تاریخ انتشار:
دبیر کل جمعیت زنان مسلمان نواندیش احتمالات حضور زنان در انتخابات ریاستجمهوری را بررسی میکند
مانع سیاسی خاصی وجود ندارد
دبیر کل جمعیت زنان مسلمان نواندیش معتقد است: انتظار ما این است که شورای نگهبان به صورت صریح موضع خود را در این مورد اعلام کرده و بگوید که حضور زنان و تایید صلاحیتشان در انتخابات ریاستجمهوری امکانپذیر بوده و اشکالی ندارد زیرا منظور از رجل سیاسی در واقع شخصیت سیاسی است و نه مرد سیاسی.
داستان رجل سیاسی قرار نیست پایانی داشته باشد. در موسم انتخابات ریاستجمهوری همواره به حق کاندیداتوری زنان اشاره میشود و حتی تعدادی از زنان فعال سیاسی ثبتنام میکنند اما در نهایت همه آنها به دلیل تفسیر مردانه از رجل سیاسی ردصلاحیت میشوند. بسیاری از حقوقدانان تصریح دارند که رجل سیاسی به معنی شخصیت سیاسی است تا مرد سیاسی. این مشکل بعد ازگذشت بیش از سه دهه از تدوین قانون اساسی همچنان لاینحل باقی مانده است و بسیاری از زنان فعال همواره این سوال را مطرح میکنند که چه فرقی بین انتخابات مجلس با ریاستجمهوری است. چرا زنان میتوانند در انتخابات ریاستجمهوری انتخاب بکنند اما نمیتوانند انتخاب بشوند. با توجه به درپیش بودن انتخابات ریاستجمهوری به منظور اطلاع از رویکرد زنان اصلاحطلب تصمیم گرفتیم تا با فاطمه راکعی دبیر کل جمعیت زنان مسلمان نواندیش گفتوگویی داشته باشیم.
در شرایط کنونی شاهد این هستیم که هر چهار سال یک بار به موازات برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و ثبت نام برای کاندیداتوری ریاستجمهوری، بحث امکان ثبتنام زنان در انتخابات ریاستجمهوری مطرح شده و در این میان موافقان و مخالفان نظر قطعی خود را ابراز میکنند. در نهایت این موضوع به جایی نرسیده و بعد از مدتی به فراموشی سپرده میشود. در حال حاضر، سخنگوی شورای نگهبان از هرگونه اظهارنظر صریح خودداری میکند. فارغ از مباحث حقوقی، چقدر اهمیت دارد که زنان وارد این عرصه شده و در انتخابات ثبتنام کنند؟
زنان در دورههای قبل هم همواره حضور فعالی در انتخابات ریاستجمهوری داشته و ثبت نام هم کردند، اما در نهایت رد صلاحیت شدند. زنان هیچگاه منتظر اجازه سخنگوی شورای نگهبان نماندند که به آنها اجازه ثبتنام بدهد. ثبت نام زنان و حضورشان به عنوان کاندیدا، هرگز مانع حقوقی ندارد. اگر شما به سخنان سخنگوی شورای نگهبان توجه کنید متوجه خواهید شد که در واقع اقرار کرده است به اینکه ثبتنام اشکالی ندارد اما در مورد تایید صلاحیت، موضع شورای نگهبان را اعلام نکرد.
درست است که مانع حقوقی برای ثبتنام وجود ندارد کمااینکه زنان زیادی تاکنون در انتخابات ثبتنام کردهاند اما واقعیت این است که زنان به دلیل تفسیری که از رجل سیاسی در حال حاضر وجود دارد، ردصلاحیت میشوند. به نظر شما برای رفع این مشکل باید چه کار کرد تا این گره بعد از سالها که از تدوین قانون اساسی گذشته است، باز شود؟
انتظار ما این است که شورای نگهبان به صورت صریح موضع خود را در این مورد اعلام کرده و بگوید که حضور زنان و تایید صلاحیتشان در انتخابات ریاستجمهوری امکانپذیر بوده و اشکالی ندارد زیرا منظور از رجل سیاسی در واقع شخصیت سیاسی است و نه مرد سیاسی. حتی در ادبیات انگلیسی و متون سنتی وقتی قرار است ضمیری مجهول باشد از ضمیر he استفاده میکنند. به همین دلیل منظور از رجل، شخصیت سیاسی است و در این راستا جنسیت مورد توجه قرار نمیگیرد.
با توجه به نص صریح قانون اساسی در مورد رجل سیاسی چرا شورای نگهبان یک بار برای همیشه در این مورد تکلیف را روشن نمیکند. کما اینکه اگر قرار بود منظور از رجل سیاسی مرد سیاسی باشد پس چرا تدوینکنندگان قانون اساسی به جای مرد سیاسی از رجل سیاسی استفاده کردند؟ اگر این اتفاق رخ میداد دیگر کمتر شاهد این بودیم که تفسیرهای متفاوتی در مورد رجل سیاسی مطرح شود.
متاسفانه شورای نگهبان برای اظهارنظر صریح در مورد رجل سیاسی همچنان اما و اگر دارد و نظر خود را به صورت صریح اعلام نمیکند. در طول سالهای گذشته انتظار زنان برای اظهارنظر صریح در مود رجل سیاسی همچنان بیپاسخ مانده و این موضوع همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
متاسفانه شورای نگهبان برای اظهارنظر صریح در مورد رجل سیاسی همچنان اما و اگر دارد و نظر خود را به صورت صریح اعلام نمیکند. در طول سالهای گذشته انتظار زنان برای اظهارنظر صریح در مود رجل سیاسی همچنان بیپاسخ مانده و این موضوع همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
این سوال همواره برای افکار عمومی مطرح است که چرا در حالیکه درخواست تفسیر دقیق و روشن، بارها از سوی فعالان سیاسی مطرح شده اما همچنان بیجواب مانده است. اظهارنظر برخی از اعضای شورای نگهبان با بیان اینکه تنها مردان میتوانند کاندیدا شوند، موجب شده که بسیاری نسبت به این تفسیر اعتراض کنند.
عموماً رجل را به معنای شخصیت سیاسی میدانند. با توجه به قانون اساسی و دین مبین اسلام این مسائل کاملاً حل شده است. با وجود این اعضای شورای نگهبان بنا بردلایلی که حتماً برای خود دارند، ترجیح میدهند که موافقت خود را اعلام نکنند. البته امکان دارد که در شرایطی نظر خود را تغییر دهند.
فارغ از موانع حقوقی که در حال حاضر برای حضور زنان در انتخابات ریاستجمهوری وجود داشته و شما ابراز امیدواری کردید که شورای نگهبان در این مورد شفافسازی کند، به نظر شما موانع سیاسی در برابر زنان برای اینکه وارد این عرصه شوند، چیست که لازم است حاکمیت تلاش کند تا این موانع برداشته شود؟
باور من این است که مانع سیاسی خاصی پیشروی زنان نیست بلکه باید این فرصت به زنان داده شود تا در مدیریت کلان شایستگی خود را اثبات کنند.
میتوان امیدوار بود که زنان در انتخابات ریاستجمهوری مورد حمایت قرار بگیرند؟
در حال حاضر با توجه به رابطه تشکیلاتی قوی و منسجمی که بین اصلاحطلبان و اعتدالگرایان وجود دارد اگر خانمی بخواهد کاندیدا شود، مورد حمایت گسترده قرار خواهد گرفت. به این منظور باید ماهها تلاش گسترده صورت بگیرد تا ظرفیتها و لیاقتهای وی به مردم معرفی شود. در نهایت این انتظار وجود دارد که تمام جناح اصلاحطلب و اعتدالگرایان حمایتهای لازم را انجام داده و بدین ترتیب گام بزرگی را در تاریخ سیاسی کشور بردارند، همچنان که زنان همواره حمایت خود را از مردان انجام دادند و از هیچ تلاشی برای حمایت از آنها کوتاهی نکردند.
آیا میتوان این برداشت را کرد که هدف این است که زنی در راس قوه مجریه قرار نگیرد؟
با توجه به اینکه نظر جناح اصلاحطلب حمایت از آقای روحانی است ما هم به عنوان یک حزب اصلاحطلب این مقطع زمانی را زمان مناسبی برای معرفی زنان کارآمد و شاخص خود نمیدانیم زیرا کاندیدای ما آقای روحانی است و باید با تمام قوا در انتخابات ۹۶ از ایشان حمایت کنیم.
در جامعه امروز ما زنان توانمند و شایستهای وجود دارند که میتوانند مورد اعتماد واقع شده و با وجود نظارت استصوابی در این جایگاه حضور پیدا کنند. موضوع مهمتر این است که نباید زنان را از این حق مسلم محروم کرد. به همین دلیل این انتظار وجود دارد که هریک از زنان شایسته و توانمند و مدیر و مدبر که شایستگی لازم را در خود میبینند، در انتخابات ریاستجمهوری کاندیدا شده و احزاب وجمعیتها از وی حمایت کنند.
با توجه به بیان چنین اظهاراتی آیا میتوان این برآورد را داشت که قرار است نهضت ثبتنام زنان در انتخابات ریاستجمهوری از سوی تشکلهای زنان اصلاحطلب آغاز شود و زنان توانمند در این عرصه اعلام حضور کنند؟ اصولاً چه رویکردی را زنان اصلاحطلب در انتخابات آینده ریاستجمهوری در پیش خواهند گرفت؟
تشکلهای زنان اصلاحطلب ازجمله جمعیت زنان مسلمان نواندیش، اعتقاد زیادی به کار تشکیلاتی داشته و همصدایی و همفکری و انسجام را رمز پیروزی اصلاحطلبان میدانند. به همین دلیل، در موضوعات ملی که اهمیت آن فراتر از موضوعات حزبی و جناحی است، با یک مشی واحد به منظور دستیابی به یک هدف مشخص، به مساله ورود پیدا خواهد کرد. به هر حال اصلاحطلبان در سال 92 و 94 از رویکرد با هم بودن و تصمیمگیری بر مبنای خرد جمعی، نتیجه خوبی را گرفتند. مهمتر اینکه طیف خود را تنها به اصلاحطلبان محدود نکرده و اعتدالگرایان هم وارد این حوزه شدند. به همین دلیل توانستند با وجود تمام محدودیتهای قانونی که برایشان به وجود آورده بودند، در انتخابات پیروز شوند.
به عبارتی در سال 96 استراتژی زنان اصلاحطلب پیروی از تصمیمگیری واحد جناح اصلاحطلب خواهد بود و در این مورد تکروی نکرده و کاندیدای جداگانه نخواهند داد؟
بله. با توجه به نتایج حاصلشده از دو انتخابات گذشته، این مشی در انتخابات آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد. در همین راستا در انتخابات 96، مساله زنان در اولویت دوم نسبت به مساله ملی انتخابات ریاستجمهوری قرار میگیرد. به هر حال، دولت تدبیر و امید بهرغم تمام مشکلاتی که با آن روبهرو است و اقلیتی که فراتر از قانون عمل میکند، توانسته است موفقیتهای زیادی را کسب کند. لازم است به این نکته توجه کنید که در دور نخست ریاستجمهوری آقای روحانی که با مجلس نهم مدتی همزمان بود، این فرصت به دولت داده نشد تا بتواند به تعهدات خود عمل کند. به دنبال افتتاح مجلس دهم و تداوم دولت آقای روحانی، این امید شکل گرفته است که دولت یازدهم بتواند به تعهدات خود عمل کند.
با توجه به اینکه شما دبیر کل جمعیت زنان مسلمان نواندیش هستید، در این راستا تشکل شما به تبعیت از اصلاحطلبان چه استراتژی را در پیش خواهد گرفت؟
ما نهتنها باید بتوانیم حضور ۵۰درصدی در انتخابات شورای شهر داشته باشیم بلکه این درصد میتواند بیش از ۵۰ درصد هم باشد. در بین اصلاحطلبان، زنان فرهیخته بسیاری وجود دارند که میتوانند درصد بیشتری را به خود اختصاص دهند.
با توجه به اینکه نظر جناح اصلاحطلب حمایت از آقای روحانی است ما هم به عنوان یک حزب اصلاحطلب این مقطع زمانی را زمان مناسبی برای معرفی زنان کارآمد و شاخص خود نمیدانیم زیرا کاندیدای ما آقای روحانی است و باید با تمام قوا در انتخابات 96 از ایشان حمایت کنیم و این مساله اصلاً از سوی ما طرح نخواهد شد. هرچند زنان بسیار توانمند و شایستهای داریم که قابلیت لازم را برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری دارند.
در صورت کاندیداتوری زنان و گرفتن تایید صلاحیت به شرط حل مشکل تفسیر رجل سیاسی از سوی شورای نگهبان، زنان از سوی تشکلهای دیگر هم حمایت خواهند شد؟
بله، نهادهای دیگر هم از کاندیداتوری زنان حمایت میکنند. به هر حال زنان شاخصی در جریان اصلاحات وجود دارند که میتوانند سکان قوه مجریه را در دست بگیرند. لازم است تا به این نکته توجه کنید که موضوع مدیریت قوه مجریه موضوعی نیست که یک نفر به تنهایی بخواهد آن را به سرانجام برساند و باید از کمک سایرین استفاده کند. به همین دلیل باور ما این است که زنان به دلیل حس بالای مسوولیتپذیری و مدیریت مقتدرانه، میتوانند در راس قوه مجریه قرار بگیرند. با این حال این مشی از سوی ما در انتخابات 96 دنبال نخواهد شد. مهمتر اینکه از تمام ظرفیتهای تشکیلاتی خود کمک خواهیم گرفت تا جایگاه آقای روحانی تقویت شود و در انتخابات 96 بار دیگر با رای بسیار بالایی انتخاب شوند. در این صورت، این فرصت را خواهند داشت که بسیاری از وعدههای دادهشده به زنان را محقق کنند.
با توجه به شرایط کشور و انتخابات پیش رو در اردیبهشت 96 شما قصد اعلام کاندیدایی را ندارید؟
خیر، کاندیدایی نداریم. به هر حال کشور در شرایط خاصی قرار گرفته است که فرصت مناسبی برای معرفی کاندیدا نیست. در چنین شرایطی، مشارکت سیاسی به معنای واقعی کلمه تحقق پیدا نکرده است. برنامههای ما برای ارتقای جایگاه سیاسی زنان، تحتالشعاع توسعه سیاسی کشور قرار گرفته است. به همین دلیل از این حق چشمپوشی کردیم. هدف ما حمایت منسجم و واحد از آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم است.
بسیاری از مخالفان و منتقدان رئیسجمهور شدن زنان بر این باورند در کشور ما زنان تجربه کافی در پست وزارت ندارند. در این شرایط امکان لازم را برای حضور در راس قوه مجریه ندارند. به نظر شما این مخالفت چقدر کارشناسی شده است؟
من در پاسخ به این افراد تنها یک جواب میدهم که بسیاری از شائبهها را برطرف خواهد کرد. اولین رئیسجمهور بعد از انقلاب، کار وزارت را تجربه کرده بود؟ این همه افرادی که در این عرصه حضور یافتند چقدر تجربه وزارت داشتند؟ بسیاری از این افراد حتی معاون وزیر هم نبودند. این فرصت باید به زنان داده شود. این در حالی است که تاکنون این فرصت از زنان گرفته شده و به زنان اجازه حضور در مدیریت کلان داده نشده است. با این حال، مرتب بر این نکته تاکید دارند که زنان نمیتوانند رئیسجمهور شوند چون تجربه وزارت ندارند. در شرایطی که جامعه به این نتیجه رسیده است که توسعه سیاسی بدون مشارکت گسترده زنان امکانپذیر نیست، پس در این شرایط لازم است تا این اتفاق هرچه زودتر رخ بدهد و زنان در راس قوه مجریه قرار بگیرند. در شرایط کنونی لازم و ضروری است که این مطالبه ملی هرچه زودتر محقق شود و بیش از این به زنان وعده داده نشود که باید زمان بیشتری بگذرد تا بستر برای این اقدام بزرگ فراهم شود.
بسیاری بر این باورند که عدم اختصاص سهمیه تبعیض مثبت به نفع زنان موجب شد که زنان نتوانند شرایط را برای ریاستجمهوری خود فراهم کنند؟
در بسیاری از کشورها برای برداشته شدن این مانع برای زنان تبعیض مثبت قائل شدند و زنان با سهمیه وارد مناصب سیاسی شدند. ولی این فرصت به زنان ایرانی داده نشده است تا با تبعیض مثبت بتوانند حضور خود در مناصب سیاسی را تقویت کنند. اما زنان ایرانی با تلاش و پشتکار توانستند این دوره را پشت سر بگذارند. در حال حاضر تعداد زیادی زنان تحصیلکرده و مدیر داریم که فقط باید به آنها فراخوان بدهیم که در این عرصه حضور پیدا کنند و نباید در این مسیر تحت تاثیر افرادی قرار بگیرند که به هر ترتیب تلاش دارند تا مانع حضور زنان شوند. با توجه به شرایط سیاسی کشور، بعید است که این اتفاق در این دوره رخ بدهد. امید است که در دورههای آتی ریاستجمهوری، زنان بتوانند در این عرصه حاضر شده و توانمندی و قابلیت خود را نشان دهند.
با این حال به نظر میرسد که برای این فراخوان گسترده موانع متعددی وجود دارد که یکی از این موانع مهم رد گسترده صلاحیت زنان است همچنان که شما در سخنرانی اخیر خود اشاره کردید که 65 درصد زنان در انتخابات مجلس رد صلاحیت شدند. همین موجب شده بسیاری به دلیل نگرانی از رد صلاحیت، تمایلی به کاندیداتوری و حضور در عرصه سیاست نداشت باشند.
در این زمینه مشکلی وجود ندارد به هر حال زنان و مردان از دلایل رد صلاحیتها آگاهی دارند. در چنین وضعیتی، این نگرانی وجود ندارد که زنان به دلیل ترس از رد صلاحیت، به این عرصه ورود پیدا نکنند. این روش دیگر خریداری ندارد. در حال حاضر مساله زنان ما اصلاً این نیست. زنان در مجلس اخیر نشان دادند که با وجود رد صلاحیت 65درصدی توانستند رکورد حضور زنان در مجلس را بشکنند چون زنان به صورت گسترده در انتخابات مجلس شرکت کرده بودند.
آیا سیاست اجراشده در انتخابات مجلس بار دیگر در انتخابات شورا هم تکرار خواهد شد و زنان بیشتری در انتخابات شورای شهر شرکت خواهند کرد؟
قطعاً. این آمادگی وجود دارد ما نهتنها میتوانیم حضور 50درصدی در انتخابات شورای شهر داشته باشیم بلکه این درصد میتواند بیش از 50 درصد هم باشد. در بین اصلاحطلبان، زنان فرهیخته بسیاری وجود دارند که میتوانند درصد بیشتری را به خود اختصاص دهند.
حضور گستردهتر زنان در انتخابات شورای شهر که همزمان با انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود، به دلیل این است که نهاد نظارتی متفاوت شده است و رد صلاحیتهای کمتری صورت میگیرد؟
به هر حال بسیاری از سختگیریهای اعمالشده در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری وجود ندارد زیرا نهاد نظارتی متفاوت است. مساله ما در شرایط کنونی این نیست زیرا زنان به قدر کافی در این زمینه تمرین داشتند همچنان که زنان زیادی وجود دارند که در سطح معاون رئیسجمهور و مشاور تجربه طولانی دارند. وجود بسیاری از ویژگیهای مثبت زنان، همچون تعهد و مسوولیتپذیری موجب شده است که به خوبی بتوانند در هر جایگاهی کارنامه موفقی را از خود به یادگار بگذارند. با این حال جناح اصلاحطلب بهرغم وجود این کارنامه مثبت، از حق زنان در انتخابات ریاستجمهوری به عنوان انتخابشونده، چشمپوشی میکند. البته این تصمیم مختص جناح اصلاحطلب است و ما کاری به دوستان اصولگرا نداریم.
آیا این امکان وجود دارد که در صورت معرفی یک زن از سوی جناح اصولگرا به دلیل وجه اشتراک زنانه و بعد از توافقات اولیه، حمایتی از سوی زنان اصلاحطلب صورت بگیرد؟
این رویکرد بسیار بعید است. اصلاحطلبی زنانه و مردانه نیست که ما بخواهیم این نکته را مدنظر قرار دهیم. به هر حال نوع تفکر فرد و رویکرد اصلاحطلبانه، برای ما به مراتب بااهمیتتر از زن بودن یا مرد بودن است.
دیدگاه تان را بنویسید