تاریخ انتشار:
نقش ایران در منطقه قابل چشمپوشی نیست
فرصتهای تکرارنشدنی
ایران به بازیگر «اثرگذار» در منطقه تبدیل شده و سند آن نیز صحبتهای اخیر جان کری، وزیر امور خارجه آمریکاست که از ایران درخواست کرد تا از نفوذ خود در منطقه برای پایان دادن به بحران سوریه و یمن استفاده کند. صحبتهای کری پس از دیدار او با سران شش کشور حاشیه خلیج فارس در بحرین مطرح شد. او گفت که تهران باید به پایان دادن به جنگ در یمن کمک کند و به آمریکا یاری دهد تا به جنگ در سوریه پایان و تحرکات در منطقه را تغییر دهد. البته این سخنان وزیر امور خارجه آمریکا بدان معنا نیست که خصومت میان تهران-واشنگتن پایان یافته اما امروز دولتمردان کاخ سفید دریافتهاند که بدون کمک ایران بحرانهای منطقه خاورمیانه حلشدنی نیست. پنج سال از بحران سوریه زمان میگذرد و با وجود دخالت و نقشآفرینی بسیاری از قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای هنوز این بحران پایان نیافته است. لذا آمریکاییها به این واقعیت پی بردهاند که حل مساله خاورمیانه بدون حضور ایران امکانپذیر نیست و چون یک بار صداقت ایران را در قضیه توافق هستهای آزمودند و دریافتند از طریق گفتوگو میتوانند با ایران به توافقی دست یابند که بخشی از دیدگاه آنها نیز تامین شود، اکنون نیز
میخواهند برای حل بحران یمن و سوریه از این پتانسیل تهران استفاده کنند.
البته قبل از توافق نیز پیشبینی میشد که آمریکا چه رویکردی را در قبال تحولات منطقه و نقش ایران در پیش خواهد گرفت؛ زیرا در مساله سوریه ایران و آمریکا در برخی موارد متحد طبیعی یکدیگر هستند و هر دو نسبت به قدرت گرفتن گروههای تکفیری و بنیادگرا چون داعش در منطقه نگرانی دارند. برای واشنگتن مشخص شده است که بدون در نظر گرفتن دیدگاههای ایران امکان موفقیت در سوریه را ندارند. به همین جهت بود که با وجود مخالفتهای ریاض اما در نهایت با پیگیری کشورهای غربی و به خصوص آمریکا، ایران نیز در مذاکرات صلح سوریه حضور پیدا کرد. ایران هم به عنوان کشوری که دوست سوریه بوده و هم به عنوان یک قدرت اثرگذار منطقهای که پیچ و خمهای این منطقه را نیز به خوبی میشناسد، میتواند به گونهای در بحران سوریه نقشآفرینی کند که این بحران به سمت فروکش کردن پیش رود. در مورد یمن نیز ایران نقشآفرین است؛ البته نقش پررنگتر و تخریبی را عربستان سعودی ایفا میکند. لذا در ابتدا کشورهای غربی و آمریکا باید عربستان را متقاعد کنند که در مسائل یمن و ساختار سیاسی این کشور دخالت نکنند. ایران تاکنون در مساله یمن نقش مثبتی داشته و تلاش کرده بحران یمن از طریق گفتوگو میان طیفهای سیاسی مختلف به پایان برسد اما دخالتهای عربستان مانع به ثمر رسیدن تلاشهای ایران شد. به نظر میرسد اگر گفتوگوی طیفهای سیاسی یمن خارج از کشورهای عربی صورت بگیرد، نتیجه بهتری خواهد داشت؛ زیرا گفتوگوهای سیاسی یمن در کویت بدین معناست که عربستان در ساختار سیاسی آینده یمن نقش دارد و بحران ادامه پیدا خواهد کرد. در این میان اگر اختلافات تهران-ریاض حل و فصل شود بسیاری از بحرانهای منطقه نیز به سمت کمرنگ شدن پیش میروند. در مورد یمن این مساله بیش از دیگر بحرانها مشهود است اما مشکل اینجاست که سعودیها با وجود حسن نیت ایران حاضر نیستند از جنجال و تنشآفرینی دست بکشند. در واقع ایران پسابرجام و نقشآفرینی ایران در منطقه همچون خاری در چشم سعودیهاست. البته در مورد بحران قرهباغ نیز حضور ایران برای میانجیگری به طور جدی حس میشود. اختلاف میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ دهههاست وجود دارد اما هر از چند گاهی این اختلاف به درگیری منجر میشود. تهران همچون دهه 90 که توانست کشورهای درگیر را به سمت صلح هدایت کند، امروز نیز میتواند این بحران را هرچند بسیار کموسعتتر است اما به سمت مصالحه سوق دهد و نقش میانجیگر را ایفا کند.
در نهایت اینکه فرصتهایی که امروز برای نقشآفرینی ایران در منطقه خاورمیانه و قفقاز وجود دارد بسیار قابل توجه است. لذا تا دولت دموکرات باراک اوباما در آمریکا هنوز روی کار است ایران باید از این فرصت استفاده کند و در همکاری با غرب تنش در منطقه را کاهش دهد.
البته قبل از توافق نیز پیشبینی میشد که آمریکا چه رویکردی را در قبال تحولات منطقه و نقش ایران در پیش خواهد گرفت؛ زیرا در مساله سوریه ایران و آمریکا در برخی موارد متحد طبیعی یکدیگر هستند و هر دو نسبت به قدرت گرفتن گروههای تکفیری و بنیادگرا چون داعش در منطقه نگرانی دارند. برای واشنگتن مشخص شده است که بدون در نظر گرفتن دیدگاههای ایران امکان موفقیت در سوریه را ندارند. به همین جهت بود که با وجود مخالفتهای ریاض اما در نهایت با پیگیری کشورهای غربی و به خصوص آمریکا، ایران نیز در مذاکرات صلح سوریه حضور پیدا کرد. ایران هم به عنوان کشوری که دوست سوریه بوده و هم به عنوان یک قدرت اثرگذار منطقهای که پیچ و خمهای این منطقه را نیز به خوبی میشناسد، میتواند به گونهای در بحران سوریه نقشآفرینی کند که این بحران به سمت فروکش کردن پیش رود. در مورد یمن نیز ایران نقشآفرین است؛ البته نقش پررنگتر و تخریبی را عربستان سعودی ایفا میکند. لذا در ابتدا کشورهای غربی و آمریکا باید عربستان را متقاعد کنند که در مسائل یمن و ساختار سیاسی این کشور دخالت نکنند. ایران تاکنون در مساله یمن نقش مثبتی داشته و تلاش کرده بحران یمن از طریق گفتوگو میان طیفهای سیاسی مختلف به پایان برسد اما دخالتهای عربستان مانع به ثمر رسیدن تلاشهای ایران شد. به نظر میرسد اگر گفتوگوی طیفهای سیاسی یمن خارج از کشورهای عربی صورت بگیرد، نتیجه بهتری خواهد داشت؛ زیرا گفتوگوهای سیاسی یمن در کویت بدین معناست که عربستان در ساختار سیاسی آینده یمن نقش دارد و بحران ادامه پیدا خواهد کرد. در این میان اگر اختلافات تهران-ریاض حل و فصل شود بسیاری از بحرانهای منطقه نیز به سمت کمرنگ شدن پیش میروند. در مورد یمن این مساله بیش از دیگر بحرانها مشهود است اما مشکل اینجاست که سعودیها با وجود حسن نیت ایران حاضر نیستند از جنجال و تنشآفرینی دست بکشند. در واقع ایران پسابرجام و نقشآفرینی ایران در منطقه همچون خاری در چشم سعودیهاست. البته در مورد بحران قرهباغ نیز حضور ایران برای میانجیگری به طور جدی حس میشود. اختلاف میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ دهههاست وجود دارد اما هر از چند گاهی این اختلاف به درگیری منجر میشود. تهران همچون دهه 90 که توانست کشورهای درگیر را به سمت صلح هدایت کند، امروز نیز میتواند این بحران را هرچند بسیار کموسعتتر است اما به سمت مصالحه سوق دهد و نقش میانجیگر را ایفا کند.
در نهایت اینکه فرصتهایی که امروز برای نقشآفرینی ایران در منطقه خاورمیانه و قفقاز وجود دارد بسیار قابل توجه است. لذا تا دولت دموکرات باراک اوباما در آمریکا هنوز روی کار است ایران باید از این فرصت استفاده کند و در همکاری با غرب تنش در منطقه را کاهش دهد.
دیدگاه تان را بنویسید