تاریخ انتشار:
نگاهی به فعالیت بنیادهای خیریه در دنیا و چند کشور خاص
اینجا چراغی روشن است
بنیادهای خیریه در سرتاسر دنیا از نظر شکل و حتی ارائه خدمات بسیار متفاوت هستند.
بنیادهای خیریه در سرتاسر دنیا از نظر شکل و حتی ارائه خدمات بسیار متفاوت هستند. بنیادهای عامالمنفعه اما به دو شیوه کلی اداره میشوند: یا دولتی هستند و یا سردمداران مذهبی همچون کلیساها آن را بر عهده میگیرند. در این میان اما شیوه دیگری هم وجود دارد که دستپخت دنیای مدرن است. بنیادهایی که نه دولتی هستند و نه یک فرد مذهبی یا نهادی مذهبی پشت آن قرار گرفته باشد. اینگونه بنیادها توسط بخش خصوصی اداره میشوند و بر اساس مانیفستی که برایشان تعریف شده است، فعالیت میکنند. مثل «بنیاد خیریه کاترینا ویت» که به عکس بنیادهای خیریه دیگر که پول را به افراد بیبضاعت پرداخت میکنند این بنیاد کودکانی را تحت پوشش قرار میدهد که دچار نقص حرکتی هستند و سعی میکند با پوشش حمایتی خود نحوه حرکتی آنها را اصلاح کند. در آلمان به دلیل بالا بودن هزینههای درمانی این بنیاد برای کودکان بیبضاعت این مساله را بر عهده میگیرد و از این طریق به کودکان بیبضاعت کمک میرساند. این بنیاد نیز توسط مردم عادی و با کمکهایی که از سوی مردم دریافت میکند به این امر میپردازد. در واقع باید گفت این بنیاد هیچگونه کمک مالی از سوی دولت
دریافت نمیکند اما نوع کمک به افراد در همین حد (بهبود کودکان ناتوان و دارای نقص حرکتی) باقی میماند و در مانیفست این بنیاد صراحتاً تنها به این موضوع اشاره شده است. در این میان باید اشاره کرد که در آلمان بنیاد خیریهها همگی غیردولتی و توسط افراد مذهبی و یا نوعدوست تاسیس میشود. «خانه امید»، یکی از بنیادهای خیریهای است که توسط چند جوان تاسیس شده است که از سال 2001 هم افراد بیبضاعت در داخل آلمان را پوشش میدهد و هم به قاره سیاه کمکهای غذایی میفرستد. در اساسنامه این بنیاد آمده است که هدف اصلی این بنیاد پوشش فعالیتهای انساندوستانه است. در حال حاضر افراد این بنیاد تمرکز خود را بر روی کشورهایی گذاشتهاند که به بیماری مالاریا دچار میشوند و آنها داروهای لازم و مراقبتهای پزشکی را تامین میکنند. نکته جالب در خصوص بنیادهای خیریه در آلمان این است که بر اساس ماده 59 قانون اساسی این کشور، بنیادهایی که در زمره سازمانهای عامالمنفعه فعالیت میکنند، دولت آنها را از پرداخت مالیات معاف میکند. در سایر کشورهای صنعتی نیز چنین امری صادق است. کشورهایی مثل سوئد، دانمارک، فرانسه و... نیز از این روش تبعیت میکنند و
بنیادهای عامالمنفعه را معاف از مالیات کردهاند. با این وجود باید گفت کشورهای دیگری هستند که به عکس کشورهای صنعتی با پوششهای دولتی فعالیت میکنند. در کشوری همچون عربستان که فعالیتهای سازمانهای غیردولتی معنا ندارد، بنیاد «شاه خالد» فعالیت میکند. این بنیاد در سال 2001 در عربستان تاسیس شد و مستقیماً زیر نظر دولت فعالیت میکند. این بنیاد توسط 9 تا 11 نفر از اعضای مورد وثوق پادشاه عربستان فعالیت میکند. این بنیاد بر اساس نوشته ویکیپدیای انگلیسی کار تمرین دادن، آموزش و توسعه برنامههای اجتماعی و اقتصادی را نیز پوشش میدهد. با این حال در خصوص این بنیاد حرف و حدیثهای فراوانی در میان است و حکومت سعودی در عمل تبعیضهای رایجی را که در خصوص شیعیان در منطقه قطیف اعمال میکند در این بنیاد ترک نکرده است و در عمل اولویت را به غیرشیعیان میدهد. این بنیاد در حال حاضر در اینترنت سایتی دارد که با نام «الملک خالدالخیریه» فعالیت میکند که در مورد نوع پوششهای این بنیاد توضیحات لازم را داده است.
خاور دور؛ بدون صدقه
ژاپن و اصولاً کشورهای خاور دور همچون کره جنوبی در نوعدوستی به شدت به عقاید کنفسیوس پایبندند. سایت نیچر در مورد بنیادهای خیریه در ژاپن مینویسد در این کشور کمک کردن امری عادی و حتی در زمره وظایف به شمار میرود. حتی گاهی اوقات این رویه روند معکوس به خود میگیرد و کمکها از سوی مردم به سوی دولت روانه میشود. در سالهایی که سونامی اقتصادی در خاور دور از اقتصاد این کشورها ویرانهای بیش بهجا نگذاشته بود، مردم این کشور با سرمایههای اندک خود به کمک دولت میشتافتند. در کره جنوبی مردم این کشور توانستند این برهه را با این روش پشت سر بگذارند. گزارش نیچر در خصوص این روحیه شرقیها نوشته است اتحادیه اروپا به وضع و حال گذشته این کشورها رسیده است اما روحیه غربی کشورهای درگیر سونامی اقتصادی مانع از عبور این کشورها از این وضع میشود. این در حالی است که در این کشورها، به ویژه ژاپن بنیادهای عامالمنفعه نیمهخصوصی هستند و دولت نیز کمکهایی را برای آنها در نظر میگیرد. مضاف بر اینکه آنها نیز همچون آلمان این بنیادها را معاف از پرداخت مالیات کردهاند. ژاپن در این زمینه نیز ید طولایی در کمکهای عامالمنفعه دارد. اما به طور رسمی نخستین بنیادی که در این زمینه فعالیت خود را آغاز کرد، بنیاد «ریوچی ساساکاوا»ست که از سال 1961 فعالیتهای انساندوستانه خود را برای پوشش افراد بیبضاعت آغاز کرده است. او از کهنهسواران جنگ جهانی دوم است که به تجارت روی میآورد و جزو تاجران بزرگ این کشور به شمار میرود و این بنیاد را راهاندازی میکند. این بنیاد کار خود را بر روی سه موضوع انسانی همچون آموزش رفاه اجتماعی و بهداشت عمومی متمرکز میکند. در حال حاضر نیز مدیر این بنیاد یکی از نوادگان ریوچی به نام یوهی ساساکاواست که این مسوولیت را از سال 2005 بر عهده گرفته است.
بنیاد « اینسانی یاردیم واکفی»
بنیاد خیریه «اینسانی یاردیم واکفی» یا همان بنیاد وقف کمکهای انسانی در سال 1992 در ترکیه تاسیس شد. این بنیاد سوای کمکهای داخلی، کمکهای خارجی را نیز پوشش میدهد. این بنیاد که کاملاً غیردولتی است سوای اینکه در اهداف خود با بیشتر بنیادهای خیریه نام بردهشده مشترک است، نیروی واکنش سریع نیز به مناطق زلزلهزده میفرستد. در ترکیه سوای این بنیاد، بنیاد « کمیس یوک مو»، یا «آیا کسی هست؟» نیز همچون بنیاد فوق فعالیت میکند و در سال 2007 تاسیس شده است. این بنیاد در سال 2010 با کشتی معروف مرمره قصد کمکرسانی به منطقه غزه داشته است که از سوی رژیم اسرائیل در محاصره است. اما ناوهای این رژیم با حمله به این کشتی برخی از اعضای آن را کشتند و مانع کمکرسانی به این منطقه شدند. در حال حاضر روابط آنکارا با تلآویو بر سر این موضوع تیره شده است.
بنیادهای غیردولتی در دل دولت چینی
«فدراسیون کمکهای عامالمنفعه» در چین در سال 1994 تاسیس شد. این بنیاد همچون سایر ارگانهای دیگر چین پس از تایید دولت مرکزی جواز فعالیت دریافت کرده است. تمامی فعالیتهای این بنیاد باید به سمع و نظر دولتیها نیز برسد. این بنیاد نیز عمده فعالیت خود را بر روی آموزش در سطح اجتماع متمرکز کرده است. به گفته خود چینیها که اعتقاد دارند «به کسی ماهی نده، بلکه ماهیگیری یاد بده»، عمده فعالیت این بنیاد به آموزش مشاغل معطوف است. بنیاد دیگری نیز با نام «پیشرفت جوانان چینی»، هم کار آموزش را بر عهده دارد هم در کسب شغل به جوانان کمبضاعت و یا بیبضاعت کمک میکند. این بنیاد در حال حاضر بر روی پروژهای فعالیت میکند که به نام «پروژه امید» معروف است. در واقع این پروژه کودکان بیبضاعت در دوره آموزش ابتدایی را آموزش میدهد. با این وجود باید گفت پروژههایی اینگونه که توسط بخش خصوصی پیریزی میشود پس از مائو و با آغاز بازگشایی درهای چین به روی اقتصاد آزاد صورت گرفته است. چین به رغم اینکه در حال حاضر توانسته است به عنوان غول اقتصادی خود را مطرح کند اما با مردمی فقیر روبهرو است که به شدت به کمکهای دولتی و غیردولتی محتاج هستند. این بنیادها در حال حاضر بازوی حزب کمونیست هستند که میتوانند تا حدی دغدغه خاطر دولت را در بخش آموزش و کمکهای انسانی رفع کنند.
بیلی و خانواده خیر
بنیاد بیل و ملیندا گیتس بزرگترین انستیتو خیریه در جهان است. این بنیاد در سال ۲۰۰۰ میلادی به دست بیل و ملیندا گیتس بنیانگذاری شد و در سال ۲۰۰۶ میلادی به دست وارن بافت به دو برابر گسترش یافت. هدفهای اصلی بنیانگذاری این بنیاد افزایش تندرستی و کاهش تهیدستی بسیار بالا در گستره جهان است و در آمریکا گسترش دادن شانسهای آموزشی و دسترسی به تکنولوژی اطلاعات و دادههاست. مرکز این بنیاد در شهر سیاتل در ایالت واشنگتن در آمریکا جای دارد و بهدست سه تن از عضوهای هیاتمدیره به نامهای بیل گیتس و همسرش ملیندا گیتس و وارن بافت اداره میشود. دیگر مدیران بنیاد ویلیام اچگیتس و پتی استونسیفر هستند. حجم کمکهای انجامشده این انستیتو نزدیک به ۳۳ میلیارد دلار است. این بنیاد در آغاز بهدست بیل گیتس در سال ۲۰۰۰ میلادی با سرمایه ۱۰۶ میلیون دلار بنیانگذاری شد. در طول دو سال کار این انستیتو، سرمایه آن به دو میلیارد دلار افزایش یافت. بنیاد بیل و ملیندا گیتس بهدست بیل گیتس و همسرش ملیندا در ژانویه سال ۲۰۰۰ میلادی از درهمآمیختن دو بنیاد آموزش گیتس و ویلیام اچگیتس به وجودآمد. بنیاد آموزش گیتس از بنیاد کتابخانه گیتس که در سال ۱۹۹۶ میلادی گشایش شده بود، شکل گرفت. در ماه ژوئن سال ۲۰۰۶ میلادی گیتس تصمیم خود را برای بیرون آمدن از کارهای روزمره مایکروسافت و گذاشتن کامل وقت خود همراه با بونو، خواننده گروه ایرلندی U2، که نامش در ژورنال تایم برای کارهای خیرخواهانه در سال ۲۰۰۵ میلادی آورده شدهاست تا ماه ژوئیه سال ۲۰۰۸ میلادی اعلام کرد. در ماه می ۲۰۰۶ میلادی بنیاد بیل و ملیندا گیتس جایزه اسپانیایی شاهزاده آستوریاس را برای همکاریهای جهانی و میانکشوری بهدست آورد. در ۲۵ ژوئن سال ۲۰۰۶ میلادی، وارن بافت (پولدارترین مرد جهان در سال ۲۰۰۸ میلادی به گفته ژورنال فوربس) قول داد ۱۰ میلیون سهم از سهام کلاس «ب» شرکت برکشایر هاتاوی به ارزش 7/30 میلیارد دلار را در چندین سال به بنیاد بدهد. بافت شرایطی را تعیین کرد تا این اهدای بزرگ به بنیاد حجم کمکها را به آسانی افزایش ندهد اما به عنوان یک همکاری سازنده حجم کمکها و بخششهای سالیانه بنیاد را به دو برابر افزایش دهد. شرایط وارن بافت برای دادن این کمک به بنیاد بیل و ملیندا گیتس دربر دارنده موردهای زیر است.
1- بیل یا ملیندا باید در هنگام مدیر بودن زنده باشند.
2- این بنیاد کار خود را با نماد خیریه پی بگیرد و ادامه دهد.
3- هر سال مبلغی به اندازه حجم اهدایی سال پیش برکشایر بهعلاوه پنج درصد از داراییهای خالص از بنیاد بیرون رود. بافت فرصتی دوساله را به بنیاد برای کاری شدن شرط سوم داده است. بنیاد گیتس پنج درصد از سهام (000/500 سهم) را در ژوئیه سال ۲۰۰۶ میلادی دریافت و پنج درصد باقیمانده را در ژوئیه سالهای ۲۰۰۷ میلادی (000/475 سهم)، ۲۰۰۸ میلادی (250/452 سهم) و تا پایان دریافت کرد. بر پایه گزارش روزنامه والاستریت ژورنال در تازهترین برنامه، بنیاد بیل و ملیندا گیتس صدها میلیون دلار در زمینه تشویق تهیدستان به پسانداز در سراسر جهان هزینه خواهد کرد. به علاوه، بر پایه گزارشهای منتشرشده به دست بنیاد بیل کلینتون در ۱۸ دسامبر ۲۰۰۸، بنیاد بیل و ملیندا گیتس بین ۱۰ تا ۲۵ میلیون دلار به این بنیاد کمک کرده است.
صدقه به اندازه کسری بودجه
آمریکا در حال حاضر با بحرانیترین دوران اقتصادی خود دست و پنجه نرم میکند. کسری بودجه یک تریلیون دلاری و بدهیهای خارجی باعث شده است که چین، بتواند این کشور را در رشد اقتصادی جا بگذارد. نکته جالب اما در این نکته نهفته است که آمریکاییها سالانه یک تریلیون دلار، به اندازه کسری بودجه خود صدقه میدهند. عمده این صدقهها نیز توسط سازمانهای غیردولتی است که با اهداف عامالمنفعه تاسیس شدهاند. افزون بر این دولت آمریکا که با
40 میلیون فقیر مطلق نیز دست و پنجه نرم میکند خود نیز با ارائه کوپن به کمک افراد بیبضاعت میآید. موضوعی که مهمترین بحث مناظرههای انتخاباتی ایالات متحده بود، و نامزد جمهوریخواهان باراک اوباما را متهم کرده بود که با این رویکرد و ارائه کوپن مردم را به فقر تشویق میکند. با این وجود ایالات متحده در میان تمامی کشورهای دنیا بالاترین ارائه صدقه را دارد.
خاور دور؛ بدون صدقه
ژاپن و اصولاً کشورهای خاور دور همچون کره جنوبی در نوعدوستی به شدت به عقاید کنفسیوس پایبندند. سایت نیچر در مورد بنیادهای خیریه در ژاپن مینویسد در این کشور کمک کردن امری عادی و حتی در زمره وظایف به شمار میرود. حتی گاهی اوقات این رویه روند معکوس به خود میگیرد و کمکها از سوی مردم به سوی دولت روانه میشود. در سالهایی که سونامی اقتصادی در خاور دور از اقتصاد این کشورها ویرانهای بیش بهجا نگذاشته بود، مردم این کشور با سرمایههای اندک خود به کمک دولت میشتافتند. در کره جنوبی مردم این کشور توانستند این برهه را با این روش پشت سر بگذارند. گزارش نیچر در خصوص این روحیه شرقیها نوشته است اتحادیه اروپا به وضع و حال گذشته این کشورها رسیده است اما روحیه غربی کشورهای درگیر سونامی اقتصادی مانع از عبور این کشورها از این وضع میشود. این در حالی است که در این کشورها، به ویژه ژاپن بنیادهای عامالمنفعه نیمهخصوصی هستند و دولت نیز کمکهایی را برای آنها در نظر میگیرد. مضاف بر اینکه آنها نیز همچون آلمان این بنیادها را معاف از پرداخت مالیات کردهاند. ژاپن در این زمینه نیز ید طولایی در کمکهای عامالمنفعه دارد. اما به طور رسمی نخستین بنیادی که در این زمینه فعالیت خود را آغاز کرد، بنیاد «ریوچی ساساکاوا»ست که از سال 1961 فعالیتهای انساندوستانه خود را برای پوشش افراد بیبضاعت آغاز کرده است. او از کهنهسواران جنگ جهانی دوم است که به تجارت روی میآورد و جزو تاجران بزرگ این کشور به شمار میرود و این بنیاد را راهاندازی میکند. این بنیاد کار خود را بر روی سه موضوع انسانی همچون آموزش رفاه اجتماعی و بهداشت عمومی متمرکز میکند. در حال حاضر نیز مدیر این بنیاد یکی از نوادگان ریوچی به نام یوهی ساساکاواست که این مسوولیت را از سال 2005 بر عهده گرفته است.
بنیاد « اینسانی یاردیم واکفی»
بنیاد خیریه «اینسانی یاردیم واکفی» یا همان بنیاد وقف کمکهای انسانی در سال 1992 در ترکیه تاسیس شد. این بنیاد سوای کمکهای داخلی، کمکهای خارجی را نیز پوشش میدهد. این بنیاد که کاملاً غیردولتی است سوای اینکه در اهداف خود با بیشتر بنیادهای خیریه نام بردهشده مشترک است، نیروی واکنش سریع نیز به مناطق زلزلهزده میفرستد. در ترکیه سوای این بنیاد، بنیاد « کمیس یوک مو»، یا «آیا کسی هست؟» نیز همچون بنیاد فوق فعالیت میکند و در سال 2007 تاسیس شده است. این بنیاد در سال 2010 با کشتی معروف مرمره قصد کمکرسانی به منطقه غزه داشته است که از سوی رژیم اسرائیل در محاصره است. اما ناوهای این رژیم با حمله به این کشتی برخی از اعضای آن را کشتند و مانع کمکرسانی به این منطقه شدند. در حال حاضر روابط آنکارا با تلآویو بر سر این موضوع تیره شده است.
بنیادهای غیردولتی در دل دولت چینی
«فدراسیون کمکهای عامالمنفعه» در چین در سال 1994 تاسیس شد. این بنیاد همچون سایر ارگانهای دیگر چین پس از تایید دولت مرکزی جواز فعالیت دریافت کرده است. تمامی فعالیتهای این بنیاد باید به سمع و نظر دولتیها نیز برسد. این بنیاد نیز عمده فعالیت خود را بر روی آموزش در سطح اجتماع متمرکز کرده است. به گفته خود چینیها که اعتقاد دارند «به کسی ماهی نده، بلکه ماهیگیری یاد بده»، عمده فعالیت این بنیاد به آموزش مشاغل معطوف است. بنیاد دیگری نیز با نام «پیشرفت جوانان چینی»، هم کار آموزش را بر عهده دارد هم در کسب شغل به جوانان کمبضاعت و یا بیبضاعت کمک میکند. این بنیاد در حال حاضر بر روی پروژهای فعالیت میکند که به نام «پروژه امید» معروف است. در واقع این پروژه کودکان بیبضاعت در دوره آموزش ابتدایی را آموزش میدهد. با این وجود باید گفت پروژههایی اینگونه که توسط بخش خصوصی پیریزی میشود پس از مائو و با آغاز بازگشایی درهای چین به روی اقتصاد آزاد صورت گرفته است. چین به رغم اینکه در حال حاضر توانسته است به عنوان غول اقتصادی خود را مطرح کند اما با مردمی فقیر روبهرو است که به شدت به کمکهای دولتی و غیردولتی محتاج هستند. این بنیادها در حال حاضر بازوی حزب کمونیست هستند که میتوانند تا حدی دغدغه خاطر دولت را در بخش آموزش و کمکهای انسانی رفع کنند.
بیلی و خانواده خیر
بنیاد بیل و ملیندا گیتس بزرگترین انستیتو خیریه در جهان است. این بنیاد در سال ۲۰۰۰ میلادی به دست بیل و ملیندا گیتس بنیانگذاری شد و در سال ۲۰۰۶ میلادی به دست وارن بافت به دو برابر گسترش یافت. هدفهای اصلی بنیانگذاری این بنیاد افزایش تندرستی و کاهش تهیدستی بسیار بالا در گستره جهان است و در آمریکا گسترش دادن شانسهای آموزشی و دسترسی به تکنولوژی اطلاعات و دادههاست. مرکز این بنیاد در شهر سیاتل در ایالت واشنگتن در آمریکا جای دارد و بهدست سه تن از عضوهای هیاتمدیره به نامهای بیل گیتس و همسرش ملیندا گیتس و وارن بافت اداره میشود. دیگر مدیران بنیاد ویلیام اچگیتس و پتی استونسیفر هستند. حجم کمکهای انجامشده این انستیتو نزدیک به ۳۳ میلیارد دلار است. این بنیاد در آغاز بهدست بیل گیتس در سال ۲۰۰۰ میلادی با سرمایه ۱۰۶ میلیون دلار بنیانگذاری شد. در طول دو سال کار این انستیتو، سرمایه آن به دو میلیارد دلار افزایش یافت. بنیاد بیل و ملیندا گیتس بهدست بیل گیتس و همسرش ملیندا در ژانویه سال ۲۰۰۰ میلادی از درهمآمیختن دو بنیاد آموزش گیتس و ویلیام اچگیتس به وجودآمد. بنیاد آموزش گیتس از بنیاد کتابخانه گیتس که در سال ۱۹۹۶ میلادی گشایش شده بود، شکل گرفت. در ماه ژوئن سال ۲۰۰۶ میلادی گیتس تصمیم خود را برای بیرون آمدن از کارهای روزمره مایکروسافت و گذاشتن کامل وقت خود همراه با بونو، خواننده گروه ایرلندی U2، که نامش در ژورنال تایم برای کارهای خیرخواهانه در سال ۲۰۰۵ میلادی آورده شدهاست تا ماه ژوئیه سال ۲۰۰۸ میلادی اعلام کرد. در ماه می ۲۰۰۶ میلادی بنیاد بیل و ملیندا گیتس جایزه اسپانیایی شاهزاده آستوریاس را برای همکاریهای جهانی و میانکشوری بهدست آورد. در ۲۵ ژوئن سال ۲۰۰۶ میلادی، وارن بافت (پولدارترین مرد جهان در سال ۲۰۰۸ میلادی به گفته ژورنال فوربس) قول داد ۱۰ میلیون سهم از سهام کلاس «ب» شرکت برکشایر هاتاوی به ارزش 7/30 میلیارد دلار را در چندین سال به بنیاد بدهد. بافت شرایطی را تعیین کرد تا این اهدای بزرگ به بنیاد حجم کمکها را به آسانی افزایش ندهد اما به عنوان یک همکاری سازنده حجم کمکها و بخششهای سالیانه بنیاد را به دو برابر افزایش دهد. شرایط وارن بافت برای دادن این کمک به بنیاد بیل و ملیندا گیتس دربر دارنده موردهای زیر است.
1- بیل یا ملیندا باید در هنگام مدیر بودن زنده باشند.
2- این بنیاد کار خود را با نماد خیریه پی بگیرد و ادامه دهد.
3- هر سال مبلغی به اندازه حجم اهدایی سال پیش برکشایر بهعلاوه پنج درصد از داراییهای خالص از بنیاد بیرون رود. بافت فرصتی دوساله را به بنیاد برای کاری شدن شرط سوم داده است. بنیاد گیتس پنج درصد از سهام (000/500 سهم) را در ژوئیه سال ۲۰۰۶ میلادی دریافت و پنج درصد باقیمانده را در ژوئیه سالهای ۲۰۰۷ میلادی (000/475 سهم)، ۲۰۰۸ میلادی (250/452 سهم) و تا پایان دریافت کرد. بر پایه گزارش روزنامه والاستریت ژورنال در تازهترین برنامه، بنیاد بیل و ملیندا گیتس صدها میلیون دلار در زمینه تشویق تهیدستان به پسانداز در سراسر جهان هزینه خواهد کرد. به علاوه، بر پایه گزارشهای منتشرشده به دست بنیاد بیل کلینتون در ۱۸ دسامبر ۲۰۰۸، بنیاد بیل و ملیندا گیتس بین ۱۰ تا ۲۵ میلیون دلار به این بنیاد کمک کرده است.
صدقه به اندازه کسری بودجه
آمریکا در حال حاضر با بحرانیترین دوران اقتصادی خود دست و پنجه نرم میکند. کسری بودجه یک تریلیون دلاری و بدهیهای خارجی باعث شده است که چین، بتواند این کشور را در رشد اقتصادی جا بگذارد. نکته جالب اما در این نکته نهفته است که آمریکاییها سالانه یک تریلیون دلار، به اندازه کسری بودجه خود صدقه میدهند. عمده این صدقهها نیز توسط سازمانهای غیردولتی است که با اهداف عامالمنفعه تاسیس شدهاند. افزون بر این دولت آمریکا که با
40 میلیون فقیر مطلق نیز دست و پنجه نرم میکند خود نیز با ارائه کوپن به کمک افراد بیبضاعت میآید. موضوعی که مهمترین بحث مناظرههای انتخاباتی ایالات متحده بود، و نامزد جمهوریخواهان باراک اوباما را متهم کرده بود که با این رویکرد و ارائه کوپن مردم را به فقر تشویق میکند. با این وجود ایالات متحده در میان تمامی کشورهای دنیا بالاترین ارائه صدقه را دارد.
دیدگاه تان را بنویسید