تاریخ انتشار:
معاون وزیر صنعت: تعرفهگذاری در ایران معطوف به حمایت از تولید داخلی است
ابزاری برای رقابت یا حمایت؟
رئیس سازمان توسعه تجارت معتقد است تعرفههایی که در ایران وضع میشود در راستای حمایت از تولید داخل است نه رقابتپذیری. به عقیده ولیالله افخمیراد برخی از صنایع سالهاست که بهواسطه همین دیوارهای تعرفهای، منفعل مانده و پیشرفت نکردهاند. اما وضع تعرفههای بالا نمیتواند حمایت از تولید داخلی را فراهم کند.
رئیس سازمان توسعه تجارت معتقد است تعرفههایی که در ایران وضع میشود در راستای حمایت از تولید داخل است نه رقابتپذیری. به عقیده ولیالله افخمیراد برخی از صنایع سالهاست که بهواسطه همین دیوارهای تعرفهای، منفعل مانده و پیشرفت نکردهاند. اما وضع تعرفههای بالا نمیتواند حمایت از تولید داخلی را فراهم کند. به گفته این مقام مسوول، تعرفههای بالا، انگیزههای بالا برای قاچاق را فراهم میکند. از سویی باید شرایط مناسب برای تولید نیز در کشور فراهم شود. او معتقد است باید سیاستهای کشور به سمت کاهش ردیفهای تعرفهای پیش برود. همانطور که در دولت یازدهم توانستیم ردیفهای تعرفهای را به هشت ردیف برسانیم. همچنین قرار بر این است که در سال آینده ردیفهای تعرفهای به شش ردیف برسد. در این صورت نهتنها روند واردات از گمرک سریعتر پیش میرود، بلکه فساد و رانت نیز بیش از پیش کاهش خواهد یافت. در ادامه مشروح گفتوگوی «تجارت فردا» را با «ولیالله افخمیراد»، رئیس سازمان توسعه تجارت میخوانید.
آقای افخمی آیا به این شکلی که در ایران از تعرفه یاد میشود، در دنیا نیز تعرفهها به همین شکل عمل میکنند؟
در دنیا نظامهای تعرفهای با یکدیگر متفاوت هستند. بخش عمدهای از کشورهای دنیا عضو سازمان جهانی تجارت هستند و تعداد بسیار کمی در خارج از WTO حضور دارند که ایران بزرگترین اقتصاد باقیمانده در خارج از این سازمان است. کشورهایی که عضو WTO هستند، تقریباً از فرمول یکسان تبعیت میکنند و مقررات عمومی سازمان تجارت جهانی بر آنها حاکم است. شاید در بخشهای جزیی تفاوتهای تعرفهای اندکی را شاهد باشیم ولی مقررات کلی آن یکی است. اما در همین سازمان برخی از کشورها برای یکسری از کالاهایشان استثنا قائل میشوند و زمان طولانیتری را برای تطبیق با مقررات WTO در خصوص آن کالا طلب میکنند. این اقلام برای کشورها متفاوت است. این کشورها اغلب برای تولید آن کالای خاص برنامههای توسعهای پیاده میکنند و بهواسطه افزایش تعرفه میخواهند به اصطلاح از آن کالا حمایت کنند. آنها از همان ابتدا به سازمان اعلام میکنند که مثلاً ظرف مدت 10 سال خود را با تعرفه حاکم بر WTO وفق میدهند و به تدریج طی این 10 سال تعرفه را پایین میآورند. سازمان تجارت جهانی نیز طی گفتوگوهای دوجانبهای که بین آن کشور با کشورهای دیگر انجام میشود، این تفاهمات را انجام
میدهد. منظورم این است که نظام تعرفهای نظامی است که برای حمایت از تولیدات نوظهور در کشورهای مختلف به کار گرفته میشود. البته برخی از کشورها از نظام تعرفهای هم برای تامین بودجه مورد نظر کشورشان استفاده میکنند. مثل ایران؛ مثلاً در حال حاضر یک بخشی از بودجه کشور ما از محل حقوق گمرکی تامین میشود. پس نظام تعرفه دو کاربرد دارد، یکی تنظیم بازار در کشور با هدف حمایت از تولیدکنندگان داخلی و حتی حمایت از مصرفکنندگان و دوم تامین بخشی از بودجه مورد نیاز کشورها.
الان در ایران وضعیت تعرفهها به چه صورت است؟ این تعرفههایی که برای کالاها گذاشته شده بیشتر در راستای حمایت از تولید داخل یا در راستای رقابتپذیری بیشتر است؟
موضوع تعرفه تلفن همراه یک اشتباه بزرگ بود. هیچوقت در دولت تدبیر و امید از این سیاستها اتخاذ نمیشود و این را بدانید که تغییر مداوم ضوابط و مقررات مربوط به واردات کالا، تغییر مستمر تعرفهها و نبودن یک نظام منطقی و عقلانی بر تعیین تعرفه، باعثمیشود که تشنج در بازار به وجود بیاید.
در حال حاضر نظام تعرفهگذاری در ایران بیشتر معطوف به حمایت از تولیدات داخلی است. به محض اینکه یک کالای خارجی امکان ورود بیشتری را در بازار پیدا میکند، ما از جانب تولیدکنندگان داخلی مورد بازخواست قرار میگیریم. آنها میگویند ما نمیتوانیم با کالای خارجی رقابت کنیم. بنابراین نظام تعرفهای ما در راستای رقابتپذیری نیست.
شما به چه کالاهایی تعرفه بالا را اختصاص میدهید و چگونه این تعرفه کاهش پیدا میکند؟
هر چه کالا ساختهشدهتر باشد، تعرفه آن افزایش پیدا میکند. مثلاً لوازمخانگی. به عنوان مثال وقتی که یک نفر میخواهد یخچال وارد کند تعرفه یخچال ساخته شده آماده یا خودرو بالاست. اما اگر قطعات را وارد کنند و به صورت منفصل وارد شود، تعرفه آن پایین میآید.
خب اینطور همه واردکنندگان میتوانند قطعات را به صورت منفصل وارد کنند و فقط خط مونتاژ آن محصول را راه بیندازند. خیلی هم ارزانتر میشود.
در واقع الان هم همینطور است. منتها گاهی ممکن است بهصورت SKD وارد کنند یا بهصورت CKD بیاورند. اگر این SKD به گونهای باشد که واقعاً هیچ ارزشافزودهای در داخل تولید نکند، تعرفهاش با تعرفه CBU یکی است. یعنی هرچه ساخت داخلش را بیشتر کند و ارزش افزوده بیشتر در داخل تولید کند، تعرفهاش کاهش پیدا میکند و در نتیجه ممکن است اگر کسی بخشی از قطعات منفصله یک ماشین لباسشویی را در داخل تولید کند و بخش دیگری را از خارج بیاورد، فقط 15 درصد تعرفه را بپردازد. بخشی از این کاهش تعرفه به این دلیل است که در داخل کشور نیز بهواسطه آن بخش که تولید داخلی است، اشتغال ایجاد میشود.
در دنیای امروز آن دیوار تعرفهای شکسته شده و همه برای رشد بیشتر به سمت حذف تعرفهها یا کاهش تعرفهها میروند. همانطور که خودتان هم اشاره کردید در سازمان تجارت جهانی کشورها با تعرفه پایین با یکدیگر تعامل دارند. اما در ایران همچنان این نظام فعال است. چرا ما نتوانستهایم این دیوار تعرفهای را بشکنیم؟
بالاترین تعرفهای که ما در حال حاضر داریم، 55 درصد است. اما یک گروه کالایی هست که برای آن تعرفه دو برابر حساب میشود که به آن گروه 10 کالایی میگوییم. این هم موقت است، یعنی همیشه اینطور نیست که تعرفه اینها دو برابر دریافت شود، حدود 1030 قلم کالاست که هر کسی این 1030 قلم کالا را بیاورد، باید تعرفهاش را دو برابر بپردازد. البته در این گروه 10 حدود 450 کالا هیچ وارداتی ندارد. یعنی از قبل هم نداشتیم. آنها کالاهایی هستند که ضرورتی ندارند. در داخل هم مصرفکننده ندارند. بنابراین میتوانیم بگوییم حدود 600 قلم کالا داریم که تعرفهاش در گروه 10 قرار میگیرد و واردات آن انجام میشود. ما برای شکستن دیوار تعرفهای اقداماتی هم انجام دادهایم. اولاً ما طبقات تعرفهای را کم کردیم. زمانی که دولت آقای روحانی شروع به کار کرد بالاترین طبقه تعرفهای ما 100 بود که وقتی در گروه 10 قرار میگرفت، 200 میشد. الان بالاترین طبقه تعرفهای ما 55 است که اگر در گروه 10 قرار بگیرد، 110 میشود. پس ما واقعاً سعی کردیم تعرفههای بالایمان را کاهش بدهیم که انجام دادیم و باید در سال 96 یعنی برای سال آینده طبقات تعرفهای را از هشت طبقه موجود
به شش طبقه برسانیم.
یعنی تا پایان سال 1395 قرار است این اتفاق بیفتد؟
برای سال آینده قطعاً ما فقط شش طبقه تعرفهای خواهیم داشت. در حال حاضر هشت طبقه تعرفه است که کمترین آن پنج و بالاترین آن 55 است. کاهش طبقات تعرفهای باعث میشود در نظام گمرکیمان هم کارها خیلی سریعتر انجام شود. البته باید به سمتی حرکت کنیم که طبقات تعرفهایمان را به دو یا سه طبقه برسانیم. این کاری که در خصوص کاهش طبقات تعرفهای در دولت انجام شده، کار مهمی است. کاهش طبقات تعرفهای فساد را هم به میزان زیادی کاهش میدهد. در گذشته به خاطر اینکه طبقات تعرفهای متعدد داشتیم، همیشه با تخلفاتی همچون کماظهاری و بیشاظهاری مواجه بودیم. اما هر کالایی که تعرفه آن بالا باشد یعنی هزینه واردات رسمی این کالا بسیار بالاست. بنابراین اگر امکان ورود غیررسمی این کالا به کشور وجود داشته باشد که ما به آن قاچاق میگوییم، ما مردم را به سمتی سوق میدهیم که بروند کالا را از مبادی غیررسمی وارد بکنند یا حتی از مبادی رسمی به صورتی وارد کنند که از مثلاً دید کارشناسان گمرک دور بماند.
تعرفه بالا جذابیت قاچاق را بیشتر میکند.
دقیقاً؛ مثلاً کالایی 100 درصد تعرفه دارد در حالی که اگر آن را بهطور غیررسمی بیاورند هیچ هزینهای را پرداخت نخواهد کرد. مضافاً اینکه کالایی که بهصورت رسمی میآید 9 درصد ارزش افزوده از آن دریافت میشود و این 9 درصد با احتساب حقوق ورودی است. یعنی اینکه مثلاً یک کالا به قیمت 10 دلار خریداری میشود. تعرفه آن هم 110 درصد است. بنابراین ارزش این کالا در گمرک 21 دلار میشود. آن موقع باید 9 درصد 21 دلار هم به عنوان ارزش افزوده پرداخت شود. در حالی که اگر 9 درصد ارزش افزوده را با توجه به قیمت اولیه دریافت کنند، هزینه واردات کمتر خواهد شد. ولی ما اول حقوق ورودی را به قیمت اولیه اضافه میکنیم. سود بازرگانی را هم همینطور. بعد از آن 9 درصد را میگیریم.
این مشکلات کجا حل میشود؟
این قانون است که باید به این شکل محاسبه شود.
قرار نیست که این قانون را تغییر دهید؟
فعلاً این قانون حاکم است که 9 درصد را روی قیمت اصلی کالا نمیگیرند، در نتیجه این 9 درصد در برخی مواقع دو برابر میشود. برخی از کالاها مثل خودرو هیچوقت قاچاق نمیشوند ولی امکان قاچاق کالایی مثل لوازمآرایش یا البسه وجود دارد. حتی ممکن است از مبادی رسمی هم وارد شود. توجه کنید که هر چقدر تعرفه اینها را بالا ببریم، امکان قاچاق را زیاد کردهایم. گاهی اوقات ما به تولیدکنندگان هم میگوییم اصرار نکنید که تعرفه بالا برود، اگر تعرفه بالا برود شما بیشتر ضرر میکنید.
ما در ایران با تضاد منافع بین تولیدکنندگان مواجه هستیم. به این معنی که افزایش واردات یکسری از تولیدکنندگان را ناراحت میکند و کاهش آن یک عده دیگر را. این تضاد منافع را شما چگونه مدیریت میکنید؟
راهکاری که دولت برای این گذاشته کمیسیون ماده یک است که یک کمیته کارشناسی دارد که به این موارد رسیدگی میکند. در نظام تجارت جهانی این موارد تقریباً بالانس شده. یعنی کارخانههای تولیدکننده این کالاها آمدند با بهکار گرفتن روشهای علمی، اقتصادی و منطقی کالایی را تولید میکنند که هم قیمت تمامشده آن قابلیت رقابت دارد و هم کیفیت آن. ما در کشورمان متاسفانه در این قسمت کمتر کار میکنیم.
پس چرا با این دیوار تعرفهای همیشه از این صنایع حمایت میکنید؟
مشکل ما این است که کارخانهها بدون اینکه هزینههای تولید خودشان را کاهش دهند همواره متقاضی هستند که تعرفه بالا بماند، چراکه قابلیت رقابت را ندارند. وقتی به این کارخانهها مراجعه میکنید میبینید که از تورم پرسنل رنج میبرد. به آنها میگوییم که شما باید اصلاحات ساختاری انجام دهید تا قیمت تمامشدهتان پایین بیاید. آنها میگویند انجام این کار هم مستلزم اخراج تعدادی از کارگران است، هم اینکه کارگران موجود باید کار بیشتری را انجام دهند. این فضا در داخل کشور فراهم نیست. مسائل و مشکلاتی که برای کاهش قیمت تمامشده پیش روی آنهاست، نمیگذارد که آنها بتوانند قیمت را کاهش دهند. از سوی دیگر بحث سرمایهگذاری جدید هم مطرح است. کارخانهها ادعا دارند تکنولوژی که استفاده میکنند قدیمی است که موجب قیمت تمامشده بالا میشود. تغییر ماشینآلات خط تولید نیازمند سرمایه است و کارخانهها نمیتوانند این میزان سرمایه را تامین کنند. بانکها هم اگر تسهیلاتی بدهند، سودشان خیلی بالاست. در نتیجه ما در یک دوران گذار هستیم که باید قوانین و مقررات حاکم در بخش تولید را به گونهای اصلاح کنیم که تولیدکننده امکان کاهش قیمت ناشی از افزایش
بهرهوری، تغییر تکنولوژی و کاهش نیروی انسانی را پیدا کند. اگر این کار را نکنیم با تعطیلی این کارخانهها مواجه میشویم. در نهایت در آن بسته میشود. این کارخانههایی که دچار مشکل شدند تعطیل شدند.
در حال حاضر از تنها ابزاری که برای حمایت از صنایع استفاده میکنیم همین تعرفه است. یعنی هیچ ساز و کار دیگری فراهم نیست فقط تعرفه است که دارد از صنایعی مثل خودرو و نساجی حمایت میکند. تا چه زمانی قرار است این حمایت ادامه داشته باشد؟ شما گفتید که در سایر کشورهای دنیا برای کالاهایی که تعرفه بالایی دارند، یک بازه زمانی تعیین شود که نسبت به کاهش تعرفههایشان اقدام کنند. اما برای صنایع ایران چنین زمانی مشخص نیست.
منطق میگوید اگر تعرفه بالا برای یک صنعت استمرار داشته باشد و به طرف کاهش حرکت نکند، نشاندهنده یک ایراد یا بیماری در ساختار توسعهای آن صنعت است. ما در برخی از صنایع با شرایطی مشابه شرایط کودکی مواجه هستیم که بهرغم رشد سنی، از لحاظ جسمی رشد نکرده است. سالهاست که باید برای برخی از صنایع تعرفه را بالا نگه داریم. چون به محض اینکه میخواهیم تعرفهای را کاهش دهیم، این صنایع مثل همان بچهای میشوند که اگر دستش را رها کنیم به زمین میخورد.
تا کی باید اینطور باشد؟
سیاستگذاران باید ببینند چرا این صنعت روی پا نمیایستد؟ مشکل آن کجاست؟ اگر مشکل آن، ساختاری است، آن را حل بکنند. وگرنه همیشه به این بلا دچار خواهیم بود. قطعاً سیاستی که برای ایجاد این صنایع و استمرار فعالیت آنها بهکار بردهایم، سیاست غلطی است. شاید هم از ابتدا ورودمان به این صنایع درست نبوده. لازم نیست که همه کالاهای مورد نیاز کشور را خودمان تولید کنیم. هر کشوری در زمینههایی مزیتهایی دارد و در برخی دیگر خیر. شاید صنایعی که ما سالها با دیوار تعرفهای از آنها حمایت کردهایم، ضعف بنیادی داشته باشد. اگر هم درست وارد شدهایم، شاید سیاستگذاریمان غلط بوده. باید سیاستهایمان را اصلاح کنیم. صنعت خودرو از صنایعی است که باید به این سمت حرکت کند.
تعرفهها کجا تعیین میشوند؟
کمیسیون ماده یک کمیته کارشناسی دارد، تولیدکنندگان و اعضای خود کمیته تعرفه را مشخص میکنند و کمیسیون ماده یک تصویب میکند.
چه کسانی این کمیته را تشکیل میدهند؟
کمیسیون ماده یک مرکب از نمایندگان وزارت صنعت، معدن و تجارت، بانک مرکزی، سازمان مدیریت و برنامهریزی، وزارت اقتصاد و دارایی، اتاق بازرگانی، وزارت جهاد کشاورزی و ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز است. بعد از اینکه کمیسیون ماده 1 تصویب کرد، باید به دولت برود. برای اجرا، دولت باید تایید کند. در تغییر مدام تعرفهها باید تعرفهها مدام در جهت کاهش باشد. یعنی برای هر کالایی که در داخل تولید میشود و ما تعرفه میگذاریم باید یک زمانبندی بگذاریم که این را به حداقل برسانیم.
الان چنین مسالهای را رعایت میکنید؟
بله، الان اینطور هست. یعنی معمولاً سعی میکنیم هر چه از عمر یک صنعت میگذرد، تعرفه واردات در آن صنعت کاهش پیدا کند. این در کمیسیون هم مورد توجه قرار میگیرد.
ولی همچنان بعضی از صنایع وجود دارند که به آنها یارانه میدهیم. درست است؟ به برخی از صنایع این امکان را میدهیم که اینها رشد کُند خودشان را ادامه دهند. یعنی با حداقلها همچنان در کشور فعال باشند. در واقع هر کاری میکنیم که فقط اسم آن صنعت در سند صنایع ما باشد.
هر چقدر که این مساله را به گونههای مختلف بیان کنید من میگویم که شما درست گفتهاید. بله، همینطور است. وقتی که ما تعرفه بالا را در طولانیمدت حفظ میکنیم، در حقیقت این مردم هستند که از جیب خودشان دارند برای بقای ماندگار شدن آن صنعت هزینه میکنند.
البته دولت هم متضرر میشود. شما به قاچاق اشاره کردید که با افزایش تعرفهها جذابیت آن دوچندان میشود. مثلاً چند سال پیش تلفن همراه ناگهان با افزایش تعرفه یکشبه مواجه شد و تعرفه آن از شش درصد به 60 درصد رسید. این موضوع تنها تاثیری که داشت این بود که واردکنندگان واقعی را از بازار خارج کرد و این کالا که به صورت رسمی وارد میشد، به صورت غیررسمی وارد بازار شد.
بله، درست است. موضوع تعرفه تلفن همراه یک اشتباه بزرگ بود. هیچوقت در دولت تدبیر و امید از این سیاستها اتخاذ نمیشود و این را بدانید که تغییر مداوم ضوابط و مقررات مربوط به واردات کالا، تغییر مستمر تعرفهها و نبودن یک نظام منطقی و عقلانی بر تعیین تعرفه، باعث میشود که تشنج در بازار به وجود بیاید. باعث میشود رانت در بازار بهوجود بیاید. مثالی که راجع به تلفن همراه زدید، در جامعه، رانت ایجاد کرده است.
شاهد رشدی هم در این صنعت نبودیم.
به هیچوجه. کشور ما در زمینه تولید موبایل از مزیتی برخوردار نبوده و نیست.
پس چرا آن موقع چنین تصمیمی گرفته شد؟
این را از کسانی که این تصمیم را در سنوات گذشته گرفتند باید پرسید. این نوسان تعرفهای تنها به معنی ایجاد رانت در جامعه است. ما نباید در انتخاب تعرفه به گونهای عمل کنیم که مجبور شویم تعرفهای را بیجهت بالا بگذاریم یا بیجهت آن را کاهش دهیم. این موضوع در جامعه رانت بهوجود میآورد. کمیسیون ماده 1 در دولت تدبیر و امید واقعاً به این مسائل خیلی جدی توجه میکند. ما سعی میکنیم در بازار ثبات بهوجود بیاوریم. سرمایهگذارها هم دلشان میخواهد بر اساس ضوابط و مقررات بتوانند یک برنامهریزی درازمدت بکنند. اگر ما شرایط مناسب را برای آنها فراهم نکنیم، سرمایهگذار نمیآید. وگرنه وقتی که فضا به لحاظ مسائل اقتصادی تیره و تار است، سرمایهگذار نمیداند چه اتفاقی میافتد، آینده این صنعتی که میخواهد در آن سرمایهگذاری کند، از باب حمایتهای دولت چگونه خواهد بود، در نتیجه ترجیح میدهد که سرمایهگذاری با ریسک بالا انجام ندهد. با توجه به اینکه کشور ما دارای پتانسیلهای بالایی است این امکان مناسب برای سرمایهگذاری را دارد که به ایران بیایید و به تولید کالا مشغول شود همانطور که در چین تولید میکند. ما نیروی انسانی متخصص داریم
نیروی انسانی ارزانقیمت داریم، انرژیمان ارزان است، مقررات کسب و کارمان دارد تصحیح میشود.
اما باید یک موضوع را هم مد نظر داشته باشیم که این صنایع که سالها از دیوارهای تعرفهای بهره بردهاند، عموماً صنایع تنبلی هستند که ما نمیتوانیم به این زودی آنها را فعال کنیم.
اما ما چارهای نداریم. میبینید که یک کارخانه بسته میشود، یکدفعه اعتراضها به راه میافتد که چرا کارخانه بسته شد. مشخص است که اگر به این کارخانه رسیدگی نشود، محکوم به فناست. در این شرایط ایرادی ندارد که بگویند نتوانستیم و شکست خوردیم. ولی ما میخواهیم با هر شرایطی کارخانههای از پا افتاده را روی پا نگه داریم. به این موضوع فکر نمیکنیم که تولیدات این کارخانهها شاید تولیدات اشتباهی بوده و در شرایط امروز توجیهی نداشته است. تصور کنید یک نفر بخواهد در شرایط کنونی که همهجا لولهکشی گاز دارد، کارخانه تولید کپسول گاز بزند. آیا توجیهپذیر است؟ بدیهی است که کارخانه بسته میشود. باید به فکر راه چاره بود. نه اینکه برای نجات آن کارخانههای ورشکسته به آنها وام بدهیم که آنها را بدهکارتر کنیم.
در سال آینده سیاستگذاری تعرفهمان همچنان به منظور حمایت از تولید داخل خواهد بود؟
حرکت ما به این سمت است که هم از تولید داخلی حمایت کنیم و هم از مصرفکننده. یعنی ما نمیتوانیم آنقدر حمایت از تولید را بالا ببریم که مصرفکننده کالا مجبور شود کالای گرانقیمت و فاقد کیفیت را خریداری کند.
دیدگاه تان را بنویسید