تاریخ انتشار:
چالشها و فرصتهای تجارت با ایران چیست؟
بازگشت مشروط
نشریه تجاری دانشگاه هاروارد در مقالهای به بررسی چالشها و فرصتهای تجارت با ایران میپردازد و از ایران به عنوان کشوری با پتانسیل بالای رشد اقتصادی و جذب سرمایههای خارجی یاد میکند. ولی همزمان به این نکته اشاره میکند که اگر روند برداشته شدن تحریمهای بانکی کند باشد و شرکتهای متقاضی کار با ایران نتوانند منابع مالی لازم را در طول زمان معقولی تامین کنند، رغبت خود را برای حضور در بازار ایران از دست میدهند و به دنبال آن بازار ایران را ترک میکنند.
اقتصاد ایران در سالهای تحریم با مشکلات زیادی مواجه بود. این مشکلات ابعاد زیادی داشت که مهمترین و مخربترین آنها را میتوان عدم دسترسی به نظام بانکی بینالمللی دانست. بعد از توافق هستهای انتظار میرفت ارتباط بانکی ایران و غرب سریع برقرار شود ولی هنوز با گذشت پنج ماه از اجرایی شدن این توافق اخبار خوشی به گوش نمیرسد. نشریه تجاری دانشگاه هاروارد در مقالهای به بررسی چالشها و فرصتهای تجارت با ایران میپردازد و از ایران به عنوان کشوری با پتانسیل بالای رشد اقتصادی و جذب سرمایههای خارجی یاد میکند. ولی همزمان به این نکته اشاره میکند که اگر روند برداشته شدن تحریمهای بانکی کند باشد و شرکتهای متقاضی کار با ایران نتوانند منابع مالی لازم را در طول زمان معقولی تامین کنند، رغبت خود را برای حضور در بازار ایران از دست میدهند و به دنبال آن بازار ایران را ترک میکنند. این نشریه ایران را سرزمین فرصتهای اقتصادی برای سرمایهگذاران خارجی میداند ولی مینویسد که با دیدی روشن و با انتظاراتی واقعی وارد اقتصاد ایران شوید و بدانید که هنوز همکاری با ایران به سادگی امکانپذیر نیست. متن کامل این مقاله را در زیر
میخوانید.
بعد از توافق هستهای ایران با کشورهای گروه 1+5، شرکتهای خارجی، دولتهای خارجی و حتی بازرگانان ایرانی انتظار داشتند که فضای سرمایهگذاری و کاری در ایران بهبود پیدا کند ولی با گذشت چندین ماه از اجرایی شدن این توافق هنوز پیشرفت محسوسی در فضای تجاری و اقتصادی ایران ایجاد نشده است و سرمایهگذاران خارجی برای ورود به بازار این کشور با چالشهای بزرگی روبهرو هستند. چالشهایی که برخی را دلسرد و برخی را در تصمیمگیری برای ادامه همکاری مردد میکند.
اقتصاد ایران هنوز نتوانسته از زیر بار فشار مالی ناشی از تحریمها خارج شود و بانکهای بزرگی که بعد از تحریمهای اقتصادی غرب و آمریکا از ایران خارج شده بودند هنوز به بازار ایران بازنگشتهاند. سرعت پایین تغییرات در فضای اقتصادی ایران و در برقراری رابطه بانکی و مالی این کشور با دنیا بسیاری از مدیران شرکتهای چندملیتی بزرگ را در مورد ورود به بازار ایران مردد کرده است. برخی این سوال را میپرسند که ریسک همکاری اقتصادی با ایران بیش از منافع این همکاری نیست؟
اما مطالعه فضای تجاری دنیا و شمار شرکتهایی که برای همکاری با ایران تلاش میکنند نشان میدهد با وجود اقتصاد ضعیف ایران و عدم رشد اقتصادی کافی در سالهای اخیر، بیثباتیهای بازار، برداشته نشدن تحریمهای اقتصادی و عدم اطمینان در مورد زمان عادی شدن عملکرد نظام بانکی و مالی در ایران هنوز هم این کشور یکی از مهمترین فرصتهای اقتصادی و تجاری برای شرکتهای چندملیتی در بازارهای در حال گذار دنیاست.
هنوز هم تعداد شرکتهای چندملیتی بزرگ که حاضرند برای عادی شدن رابطه اقتصادی ایران و غرب صبر کنند یا تلاش کنند زیاد است.
چرا ایران
سوال اینجاست که چرا شرکتهای چندملیتی ایران را یک فرصت مهم برای خود میدانند؟ آیا پتانسیلهای اقتصادی ایران بیش از دیگر کشورهای خاورمیانه است یا اینکه ایران به دلیل عقب ماندن از روند توسعه اقتصادی و توسعه زیرساختی فرصت زیادی برای کار دارد؟
یکی از مزیتهای اقتصادی ایران، اقتصاد چندمحوری و نسبتاً متنوع این کشور است. در مقایسه با اغلب کشورهای نفتخیز خاورمیانه، ایران اقتصادی چندبعدی و پیشرفته دارد. صنعت توریسم در حال توسعه است و این صنعت پتانسیل زیادی برای رشد دارد. از طرف دیگر توافق هستهای ایران و کشورهای 1+5 سبب شد تا تهدیدهایی که در زمینه ثبات سیاسی در این کشور وجود داشت کاهش یابد. حال ایران در مقایسه با اغلب کشورهای نفتخیز خاورمیانه بیشترین ثبات سیاسی را دارد و همین مساله سبب شده است تا سرمایهگذاری در ایران ریسک کمتری نسبت به کشورهای همسایه آن داشته باشد و سود بیشتری از محل سرمایهگذاری نصیب سرمایهگذاران شود. از طرف دیگر ایران کشوری پرجمعیت است که جمعیت جوان زیادی دارد. در سالهای اخیر شهرنشینی در ایران توسعه زیادی پیدا کرده است و طبقه متوسط اقتصادی در این کشور بسیار بزرگ است. این طبقه هستند که تقاضا برای کار دارند و بیشتر جوانان را در خود جای دادهاند. طبقه متوسط مصرفکننده کالاهای مختلف هستند و در شرایط فعلی اقتصادی و فرهنگی ایران، مردم طبقه متوسط ترجیح میدهند کالاهای خارجی و با کیفیت بالا را مصرف کنند. این ترجیح فرصت بزرگی برای
صنایع تولیدکننده کالاهای مصرفی در غرب ایجاد کرده است. همین تصویر کلی نشان میدهد چرا شرکتهای بزرگ غربی ایران را فرصتی بزرگ برای اقتصاد دنیا میدانند و بهرغم تمامی مشکلات اقتصادی و بانکی ایران تمایل دارند با این کشور رابطه اقتصادی داشته باشند. اما تمامی این شرکتها باید خود را برای چالشهای جدی و سختی که در صورت رابطه تجاری با ایران با آن روبهرو میشوند، آماده کنند.
چالشهای رابطه اقتصادی با ایران
تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران برای اولین بار در سال ۱۹۷۹ میلادی و بعد از انقلاب اسلامی ایران اجرایی شد و در سالهای بعد این تحریمها تشدید شد.
این تحریمها سبب شد تا حضور شرکتهای اروپایی و آمریکایی در ایران محدود شود و در جریان تحریمهای غرب علیه برنامه هستهای این حضور کمرنگتر شد. به دنبال این تحریمها سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران کاهش پیدا کرد و فرصتهای شغلی در کشور کمتر و کمتر شد.
بعد از توافق هستهای ایران و کشورهای غربی و اجرایی شدن این توافق، انتظار میرفت تحریمها برداشته شود ولی در عمل شاهد این هستیم که هنوز بخش زیادی از تحریمهای آمریکا علیه ایران وجود دارد و به همین دلیل است که شرکتهای آمریکایی نمیتوانند با ایران رابطه تجاری و اقتصادی عادی داشته باشند. اما پیشبینی میشود بعد از برداشته شدن تحریمهای اقتصادی و عادی شدن رابطه اروپا با ایران، آمریکا هم به تدریج در مسیر عادیسازی رابطه اقتصادی گام بر میدارد. آمریکا نمیتواند از فرصت اقتصادی موجود در ایران چشمپوشی کند و طی سالهای آینده رابطه اقتصادی ایران و آمریکا هم احیا خواهد شد. از طرف دیگر هنوز تمامی صنایع ایران از طرف آمریکا تحریم نشده است و شرکتهای آمریکایی میتوانند در بخش کشاورزی، فرآوردههای غذایی، بهداشت و درمان و در نهایت تامین هواپیماهای مسافربری با ایران همکاری کنند و این فرصتی است که به تازگی و بعد از توافق هستهای برای آمریکا ایجاد شده است.
برای بسیاری از شرکتهای غیرآمریکایی شرایط بهتراست زیرا تحریمهای اروپا و سازمان ملل علیه ایران لغو شده است و این شرکتها به سادگی میتوانند با ایران رابطه اقتصادی داشته باشند. این روابط در صورتی که با بانکهای اروپایی و با واحد پولی یورو یا واحدهای غیردلاری کار کنند بسیار ساده است و میتواند منافع زیادی برای اقتصاد اروپا داشته باشد و حتی زمینه را برای خارج شدن اقتصاد این کشورها از رکود فراهم کند.
استقبال شرکتهای خارجی از بازار ایران بعد از امضای توافق هستهای و اجرایی شدن آن بسیار زیاد بود. ظرف چند هفته بعد از اجرایی شدن توافق هستهای ایران، ۵۰ میلیارد دلار قرارداد تجاری با شرکتهای خارجی امضا شد. ازجمله این قراردادها میتوان به خرید ۱۱۸ هواپیما از شرکت ایرباس اشاره کرد که ارزش آن برابر با ۲۵ میلیارد دلار آمریکا بود و شرکت ریلی دولتی ایتالیا برای توسعه شبکه ریلی ایران قراردادی پنج میلیارددلاری با ایران منعقد کرد.
البته تحریمهای آمریکا علیه ایران باعث شد تا فرآیند تامین مالی این پروژهها با تاخیر انجام شود زیرا بانکهای بزرگ اروپایی آمادگی لازم برای بازگشت به ایران و همکاری دوباره با ایران را ندارند. اغلب این بانکها نگران این مساله هستند که در صورت همکاری مالی با ایران از طرف آمریکا محکوم شوند در حالی که هماکنون تحریمهای اروپا علیه ایران برداشته شده است و آمریکا نمیتواند مانع از همکاری بانکهای اروپایی با ایران شود.
طی پنج سال گذشته موسسات مالی ۱۵ میلیارد دلار به دلیل همکاری با ایران جریمه پرداخت کردهاند و این تجربه تلخ سبب شد تا تمایلی برای برقراری رابطه با ایران نداشته باشند. در این شرایط بانکهای اروپایی برای اطمینان از برداشتهشدن تحریمها و جریمه نشدن در آینده در نتیجه همکاری با ایران نیاز به زمان دارند. آنها منتظر هستند تا جامعه جهانی ایران را به عنوان عضوی فعال و عنصری عادی در بازار بپذیرد و بعد ارائه خدمات مالی به ایران را از سر بگیرند.
اقتصاد نفتخیز
اقتصاد ایران وابسته به درآمد نفت است. این کشور در نیمه اول سال مالی ۲۰۱۶ میلادی 5 /37 درصد از درآمد دولت را از منابعی غیر از انرژی تامین کرد که این سهم بسیار کمتر از دیگر کشورهای خاورمیانه است.
در نیمه اول سال مالی ۲۰۱۶ میلادی بالغ بر ۴۲ درصد از درآمد دولتهای عربستان سعودی و عراق و کویت از منابعی غیر از نفت به دست آمد. البته از سال ۲۰۱۴ میلادی تاکنون قیمت نفت در بازار جهانی بالغ بر ۶۰ درصد کاهش یافته است. در نتیجه ایران در این بازه 5 /2ساله کمتر از انتظاراتش درآمد به دست آورد و همین مساله سبب شد تا دولت اقدام به کاهش هزینههای مصرفی خود کند.
در این شرایط بود که دولت به فکر تامین درآمد از منابعی غیر از نفت افتاد و روند متنوعسازی اقتصاد را با جدیت بیشتری پیگیری کرد. از جمله سیاستهایی که دولت ایران در این سالها اجرا کرد اصلاح نظام مالیاتی و وضع مالیاتهای تازه است. همچنین اصلاح نظام یارانهها هم سیاست دیگری بود که در این کشور اجرا شد.
اصلاح نظام یارانهها در ایران زمینه را برای ایجاد توازن در اقتصاد فراهم کرد و بستر رشد پایدار اقتصاد را به وجود آورد ولی باعث شد تا در کوتاهمدت در روند بازسازی اقتصاد و خروج این کشور از رکود اختلال ایجاد شود.
فرصتهای رابطه اقتصادی با ایران
با وجود تمامی چالشهای اقتصادی موجود در ایران باز هم شرکتهای خارجی برای وارد شدن به بازار ایران تلاش میکنند. در ماههای اخیر شمار زیادی از شرکتهای فعال در حوزه نفت و گاز طبیعی برای ورود به بازار ایران اعلام آمادگی کردهاند ولی صنعت نفت و گاز طبیعی تنها یک بخش از اقتصاد ایران را تشکیل میدهد و تامین نیازهای مصرفی مردم میتواند بازار خوبی برای فعالان اقتصادی باشد.
شرکتهای فعال در حوزه تولید کالاهای مصرفی تلاش میکنند وارد بازار ایران شوند زیرا ایران با جمعیتی حدود ۸۰ میلیون نفر که ۶۰ درصد از آن را جوانان زیر 30 سال تشکیل میدهند و ۷۰ درصد از کل جمعیت کشور شهرنشین هستند میتواند بازار بسیار خوبی برای کالاهای مصرفی غربی باشد. به عنوان مثال شرکت الجی که یک شرکت تولیدکننده وسایل الکترونیکی متعلق به کشور کره جنوبی است و در سالهای تحریم هم به فعالیت در بازار ایران ادامه داد و به دلیل این تصمیم سود اقتصادی زیادی به دست آورد در نظر دارد یک کارخانه تولیدی در تهران احداث کند و در این کارخانه سالانه 5 /1 میلیون دستگاه یخچال، تلویزیون و ماشین لباسشویی تولید کند. شرکت خودروسازی رنو متعلق به فرانسه هم بعد از لغو شدن تحریمهای اقتصادی از فرصت استفاده کرد و مونتاژ خود را در ایران هفت برابر کرد. این شرکت در فاصله ماههای ژانویه تا آوریل سال ۲۰۱۶ میلادی ۱۵ هزار خودرو در کارخانههای ایران مونتاژ کرد که نسبت به مدت مشابه سال قبل هفت برابر رشد کرده بود. شرکت داروسازی ناوو نوردیسک متعلق به دانمارک هم شمار نیروهای کاری خود را در کارخانه ایران دو برابر کرد. این شرکت هماکنون ۳۰۰ کارمند
ایرانی دارد و در نظر دارد ۷۶ میلیون دلار در ساخت یک کارخانه تازه در ایران سرمایهگذاری کند.
مزیت ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی
اما در بخش توریسم هم میتوان سرمایهگذاری زیادی انجام داد. در سال ۲۰۱۴ میلادی ایران تنها پنج میلیون توریست داشته است در حالی که کشور همسایه ایران یعنی کشور ترکیه بالغ بر ۳۹ میلیون توریست داشته است. ایران از طرف سازمان ملل متحد در فهرست 10 کشوری که بیشترین جاذبههای توریستی را دارند قرار گرفت. در جهت توسعه صنعت توریسم در ایران سرمایهگذاریهای زیادی در ساخت هتلها در ایران انجام شده است که بعد از اجرایی شدن توافق هستهای این سرمایهگذاریها رشد کرد و شرکتهای خارجی هم وارد بازار ایران شدند.
ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی این پتانسیل را دارد که به مرکز تجارت دنیا تبدیل شود. هماکنون ۲۰ درصد از تجارت نفت دنیا از طریق تنگه هرمز انجام میشود که در مرزهای ایران قرار دارد. همچنین ایجاد کریدور حمل و نقل بینالمللی شمال-جنوب ایران را به کشوری تبدیل کرد که هند را به آسیای مرکزی و سپس به روسیه متصل میکند. از طرف دیگر جایگاه ایران در جاده ابریشم جدید که از طریق خط ریلی بخشهای مختلف را به هم متصل میکند میتواند زمینه را برای افزایش ارزش تجاری ایران با دیگر کشورهای موجود در مسیر این جاده فراهم کند. انتظار میرود ارزش تجاری کشورهای واقع در مسیر خط ریلی جاده ابریشم به بالغ بر ۶۰۰ میلیارد دلار برسد که رقم قابل توجهی است. همچنین فرصتهای زیادی برای صادرات در کشورهای اطراف ایران وجود دارد. مثلاً ایران میتواند سنگهای معدنی و فرآوردههای معدنی را به افغانستان بفروشد یا نیاز کشورهای هند و پاکستان و ترکیه را در زمینه نفت و گاز طبیعی تامین کند.
چگونه باید برای تجارت با ایران برنامهریزی کنید
مطالعات نشان میدهد برای آغاز تجارت با ایران باید به پنج مساله و چالش موجود در فضای فعلی ایران توجه کنید:
اول: باید اطلاعات خود را در زمینه تحریمها و نحوه عملکرد آنها کامل کنید. بهتر است از یک وکیل در زمینه تحریمهای اقتصادی ایران کمک بگیرید تا به شما بگوید کاری که میخواهید انجام دهید برخلاف اصول قانونی دنیا هست یا خیر. بدون شک اطلاع از محدودیتهای قانونی همکاری با ایران به خصوص در شرایط فعلی که ممکن است این محدودیتها هر روز کمتر شود کمک بزرگی در زمینه برنامهریزی درست برای مشارکت اقتصادی با کشور ایران میکند.
دوم: در ایران اطلاعات کمی در مورد بازار وجود دارد. شرکتهایی که میخواهند وارد بازار ایران شوند باید شاخصهای اصلی اقتصاد کلان ایران را بشناسند و ارزیابی درستی از آن داشته باشند. تمرکز روی دادههایی از قبیل رشد جمعیت، تورم، رشد تولید ناخالص داخلی راهی برای پیشبینی میزان توسعه بازار در سالهای آینده است و میتواند برآوردی نسبی در مورد سطح درآمد و سودآوری شما ارائه دهد.
سوم: یک شریک محلی خوب پیدا کنید. با وجود اینکه طبق قانون ایران شما میتوانید به طور مستقل در ایران نمایندگی راهاندازی کنید و کار کنید ولی بهتر است در ابتدای کارتان در ایران از یک توزیعکننده محلی استفاده کنید. شرکتها از مدل دوبی برای پیدا کردن شریک ایرانی استفاده میکنند. به این معنا که از شرکای خود در دوبی برای برقراری ارتباط با بازرگانان ایرانی استفاده میکنند و این راهی است که از این طریق شرکتها میتوانند توزیعکنندگان یا شرکای ایرانی را پیدا کنند.
بسیاری از شرکتهای غربی همین کار را از طریق ترکیه انجام میدهند و از طریق نمایندگیهای خود در ترکیه تلاش میکنند تا شرکای قابلاعتماد ایرانی پیدا کنند.
چهارم: باید بازار سیاه کالای خود را شناسایی کنید و با این بازار مبارزه کنید زیرا این بازارها میتوانند دید مصرفکنندگان را در مورد کالایی که تولید میکنید و به بازار ایران عرضه میکنید تغییر دهد. در این وضعیت است که محصول شما با استقبال کمتری نسبت به دیگر کالاهای موجود در بازار روبهرو میشود.
پنجم: مشکل اصلی همکاری با ایران در شرایط فعلی دسترسی به منابع مالی و ارزهای خارجی است. حتی شرکتهای ایرانی ممکن است هفتهها منتظر بمانند تا برای واردات کالا به ایران منابع مالی و ارزی به دست آورند. بدون دسترسی به سیستم مالی آمریکا، این فشار در آینده نزدیک هم کاهش نمییابد. از طرفی سیاست یکسانسازی نرخ ارز در ایران و سیاستهای دولتی در حمایت از صنایع داخلی هم میتواند فشار دیگری روی نظام تامین مالی خارجی در ایران وارد کند.
بنابراین با وجود اینکه در ایران فرصتهای زیادی برای سرمایهگذاری وجود دارد و سود سرمایهگذاری در ایران زیاد است ولی این سرمایهگذاری ریسکهایی هم دارد. سرمایهگذاران باید با دیدی باز و انتظاراتی واقعی وارد اقتصاد ایران شوند و بدانند که هنوز همکاری اقتصادی با ایران مانند دیگر کشورهای در حال توسعه نیست و چالشهای موجود در این کشور بسیار زیاد است.
دیدگاه تان را بنویسید