوردن این کار، انجام دادیم این تجربه را مرور کردیم. اینکه به چه علتی آن مساله در کشور به وجود آمد و چه کار کنیم آن اتفاق تکرار نشود.
در کمیته‌های ستاد تسهیل که به ریاست خود استانداران شکل گرفت، طرح‌هایی را که یک بار بررسی و تایید شده بود دوباره مورد بررسی مجدد قرار دادیم. ضمن اینکه در کمیته‌ها تشکل‌های غیردولتی را دعوت کردیم و در جلسه با اتاق‌های بازرگانی، خانه صنعت و معدن، اتاق اصناف و اکثر تشکل‌هایی که در تصمیم‌گیری می‌خواستند شرکت کنند، این موضوع را طرح کردیم. بالاخره ما اعتقادمان بر این است که اتاق بازرگانی تمام صنایع استانش را می‌شناسد. آنها تایید کردند که فلان صنعت قابلیت ادامه حیات دارد و کارشناسان ما هم آن را بررسی کردند و نتیجه بررسی‌شان را فرستادند. بعد از اینکه پرداخت تسهیلات هم انجام شد، مجدداً نظارت می‌کنیم که کسی خطا نکند. نباید انتظار داشته باشیم که چنین تجربه‌ای مجدداً تجربه بشود.

در طرح‌های زودبازده این اتفاق نیفتاده بود؟ چرا شکست خورد؟
نه، در طرح‌های زودبازده این‌گونه بود که، برخی از مقامات دولتی یا استانی به استانداری‌ها یادداشت می‌نوشتند و می‌گفتند از محل طرح‌های زودبازده به شخص خاصی وام بدهید. برخی از این وام‌ها حتی به واحدهای تولیدی هم داده نشدند. من اطلاعات کامل آن را دارم. برخی از اینها فقط جواز تاسیس گرفته‌اند و همان جواز را مبنا کرده و یک تسهیلاتی را دریافت کرده‌اند و معلوم نیست این تسهیلات را کجا برده‌اند. کسی نظارت نکرده که این تسهیلات به چه کسی داده می‌شود و کجا می‌رود.

شما فرمودید که بنگاه‌ها را شناسایی کردید، آیا اولویتی نیز برای پرداخت این وام‌ها در نظر گرفته‌اید؟ یا به همه بنگاه‌هایی که مشکل مالی دارند و مراجعه کنند این پول پرداخت می‌شود؟
هر کسی که مراجعه کند و آن شرایط را داشته باشد می‌تواند از این وام بهره‌مند شود. عملاً کمیته‌های بررسی وظیفه‌شان همین بوده که وضعیت را بررسی می‌کردند و در 10 هزار ثبت نامی که انجام شده بود، اولویت‌بندی می‌کردند که کدام بنگاه می‌تواند اشتغال بیشتری ایجاد کند، آنهایی که وضعیت بهتری داشتند، ناخودآگاه در اولویت قرار می‌گرفتند؛ ولی اینکه بگوییم این رشته صنعت خاص اولویت ماست، نه؛ ما همچنین کاری نکردیم. گر چه اولویت‌هایی داریم، ولی در طرح این کار را نکردیم. مگر چقدر است که یک اولویت‌بندی هم انجام دهیم و هزار مساله هم در پیرامونش داشته باشد.

اشاره کردید که برای بنگاه‌های مختلف روند استفاده از وام مورد بررسی قرار می‌گیرد. این روند برای همه بنگاه‌ها یکی است؟ یعنی به چند بنگاه 100 میلیون تومان دادید، انتظار دارید که همه آنها در یک بازه زمانی یک کار خاص انجام دهند، یا بنگاه به بنگاه متفاوت است؟
بنگاه به بنگاه متفاوت است.

این موارد را خودشان تعیین می‌کنند یا شما تعیین می‌کنید؟
زمانی که بررسی می‌شود طرح مشخص می‌شود که این بنگاه باید این پول را بگیرد، یک بخش آن را مواد اولیه بخرد یک بخش آن را تجهیزات جدید بگیرد. بستگی دارد، برخی به عنوان سرمایه ثابت گرفتند، برخی از واحدها به عنوان سرمایه در گردش گرفتند و برخی نیز توامان تحت عنوان سرمایه ثابت و سرمایه در گردش گرفتند. نقش آنها متفاوت است. رشته به رشته، بنگاه به بنگاه و منطقه به منطقه متفاوت است. گرچه اگر اینها را دسته‌بندی کنیم در چند دسته بیشتر قرار نگیرند، ولی بنگاه به بنگاه متفاوت است.

وضعیت وام‌ها در حال حاضر به چه صورت است؟ چند واحد وام را دریافت کرده‌اند؟
8439 میلیارد تومان پول تاکنون پرداخت شده، از این میزان 4130 میلیارد آن در محل تسهیلات طرح رونق (همین طرح اشاره‌شده) است. 4300 میلیارد آن همان فرآیندی است که بانک‌ها خودشان می‌دادند.

شما در معرفی واحدهایی که این 4300 میلیارد تومان را دریافت کرده‌اند نقشی نداشتید؟
خیر، تعداد 11128 بنگاه از بانک‌ها تسهیلات گرفتند که از این میزان 5603 بنگاه مربوط به طرح رونق است، 5731 هم فرآیند بانک‌هاست که خودشان اقدام کردند.

چرا وام‌های پرداختی توسط بانک‌ها بیشتر است؟
فرآیند بانک‌ها به این علت بیشتراست که اقدامات اجرایی ما تقریباً از اواخر اردیبهشت‌ماه و خرداد آغاز و به بانک‌ها معرفی شد. در حالی که این بانک‌ها از ابتدای سال تسهیلات را پرداخت می‌کردند. بله، بالاخره در فروردین‌ماه کسانی که مراجعه کرده بودند تسهیلات می‌گرفتند.

بحث استقبال بانک‌ها به چه صورت است؟ شما خودتان هم اشاره کردید که آنها تمایل به قراردادهای بزرگ دارند. آیا مشکلی در این زمینه نداشتید؟
بالاخره بانک هم می‌خواهد تسهیلات بدهد، سیاست‌های دولت هم به این صورت است که صنایع کوچک در اولویت قرار گرفته است. آنها هم در سیاست‌هایشان پرداخت به صنایع کوچک را در اولویت قرار دادند. ولی بالاخره یک فرآیندی را بخواهید جاری کنید، قطعاً چالش‌هایی دارد. من الان می‌خواهم یک تغییر رفتاری در فرزند خودم ایجاد کنم، یک‌شبه امکان‌پذیر نیست. حتی یک‌ماهه هم امکان‌پذیر نیست. بالاخره باید روی آن کار بکنم تا بتوانم تغییری رفتاری ایجاد کنم. اول باید آموزش بدهم، بعد باید کاری کنم که چیزی را که آموزش دادم، اجرا کند؛ پس از آن باید نظارت کنم که آن کار را تکرار کند و بعد از مدتی که تکرار کرد تبدیل به عادت می‌شود و او عادت می‌کند که این کار را انجام دهد. خود همین فرآیند، ممکن است ماه‌ها یا سال‌ها طول بکشد تا بتوانم رفتار جدیدی را در نزدیک‌ترین عضو خانواده ایجاد کنم. چه برسد به یک سیستم. اگر بخواهیم این کار را کنیم، قطعاً چالش‌ها و سختی‌هایی دارد. ولی خب شرایط رو به بهبود است، کارها دارد دنبال می‌شود.

در حال حاضر چند بانک این وام‌ها را پرداخت می‌کنند؟
همه بانک‌ها در این طرح وارد شده‌اند. ولی آن چیزی که در اولویت است و بیشترین سهم را دارد، بانک‌های ملی، ملت، تجارت، صادرات، پارسیان، صنعت و معدن است. در واقع آنهایی که بیشترین سهم بازار را دارند، بیشترین حساب‌های واحدهای صنعتی هم در این بانک‌هاست. معمولاً کسانی که می‌خواهند وام بگیرند، از بانکی می‌گیرند که در آن حساب دارند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها