تاریخ انتشار:
آیا برنامهریزی غلتان مشکل اقتصاد ایران را حل میکند؟
بازنگری مداوم برنامهها
نزدیک به نیم قرن است که برنامه مینویسیم و نزدیک به نیمقرن است که از ناکارآمدی برنامههای مدون گله میکنیم. حاصل نظام برنامهریزی در ایران پنج برنامه قبل از انقلاب است و پنج برنامه اجرا شده پس از انقلاب. اما گزارش اجرای این برنامهها میگوید که نوشتههای روی کاغذ یک چیز بوده و آنچه در نهایت اجرا شده یا بهتر بگوییم برنامههایی که اجرا نشده، چیز دیگری بوده است. اما به راستی چرا برنامههای توسعه در ایران اجرایی نمیشود؟ این همان سوالی است که چندی پیش علی لاریحانی، رئیس مجلس در صحن علنی مجلس عنوان کرد و محسن جلالپور، رئیس اتاق ایران در پاسخ به آن شیوه برنامهنویسی غلتان را پیشنهاد داد. جلالپور در پاسخ لاریجانی گفت اگر اصرار بر داشتن برنامه داریم، پیشنهادم این است که به سمت برنامهنویسی غلتان حرکت کنیم. چرا دیگر برنامهنویسی به شیوهای که ما در ایران دنبال میکنیم، در دنیا منسوخ شده و هیچ کشوری را پیدا نمیکنید که راه و چاه اقتصادش را به این شیوه مشخص کند. وی به عدم علاقهمندی بخش خصوصی به برنامههای توسعه اشاره کرده و گفته بود بخش خصوصی در مجموع موافق برنامهنویسی به شکل فعلی نیست و معتقدیم اگر برنامهای
نوشته میشود باید مبتنی بر بهبود فضای کسبوکار، بهبود فضای بهرهوری، بهبود فضای نوآوری و بهبود فضای حقوقی باشد. اما این تنها بخش خصوصی نیست که تمایلی به شیوه برنامهنویسی توسعه ندارد. دولتها هم چندان پایبند برنامههای پنجسالهای که تحت عنوان برنامه توسعه مینویسند، نیستند. جلالپور میگوید شاید یکی از دلایل بیاعتنایی دولتها به برنامههای توسعه این باشد که در تدوین آن نقشی ندارند و صرفا تکلیفی است که دولت قبلی روی دوش دولت بعدی میگذارد. به گفته رئیس اتاق ایران، دولت قبل برنامه چهارم توسعه را به همین دلیل کنار گذاشت و برنامه پنجم توسعه هم به این دلیل از حیز انتفاع خارج شد که شرایط کشور با آنچه این برنامه پیشبینی کرده بود، کاملاً مغایرت داشت.
پیشنهاد جلالپور در این جلسه آن بود که اگر اصراری بر وجود برنامه در کشور داریم به سمت برنامهریزی غلتان برویم. به این معنا که هر دولتی در ابتدای در دست گرفتن مسوولیت خود، برنامه چهارسالهای تهیه و تدوین کند. این برنامه بررسی و تصویب شود و دولت با کمک مجلس، در ابتدای هرسال آن را به روز کند. به این ترتیب کشور دارای یک برنامه مدون خواهد بود که هر سال بسته به شرایط کشور بازنگری میشود و فرصت بازنگری و تجدیدنظر در اهداف آن وجود دارد. با این اقدام برنامهها مدام با توجه به شرایط کشور به روز میشوند و با بازنگری مداوم، برنامهها میتوانند ضمانت اجرایی بیشتری داشته باشند. اما آیا واقعاً مشکل برنامهنویسی در ایران با رفتن به سمت برنامههای غلتان حل میشود و آیا غلتان بودن برنامهنویسی مشکل اصلی ماست؟ مرتضیایمانیراد، اقتصاددان معتقد است مشکل اصلی ما وجود برنامه است. برنامههای غلتان هم نمیتواند گره مشکل را باز کند.
مشکل اقتصاد ما به عقیده این اقتصاددان نبودن برنامه نیست. مشکل نبودن هوشمندی اقتصادی است. چرا که برنامهریزى غلتان سیستم اطلاعاتى و تحقیقى قوى میخواهد و در شرایط فعلى، ما چنین امکانى را نداریم. جلالپور هم به طور ضمنی داشتن برنامه را رد کرده و گویا در انتخاب میان برنامه غلتان یا داشتن برنامه به شکل فعلی، پیشنهاد ناگزیرش برنامهریزی غلتان بوده.
دیدگاه تان را بنویسید