این روزها و با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم، مجدداً بحثجواز یا عدم جواز حضور بانوان در انتخابات ریاستجمهوری باز به یکی از بحثهای داغ رسانهها بدل شده است و بسیاری خواهان اعلام نظر صریح شورای نگهبان در زمینه واژه رجال شدهاند، با این همه برخی از دلسوزان با همان استدلال ابتدای انقلاب بر این باورند که شاید در ابهام ماندن تفسیر این واژه بسیار بهتر از اعلام تفسیر رسمی آن برای حرکت بانوان در ایران باشد.
سیدحمید متقی
هنگامی که پس از تایید بنیانگذار انقلاب اسلامی، متن پیشنویس قانون اساسی برای اعلام نظر برخی از مراجع تقلید و استادان حوزه علمیه به بیوت آنان ارسال شد، قابل پیشبینی بود که برخی بندهای آن با اجتهادات برخی از آن بزرگواران همخوان نباشد. یکی از بندهای مناقشهبرانگیز این قانون بحث شرایط رئیسجمهور بود. طبق برخی فتواهای آن زمان استیلای زن بر مرد جای اشکال داشت. همین امر نیز موجب نظرات متفاوت بزرگان حوزه علمیه در اینباره شد. در مجلس خبرگان قانون اساسی نیز برخی فقهای سنتی نسبت به قرار گرفتن یک زن در راس دستگاه اجرایی جمهوری اسلامی ایراداتی داشتند. ایراداتی که سبب شد پیشنهادهایی برای اضافه شدن شرط مرد بودن در فهرست شرایط رئیسجمهوری مطرح شود. در این فضا مخالفان این پیشنهاد از سویی نگران از به تعویق افتادن تصویب قانون اساسی بودند و از سوی دیگر برای جلوگیری از افزایش حساسیت اقشار سنتی راهی میانه برگزیدند. مرحوم سیدمحمد حسینیبهشتی -برنامهریز اصلی تدوین قانون اساسی- و همفکران او هوشمندانه، پیشنهاد کردند که از واژه رجال در متن قانون استفاده شود. واژهای که از نظر لغوی جمع مردان است و در عینحال بیشتر به معنای
چهرهها و افراد شاخص است. با این طرح عملاً بهگونهای قابل توجیه و با اغماض حضور بانوان برجسته در دایره این واژه امکانپذیر بود. با اضافه شدن واژه رجال عملاً مشکلی که میتوانست کل پروسه تدوین قانون اساسی را با چالش مواجه کند برای مدتی به عقب افتاد و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1358 به تصویب ملت رسید. با این همه این بند از قانون اساسی از اواسط دهه 70 بار دیگر مورد توجه افکار عمومی، سیاسیون و حقوقدانان قرار گرفت. در این دهه آرامآرام بانوان حضور و نقش گسترده خود را در بسیاری از بخشهای کشور تحمیل کردند. اشتیاق گسترده آنان برای ورود به مراکز آموزش عالی به جایی رسید که اکثریت ورودی دانشگاهها به این بخش جامعه تعلق گرفت. تحصیلکردگان زن علاقهمند بودند که پس از این موفقیت بزرگ نقش بیشتری در اداره امور کشور ایفا کنند. همین امر هم سبب حضور گسترده آنان در انتخابات اعم از شوراها، مجلس و حتی ریاستجمهوری شد. با این حال هنوز هیچ بانویی در جمهوری اسلامی اجازه حضور در رقابت نهایی ورود به پاستور را نیافته است. برخی از تحلیلگران با اشاره به نگاههای عمدتاً سنتی فقهای شورای نگهبان تاکید دارند که علت عدم
استیذان بانوان برای نامزدی در ادوار مختلف انتخابات ریاستجمهوری، نظریه فقهی این عزیزان درباره لزوم مرد بودن رئیسجمهور است. برخی دیگر از تحلیلگران اما با اشاره به بانوانی که تاکنون برای این پست آمادگی خود را اعلام کرده بودند، بر این باورند که این بانوان سایر شرایط نامزدی را نداشتهاند و در صورتی که مرد بودند نیز به احتمال زیاد امکان حضور در این رقابت را نمییافتند. این روزها و با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم، مجدداً بحث جواز یا عدم جواز حضور بانوان در انتخابات ریاستجمهوری باز به یکی از بحثهای داغ رسانهها بدل شده است و بسیاری خواهان اعلام نظر صریح شورای نگهبان در زمینه واژه رجال شدهاند، با این همه برخی از دلسوزان با همان استدلال ابتدای انقلاب بر این باورند که شاید در ابهام ماندن تفسیر این واژه بسیار بهتر از اعلام تفسیر رسمی آن برای حرکت بانوان در ایران باشد.
دیدگاه تان را بنویسید