تاریخ انتشار:
چرا طبقه متوسط توان پسانداز ندارد؟
قلکهای خالی
رشد طبقه متوسط و قدرتمند شدن این طبقه میتواند یکی از عوامل مهم زمینهساز برای رشد و توسعه کشور و حفظ تعادل اقتصادی باشد. رشد طبقه متوسط که به کوچک شدن دو طبقه «فقیر» و «غنی» منجر میشود، با رشد اقتصادی و رشد اشتغال پایدار همراه است و توان پسانداز و سرمایهگذاری را در مردم افزایش میدهد. بنابراین قدرتمندی این طبقه میتواند به معنای قدرت گرفتن اقتصاد کشور باشد. اما طبقه متوسط در ایران چه جایگاهی دارد؟ این طبقه در دوران معاصر چه سرنوشتی داشته است؟ در سالهای گذشته و بهویژه در یک دهه اخیر طبقه متوسط چه تغییراتی به خود دیده است؟ در حال حاضر این طبقه چه وضعیتی دارد؟
علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بهتازگی با اعلام اینکه بیش از ۹۰ درصد سپردههای مردم در بانکها زیر ۱۰۰ میلیون تومان است، گفته است: «طبقه متوسط توان پسانداز ندارند.» آنطور که مهر گزارش داده، ربیعی با اشاره به اینکه بیش از ٩٠ درصد سپردههای مردم نزد بانکها بهطور متوسط کمتر از ١٠٠ میلیون تومان است و ٨٠ درصد نیز کمتر از ٥٠ میلیون تومان اظهار کرده است: «در بخش تسهیلات ٥٠ درصد مردم هیچگونه تسهیلاتی نگرفتهاند و ٩٠ درصد تسهیلات بانکها به ١٠ درصد مردم اختصاص یافته است.» وزیر تعاون، کار و رفاه عنوان کرده است: «بخش اعظم طبقه متوسط توان پسانداز ندارند، زیرا میزان هزینه و درآمدها به گونهای است که قدرت پسانداز این اقشار را گرفته است.»
این اظهارات وزیر تعاون، کار و رفاه دولت تدبیر و امید به چه معناست؟ میزان هزینهها و درآمدهای طبقه متوسط ایرانی در سالهای اخیر به چه صورت بوده است؟ نسبت هزینهها و درآمدهای خانوار در این سالها چه وضعیتی داشته است؟
آمارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد از سال 1383 تا سال 1393 تنها در دو سال متوسط درآمد خانوار از متوسط هزینه خانوار بیشتر بوده و مردم میتوانستهاند پسانداز کنند. بار اول سال 91 که متوسط درآمد سالانه خانوار 16 میلیون و 724 هزار تومان و متوسط هزینه سالانه خانوار 16 میلیون و 428 هزار تومان بوده که به این ترتیب فاصله درآمد به هزینه پس از هشت سال مثبت شده و به میزانی معادل 296 هزار و 82 تومان رسیده است. دومین باری که فاصله درآمد به هزینه مثبت شده سال 93 است که متوسط درآمد سالانه خانوار 24 میلیون و 131 هزار تومان و متوسط هزینه سالانه خانوار 23 میلیون و 486 هزار تومان است. در هر دو مورد نیز اختلاف متوسط درآمد با متوسط هزینه خانوار بسیار اندک بوده است.
فاصله درآمد سالانه به هزینه سالانه خانوار ایرانی در سال 84 معادل منفی 556 هزار تومان، در سال 85 معادل منفی 177 هزار تومان، در سال 86 معادل منفی 329 هزار تومان، در سال 87 معادل منفی 599 هزار تومان، در سال 88 معادل منفی 558 هزار تومان، در سال 89 معادل منفی 752 هزار تومان، در سال 92 معادل منفی 241 هزار تومان و در سال 92 نیز معادل منفی 143 هزار تومان بوده است.
آیا سیاستهای دولتهای نهم و دهم ضد منافع طبقه متوسط بوده است؟ این سیاستها چه آسیبهایی به این طبقه و اقتصاد کشور وارد کرده است؟ با روی کار آمدن دولت یازدهم سیاستهای دولت در قبال طبقه متوسط چه تغییراتی داشته است؟ آیا بزرگ شدن و قدرت گرفتن طبقه متوسط در دولت روحانی ممکن است؟ جان گرفتن طبقه متوسط در ایران چه تحولاتی را به همراه خواهد داشت؟ در حال حاضر کدام جریان سیاسی در کشور طبقه متوسط را ضعیف میخواهد؟
دیدگاه تان را بنویسید